#حاج_قاسم :
🖇هر کس به مدار مغناطیسی علی بن ابیطالب نزدیکتر شد،
این مدار بر او اثر میگذارد؛
او کمیل بن زیاد می شود،
او ابوذر غفاری می شود،
او سلمان پاک می شود.
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
🌸جابر روایت کرده است که گفت:
با امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کنار فرات می رفتیم که ناگاه موج عظیمی برخاست و آن جناب را پوشاند به طوری که از نظر من پنهان شد.
سپس از اطراف او عقب رفت و هیچ رطوبتی بر آن جناب نبود، و من از این جریان ترسناک و متعجب شده، جریان را از حضرت پرسیدم،
فرمود: آن را دیدی؟
گفتم: آری.
فرمود: مَلک مُوکّل بر آب بیرون آمد و بر من سلام کرد و مرا در آغوش گرفت.
📚اثبات الهداة ج۴ ص۴۹۶
تمام لذت عمرم در این است❣
که مولایم امیرالمؤمنین است❣
✅تبلیغ غدیر واجب است!
👌پیشنهاد تبلیغی: یک خانم خونه می تونه با خونه تکونی در این ایام مبلغ غدیر باشد.😊
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صلوات
💕💕💕
به همسرم گفتم: «همیشه برای من سوال بوده که چرا تو همیشه ابتدا سر و ته سوسیس را با چاقو میزنی، بعد آن را داخل ماهیتابه میاندازی!»
او گفت: «علتش را نمیدانم. این چیزی است که وقتی بچه بودم، از مادرم یاد گرفتم.»
چند هفته بعد وقتی خانواده همسرم را دیدم، از مادرش پرسیدم که چرا سر و ته سوسیس را قبل از تفت دادن، صاف میکند.
او گفت: «خودم هم دلیل خاصی برایش نداشتم هیچوقت، اما چون دیدم مادرم این کار را میکند، خودم هم همیشه همان را انجام دادم.»
طاقتم تمام شد و با مادربزرگ همسرم تماس گرفتم تا بفهمم که چرا سر و ته سوسیس را میزده. او وقتی قضیه را فهمید، خندید و گفت: «در سالهای دوری که از آن حرف میزنی، من در آشپزخانه فقط یک ماهیتابه کوچک داشتم و چون سوسیس داخلش جا نمیشد، مجبور بودم سر و ته آن را بزنم تا کوتاهتر شود...همین!»
هر عمل،تجربه و اتفاقی که برای دیگران مؤثر است لزوما مناسب ما نیست ممکن است شرایط مافرق کند...
#داستانک_ها
#بهمددالهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#درخانه_بمانیم
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
#برنامه_ترک_گناه
و رسیدن به لذت بندگی
✔️🔷🔶🔷🔶✅
قسمت هشتم
"امتحانات الهی" ۴
🔷امتحانای خودتو تشخیص بده.
مدام به اتفاقات اطرافت دقت کن😒
هیییییچ چیز در دنیا "تصادفی نیست".
همش برای امتحانته.👌
✔️اصلا "خدا با ما کاری غیر از امتحان نداره".
امتحان میکنه برای اینکه بتونی بیشتر "عبد" بشی.
بیشتر رشد کنی. وسعت روحیت بیشتر بشه.
🌺✔️
🔵امتحان گرفتن خدا از تو
به این معناست که خدا تو رو "آدم" حساب کرده
👆👏
خدا خیلی بهت احترام گذاشته که امتحانت میکنه.👌🏼
خواسته "خودت جاتو توی بهشت انتخاب کنی..."
🌺
🌺زندگی ما چیزی غیر از امتحان نیست.
اصلا معنا نداره خدایی که عادل هست
به یکی پول بده و به یکی نده.❓
"مگر اینکه بخواد امتحان کنه".
👆✅
👈🏻مولا وقتی به عبدش امتحان میده
با نگرانی هی مراقبه که بندش اذیت نشه....
از اونطرف هم نمیشه امتحان نگیره. "چون امتحان برای رشدش لازمه."
همش نگران بنده اش هست که یه موقع خراب نکنه...
هی کمک براش میفرسته..🔰
هی نازشو میکشه..💖
هر چی خراب میکنه، میگه عیب نداره🔹🔹🔹
این دفعه خوب میشه...
حتما این دفعه دیگه سرش به سنگ خورده میاد عبد میشه..
اما ما...
امتحانای خدا برای اینه که بهت کمک بکنه بهتر گناهانت رو ترک کنی. حواست هست؟
🔹🔸🔹✨✅🌾🌳
🌺سرزمین لذت ها
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق علیهالسلام فرمودند:
سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را مى بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت.✨
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
✾ ✾ ✾ ══════💚══
#حدیث_غدیر
✨ امام صادق علیه السلام فرمودند:
روز غدیر خم در میان روز هاى
عید فطر و قربان و جمعه همانند ماه در میان ستارگان است✨
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
══💚══════ ✾ ✾ ✾
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آثار محبت امیر المومنین(ع)
سخنران:استاد علے خیرآبادی
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_دوم
.
-بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین😑😑😂
-لا اله الا الله😐
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..
رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:
-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.😑
-چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه
-خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم😑😑
-خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید...
.
.
یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره نا آشناست..
-الو...بفرمایین😯
دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه:
سلام خانم تهرانی شما هستین ؟!
بله خودم هستم.
میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیده و اسمتون تو قرعه کشی مشهد در اومده..☺
فردا جلسه هست اگه میشه تشریف بیارین..
ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد...
اصلا باورم نمیشد...هیچ ذوقی و حسی نسبت به طلبیدن نداشتم ولی از بچگی دوست داشتم تو همه ی مسابقات برنده بشم و الانم حس یه برنده رو داشتم...
.
تا فردا دل تو دلم نبود...😊
.
.
فردا شد و رفتم سمت محل جلسه و دیدم دخترا همه چادری و نشستن یه سمت و پسرا هم یه سمت و دارن کلیپی از مشهد پخش میکنن..
مجری برنامه رفت بالا و یکم صحبت کرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین...
دیدم همون پسر ریشوی اونروزی با قد متوسط رفت پشت میکروفون
اینجا فهمیدم که جناب فرمانده #سید هم هستند.😐
.
خلاصه روز اعزام شد...
بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم که دیدم
عهههه...یه عده ریشو توی ماشین نشستن 😀😀
تازه فهمیدم اشتباهی اومدم...
داشتم پایین میرفتم که دیدم آقا سید داره لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنه و یهو منو دید...و اومد جلو:
-لا اله الا الله...
-خواهر شما اینجا چی میکنید؟؟ .
-هیچی اشتباهی اومدم...😕
-اخه بنر به اون بزرگی زدیم جلوی اتوبوس...😐
-خیلی خوب... حالا چیزی نشده که...😟
-بفرمایین...بفرمایین تا دیر نشده...😒
ساکم رو گذاشتم رو صندلیم که گوشیم زنگ خورد:
دوستم مینا بود میگفت بیا آخره کلاسه و استاد لج کرده و میخواد غائبا رو حذف کنه😦
اخه من تو اتوبوسم مینا😕😕
بدو بیا ریحانه...حذف شدی با خودته ها...از ما گفتن😯
الان میام الان میام..😟
.سریع رفتم و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود...
تا اسممو خوند بدو بدو دویدم به طرف درب دانشگاه
ولی...
#ادامه_دارد
.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی