eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
پاداش_صبردرمقابل_مشکلات 👈حضرت جواد الائمه 'ارواحنا له الفدا ' جناب امام نهم ما، به نثار روح مقدسش صلواتی عنایت بفرمایید، در این باره سر القدری را باز فرمود، حقیقتی را برای اهلش افشا کرد، بندگان خدا که در حوادث گوناگون روزگار قرار می گیرید، حرف، حرف می آورد حرفی بسیار سنگین و شریف، آقا فرمود امام فرمود امام نهم ما فرمود: 👈 که این مشکلاتی که برای شما پیش می آید، غم ها و اندوه که برای شما پیش می آید، عرض می کنم مطابق روایات دیگر، آن کسی که سِنّش به کهولت رسید‌ پیر شده، 🔸پیر، تنش شکسته 🔸پیر، دلش شکسته، پیر 🔸 از دنیا رو گردان شده و قهراً دنیا از دست او گرفته شد 🔸دیگه آن شوق و ذوق به دنیا را ندارد 🔸 دیگه کم کم به جایی می رسد که دنیا را آب ببرد او را خواب می برد 🔸و چقدر سنگ دنیا را به سینه می زد 🔸آنجا را بخرم 🔸 آنجا را بگیرم 🔸شب و روز با خیال خود محشور بود 🔸حالا دیگه تمام این خیالات می بیند نقش بر آب شد 🔸دیگه حالا تا دهنش توی گوره 👈 این تن شکسته و کوفته ی او بخواهد بخواهد بنشیند در رنج است بخواهد بخوابد در رنج است بخواهد راه برود در رنج هست، می خواهد غذا بخورد در رنج است، فعلاً زندگی برای او سخت است، ناگوار است، اما همه این ناگواری ها را به حسابش می آورند، همچو نیست که در اینجا، بنده ی خدا رنج ببیند و رنج او در نظام عالم به حساب سعادت و ثواب او نبوده باشد 👈جناب امام نهم به جنابعالی مومن، می فرماید، مومن که وقتی آن جایی شده، که در اینجا تلخی ها دیده، و نا گواری ها دیده و مشکلاتی را تحمل کرده، صبرها و بردباری ها داشته، در آنجا مقاماتی برای خود می بیند پاداش هایی را برای خود می بیند از ناحیه ی صبرش، از ناحیه ی بردباری اش، صبر کرد، تن به حرام نداد، روزه گرفت تا اینکه شهوت خودش را بشکند که مبادا... 👈فرمود، جناب رسول الله، درباره ی روزه گرفتن تعبیری، حال این زمان بگذار تا وقت دگر، روزه می گیرد تا شهوت خودش را بشکند که مبادا.. 👈می دانی این صبر او چقدر، برای او کار می رسد، نظام عالم را مشاهده می کند، عقل او می گوید که نظام، نظام خطا نیست و به دنبال خطا و غلط نمی رود، پیر یا جوان، می دانید توجه او برای او چقدر کار می رسد،. 👈جناب امام نهم فرمود، آنجایی می شود، وقتی پاداش صبر در مقابل آن مشکلاتش را، چه مشاهده می کند در آنجا تقاضایش این است: 👈 بار الها من بروم به دنیا و از این گونه مشکلات و بیشتر از این مشکلات را بچشم و صابر بوده باشم در راه رضای تو، 🔸 بگویم بنده ام 🔸حکم آنچه تو فرمایی 🔸لطف آنچه تو فرمایی 🔸حکم آنچه تو اندیشی 👈 تا در مقابل رضایم و تسلیم به قضای تو و فرمان تو صاحب این مقام بوده باشم.. 👈قدر خویش را بدان، برای این چند صباح، در تمام احوال سعی کن که رضای الهی را کسب کنی ...
