روزی ملانصرالدین زنش را برداشت تا برای خرید به شهر بروند. ملا سوار خرش شد و زنش در کنار آنها به راه افتاد. وقتی به روستای اول رسیدند مردمی که نشسته بودند به همدیگر گفتند: ببینید آن مرد خجالت نمی کشد خودش سوار خر شده زنش پیاده می رود. ملا خجالت زده شده از خر پیاده شد و زنش را سوار خر کرد و به راه افتادند.
پس از مدتی به روستای دوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: پیرمردی با این سن و سال پیاده و زنش سوار خر است چه پیرمرد زن زلیلی ؟ زن خجالت هم نمی کشد. ملا وقتی حرف آنها را شنید فکری کرد و دید راست می گویند .برای حل مشکل تصمیم گرفت خودش هم سوار خر شود تا حرف مردم هر دو روستا را تایید کند!
باز به راه افتادند و به روستای سوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: وای بیچاره خر!! دو نفر سوار یک خر نحیف شده اند. چه آدمهای پستی. ملا خجالت کشید و از خر پیاده و شد و زنش را نیز پیاده کرد و به راه افتادند.
به روستای چهارم که رسیدند همه به خنده افتادند!!! روستاییان گفتند آن دو احمق را ببین! خر دارند ولی هر دو پیاده اند. یکی گفت: خدایا به احمق ها عقل عطا بفرما!! و مردم نیز گفتند: آمین!!!
هر کاری بکنیم مردم همیشه برایمان حرف در می آورند...
#تلنگرانہ
بھمگفـت:خیـلۍقلبمدردمیڪنہ!
گفتم:دلیلشچۍمیتونهباشہ؟
گفت:یهمدتهحسمیڪنمازحجمزیاد
گناهامهڪہقلبممآرومندارھ💔
گفتم:مشتۍگنـاھنڪن؛
خیلۍهمسختنیـست:))
گفت:چندبارتوبهڪردمولۍشڪستم
خستمازخودم🖐🏻🙂
گفتم:ببینحاجۍهمینڪہتوبهڪردی
یعنۍخداخریدَتت،صداتڪرده
برگردۍ'!
تـانصفمسیرورفتۍباڪمڪخدا
ازایننصفبہبعـدمبـاخودته
اینڪہپاروۍنفستبزارۍوفرمون
روڪدومطرفبچرخونۍشرطه
مشتـۍ🚶🏻♂️:)
#امام_زمان
سلامی بی جواب از جانب خوبان نمی ماند
به سمت کربلا هر صبح میگویم سلام آقا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ💚
الســلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
از شیخ بهایی پرسیدند :
خیلی سخت میگذرد !
چه باید کرد ؟
شیخ گفت :
خودت میگویی سخت میگذرد !
سخت که نمیماند !
پس خدا را شکر که میگذرد و نمیماند :) '
📚#حکایت
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود.
آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛
صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه
چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»
#تلنگرانـــــہ
اڪثر ڪسانے ڪہ لب دریا غرق
میشن شنا بلدن‼️
پس چرا غرق میشن⁉️🤔
چون زیادے بہ خودشون مطمئنن...
و میرن جلو🚶
هرچے بهشون میگے نرید جلوتر ❌
میگن ما بلدیم
ناشے نیستیم❗️
توے ارتباط با نامحرم
زیادے بہ خودت مطمئن نباش⛔️
حد و حدود رو رعایت ڪن
وگرنه..
مثل خیلے ها غرق میشے
یادت باشہ خیلے ها بودن
از من و تو دین و ایمانشون محڪم تر بودہ
و غرق شدند😏
یوسف(ع)ڪہ پیغمبر خدا بود
با اون ایمانش فرار ڪرد...
از خلوت با نامحرم
من و تو ڪہ هیچے❗️
#امام_زمان
#ارتباط_با_نامحرم
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
شکر ایزد، مِـهر او در سینه ام می پرورم
وزنه بی عشق علی، کِـی اعتباری داشتم؟!
#نکات_تربیتی_خانواده 66
رنج مقدس
✅ طبق روایات اهل بیت (ع)، مومن کسی هست که بیشتر اهل بخشیدن هست تا اهل گرفتن.
🌸 خصوصیت مومن اینه که دوست داره به دیگران ببخشه و اتفاقا "کمترین تقاضا" رو از سایرین داره.
✔️مؤمن همیشه دنبال رنج های خوب هست، چون میدونه که فقط با تحمل رنج های خوب هست که میتونه خدا رو عاشق خودش کنه...
🌸❤️💞
🔷 مؤمن میدونه که آدم اگه دنبال رنج کشیدن در راه پروردگارش نباشه، شیطان و هوای نفس، اون رو مجبور به پذیرش رنج های بد خواهند کرد.
🌺