6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اروم اروم داره میاد
نفسای مادر
بالا نمیاد...💔💔
دستش به دیوار..
تکیه گاهش حسن...
دوباره خورد زمین یکی بیاد💔💔
مادرم خورد زمین
یکی بیاد😭💔
جواب بابا علی رو چی بدم...
تقصیر من بود اینو به کی بگم...
مادر امونت بابا پیش منه...
تا در خونمون با چه رویی برم؟!💔💔💔
حالا مادر
میخوان قلب اقارو اروم کنن
حسن حالا که چیزی نشده...😭💔
یه ذره چادرم خاکی شده
یه زخم سطحی رو صورتمه...
چیزی نشده که پسرم...💔💔
🎧 مصطفی مروانی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
یک درِ چوبی که میسوزد میان شعله ها
میخ های داغِ آن در از خودش سوزان تر است
پشتِ آن در فرض کن حالا که باشد مادری
از تمام دردها این درد بی درمان تر است
فکر کن با ضربه ای حالا همین در وا شود
کشتنِ بانوی خانه بعد از آن آسان تر است
از نوکِ مسمار خون میریخت بر روی زمین
دیدهء مسمار انگار از همه گریان تر است
فضه دستم را بگیر اما خودت تنها بیا
تو بیایی دردم از چشم علی پنهان تر است
کربلا وقتی اضافه بر مدینه می شود
روضه ها سوزان تر و دلهای ما ویران تر است
چشم تارش بین میدان کرد ثابت بر همه
از همه اهل حرم ارباب من عطشان تر است
شمر ، برخیز این گلو را خواهرش بوسیده است
پس بَرَش گردان که تیغ از پشت سر بُرّان تر است
گفت بالای سرش زینب ، چه شد پیراهنت ؟
پیکرت از آنچه میپنداشتم عریان تر است