eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
قدیم دستتو میشستی تا یه هفته ازش استفاده میکردی الان شده مثل *رمز پویا* 😐 دو دقیقه اعتبار داره باید دوباره بشووری 🤦🏻‍♂🤦🏻‍♂
هر سال حاجی فیروز داشتیم . . . امسال حاجی ویروس 😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ! 💠 سنگ تمام آیت‌الله بهجت برای زن همسایه‌ای که از دنیا رفته بود و علّت عجیب آن از زبان آقای بهجت(ره) 📽حجت الاسلام
✨﷽✨ ✅سه دام شیطان شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند. 1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم. 2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم! 3. بترس از این که با زن خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم! در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص. در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند. 📚اثر استاد حسین انصاریان.
✍با پیـرمــردِ مؤمنـی، درمسجد نشسته بـودم. زن جوانی صورت خود گرفته بود و برای درخواست کمک داخل خانه‌ی خـدا شد. پــیرمـردِ مــــؤمـن٬ دســت در جیب ڪرد و اسڪناس ارزشمندی به زن داد. دیگران هم دست او را خالی رد نڪردند و سڪه‌ای دادند. جوانـی از او پـرسیــد: پول شیرین است چگونه از این همه پول گذشتی؟ سڪه ای می دادی ڪافی بود!! پیرمرد تبسمی ڪرد و گفت:پسرم صدقه٬ هفتاد نوع بلا را دفع می‌ڪند. از پـول شیـــرین‌تـــر، جـان و سلامتی من است ڪه اگر این‌جا٬ از پولِ شیرین نگذرم، باید در ساختمانِ پزشڪان بروم و آن‌جا از پولِ شیرین بگذرم و شربت تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! بدان ڪه از پول شیرین‌تر، سلامتی٬ آبرو٬ فرزند صالح و آرامش است. به فـرمـایــش حضـرت علـی (ع) چه زیاد است عبرت و چه ڪم است عبرت‌گیرنده. وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ 📚بقره آیه‌ی۱۹۵ و (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید و خود را با (دوری از انفاق) به مهلکه و خطر در نیفکنید و نیکویی کنید ڪه خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.
1_35812289.mp3
5.02M
استغاثه به امام زمان شب جمعه
🌷بچه ها روزها خاک های منطقه را زیر و رو می کردند و شب ها از خستگی و با ناراحتی به خاطر پیدا نکردن شهدا، بدون هیچ حرفی منتظر صبح می ماندند. یکی از دوستان معمولاً توی خط برای عقده گشایی، نوار مرثیه ی حضرت زهرا (س) را می گذاشت و اشک ها ناخودآگاه سرازیر می شد. 🌷من پیش خودم گفتم: «یا زهرا (س)! من به عشق مفقودین به این جا آمده ام، اگر ما را قابل می دانی، مددی کن که شهدا به ما نظر کنند، اگر نه، که برگردیم تهران...» روز بعد فکه خیلی غمناک بود و ابر سیاهی آسمان را پوشانده بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا (س) متوسل شدند، هر کس زمزمه ای زیر لب داشت. در همین حال یک «بند انگشت» نظرم را جلب کرد، خاک را کنار زدم، یک تکه پیراهن نمایان شد. همراه بچه ها خاک ها را با بیل برداشتیم و پیکر دو شهید که در کنار هم صورت به صورت یکدیگر افتاده بودند، آشکار شد. 🌷پس از جستجوی خاک ها پلاک هایشان نیز پیدا شد. لحظه ای بعد بچه ها متوجه آب داخل یکی از قمقمه ها شدند و با فرستادن صلوات، جهت تبرک از آن نوشیدند. وقتی پیکرها را از زمین بلند کردند، در کمال تعجب دیدند پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده: «می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم.» راوی: سید بهزاد پدیدار
