eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اگر تاجر ها و کاسب ها نوشته سوره دخان را در محل کسب خود قرار دهند سود فراوان خواهند کرد و صاحب مال زیاد خواهند شد. 📚 تفسیرالبرهان،ج5، ص7
💠 امام صادق علیه السلام: هرڪس شب سوره رحمن و حشر را بخواند خدا فرشته اے را بہ خانه او پاسدار و موکل گرداند ڪه تا صبح پاسبانی دهد. 📚 ثـواب الاعـمال ۱۰۶
💠 این سه اسم را بین نمــــاز عصر و مغرب بے‌وقفه ۳۱۲۵ بار بگید و ۴۰ روز مداوت و تکـــرار کند ↯ 《 یا اللهُ یا رَحمَنُ یا رَحیمُ 》 📚 رهنمای گرفتاران ۲۷۷
ای شکوهت فراتر از باور ای مقام‌ات فراتر از ادراک وصف تو درک لیلة القدر است فهم ما از تبار «ما ادراک» کوثری،‌‌ بی کرانه دریایی ما و ظرف حقیرِ این کلمات باید از تو نوشت با آیات باید از تو سرود با آیه در آیه وصف تو جاری‌ست فتلقّی، مباهله، کوثر در دل "إِنَّما یُرِیدُ اللَّه" در «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» پدر و مادرم فدای شما مادری کرده‌ای برای پدر چشم بد دور، چشم شیطان کور دست تو بود و بوسه‌های پدر... خانه می‌شد بهشتی از احساس با گل‌افشانیِ بهاریِ تو عاطفه با تمام دل می‌زد بوسه بر دست خانه‌داری تو خانه از زرق و برق خالی بود از صفا، عاشقی محبت پر داشتی، ای کلیددار بهشت! پینه بر دست، وصله بر چادر از بهشت آمدی و آوردی یازده سوره‌ی بهشتی را مُصحفِ سرنوشت خود دیدیم سوره‌هایی که می‌نوشتی را نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات نسل تو خضرِ آسمانیِ راه جلوه‌ای از دم تو را دیدیم در مسیحی به نام روح الله
صبح ازل، الله اکبر یادمان داد اسلام را آن‌روز حیدر یادمان داد قرآن نمی‌خواندیم اما سوره‌ی حمد با دست‌های بسته کوثر یادمان داد زهرا اصول دین به ما آموخت وقتی توحید را در آتشِ دَر یادمان داد "پای علی ماندن" در آتش سوختن بود ایثار را زهرای اطهر یادمان داد "هر کس که زهرا را بیازارد مرا نیز" آری برائت را پیمبر یادمان داد ما داغ محسن را نفهمیدیم و بعداً در کربلا حلقوم اصغر یادمان داد غم‌های حیدر را به جان خود خریدیم سختی کشیدن را ابوذر یادمان داد ما خادمِ زهرا شدیم الحمدلله فضه به ما آموخت، قنبر یادمان داد در کودکی با مِهر زهرا شیر خوردیم مِهرش اگر با ماست، مادر یادمان داد ما عاشقیم این عاشقی را نیز بابا از کودکی در پای منبر یادمان داد شکر خدا در گریه‌ی ما معرفت بود زهرا میان اشک‌ها فریادمان داد
(نامه‌ی منظوم متخلف ثانی به معاویه علیه اللعنه) این نامه را به جوهر کینه نوشته‌ام از روزهای خوب مدینه نوشته‌ام روزی که اختیار، به دست سقیفه بود روزی که چشم‌مان به رَدای خلیفه بود هم، فکر غصبِ حق علی بود در سرم هم بود " ابوعُبیده‌ی جراح " یاورم غیر از علی و فاطمه همراهمان شدند اهل مدینه لشکر خودخواهمان شدند گفتم بدون مایه فطیر است کارمان بی مرتضی و فاطمه گیر است کارمان از این جهت روانه شدم سمت خانه‌اش گِرد آمدیم پشت درِ آشیانه‌اش پشتِ سرم مهاجر و انصار آمدند حتی به یاری‌ام در و دیوار آمدند هر لحظه لحظه بیشتر و بیشتر شدیم در پیش چشم فاطمه سیصد نفر شدیم گفتم علیِّ خانه‌نشین را خبر کنید مثل بقیه بیعت بی دردسر کنید گفتم که ختم غائله در دست حیدر است بیعت، علی اگر نکند کار ابتر است آمد صدای فاطمه از پشت در به گوش می‌گفت از امامت و حقِّ پسرعموش حکم ولایتِ ازلی را به ما نداد یک تار موی شخص علی را به ما نداد گفتم به حال خویش نباید رها شود وقتش رسیده شعله‌ی آتش به پا شود در بین دود، فکر علی بود فاطمه همواره گرم ذکر علی بود فاطمه گرم حمایت از علی‌اش عاشقانه بود تنها علاجِ کار، فقط تازیانه بود کاشانه‌اش همین‌که پُر از بوی دود شد با تازیانه بازویِ زهرا کبود شد این سو مغیره گرم بگو و بخند شد آن سو صدای ناله‌ی زهرا بلند شد چیزی نمانده بود فضا ملتهب شود با گریه‌های فاطمه دل منقلب شود اما علی و شوکتش آمد به خاطرم شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرم "تیغِ دو دم" به خاطرم آمد چه‌کار کرد اهل قُریش را به مصیبت دچار کرد پس با تمام کینه و بُغضی که داشتم آن‌جا همه توان خودم را گذاشتم بر سینه‌ی زمین و زمان دستِ رد زدم بر دربِ نیمه‌سوخته محکم لگد زدم طوری لگد زدم که همان پشت در نشست طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست طوری زدم که داغ دلش بیشتر شود طوری لگد زدم که علی بی پسر شود حتی کنار ضربه‌ی سنگین کاری‌ام مسمار درب سوخته آمد به یاری‌ام ریحانه‌ی رسول که رنگش پریده بود داغیِ میخِ در، نفسش را بُریده بود یک ضربه روزگارِ علی را سیاه کرد... سیلی زدم به فاطمه حیدر نگاه کرد...