💠 📕 امام زین العابدین علیه السلام ب ما فرمود: وقتی می بینید جنازه ای را دارند می برند، چشمت افتاد ب جنازه بگو: « ألحمدلله الذی لم یجعلنی من السّواد المُغتنم » إلهی من هنوز در این نشئه هستم. الهی لک الحمد. الحمدلله ک هنوز من هستم. این شکر برای چه؟ برای چه؟ می دانی برای چه؟ رسول الله فرمود: « تمنای مرگ نکنید. از سعادت مرد این است ک در اینجا عمری پیدا کند تا موفق شود. تا بیداری برایش دست بدهد. بیداری. شما نمی دانید چه در پیش دارید؛ خدایا مرگم را برسان. می خواهی خودت را نفرین کنی بگو خدایا توفیقم ده اینجا بیشتر باشم. ب گمانت ک خیلی چیز خوبی از خدا می خواهی. خیلی کار خوبیه. نمی دانی چه در پیش داری. شاید چند صباحی بیدار شدی متوجه شدی. شاید دل شکسته پیدا کردی. به یک حادثه. به یک واقعه. به یک ضرر. ب از دست دادن دوستی. ب یک مفارقتی. ب یک مسافرتی. انسان می بینی متنبه می شود. تمام واعظه را ، پند و اندرز دهنده را، تمام عبرتها را زیر پا گذاشته ایم.
🔰 ☘ ابن مَسکِویه در کتاب شریفش، طهارة الأعراق آورد که: رسم پیشینیان این مرز و بوم، مردم ایرانی، این بود ک وقتی فرزندانشان ب رشد و شعور و بلوغ می رسیدند، آنها را از خود دور می کردند، فرزندان را به دست استاد و مدرسه می دادند، در جایی دور از محیطشان، ک مبادا مال پدر، زعامت پدر، إمارت پدر، گیرودار پدر، زندگی پدر، حجابش شود و او را از کمالش باز بدارد. من ک دارم، این زندگی من است، این پول پدر من است، این املاک ماست، این باغهای ماست، این نقدینه ی ماست، طاقباز بخوابیم و زندگی کنیم، بسمان است، زیادمان هم می آید، برای اینکه اینها رهزنشان نشود، ب دست استاد می دادند، و از خود دور می کردند تا خودشان اهل فضل و کمال بشوند، از فضل پدر تو را چه حاصل؟ میراث پدر خواهی، علم پدر آموز کاین مال پدر خرج توان کرد ب یکروز
🔸 ب فکر روز میلاد فرزندانتان باشید، ک میلادشان ب سعادت، ب سلامت، ب سلام باشد، بطرف راستش اذان، ب طرف چپش اقامه، همین کودک، بچه ای ک تازه پا ب این نشئه نهاد، از همان وقت مُهر توحید به او بزنید، رنگ توحید ب او بدهید، همان وقت ألله أکبر، همان وقت أشهد أن لا إله إلا الله، همان وقت أشهد أن محمداً رسول الله. دیگر فصول اذان و اقامه، همانوقت. اسم خوب برای فرزندانتان بگذارید، ک بزرگ شدند از اسمشان خجالت نکشند، این دستور شرع مقدس ماست. در شیر او بسیار دقت کنید، پستان بدون گفتن بسم الله ب دهن طفل گذاشته نشود، شیر از هر غذایی فراهم نشود، شیر دهنده هر زنی نباشد، در هر حالی نباشد، مادر شیرش را از فرزندش باز ندارد، پیغمبر فرمود بهترین غذا برای طفل، شیر مادرش است، بگذارید فرزندان شما مهر مادری را بچشند، عطوفت پدری را ببینند، مراقبت بسیار از فرزند، در این مرحله ی اولای زندگی اش، راه علم و حقیقت واداشتن، ب کمالات عصر آشنا کردن، ب علم و تقوا سوق دادن، ب نام خوب نهادن، و آنهمه سفارشی ک در تربیت فرزند در شریعت مطهره ما آمده و از قدیم الدهر، قدیم الایام علمای ما، پیشینیان ما در این باره کتابها نوشته اند
🌺 👈 ما در قرآن کریم می بینیم ک خداوند سبحان، ملائکه را ک اسم می برد: « أولي اجنحة » ؛ اینها دارای بال هستند. 👈 این بالها ک ما در عالم ظاهر می بینیم، می بینیم مایه ی قوت طیران اند. بال (هستند). و انسان هوس می کند ک بال داشته باشد. این هم از أولي أجنحة بوده باشد ک پرواز کند .و قوت و قوا تعبیر ب أجنحة (شده است) ؛ أجنحة یعنی قوا. 👈 أولی أجنحة دارای قوا هستند ک طیران دارند. طیران ملکوتی قوای عالم. ملائکه ی عالم 👈 بال و پر کذایی، بال و پر این نشئه، آیتی است؛ نشانه ای است از قوا. مثل اینکه فرمودید آب اینجا مثالی است از علم و آنچه را ک در این نشئه است، مشاهده می فرمایید و اینهمه وحدت صنع و خوبی ک یکپارچه حُسن و زیبایی و زینت است، اینها از آن جمال مطلق فرود آمده و با ماده آمیخته است. و وقتی با ماده آمیخته شده آن حسن مطلق و جمال مطلق خودش را نشان نمی دهد چون مخلوط شده است ب غیر. 👈 و لذا اینجا را ب تعبیر خود قرآنی آیت می دانیم؛ آیت. نشانه. نمونه. و الا آنی ک اصل است ، آن زلالش چیز دیگری است. 👈آن إبصار زلال، غیر از آن إبصاری است که : این پرده های چشم است ب این صورت، با این وضع. و آن سمع و شنوایی ک زلال است غیر از اینست ک باید در صماخ گوش و با این وضع بوده باشد. آنی ک محض قوت و قدرت است، و هیچ آمیختگی با امور مادی ندارد.