♨️ جهت رفع غم و اندوه ♨️ ✨امام سجاد سلام الله علیه فرمودند: هرگاه در رابطه با امری اندوهگین شدید، نظیف ترین لباس خود را پوشیده و وضو بگیرید وبین الطلوعین باشد بهتراست چهار رکعت نماز بگذارید 🔰دو رکعت اول: 🔸رکعت اول بعد از حمد سوره زلزال و 🔸در رکعت دوم بعد از حمد سوره اذا جاء نصرالله 🔰دو رکعت دوم: 🔹در رکعت اول بعد از حمد سوره کافرون 🔹و در رکعت دوم بعد از حمد سوره قل هو الله احدبخوانید 🔰بعد از سلام آخر دست ها[ی نیازتان را] به آسمان بلند نموده و این دعا را بخوانید: 💥اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بأسمائک الَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ عَلی مَغالِقِ اَبْوابِ السَّمآءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ، و َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلی مَضآئِقِ اَبْوابِ الاَْرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ،وأسألک بأسمائک التی َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلَی العُسْرِ لِلْیُسْرِ تَیَسَّرَتْ ، و َاِذا دُعیتَ بِهِ عَلَی الاَْمْواتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ،صلّ علی محمدوآل محمد واقلبنی بقضاءحاجتی💥 ✨حضرت فرمودند:دراین هنگام قسم به خداوند، شخص قدمش را بر نمی داردمگر این که خداوندحاجت روایش می کند 📚الصحیفة السجادیة الجامعة،ص ۱۱۹، دعا ۵۸
♨️سوال: 🔰حضرت زینب (سلام الله علیها) تا چه مدت در اسارت بود و چه زمانی آزاد شد؟ زندگانی ایشان پس از آزادی چگونه بود⁉️ ✍️پاسخ: ✅پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبرى (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت. سخنرانى قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مى نازید و مى گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت: جز زیبایى چیزى ندیده ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مى آورد تا در پیشگاه خویش داورى کند».(۱) آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زاده اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد. کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. جلسه اى یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریدة حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستى به صورتش مى زد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند. در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفته اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال ۶۲ هجرى درگذشت. برخی معتقدند بعد از ورود کاروان اهل بیت(ع) به مدینه، دلیل روشنی نداریم که حضرت زینب از مدینه بیرون رفته باشد، بنابر این در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد، اما مکان دفن او در بقیع مشخص نیست، همان طور که شخصیت‌های بزرگ دیگری از اهل بیت(ع) در بقیع مدفون هستند و مکان قبر آنان مشخص نمی‌باشد. درباره مدت اسارت مدت اسارت حضرت زینب و حرکت آنان از شام به مدینه، مرحوم دکتر آیتی بر این باور است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام، هنگام رسیدن آنان به دمشق، مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید، تاریخ حرکت آنان از دمشق به مدینه و هنگام ورود آنان به مدینه، به درستی معلوم نیست. برخی نوشته‌اند که سر مطهر امام حسین(ع) روز اوّل صفر به شام رسید و چند روز بعد اسیران وارد شام شدند.(۶) روز هشتم ورود اهل بیت(ع) به شام یزید آنان را احضار کرد و بین ماندن در شام یا رفتن به مدینه آزاد گذاشت، که آنان رفتن به مدینه را انتخاب کردند.(۷) 📚پی‌نوشت‌ها: ۱ـ لهوف، ص ۲۱۸؛ مقرم،‌ مقتل الحسین، ص ۳۲۴ ۶ – علامه شعرانی، دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، ص ۲۸۷ – ۲۸۹. ۷ – همان، ص ۵۳۴.
