با یک محاسبه ریاضی شگفت انگیز نشان داده می شود که خلق و خوی شما به انتخاب مکانی مناسب برای سفر ربط دارد.
برای پیدا کردن بهترین مکان برای سفر شما، محاسبه زیر را انجام دهید.
در ذهن خود عددی بین (1 و 9) قرار دهید.
آن را در 3 ضرب کنید.
به آن 3 اضافه کنید.
آن را در 3 ضرب کنید.
در مجموع دو رقم تولید میشود، آنها را با هم جمع کنید. عدد به دست آمده شماره بهترین مکان برای مسافرت شما است !!!
* شماره مکان ها:
1. سرعین
2. اردبیل
3. سنندج
4. همدان
5- کلیبر
6. تهران
7. جلفا
8. تبریز
9. در خانه بمانید
10. کاشان
11. قم
12. بندرعباس
13. قشم
14. شیراز
15. اصفهان
16. مشهد
17. بابلسر
18. گردنه حیران
19. انزلی
20. گیسوم
نتیجه خارق العاده بدست میاید! جالب بود نه؟ 😉🤔😅
😊كاري از وزارت بهداشت😊
مداحی آنلاین - صدای هل من ناصرت - مهدی رسولی.mp3
5.92M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃صدای هل من ناصرت
🍃از میدون میرسه بابا
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #زمینه
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#یا_اباعبدالله_ع🌷
دورے از صحن شما سخٺ دهد آزارم
جز دعا نیسٺ دگر راه مرا ، ناچارم
بہ تنم درد فراق حرمٺ افتاده
هوس گرمے آغوش ضریحٺ دارم
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#یا_اباعبدالله_ع🌷
لطفی بنما که خاک #پایت گردم
دامن بتکان که تا #گدایت گردم
دلتنگ #زیارت توام #اربابم
من را به #حرم ببر #فدایت گردم
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
4_5866366572565629405.mp3
2.26M
|⇦•ای استجابِ دعایِ آدم..
#سینه_زنی و توسل به ساحت مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْه..
آدم(ع) به پنجمین اسم که رسید،
دلش شکست و بلندبلند گریه کرد...
#قدیم_الاحسان
#حسین_ابن_علی
[🧡🍂]
.
انقدر سـینه مـیزد
بهش گفـتن ڪم خودتُ اذیت ڪن
گـفت:
این سینـه نمۍسـوزه..
موقع شهادٺ هـمهجاش
ٺرڪش بود
جز سـینهاش...
#شهید_حمیدسیاهڪالےمراد
💕💕💕
✨﷽✨
🔴مراقب ویروس قلبت باش!
✍مدت هاست که ویروس نفاق در جامعه شیوع پیدا کرده و هیچکس اطلاعیه صادر نکرده... خیلی وقت است که ویروس گناه در بین جوانان شایع شده و خبری از ستاد بحران نیست... نه خبری از پوسترهای رنگارنگ هست که راههای پیشگیری را توضیح دهدو نه خبری از تیترهای درشت روزنامه که مخاطب را جذب کند.
انگار ویروس گناه آنقدرها هم اهمیت ندارد...
ای کاش این روزها کسی به یادمان می انداخت در کنار این همه کنترل های مختلف برای ویروس #کرونا باید ریشه عذاب که همان گناهان ماست خشکیده شود ای کاش همانگونه که ساعت به ساعت دستانمان را میشوییم، مواظب قلب و دل و رفتار و اعمالمان هم باشیم...
بارها در روایات شنیده ایم که هر گناهی که در جامعه ایجاد شود خداوند بر مدت غیبت حضرت می افزاید. غیبتی که عامل اصلی شیوع تمام ویروس هاست...
🔆 ای کاش برای تعجیل در فرج کاری کنیم...
ای کاش برای رضایت حضرت اقدامی کنیم...
مثلا ترک گناه... مثلا نه غیبت و خواندن نماز اول وقت
💕💕💕
دوباره روسریمو اوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم . اه . حجاب چیه آخه .
_ مامان حالا اگه دو تا تار مو بیرون باشه قرآن خدا غلط میشه ؟
مامان _ عههه . همیشه موهات بیرونه حالا یه بارم به خاطر امام رضا (ع) بکنی تو که چیزیت نمیشه .