🔸 🔻 خداوند ب اینها ( اقطاب، قطبها ) روزی فرمود ک معاشرینشان، مصاحبینشان عوام نیستند؛ جَهَله نیستند. 🔻 حشر با عوام، حشر با جُهّال، برای عالِم، برای عاقل عذابُ ألیم. و همنشینی با عالم، همنشینی با عاقل، همنشینی با ارباب دل، ارباب معرفت آدم را بالا می آورد. و همانطور ک محسوس آدم است، همنشینی با جاهل، با احمق، با آدم نفهم، با آدم دنیازده آدم را تیره می کند. همانطور ک آدم عاقل، می بینی از حرف او، یک روزنه از ملکوت عالم ب روی آدم باز شده؛ اینجا هم پیش جاهل نشستن، انسان را تیره می کند. نفس انسانی خوپذیر است. و یکی از مِنَن الهی بر اقطاب و انبیای الهی می بینید، همنشینانشان، مصاحبانشان اینگونه افراد هستند. حضرت وصی علیه السلام است بر خاتم. حضرت آصف است بر سلیمان. هارون است بر موسی. { و مِن جملة کمالاة الأقطاب و مِنَنِ الله علیهم أن لا یُبلیَهُم } خداوند اینها را مبتلا نکرده ب صحبت جُهلا. { بل یرزُقَهُم صُحبةَ العلماء الأمناء یحملون عنهم أثقالهم } عالم عاقل ک همنشین این عالم عاقل است، مشکلات اینها را ب دوش می گیرند. جاهل، بر مشکل می افزاید. جاهل، مشکل و باری از دوش عالم نگرفته، سربار می شود. مزاحمت بیشتر فراهم می کند. نوعاً هم ک جُهّال، دنیازده ها عالِم را می خواهند، برای دنیایشان می خواهند. نوعاً اینطور است. مردم ما را برای دنیایشان می خواهند. نوعاً....
♻️ ؟ 🔺 اجنّه عاقل اند. عقل دارند. ادراکات عقلانی دارند. و قرآنی ک دستورالعمل ماست، دستورالعمل آنها هم هست. یعنی جناب خاتم انبیا صلوات الله علیه و آله و علیهم، بر جنّ و انس مبعوث شده است. ک مستحضرید بحثش را تفاسیر و کتب کلامی عنوان فرمودند. 🔺و سوره ی الرحمن : { فبِأيّ آلاءِ ربّکما تکذّبان } خطاب ب جن و انس است. { یا معشر الجن و الإنس } خطاب کرد. { فبأي آلاء ربکما تکذبان } خطاب می فرماید. 🔺 خود سوره ی جن هم ک می بینید اینها صغری کبری تشکیل دادند: { إنّا سمعنا قرآناً یهدي إلی الرّشد فآمنّا به }( ما قرآنی شنیدیم ک ب سوی رشد هدایت می کرد؛ برای همین ب آن ایمان آوردیم). { یهدي إلی الرّشد } { و کلّ ما یهدي إلی الرّشد یجب أن یؤمن منه } ( و هرچه ک ب سوی رشد هدایت می کند، ایجاب می کند ک بدان ایمان آورده شود ) { فآمنّا به } ( چون ب سوی رشد هدایت می کرد، ب آن ایمان آوردیم ) 🔺 صغری کبری تشکیل دادند، نتیجه گرفتند. درست است. اما من حیث المجموع از آیات و روایات و اینها همه، پیداست [ خداوند درجات علامه طباطبایی را متعالی بفرماید ، این نکته از ایشان است که ] من حیث المجموع انسان جنبه ی عقلانی اش قوی تر از جن هست. 🔺 آنها هم عاقل اند؛ ادراکات عقلی دارند؛ حرفی نیست. تفکر دارند؛ تعقل دارند؛ ادراک دارند اما انسان قویتر از آنهاست و می بینید ک اینجا حضرت سلیمان بر آنها حاکم است. بر آنها قاهر است. 🔺 جایی نشنیده اید و نیست ک گفته باشد جن قاهر بوده باشد. پیغمبر جن، پیغمبر انس و جن بوده باشد.
: 🔹حدیث شریفی است برای کمّل، برای ابرار ک جناب طبرسی در ضمن سوره مبارکه هل أتی در تفسیر کریمه ی { وَ سَقاهُم رَبُّهُم شراباً طَهوُراً } از امام صادق نقل کرده و من در امت خاتم، از عرب و عجم، در طهارت غایت قصوای انسانی، کلامی ب این پایه نه از کسی دیده ام و نه شنیده ام. کسی ک اگر نقل کرده جایی می داند، خبر کند. ک از امام صادق نقل فرمود: { وَ سَقاهُم رَبُّهُم شراباً طَهوُراً } این « طهورا » ک مبالغه طاهر است، ایشان را شراب اینطور کرده ک جز خدا برایشان چیزی نگذاشت. آنها را از جز خدا شستشو داد. { سَقاهُم ربُّهُم شراباً طَهوُراً }؛ « أی یُطَهِّرَهُم عن کُلِّ شیءٍ سِوی الله إذ لا طاهِرَ مِن تَدَنُّسٍ بِشَیءٍ مِنَ الأکوانِ إلّا الله » خدا درجات آقای قزوینی را متعالی بفرماید، رضوان الله علیه می فرمود: حرف می افتد دست افراد زبان نفهم، برای دیگران کار درست می کنند و اینکه ساقی می گویند، شراب می گویند، این ساقی اسم فاعل « سقاهم » و شراب، این شراب ک قرَّة عین عارفین است و غایة آمال عارفین است... این کلمات، کلماتی است ک باید تابلو نوشته شود در ابتدای هر شهر واقع شود. این گونه کلمات قصار را در آن مدخل شهر، باب ورودی شهر تا چشم مردم بخورد ب یک چنین عباراتی و ترجمه اش این چی هست این کی هست؟ این آیه، تفسیر، حرف، از کی هست و مأخذش ؟ خیلی حرف است: « أی یُطَهِّرَهُم عن کُلِّ شیءٍ سِوی الله إذ لا طاهِرَ مِن تَدَنُّسٍ بِشَیءٍ مِنَ الأکوانِ إلّا الله » یک چنین حرفی را از محی الدین داشته باشید؛ از ملاصدرا داشته باشید؛ از فارابی داشته باشید؛ دیگران داشته باشید؛ اینهمه مشایخ، اینهمه بزرگان، اینهمه اعاظم داشته باشید و آنچه را ک از زبان اهل عرفان می شنوید بیننا و بین الله آن نحو أتمّ و أکمل و أرفع و اشمخ را ک به از آن را آدم نمی تواند ب تعبیر بیاورد و تصور شدنی نیست، از زبان ائمه دین می شنوید. بعد حالا اینجا یک ساقی می گوید، یک شراب می گوید، یک فرمایش می فرماید، آقا دست ب قلم می کند فرمایشاتی پیاده می کند و دیگر نمی گوید اینها چی هست.