🌾💐🍂🌸🌿🌷🌼💔🌷 🌻🌾💐🍂 🌸🌿🌷 🌻💔 🌷 فردای قیامت جلوی تک تک آنهایی را میگیرم که بخواهند با خون من و امثال من و شهدایی که با خون خود راہ ڪربلای حسین را هموار کردند، به پست و مقام برسند و از این طریق به آرزوی دیرینه خود که چپاول کردن اموال مردم است نائل آیند و بخواهند مثل زالو خون ملت عزیز و مظلوم را بمکند. 🌷شهیدکریم محمدپور🌷 یاد شهدا با صلوات🌷
امروزهم به پایان رسید الهی اگربدبودیم یاریمان کن، تافردایی بهترداشته باشیم خدایابه حق مهربانیت نگذارکسی باناامیدی وناراحتی، شب خودرابه صبح برساند. 🌟شبتون بخیر و آرام🌟
❤️ 🌺کوه است و دلش به وسعت دامنه ایست 🌺سیمای امام عشـــــ❤️ـــــق را آینه ای ست 🌺این مرد که نور از نفسش می بارد 🌺سید علی حسینی خامنــــ😍ــــه ای ست
چشم من و فرمان شما حضرت آقا جانم سپرت روز بلا حضرت آقا الحق و الانصاف برازنده تان است فرماندهی کل قوا حضرت آقا
🚨 خانه‌نشینی ✍️ 🔷 روزگار غریبی است. مردم درگیر بحران کرونا ویروسند و هیات دولت روحانی در حالت دورکاری و خانه نشینی! 🔻 البته آقای روحانی پس از مدتی غیبت، منت سرمان گذاشته‌اند و ادعا می‌کنند که هفته‌ای یک بار به ریاست خودشان جلسه ستاد مقابله با کرونا تشکیل می‌دهند! 🔻 بدتر اما وضع مجلس است، مجلسی که قرار است بر این دولت نظارت کند. 🔻 لاریجانی که دیگر دنبال ریاست مجلس نیست و اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان همسو با او که تغییر کرده‌اند هم تمایلی به تشکیل جلسات صحن علنی ندارند و به کاروان خانه‌نشینی دولتی‌ها پیوسته‌اند اما در همین حال برای روحانی، خط و نشان می‌کشند که مرد حسابی کجایی! 🔻 سئوال این است، وقتی مهران مدیری با استریل کردن عوامل و میهمانان دورهمی می‌تواند حدود ۳۰۰ نفر را کنار هم و بدون فاصله بنشاند، چطور علی لاریجانی نتوانسته ۲۹۰ نماینده را که فاصله صندلی‌هایشان با هم یک متر است، در صحن علنی جمع کند؟ 🔻 چطور نمایندگانی که خود خانه‌نشینند از خانه‌نشینی روحانی گلایه می‌کنند؟! 🔻 ستاد کرونا کارآمد نیست، علت ناکارآمدی و ضعف ناظرش یعنی مجلس است. 🔺 باز هم می‌گویم که روحانی اصلی علی لاریجانی است. 🔻 جا دارد همین جا از تحرک و فعالیت چند وزیر در این وضعیت تشکر کنم: وزیر نیرو، وزیر ضمن و بویژه وزیر بهداشت و درمان.
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ جامعه ✨ مغازه دار‌ محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند. سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است. کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند. بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است. کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد! استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را بنام خودش چاپ میکند. دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود. پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود. همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند. همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند. جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم
✨﷽✨ 💢تلنگر ✍ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ میخورد، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ میگذاشت ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ!میگفت: میخواهم ﺧﻮﺷﻤزگی اش ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ میخورد، ﺳﯿﺮ میشد و ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ می مانَد ﮔﻮﺷﻪ ی ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ!ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ می بُرد، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... دوران غیبت ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ طور ﺍﺳﺖ...ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭش ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ میکنیم؛ سختی هایش؛ دوری هایش و دلتنگی هایش، اما ﻟﺤﻈﻪ های ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ میگذاریم ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ از ظهور! ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ... ﮐﻤﺘﺮ میشود ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ی خوشی ها ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ میکنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ. در اینکه ظهور شیرین است و لحظه دیدار فوق العاده، شکی نیست؛ اما یادمان باشد همین ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ با ﻣﺸﮑﻼﺕ است که خاطرات شیرین فردایمان را می سازد. 💥پس تا میتوانید با عشق امام، حال زندگیتان را خوب کنید، و به خودتان افتخار کنید. امام سجاد میفرمایند: «کسانی که منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند و غیبت برای آنها به منزله مشاهده است» 📚مصباحُ الهُدی؛ ص ۳۱۹
🚨 در برابر احتمال 🔻چند نکته درباره فرمان رهبر انقلاب به ستاد کل نیروهای مسلح/ به نظر می رسد رهبر انقلاب با این دستور دو مسئله را پیگیری می کنند: 1️⃣ اول؛ طی روزهای اخیر برخی مسئولین افشا کرده اند که رهبر انقلاب از شخص آقای روحانی رئیس جمهور خواسته اند که وی ریاست ستاد ملی مبارزه با کرونا را بپذیرد چون وظیفه قانونی رئیس جمهور و دولت است. رئیس جمهور باید به عنوان رئیس این ستاد در عرصه تصمیم گیری و عملیاتی عمل کند نه اینکه وزیر بهداشت به تنهایی ستاد را مدیریت کند؛ ولی رئیس جمهور نپذیرفته و توجیه کرده که هر هفته یک جلسه در این زمینه دارم! 🔹این درحالی است که ستاد مقابله با باید به صورت روزانه و لحظه ای، این بحران را در کشور رصد کرده و تصمیم گیری کند و با هفته ای یک جلسه، کار پیش نخواهد رفت و رئیس ستاد باید بتواند تمام ظرفیت ها و امکانات موجود را بسیج کند یعنی دارای اختیار قانونی برای بسیج همه وزارتخانه ها و دستگاه ها باشد. وزیر که فقط اختیار وزارت خودش را دارد! 🔸لذا از آنجائیکه در وضعیت "بی دولتی" و "بی مجلسی" به سر می بریم و عملاً مجلس خود را در مدیریت بحران تعطیل و حذف کرده و رئیس دولت هم حاضر به مدیریت روزانه و لحظه ای نیست، رهبر انقلاب با این تصمیم بنا دارد نیروهای مسلح وارد میدان شده و کم کاری های دولت را بپوشانند و به جنگ با کرونا بروند. 2️⃣ دوم؛ رهبر انقلاب، به عنوان فرمانده کل قوا، از «احتمال» «حمله بیولوژیکی» گفته اند. حالا یا حمله قطعی است و در آینده نزدیک و دور اثبات می شود یا هم حمله ای در کار نبوده و یک بحران جهانی است. لذا اگر حمله قطعی باشد پس وظیفه نیروهای مسلح است که وارد عرصه دفاع بیولوژیکی شوند اگر هم حمله قطعی نباشد، این مسئله برای نیروهای مسلح، جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک دارد؛ آنهم یک رزمایش واقعی. 🔹نیروهای مسلح در این رزمایش رشد خواهند کرد و توان تسلیحاتی ایران در عرصه جنگ های بیولوژیکی و میکروبی آینده، بیشتر از قبل خواهد شد. این رزمایش توان نیروهای مسلح را برای آینده بالا می برد و به نوعی کشور را در برابر حملات احتمالی در آینده واکسینه می کند. 🔸این یعنی مدیریت استراتژیک؛ دیدن واقعیات؛ رصد نقاط قوت و ضعف، شناخت تهدیدها و فرصت ها و شناخت نقاط آسیب پذیر و تهدیدزا از ویژگی های یک رهبر استراتژیست است. در مرحله بعد کار یک رهبر استراتژیست آن است که تهدیدهای بوجود آمده را به یک فرصت تبدیل کرده و از آنها در جهت پیشبرد اهداف استفاده کند. 