_ هوووووووف. نمیشه .نمیشه . نمیشه . موهای من لخته خوب هی میریزه بیرون . اوه اوه من موندم چادر چجوری میخوام سرم کنم. گفتم نیاما نذاشتید .
بابا_ دخترم انقدر غر نزن حالا الان هنوز مونده تا برسیم . با این ترافیک به نماز که نمیرسیم . بزار هروقت رسیدیم دم حرم درست کن .
_ خوب بابا جان . کلا نمیشه. مامان خداییش تو چجوری این چادرتو نگه میداری.
امیر علی _ خواهر من یه هد میگرفتی راحت میشدی . چادر لبنانی که نگه داشتنش کاری نداره . بعدشم چادر سر کردن عشق میخواد که بشه نگهش داشت .
_ خوب خوب. دوباره شیخمون شروع کرد . باشه داداشی سری بعد چشم. الانو چیکار کنم
امیر علی _ بابا جان لطفا تو خیابون امام رضا یه جا وایسید . اینجوری نمیشه کاریش کرد.
بابا_ باشه .
_ تنکس ددی . میسی داداشی .
.
.
.
.
ببخشید من خودم رو معرفی نکردم.من تانیا هستم . 19 سالمه و سال اول پزشکی. البته اسمم تو شناسنامه زینب هستش ولی من کلا با دین و مذهب کاری ندارم . به خاطر همین با این اسمم راحت ترم . من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که خوشبختانه توش چیزی به اسم اجباروجود نداره و هرکس خودش راه خودشو انتخاب میکنه . منم راهم رو کلا جدا از خانوادم و دین انتخاب کردم .البته نه اینکه اصلا خدا رو قبول نداشته باشم چرا دارم. ولی خوب کلا معتقدم که انسان باید آزادی داشته باشه و دین دست و پای آدمو میبنده . خوب بگذریم . یه برادر هم دارم که قوربونش بر خیییلی مهربونه و از من 6 سال بزرگتره. علاقش بیشتر به طلبگی بود که خوشبختانه با مخالفت بابا رو به رو شد. همین مونده فقط که یه داداش آخوند داشته باشم.الان هم که در خدمت شمام تشریف آوردیم با خانواده مشهد که من بعد از 8 سال اومدم . مامان و بابا و امیرعلی سالی دو سه بار میان ولی من میرم خونه عموم اینا چون اونجا خیلی بیشتر خوش میگذره . البته بچگیام مشهدو دوست داشتم ولی خوب اون بچگی بود البته من این تفکراتم رو هم مدیون عموی گرامم هستم که از هشت سالگیم که از ترکیه برگشت دیگه همش پیش اون بودم چون خودش دختر نداشت منو خیلی دوست داشتن ولی کلا آبش با امیرعلی و بابا تو یه جوب نمیرفت چون عقایدش کاملا مخالفه اون و بابا بود ولی اونا باهاش مشکلی نداشت . خلاصه که این توضیحی کوتاه و مختصر و مفید از زندگی من بود حالا بقیش بماند برای بعد .
.
.
.
.
برگشتم سمت امیرعلی که بهش بگم بیاد تا حرم مشاعره کنیم که دیدم به رو به رو خیره شده و دستشو گذاشته رو سینشو داره زیر لب یه چیزی رو زمزمه میکنه . جلو رو نگاه کردم که .......
چشمم که به گنبد طلا افتاد یه لحظه دلم لرزید نا خود آگاه زیر لب گفتم سلام. بد جوری محوش شده بودم اصلا یه حس و حالی داشت که منو مسخ کرده بود .امگار یه حس خوب و دوست داشتنی . برام عجیب بود منی که این سری فقط به اصرار اومده بودم چرا برام لذت بخش بود . یه دفعه صدای ضبط بلند شد . سرمو به شیشه تکیه دادم و حواسمو دادم به آهنگ .
.................
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها – دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم
شور و حال منی پر بال منی تو خیال منی
دادی تو منو راه اگه یه نگاه که تو ماه منی
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی
میبینم عاشقای تو رو اشکای زائرای تو رو
آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو
همه ی داراییم و به تو بدهکارم من
جون جواد آقا خیلی دوست دارم من
همه ی داراییم و به تو بدهکارم من
جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_اول
بامــــاهمـــراه باشــید🌹