eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 رمان شب 55 🌷"من یک دخترِ مسلمانم..." 🔹سکوتِ عمیقی کل سالن رو پر کرده بود ... چند لحظه مکث کردم... –یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم ... ✅ -- شما از روزِ اوّل دیدید ... من یه دختر مسلمان و محجبه ام ... و شما چنین آدمی رو دعوت کردید ... حالا هم این مشکلِ شماست، نه من ... و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید ... کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره ... من نیستم... 🔶 و از جا بلند شدم ... همه خشک شون زده بود ... یه عده مبهوت ... یه عده عصبانی ... فقط اون وسط رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود... به ساعتم نگاه کردم... ⌚️ –این جلسه خیلی طولانی شده ... حدوداً نیم ساعت دیگه هم اذان ظهره ... هر وقت به نتیجه رسیدید لطفاً بهم خبر بدید ... با کمال میل برمی گردم ایران...🇮🇷 👨‍💼نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد... –دکتر حسینی ... واقعاً علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم ... با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟ ... ✳️–این چیزی بود که شما باید ... همون روز اوّل بهش فکر می کردید... جمله اش تا تموم شد ... جوابش رو دادم ... می ترسیدم با کوچک ترین مکثی ... دوباره شیطان با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه... 🔷 این رو گفتم و از درِ سالن رفتم بیرون و در رو بستم ... پاهام حس نداشت ... از شدتِ فشار ... تپشِ قلبم رو توی شقیقه هام حس می کردم.... 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 رمان شب 56 "دزدهای انگلیسی"🇬🇧 🌷وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... با یه وجودِ خسته و شکسته ... اصلاً نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا... 💢 خیلی چیزها یاد گرفته بودم ... امّا اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اوّل شروع کنم ... مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور... 🔹توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد... –دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاقِ رئیس تیم جراحی عمومی... ❇️‌ در زدم و وارد شدم ... با دیدنِ من، لبخندِ معناداری زد ... از پشتِ میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی... –شما با وجودِ سن تون ... واقعاً شخصیتِ خاصی دارید... 🔶–مطمئناً توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید... 📌 خنده اش گرفت... –دانشگاه همچنان هزینه تحصیلِ شما رو پرداخت می کنه... اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه ... و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید... * ناخودآگاه خنده ام گرفت... ⭕️–اوّل با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ... تحویلم گرفتید ... - امّا حالا که حاضر نیستم به درخواستِ زور و اشتباه تون جوابِ مثبت بدم ... هم نمی خواید من رو از دست بدید ... و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید ... تا راضی به انجام خواسته تون بشم...⚠️ ✅ چند لحظه مکث کردم... –لطف کنید از طرفِ من به ریاستِ دانشگاه بگید ... برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن ... اصلاً دزدهای زرنگی نیستن... 🔸و از جا بلند شدم.... 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「✨🌸」 ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈ 「⃢🌸→ ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈
✨﷽✨ ✅ چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟ ✍اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان می‌‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌‌کند. یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود. ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در بازار فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و جذب می ‌کند. 📙 استاد شهید مطهری (ره)، تعلیم و تربیت در اسلام، ص278 💦❄️⛄️💦❄️