در غُصه و غم، پناه دادی ما را در ظلمتِ شب، پگاه دادی ما را در روضه‌ی مادرت، عزیزِ زهرا ! ممنونم از اینکه راه دادی ما را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️آذرماه چه عاشقانه 🍂روزهایش را ورق می زند ⭐️تا برسد به زمستان 🍂مجالی نیست ⭐️باید رنگ ها را مهمان 🍂برف ها کرد ⭐️زمستان می آید 🍂و باز پاییز می ماند ⭐️و عاشقانه هایش 🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁دکتر نیستم اما... برایت 10دقیقه راه رفتن،روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،اما دیوانگى قشنگ تر است... 🍁برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،تا بفهمى هنوز هم ، می‌شود بى منت محبت کرد.. 🍁به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى، هرکجا که هستى،یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست... 🍁دکتر نیستم،اما به ﺗﻮ پیشنهاد می‌کنم که شاد باشى ! خورشید ، هر روز صبح ،بخاطر زنده بودن من و تو طلوع می‌کند هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش. 🍁سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر. فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست! 🍁مقصد لذت بردن از قدم‌هاییست، که بر مى‌داریم ‌، چایت را بنوش!نگران فردا مباش،از گندم زار من و تو مشتی کاه می‌ماند برای بادها 🍁🍂
☄️آخرین ‌شنبه پاییز تون عالی☄️ 🌷امروزتان شاد و زیبا 🌼لحظه هایتان سرشار 🌷از آرامش و دلخوشی 🍃امیدوارم امروز خدا 🌷زندگی پراز عشـق 🌼روزی فراوان ، لبی خندان 🌷و دلی مهربون براتون رقم بزنه🙂 🍁🍂
سلام امام زمانم✋🌸 محبوبِ من! در زمستان استخوان‌سوز، در روزهای بی‌خورشید، در شب‌های بی‌ماه، در زندگانی پر آه بگوئید مرا محبوبم، که دلخوشی‌‌من چه بوده است؟ جز حس گرمای مهربان دست‌های شما. محبوبم! شما که غریبه نیستید من با این بُغض کهنه‌ی مانده در گلویم چه کنم؟ محبوبم! سر بر شانه‌ی کدام محبوب بگذارم؟ رو به کدام سرزمین بگریزم؟ وقتی معنای محبت را تمام عُمر در حرف‌به‌حرف نام زیبای شما جُسته‌ام. وقتی همه‌ی ساعات عمر، از خود به سوی شما گریخته‌ام. محبوبم! شما که غریبه نیستید دلم تنگ شده است برایتان و تا به یاد دارم حال دلِ من همین بوده است. درد فراق، مصیبت هجران، داستان دوری، قصه‌ی خورشید پشت‌ ابر در آسمان، دلم تنگ است. محبوبم! شما بگوئید من با این دل شکسته‌ هزار هزار تِکه چه کنم؟ محبوب من! شما بگوئید چیست تکلیف آن که در صف عاشقانتان آخر از همه ایستاده است به انتظار؟ آن‌که کاسه‌ی خالیش را به امید سهم کوچکی از نگاه‌تان، لبخندتان و نوازشتان سر دست گرفته است سال‌ها. 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
👈 همه چیز از احساس زیبا آغاز می شود. احساس و روحیه ی خوب، یک مغناطیس جذب بسیار قوی است. 👈 اگر فرشته ی زیبای درونت را از اسارت همه ی زنجیرهای بدبینی، غم، منفی نگری، دشمنی و ناتوانی آزاد کنی، کاملا رها میشوی و با قدرت جذبی که بدست می آوری به هر آنچه که بخواهی، میرسی! 👈 دوست خوب من صبح‌ها لباس آرامش بپوش دستهایت را باز کن، چشمهایت راببند 👈 و رو به آسمان صد بغل حسِ نابِ زنده بودن را نفس بکش...