🔹همین موضوع مهم ترین تفاوت یک رهبر استراتژیست با بقیه مسئولان و مدیران است. یک رهبر هیچگاه اسیر واقعیات موجود نشده و منفعل نمی شود. او به خوبی می داند ذات زندگی اجتماعی بشر و دنیایی با این همه تضاد منافع، قرین با چالش و تهدید و گاهی با بحران است. پس چاره کار مواجهه «فعالانه و مقتدرانه» است. آن مسئولی که اسیر وضع موجود و چالش ها می‌شود هم خود را به باد می دهد هم جامعه را! ✅ داود مدرسی یان
🎼 ای که به عشقت اسیر .. |⇦• روضه و توسل به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، به امید شفایِ همه مریضان مخصوصاً مریض های درگیر با ویروس کرونا که چشم امیدشان به این توسل ها و عرض ارادت هاست با نوایِ گرم حاج سید محمد جوادی •✾• ای که به عشقت اسیر خیلِ بنی آدمند سوختگانِ غمت ، با غم دل خرمند هر که غمت را خرید ، عشرت عالم فروخت با خبرانِ غمت بی خبر از عالمند .. حسینِ من .. حسینِ من .. *ان شالله به همین زودیا کربلا زیارت ارباب بریم ..* ای وارثِ سریر امامت زجای خیز بر کشته گانِ بی کفنِ خود نماز کن *همه ی شهدا ، مدافعانِ حرم همه فیض ببرن ..* برخیز صبح شام شد ای میر کاروان ما را سوار بر شترِ بی جهاز کن شاعر : نيّر تبريزي داد آسمان به بادِ ستم دودمانِ من تا از کدام بادیه پرسی نشان من گردون به انتقام قتیلانِ روز بدر نگذاشت یک ستاره به هفت آسمان من آن سروِ قامتی که تو دیدی ز غم خمید دیدی که چون کشید غم آخر کمان من؟ شاعر : نيّر تبريزي ساربان تند مران ورنه چنان میگریم که تو ناقله و محمل همه در گِل بروند شاعر : شاطر عباس صبوحی *به خدا میترسم بمیریم دیگه نتونیم براش روضه بگیریم و نوکری کنیم .. اون موقع بگیم بی بی ما تا آخرین نفس برا بچه ت داد زدیم ..* ساربان داد نزن ما کس و کاری داریم ساربان تند مران همسفرم جا مانده .. باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب باز هم آمده این حرمله ی وامانده ... شاعر : سید پوریا هاشمی بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم داغِ تو چون علی اکبر کمرم را خم کرد ناله خواهم زنم از دل نتوانم پسرم .. شاعر : قاسم نعمتی صل الله علیک یا مظلوم یا غریب .. بابی المستضعف بلا ناصر .. به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست ره نجات حسین است و دوستی حسین به سویِ حق به جز این ره طریقُ راهی نیست شهان به جاه و جلال غلام تو نرسند که فوق آن به دوعالم جلال و جاهی نیست شاعر : مرحوم سید ابوالقاسم موسوی ( فانی ) اجازه بدید شبِ جمعه ست ، مریض زیاد ، التماسِ دعا گو زیاد .. دفع بلا از همه ی بلاد مخصوصا کشورِ عزیزمون یه عده این روزها نذر موسی ابن جعفر (ع) کردن .. آخر جلسه امید داریم به سفره موسی ابن جعفر .. یا بابُ الحَوائِج .. السَّلامُ عَلَی الْمُعذَّبِ فی قَعر السُّجُون .. صیدِ غریبِ کنجِ قفس را نمیزنند صیادِ من ولی دلش از جنس خاره است *پشتِ درِ زندانِ بغداد جمع شدن شیعیان .. خبر پیچیده میخوان آزادش کنن .. یکی گفت ببینمش رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم .. هر کی یه حرفی زد .. یه وقت درِ زندان باز شد .. دیدن چهار تا حمال یه بدنِ نحیفُ رو تخته ی در دارن میارن .. هی میگن : هذا إمام الرافضة .. با این که این بدن نحیفه اما چرا انقدر سنگینه؟! عبا رو کنار زدن .. (هر کی گرفتارِ دیگه گریه کنه .. هر کی مریض داره ، هر کی گره به کارشِ .. اومدیم درِ خونه باب الحوائج ..) دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. بگو غریب آقا ...
یه بنده خدا و خانمش میخواستن از هم جدا بشن ، یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟ گفت: یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمیگه ... وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی؟ گفت آدم: پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه ... بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد ؛ یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟ گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمیزنه ... یادمان نرود نامردترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد ... 💕💕💕
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿 رفتم سر مزار رفقاے شهيدم فاتحہ خوندم ،اومدم خونہ, شب تو خواب رفقاے شهيدم رو ديدم... رفقام بهم گفتند : فلانے ، خيلے دلمون برات سوخت گفتم :چرا گفتند: وقتے اومدے سر مزار ما فاتحہ خوندے ما شهدا آماده بوديم... هر چے از خدا مےخواے برات واسطہ بشيم 💔ولے تو هيچے طلب نڪردے و رفتے خيلے دلمون برات سوخت سر مزار شهدا حاجاتتون را بخواهید برآورده میشہ.😢😢 ✍روايتگر : حاج حسين ڪاجے 💕💕💕
🌎🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌎 ✴️ جمعه 👈23 اسفند 1398 👈18 رجب 1441👈13 مارس 2020 🏛مناسبت های اسلامی و دینی. 🏴وفات ابراهیم بن رسول الله صلی الله علیه و اله در مدینه (10 هجری) 🔥اولین روز خلافت شوم یزید ملعون. اول ماه اذار رومی. 🌓امروز قمر در برج عقرب است. 📛از امور ازدواجی پرهیز گردد. ✈️مسافرت مکروه است. 👶برای زایمان خوب و نوزاد حالش خوب است.ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. ✳️استعمال دوا و دارو. ✳️مداوای زخم و جراحات. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️مرحم و معجون گذاشتن بر دمل. ✳️استحمام. ✳️و حمله به دشمن نیک است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز خوب نیست 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن خوب و سبب نیروی بدن است. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه 19 سوره. مبارکه مریم علیها السلام است قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما ذکیا. و از مفهوم و معنای ان استفاده میشود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبر های دلپسند و خاطر خواه بیاورد.چیزی همانند ان قیاس گردد... ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸
وقت سفر رسید..همہ ے راهیان ایستاده و منتظر مشخص شدن جایگاهشون بودند.فاطمہ ومن درتڪاپوے هماهنگے بودیم.حاج آقا مهدوے گوشہ ای ایستاده بود و هرازگاهے بہ سوالات فاطمہ یا دیگر مسئولین جوابے میداد.چندبار نگاهش بہ من گره خورد اما بدون هیچ عمق ومعنایے سریع بہ نقطہ اے دیگر ختم میشد!بالاخره اتوبوسها با سلام وصلوات بہ حرڪت افتادند حاج آقا هم در اتوبوس ما نشستہ بود و جایگاهش ردیف دوم بود.من و فاطمہ ردیف چهارم نشستہ بودیم. ڪاش در این اتوبوس ڪسے حضور نداشت بغیر از من و حاج اقا مهدوے!اینطور خیلے راحت میتوانستم بہ او زل بزنم بدون مزاحمے! فاطمہ اما نمیگذاشت.هر چند دقیقہ یڪبار با من حرف میزد.ومن بدون اینڪہ بفهمم چہ میگوید فقط نگاهش میڪردم وسر تڪون میدادم.چندبار آقاے مهدوے فاطمہ را صدا زد و من تمام وجودم سراسر حسادت وحسرت میشد. با اینڪہ میدانستم این صرفا یڪ صحبت هماهنگے است وفاطمہ بخاطر مسیولیت بسیج محبور بہ اینڪار است ولی نمیتوانستم بپذیرم ڪه او مورد توجہ آقای مهدوے باشه ومن نباشم. این افڪار نفاق رفتارم را بیشتر ڪرد.تا پایان سفر من روسریم جلوتر مے آمد و چادرم را ڪیپ تر سر میڪردم.