بعد نمازشب شب وقتی همه تو خیمه ناله میزدن اومد تو خیمه دید داداش قاسمش نشسته..گفت: داداش! خوش به حالت، گفت عبدالله چرا گریه میکنی؟گفت داداش دیدی عمو بهت چی گفت ! چی گفت داداش ؟دیدی بهت گفت تو هم فردا شهید میشی..داداش اگه من فردا شهید نشم چکار کنم.. اینقده این آقازاده اضطراب داشت..ابی عبدالله بیشتر از بچه های خودش به این بچه ها محبت میکرد. روز آخری قاسم رفت. همه رفتن همین قدر بهت بگم علی اصغرم رفت. ابی عبدالله داشت میرفت میدان یه نگاه کرد گفت: زینب! این بچه یه کاری دست خودش میده دستش رو رها نکنی ها. لذا دستش تو دست عمه زینبش بود.. بی بی هر چند دفعه از تل زینبیه اومد بالا و برگشت این بچه هم با عمه می اومد بالا تل برمیگشت.. تو همین رفتن و اومدن ها یه دفعه زینب دوید.یهو یه نگاهی کرد..* نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت *ابی عبدالله با صورت رو زمین خورد همینکه ابی عبدالله افتاد یه لشکر هجوم آوردند.هر چه نگاه کرد دید ریختن سر عمو عمه رهام کن عمه، یهو دست رو کشید دوید زینب بدو عبدالله بدو ..دوید طرف میدان...* از زیر پلکهای پر خون دیدم دویدی تو میدون گفتم که زینب، ای خواهر! امانتی رو برگردون برشگردون، باباش رو برومه برشگردون، کار من تمومه یا عج
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 امام كاظم (علیه السلام) می‌فرماید: «در هر شب و روز از جانب خداوند ملکی ندا می‌‌دهد، ای بندگان خدا! از نافرمانی او بازايستيد که اگر به‌خاطر حيوانات چرنده، كودكان شيرخواره و سال‌خوردگان پشت‌خميده نبود، چنان عذابی برای شما ريخته می‌شد كه خُرد و خمير می‌شدید 🪴 الكافی‌ ج ۲ ص 276.🪴 ‌‌
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - دعای سحر.mp3
1.74M
🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿 🌥دعای سحر با صدای شادروان موسوی قهار
dou-sahar.pdf
646.9K
PDF 🔶 متنِ رنگی و خوانا (پی دی اف) ‌‎‎‌‎‌‎‌‎‌❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
دعای ابوحمزه ثمالی فرهمند .mp3
7.92M
دعای ابوحمزه ثمالی با صدای "محسن فرهمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃
شرح دعای روزهفتم.mp3
1.64M
شرح احکام و دعاى روز هفتم ماه مبارک رمضان/ آیت الله مجتهدی تهرانی 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃
💢↶ شرح دعای روز هفتم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَللّهُمَّ اَعِنّی فيهِ عَلىٰ صِيامِهِ وَ قِيامِهِ】 خدايا کمک كن در اين ماہ روزہ بگيريم و شب زنده‌داری كنيم اگر خدا کمک كند گرسنگی را نمی‌فهميم عبادت شب و سحر دعاهای ابوحمزہ ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماہ رمضان چگونه روزہ بگيريم؟ خب دعا كنيد و خدا كمكتان می‌كند 【وَ جَنِّبْنی فيهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ】 خدايا ماہ رمضان ما را از لغزش و گناہ حفظ كن بدبختی است كه آدم در ايام سال گناہ كند و ماہ رمضان هم به گناہ ادامه دهد در ماہ رمضان بايد تمام اعضاء و جوارحمان روزہ باشد اگر روزه‌ای بگيريم که چشممان، زبانمان، گوشمان نامحرم ببيند دروغ بگويد و غيبت بشنود روزه‌مان «عام» می‌شود اما به ما می‌گویند که روزہ خاص بگيريد يعنی اعضاء و جوارحت هم روزہ باشند در نيت‌هايتان بگوئید: خدايا من روزہ می‌گیرم اما روزہ خاص می‌گیرم يعنی اعضاء و جوارحتان هم روزہ باشد حديث داريم زمانی که روزہ می‌گیرید بايد گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزہ بگيرند بايد اعضاء و جوارحمان هم روزہ باشند تا اين روزہ در ما اثر بگذارد البته یک روزہ ديگر هم داریم که روزہ خاص الخاص است در اين روزہ قلبمان در ماہ رمضان به غير خدا متوجه نمی‌شود 【وَارْزُقْنی فيهِ ذِكْرَکَ بدَوامِهِ】 خدايا روزی كن که در ماہ رمضان ياد تو باشم «ذکر» هم ياد معنا می‌كند و هم معنای ذكر زبانی را می‌دهد دائماً بايد به ياد خدا باشم حديث است که اگر حيوانات ذكر نگويند اسير دام صياد می‌شوند اين صداهائی که از حيوانات می‌شنويم ذكرهائی است که توسط آنان بيان می‌شود حتی درخت و بيابان و كوہ و دشت هم ذكر می‌گويند 【بِتَوْفيقِکَ يا‌ هادِی الْمُضِلّينَ】 اما به توفيق خودت ای راهنمای گمراهان ای خدائی كه گمراهان را راهنمايی می‌كنی توفیق بدہ اين دعاهای روز هفتم دربارہ ما مستجاب شود 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