💎 👈 در حکمت متعالیه در اسفار خواندیم ک نفس را حد ّیقف نیست. برای اینکه « مَن هُوَ غیرُ مُتَناهٍ » ( کسی ک غیر متناهی است ) که حق سبحانه و تعالی است در او تجلی می کند و سعه اش، وعائش ، ظرفیتش بدان حد هست ک اسماء را، اسماء غیر متناهی را، حق را و حقایق نظام هستی را، قرآن نظام هستی را ک مقام جمع است و قرآن را در قلبش ک فرقان است می یابد. 👈{ و العرش و ما فیه علی أیِّ مقدارٍ یُفرَضُ یکونُ مُتَناهیاً } و حق غیر متناهی در او تجلی می کند که: « قلب المؤمن عرش الله الأعظم » 👈 { وَ لا یَرقی إليَّ الطّیر و یَنحَدِرُ عَنّي السَّیل } [ کلام حضرت مولا وصیّ علیه السلام است ک فرمود: مرغ بلندپرواز اندیشه ب قله ی وجود من نمی رسد و همواره سیل خروشان علم و معرفت از من جاری است . ترجمه ادمین ] این هم باز مطابق این نشئه است. تشبیه ها، تمثیلات و اموری است ک ب اندازه ی سعه ی افکار مخاطبین، فرمایش فرمود که: { ینحدر عنّي السّیل } و حرف بالاتر از اینهاست. 👈 و جناب وصیّ علیه السلام آن قلب عرشی اش، آن ک ب حرف می آید؛ مثل اینکه رود نیل است ک از بُطنان عرش سرازیر شده. 👈 { ینحدر عنّي السّیل } طیور افکار نوابغ، انسانها عاجزند از این که بتوانند ب قله ی شامخ معارف علی برسند. ارواحنا له الفداء 🔅 { ألحمدلله الّذي جعلنا من المتمسّکین بولایتهم }🔅 👈 { و العرش و ما فیه علی أیّ مقدارٍ یُفرَضُ یکونُ مُتَناهیاً و لا نسبة بین المتناهي و غیر المتناهي }؛ [ عرش و هر آنچه در آن است را با هر مقداری ک فرضش کنیم، متناهی است و بین متناهی و غیر متناهی نسبتی برقرار نیست. ترجمه ادمین ] که قلب مؤمن، غیر متناهی را می پذیرد.
✅مهمترین انسان در عالم کیانی 🔸 و انسان من حیث هو انسان، غذای او علم و عمل صالح است که علم و عمل، انسان پرور و انسان سازند. باید بین غذا و مغتذی، سنخیت بوده باشد، غذا گیرنده که انسان شد، غذای مسانخ و مجانس او یعنی طعام او علم است، گوش انسان دهان جان او است باید دقت داشت که این دهان از کدامین سفره ارتزاق می‌کند. 🔸جانور فربه شود لیک از علف 🔸آدمی فربه ز عزاست و شرف 🔸آدمی فربه شود از راه گوش 🔸جانور فربه شود از حلق و نوش مهم‌ترین و اساسی‌ترین کاری که ما در امتداد زمانی خود داریم، این است که خودمان را درست بسازیم. هیچ کاری برای انسان مهم‌تر از درست ساختن خودش نبوده و نیست، و هیچ عمل در قدر و قیمت بدان نمی‌رسد
🍃لبنان به عروس خاورمیانه معروفه ، انواع و اقسام فساد هم توش هست ، امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد ، همه مشغول میگساری بودند ، یدفه همه تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید ، سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی ؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید ، همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش دراورد و انداخت تو لیوان مشروب ، و به صحبت با جوانها ادامه داد ، بعد مدت خیلی کمی جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود ، ناگهان سید برنامه اصلیشو شروع کرد ، و گفت رفقا اسلام برا همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه ... 🍃او همیشه این مدلی نهی از منکر میکرد ، البته این مدل نهی از منکر خیلی هنر میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیتو بزنی ، این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک مریدش بودن... 📚به نقل از حجت الاسلام زائری
برزخی ما به چه صورتی است؟! اگر آدمى می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد "بهيمه" است. و اگر علاوه بر اين سه امر، ضرر و آسيب و آزار به خلق خدا دارد "سبع" است. و اگر می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد و حيله و مكر و تزوير و خلاف و دروغ و از اين گونه امور با بندگان خدا دارد "شيطان" است. و اگر می ‏خورد و می خوابد و شهوت به كار می ‏برد ولى صفات سبعى و شيطانى ندارد يعنى مردم و خلق خدا از او آسوده ‏اند "ملك" است. و اگر علاوه بر مقام ملكى بسوى معارف و ادراك حقايق عوالم وجود و سير در آنها و سير الى اللّه و في اللّه گرايش دارد "انسان" است.