تا جاییڪہ خود فاطمہ به حرف آمد وگفت جورے چادر سرم ڪردم ڪہ انگار از بدو تولد چادرے بودم.!! او خیلے خوشحال بود و فڪر میڪرد من متحول شدم . بیچاره خبر نداشت ڪہ همہ ے اینڪارها فقط براے جلب توجہ حاج مهدویہ! بہ خرمشهر رسیدیم. هوا خیلے گرم بود.اگرچہ فاطمہ میگفت نسبت بہ سالهاے گذشتہ هوا خنڪ تره.خستگے راه و گرما حسابے ڪلافہ ام ڪرده بود.ما را در اردوگاه سربازان اقامت دادند.و اتاق بزرگے رو نشانمان دادند ڪہ پربود از تختهاے چند طبقہ و پتوهاے ڪهنہ اما تمیز! با تعجب از فاطمہ پرسیدم: -قراره اینجا بمونیم؟! او با تڪان سر حرفم را تایید ڪرد و با خوشحالے گفت: -خیلے خوش میگذره.. با تعحب بہ خیل عظیم زنان ودختران اون جمع بہ تمسخر زمزمہ ڪردم: حتماا!!!! خیلے خوش میگذره! خانوم محجبہ اے آمد و با لهجہ ے شیرین جنوبے بهمون خیر مقدم گفت و برنامہ هاے سفر رو اعلام ڪرد.  ظاهرا اینجا خبرے از خوشگذرونے نبود وما را با سربازها اشتباه گرفتہ بودند! اون خانوم گفت ساعات شام ونهار نیم ساعت بعد از اقامہ ے نمازه و ساعت نہ شب خاموشیہ! همینطور ساعت چهار هم بیدارباشہ و پس از صرف صبحانہ راهے مناطق جنگے میشیم وفردا نوبت دوڪوهہ است.اینقدر خسته بودیم ڪہ بدون معطلے خوابیدیم.داشتم خواب میدیدم.خوب میدانم خواب مهمے بود ڪہ با صداے یڪنفر ڪه بچہ ها رو باصداے نسبتا بلندے صدا میزد بیدارشدم. دلم میخواست در رختخواب بمانم وادامہ ے خوابم راببینم ولے تلاش براے خوابیدن بیفایده بود.و واقعا اینجا هیچ شباهتے بہ اردوے تفریحے نداشت وهمہ چیز تحمیلے بود!!! صبحانہ رو در کمال خواب آلودگے خوردیم.هرچقدر بہ ذهنم فشار آوردم چہ خوابے دیدم هیچ چیزی بخاطرم نمے آمد . فاطمہ خیلے خوشحال و سرحال بود.میگفت اینجاڪہ میاد پراز سرزندگے میشہ! درڪش نمیڪردم!! اصلا درڪش نمیڪردم تا رسیدیم بہ دوڪوهہ!آفتاب سوزان جنوب بہ این نقطه ڪہ رسید مثل دستان مادر،مهربان و دلجو شد. یڪ فرمانده ے بسیج آن جلو ڪنار ساختمانهاے فرسوده اے ڪه زمانے راست قامت و پابرجا بودند ایستاده بود و برامون از عملیات ها میگفت و کسانے ڪہ در این نقطہ شهید شده بودند.اومیگفت و همہ گریہ میڪردند.!!!!  ادامہ دارد… نویسنده:
نیت نماز مسافر برخی ها نمی دانند در زمان سفر نمازهای شکسته خود را به چه نیتی باید بخوانند، مثلاً شک می کنند که بگویند چهار رکعت نماز ظهر یا دو رکعت نماز ظهر یا چهار رکعت نماز ظهر شکسته و یا... در حالی که در هیچ زمانی به زبان آوردن نیت نماز لازم نیست، بنابراین وقتی که مسافر برای خواندن نماز ظهر یا عصر یا عشا به نماز می‌ایستد و تکبیر می‌گوید و به قصد قربت، نماز را دو رکعتی می‌خواند، کفایت می کند و صحیح است. ولی اگر بخواهد نیت را به زبان آورد،‌ می‌تواند بگوید: «نماز ظهر به جا می‌آ‌ورم،‌ قربةالی الله » یا «دو رکعت نماز ظهر به جا می‌آورم، قربة الی الله» یا «نماز ظهر شکسته به جا می‌آورم، قربةالی الله».
اسماء متبرکه بسیاری از مردم در حین خانه تکانی اسماء متبرکه موجود در منزل را٬ در کنار زباله ها قرار می دهند. در حالی که چنین کاری شرعا جایز نیست و روش‌های از بین بردن و امحاء اسماء متبرکه بدین شرح است: 1. داخل آب روان بیندازیم به شرطی که بی‌احترامی نشود. 2. داخل چاهی که غیر قابل استفاده است و استفاده نخواهد شد، بیندازیم. 3. داخل ظرف آبی بگذاریم تا به مرور زمان نوشته‌ها پاک شوند. 4. دفن کردن آن‌ها در جایی که بی‌احترامی به آن‌ها نشود. 5. خمیر کردن آن‌ها درصورتی‌که بی‌احترامی نشود. 6. دادن به بازیافت اگر اطمینان به عدم هتک حرمت است، اشکال ندارد و گرنه راه خوبی نیست. رساله تخصصی فقه و احکام
08.mp3
1.61M
بخش پایانی ✅ بهم ریختگی جبهه کفر به ما این مژده رو میده که زمینه سازی های خوبی برای ظهور ایجاد شده... ⭕️ تا بحال هیچ وقت ما ترور بیولوژیک رو در طول تاریخ تجربه نکرده بودیم... این ترور در نهایت باعث قوی تر شدن ما خواهد شد...✌️🏼