eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.3هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
21.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹قسـمـت پنـجـاه و یکم ساعت۷بود. یکم به خودم عطر زدم و بهترین لباسامو پوشیدم. تو راه گفتم یک شاخه گلم براش بگیرم و ببرم تا خوشحال شه. یک شاخه گل رز قرمز خریدم و گفتم کلی تزئینش کنن. دوباره نشستم تو‌ماشین و روندم تا خونه دایی. جلو خونشون‌نگه داشتم و تک بوقی زدم. پرده یکی از اتاقا تکون خورد و یک لحظه صورت زهرا رو دیدم. یعنی فهمیده من اومدم؟اونم با تک بوقم؟ تا دید حواسم بهشه سریع پشت پرده پنهون شد اما سایه اش افتاده بود رو پرده. یک‌جورایی شیفته این پنهون کاریاش شده بودم.یک دخترخاص بود با کلی محسنات. دستام رو تو‌جیب شلوارم فرو کردم و تکیه دادم به ماشینم. محو سایه زهرا بودم که از پشت پنجره تکون نمیخورد.لبخندی نشست رو لبم که تا حالا نزده بودم. نمیخواستم چشم بکنم از اون سایه دوست داشتنی اما smsدادم به لیدا که پایین منتظرشم. تا اومدن لیدا،زهرا بازم تکون نخورد از پشت پنجره.کاش میتونستم برم بهش بگم به همون اندازه ای که تو نمیتونی از پشت پنجره بری کنار،منم نمیتونم از نگاه کردنت دست بکشم. بالاخره لیدا اومد و منم چشم کشیدم از پنجره. _سلام. _سلام لیداخانم.خوبی؟ با ناز سرشو انداخت پایین و گفت:ممنون. شاخه گل رو بهش دادم اما شش دنگ حواسم به پرده ای بود که کمی کنار رفت و زهرا این صحنه رو دید. در جلو رو براش باز کردم و نشست.ماشینو دور زدم و لحظه آخر به پنجره ای نگاه کردم که نه سایه ای پشتش بود نه پرده کنار رفته ای دیده میشد. هوفی کشیدم و سوار ماشین شدم. _ممنون بابت گل. _قابل نداشت.دوست داری؟ _خیلی. خندیدم و سوئیچ رو چرخوندم.راه افتادم سمت یک رستوران شیک.میخواستم خاطره خوشی برای لیدا بزارم. تا رسیدن به رستوران،خواننده خارجی سکوت بینمون رو پر کرد. تو پارکینگ پارک کردم و پیاده شدم. درو برای لیدا باز کردم.وقتی پیاده شد،لبخند قشنگی بهم زد و کنارم ایستاد. باهم رفتیم تو رستوران و سفارش دو پرس چلو کباب و چنجه دادیم. تا غذا رو بیارن با لیدا حرف زدم. _مامان اینا خوبن؟ _خوبن سلام رسوندن. یعنی زهرا هم سلام رسونده؟! _ممنون.خب چه خبرا؟تو‌خونه بودی این چند روز؟ _نه رفتم آموزشگاه. _آموزشگاه چی؟ _تدریس به بچه های بی سرپرست. چشمام از تعجب گرد شد.لیدا؟؟بچه های بی سرپرست؟؟؟جالب بود برام. _چرا تعجب کردی؟مگه من آدم نیستم؟ _نه بابا این چه حرفیه؟فقط برام جالب بود. دستاشو حلقه کرد رو میز و گفت:درسته مثل زهرا نمازخون نیستم،حجاب ندارم،خوش اخلاق و مهربون نیستم،دین و ایمان کاملی ندارم..اما دوست دارم به این بچه ها کمک کنم بلکه یادگاری از من بمونه تو این دنیا. پس لیدا هم مثل من خودشو با زهرا مقایسه میکرد.دو تاخواهر بودن اما تو دوتا دنیای جداگانه و متفاوت. غذا رو که آوردن مشغول شدیم و کمتر حرف زدیم. فکر کنم سکوت تو غذاخوردن رو از خان سالار به ارث برده بودم.اه که چقدر بیزار بودم از این قوانین. ادامه دارد...
