زیارت الحسین:) •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ @madhi_online •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞

- امام‌حسین‌بزرگتر‌از‌دردای‌منه‌ #سید‌رضا‌نریمانی •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ @madhi_online •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌بقية‌الله‌ِفي‌ارضه🍃

أَیْنَ بَقِیَّةُ اللّٰهِ الَّتِی لَاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَهِ الْهادِیَةِ...🤍 #امام_زمان

أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ أَیْنَ بَقِیَّةُ اللّٰهِ الَّتِی لَاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ #امام_زمان 🤍🌱

🩸 شهادت علیاءمخدّره حضرت #ام_کلثوم سلام‌الله علیها 🩸 🥀 وكَانَتْ (اُمُّ کُلثومٍ) أوَّلُ مَن لَحِقَ بِالْحُسينِ عَلَيْهِ‌السَّلامُ مِنَ الْهاشِمِيّاتِ و الْهاشِميّينَ بَعدَ رُقَيَّةِ الَّتي تُوُفِّيَتْ بِالشّامِ. 🥀 بعد از حضرت رقيه سلام‌الله‌علیها، که در شام جان سپرد، اولین بانویی که از غم امام حسین علیه‌السلام از هاشمیات جان داد، حضرت ام کلثوم سلام‌الله‌‌علیها علیها بود، که به امام حسین علیه‌السلام ملحق گردید. 📕 معالی‌السّبطين، جلد ۲ صفحه ۲۲۵ •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ @madhi_online •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞

🚩 شهادت حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علیها 🚩 1️⃣ آیا می‌دانید همسر ایشان چه کسی بوده است؟! 2️⃣ آیا می‌دانید همسر ایشان در کربلا به شهادت رسیده است؟! 3️⃣ برخورد حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علیها و حفصه! 🎧 #بشنوید | در این صوت می‌توانید مطالب بالا و برخی مصائب حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علیها را بشنوید. •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ @madhi_online •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞

آدم کسی رو که برایش گریه کنه یادش نمیره محاله از یادت برم وقتی که این همه برات گریه‌م میگیره آدم چقدر دلش میخواد برات بمیره •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ @madhi_online •┈••✾•💚•✾••┈•⁦ ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞

السلام علیک یا زینب صغری ( ام کلثوم ) یا بنت امیر المومنین ( سلام الله علیکما ) 🖤🖤🖤🖤 کاروانی دلشکسته با بدن هایی کبود باز گشت از کربلا ، سوی وطن آمد فرود قلبشان آکنده از رنج و ستم های فزون جانشان نالان و غمگین از جفای خصم دون جسمشان مملو ز زخم جانفزای دشمنان چشمشان گریان ز جور بی امان عاشقان دختر شیر خدا آن کاروان سالار دین گشته از داغ شهیدان دل پریشان و حزین زینب کبری که جسم پاک و پرپر دیده بود صوت قرآن از لب پاک حسین بشنیده بود در کنار قتلگه جسم برادر دیده بود از فراقش دلشکسته ، خسته جان ، فرسوده بود اشک خونین و حزین زان ماجرا باریده بود کاروان سالار و میر قافله گردیده بود خواهرش بر سینه و سر می زد از داغ غمش زار و محزون شد از آن غم سینه غمدیده اش لاله هاشان بر زمین افتاده در صحرا و دشت حسرت و اندوه شان افزون در آن ویرانه گشت ام کلثوم حزین در کوفه غوغا کرده بود دشمنان بی حیا را خوار و رسوا کرده بود حالیا آمد مدینه تا دهد شرح سفر ماجرای آن جفاها و بلاها و خطر رو به شهر جدّ والایش نمود آن شیر زن اشک پاکش بر زمین می ریخت از رنج و محن با همان شهر مدینه ، شهر والای رسول جای انفاس علی و مادر پاکش بتول گفت کای شهر نبی ما را در آغوشت مگیر این زنان و دختران و سوگمندان و اسیر ما کجا و قتلگاه و جسم خونین حسین ؟ ما کجا و شام‌ ویران، راسِ پر خون حسین؟ ما کجا و پیکرِ آزادگانِ سر جدا ؟ ما کجا و جسم صد چاک شهیدان خدا ؟ ما کجا و ناله های دختری در نیمه شب ؟ ما کجا و راس بی جسم برادر نیمه شب ؟ درد ما را کس نمی داند بجز پروردگار تا ستم باقیست در عالَم ، امان از روزگار محمد صادق ربانی