مدح و متن اهل بیت
ضرورت پانزدهم: محافظت و پاسداری از مبانی و مفاهیم ارزشی توسط نامزدهای انتخابات امروزه جریان‌های مخت
ضرورت شانزدهم: تمرکز کاندیداهای محترم به اولویت‌های جامعه در هر کشور موفقی، نامزدهای انتخابات فارغ از جهت‌های گمراه‌کننده در رسانه‌ها و غیر رسانه‌ها، به بررسی میدانی اولویت‌های خدمت و طرح‌های کارگشا از مشکلات مردم می‌پردازند، این امر فی نفسه، امری پسندیده است که باعث فزونی همّت و تمرکز کاندیداها بر این امور می‌شود؛ در کشور ما برخی از مشکلات است که با وضع قوانین و اجرای صحیح توسط دولت‌ها، می‌تواند تا حدود زیادی این مشکلات را رفع کند اما طبیعی است چنین اقدامی نیاز به سنجش اولویت‌ها و امکانات دارد که توسط کاندیداهای محترم می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد، نتیجه آنکه وزان سخنان، طرح‌ها و وعده‌ها موجب وزان انتخابات و اشتیاق بیشتر برای مشارکت در انتخابات می‌شود که البته در این مورد نیز سخنان سطحی و بسنده کردن به برخی گزارش‌ها، موجب پائین آمدن جایگاه انتخابات، نامزدها و مجلس می‌شود؛ آنچه که در این مجال باید برآن تاکید فراوان داشت نقش فرهیختگیِ نامزدهای انتخابات در مشارکت حداکثری مردم در پای صندوق‌های رای می‌باشد.
قیمت تو به اندازه خواست توست اگر خدا را بخواهی قیمت تو بی نهایت است واگر دنیا را بخواهی قیمت تو همانی است که خواسته ای شیخ رجب علی خیاط
مصمم و امیدوار باش ☘نماز شب دق الباب "و کوبیدن در خانه" خداست هر کس در این در زدن "جدی تر" و مصمم تر" باشد امیدش به گشوده شدن این در و دیدن روی صاحب خانه و اِکرام از سوی او بیشتر است .   📚الامالی طوسی ص۵۲۶
بیداری دربین الطلوعین بسیار مهم است 🌅 هرعملی که انسان دراین زمان انجام دهد، انعکاسش درکل روز منتشر می شود، به هر چه مشغول باشد درطول روز هم در همان وادی خواهد بود. نباید سحر وبین الطلوعین را به امور مادی اختصاص داد... نکات معرفت نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ای خدای مهربان ✨در این شب زیبا ✨ عطا کن بر تک تک عزیزانم ✨ سلامتی و عافیت.. ♥️ عشق و محبت و دلخوشی.. ✨ آسایش و آرامش و ✨ عاقبت به خیری... ✨به امید طلوعی دیگر ✨شبتون بخیر ♥️در پنـاه خدای مهربون
▪️فلسطین دیگر نام یک کشور نیست نام یک آزمون است انسانیت هرروز از ما بابت فلسطین آزمون میگیرد مردم در فلسطین درمقابل هیولای بچه کشی که چند هزار سال با بشریت آمده و حالا در فلسطین و تلاویو مستقر شده خدا را دارند در این زمانه نامرد خدای این مردم از تمام جادوگران دربار فرعون بزرگتر است
🔸 چند نکته در باب خاطره‌ی میثم مطیعی درباره‌ی کف زدن 1⃣ شادی برای شادی؟! اینکه حضرت آقا فرمودند دست زدن اشکالی ندارد، یعنی چه؟ ◀️ اولا در مطالب پیشین توضیح دادیم که با توجه به ادامه‌ی خاطره‌ی نقل‌شده، ظاهراً منظور امام خامنه‌ای این است که اشکالی ندارد، اما به کف زدن موضوعیت و محوریت ندهید. ◀️ ثانیاً آیا ما در هیأت‌ها به دنبال حدود و جواز شرعی هستیم، یا دنبال تربیت نفوس؟ آن شادی که در مجالس مولودی اهل‌بیت به دنبالش هستیم، از کدام جنس است؟ آیا صرفاً خود «شادی» هدف است؟ و‌ بنابراین در مسیر این هدف، همین که مرتکب حرام نشویم، یا امام‌مان صرفاً ناراضی نباشند، کفایت می‌کند؟ یا اینکه این شادی وسیله‌ای برای یک هدف مقدس است، و بنابراین آداب و ابزار خودش را می‌طلبد! 2⃣ شادی در مجلس اهل‌بیت، ظرافت دارد یک وقت ما داریم شادی عمومی طراحی و تجویز می‌کنیم، و یک وقت دیگر، ما داریم شادی‌های مجالس اهل‌بیت را ترسیم می‌کنیم! طبیعی است که مجلس اهل بیت، احترام و چارچوب‌های ویژه‌ی خود دارد، و حساسیت بیشتری را می‌طلبد. به علاوه، مراعات‌ها و چارچوب‌های مجلس شادی اهل‌بیت، به نوعی حداکثر است در قیاس با مجالس شادی عمومی، و بنابراین وقتی ما سقف را این‌گونه تعریف می‌کنیم، خدا به داد کف برسد!! 3⃣ مجالس حداقلی، نتیجه‌ی حداکثری نمی‌دهد. یک فقیه و مرجع تقلید، در موقع صدور یک حکم عمومی، سعی می‌کند اَضعَف را در نظر بگیرد، و تا جایی که امکان دارد و حکم از مصدر و منظورش خارج نشده، فتوا را به نحوی صادر کند که عموم مردم بتوانند آن را رعایت کنند. متأسفانه مشکل اینجاست که ما مذهبی‌ها، خود و خانواده‌مان را در جایگاه اضعف ایمانی قرار داده‌ایم! روز اول، با نیت جذب جریان‌های مقابل، این مشی حداقلی را انتخاب کردیم، و امروز خودمان شده‌ایم مخاطب شماره یک این برنامه‌های حداقلی، و سبک و سلوک خودمان هم در زندگی حداقلی شد. و فراموش کردیم که اینها حداقلی بود، و احساس می‌کنیم بهترین کار ممکن و اصلا کار تراز! همین است. 4⃣ جای تاسیس در آزمایشگاه است، نه در ویترین! گفته شد برنامه معلی «در مقام تأسیس است، و دیکته‌ی نانوشته، غلط ندارد»، ◀️ آیا بزرگ‌ترین رسانه‌ی کشور، یعنی رسانه‌ی ملی، آن هم برنامه‌ای که بیننده‌ی میلیونی دارد، محل مناسبی برای این آزمون و خطاست؟! سنگ مفت گنجشک هم مفت؟! این همه شب، (و قطعا شب‌های بعد از این هم)، این همه اجرای غیرقابل‌توجیه را در مقیاس میلیونی تکثیر کنید، و میلیون‌ها مخاطب از رسانه‌ی ملی (که در ذهن عموم موجه و قابل استناد برای جواز و عدم جواز است) ببینند، و سکوت و تمجیدهای مکرر در مکرر شما را به عنوان صحه بر این رفتارها بپذیرند، و بعضی کپی‌برداری کنند، آن هم هرکسی به سبک خودش!، بعد شما وسط این همه هیاهو و فریاد احسنت و مرحبای برنامه، یک جمله‌ی کوچک بگویید که «نیت ما تأسیس است، و بعضی از اینها مناسب هیأت نیست»؟! اصلا شنیده می‌شود؟! جواز را صادر کردید رفت برادر من! ◀️ به علاوه اگر قرار باشد برای شادی‌های مذهبی، و حوزه‌ای به این حساسیت و پیچیدگی از فرهنگ، الگوی مناسبی جستجو و «تأسیس» کنیم، آیا این کار در صلاحیت مداحان است؟! آیا نیازی نیست تا کاری عالمانه با حضور علمای متخصص در این حوزه انجام شود؟ 🔹 لطفاً تصمیم‌گیری در حوزه‌ی دین و مراسم دینی را هیجانی، و آلوده به عوام‌زدگی نکنید، بگذارید لااقل در تعیین حدود برنامه‌های تراز، خط‌کشی‌ها و خط‌مشی‌ها عقلانی باشد.
♨️واکنش الازهر و دارالافتای مصر به زیارت بازیکن الاهلی از مقام رأس الحسین (ع) پس از آنکه محمد هانی، بازیکن تیم فوتبال الاهلی، تصاویری از خود در هنگام زیارت از مقام رأس الحسین(ع) قاهره در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، جنجال بسیاری در میان کاربران در واکنش به این اقدام برانگیخته شد. مخالفان این اقدام او را تقبیح و ضد اسلامی توصیف و از سویی موافقان این اقدام را تمجید و آن را یک سنت پسندیده توصیف کردند. در پی این جنجال، دارالافتای مصر با انتشار مطلبی در صفحه رسمی خود در شبکه‌های اجتماعی، به این اظهارات واکنش نشان داد. دارالافتای مصر در این مطلب تأکید کرد: زیارت ضریح اهل‌بیت (ع) یکی از والاترین عبادتهاست
📛سعدیا دیگر بنی‌آدم برادر نیستند 🔸 افشین_علا (شاعر مازندرانى) آخرین سروده خود را منتشر کرد:   📛 سعدیا دیگر بنی‌آدم برادر نیستند جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند عضو‌های بی‌شماری را به درد آورده چرخ عضو‌های دیگر، اما یار و یاور نیستند کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب در نگاه غربیان با هم برابر نیستند شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان صحنه‌های قتل انسان گریه‌آور نیستند کاش بی‌بی‌سی سؤال از باربی‌سازان کند: این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟‌ ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ گرچه اسرائیلیان از دَم مذکر نیستند بی‌مروت! کودک‌اند این‌ها نه مردان حماس خانه‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها ساقه‌های تُرد ریحان‌اند لشکر نیستند خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌ها؟ یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟ بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟ یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟ پُشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟ آسمان از ناله پُر شد، گوش‌ها کر نیستند؟ تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! ࿐ᭂ❣ᭂ࿐
@nightstory57.mp3
19.54M
༺◍⃟🌊჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: شناخــت‌ شـخـصـیـت امام‌مهدی‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه