eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
Bani-fatmeh-Shahadat-Imam-Sadeq-90-02.mp3
2.72M
💠 دارم وصیت می کنم 🎤🎤 سید مجید بنی فاطمه 💠 نوحه واحد شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
heidar_zade_03.mp3
1.26M
💠 داغ دل شقایق 🎤🎤 حیدری 💠 نوحه واحد شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
Helali-shahadat-emam-sadegh-02.mp3
1.86M
💠 امون ای دل ای دل ای دل 🎤🎤 هلالی 💠 نوحه شور شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi_04.mp3
1.88M
💠 گدای این درم و دولتم تهی دستی است 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 روضه شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi_06.mp3
1.33M
💠 روضه برا غریبی امام صادق می خونم 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 نوحه زمینه شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi_01.mp3
1.83M
💠 حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 نوحه واحد شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi_02.mp3
2.64M
💠 یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 نوحه زمینه شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi_03.mp3
2.2M
💠 به هر کجا نگرم جای پای یار من است 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 مناجات #امام_زمان عج شهادت #امام_صادق علیه السلام
اگرچه بر همه عالم گره گشا بودم میان موج مصیبات مبتلا بودم همیشه غفلت اصحاب دردِسر ساز است به وقت فتنه چه بی یار و آشنا بودم کنار منبر من مکتب جدید زدند در آن غبار زمان چشمۀ هدی بودم حیققت همه قرآن میان قلب من است منم که بر همۀ خلق رهنما بودم شبی که از همه سو ریختند در خانه فقط به یاد غریبیِ مرتضی بودم قیام داشتم و ناگهان زمین خوردم سحر که غرق مناجات با خدا بودم در آستانۀ در صورتم به جایی خورد اسیر ضربۀ سیلیِ بی هوا بودم میان کوچۀ باریک گیر افتادم شبیه مادر خود زیرِ دست و پا بودم همین که شعلۀ آتش به دامنم افتاد نفس نفس زدم و یاد خیمه ها بودم اگرچه شکر خدا دختری نسوخت ولی به یاد شام غریبان کربلا بودم سرم برهنه، شبانه کسی ندید چه شد به یاد شام و نظرهای بی حیا بودم کمی ز روضۀ گودال بر سرم آمد به گیسوان پریشان چو در نوا بودم نخورد یک نوک نیزه به پیکرم اما به یاد قاری بالای نیزه ها بودم
heidar_zade_02.mp3
1.45M
💠 وا اماما 🎤🎤 حیدری 💠 نوحه واحد شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
karimi-01.mp3
44.26M
💠 آنچه که از دین بلدم دست اوست 🎤🎤 حاج محمود کریمی 💠 مرثیه و روضه شهادت #امام_صادق علیه السلام ❤️
سیدی مدح توگویم که توممدوح خــدائی ششمین حجت حق نجل رسول دوسرائی صادق‌الوعدی ومصداق صداقت همه جائی مخزن علم خــدا مشعــل انــوار هـدائی گوهـر پنج یـم نور و یم شش دُرِ نابی همدم پنج رسـل همسخن چارکتابی علم چون سایه به هرعصر به دنبال توآید حلـم پیش گـل لبخنـد تـو آغـوش گشاید روی نادیــده‌ات از چشـم همـه دل برباید که توانـد کـه تـو را غیر خـدا مـدح نماید مگر ازچشمۀ عرفان دهن خویش بشویم تـاتوانـم سخـن از جابـــر حیــان تـو گویم دانش خلـق بـوَد قطـره‌ای از بحر کمالت حسن غیب ازلی جلوه‌گر از مهر جمالت عرشیان یکسره زانو زده درپیش جلالت ملک و جن و بشر را عطش جام وصالت همه گوشند که گیرند تجــلاّ ز کــلامت همه مشتاق سخن ازلب جانبخش هشامت مؤمن طاق تو برطاق سپهراست ستاره بوبصیــر تـو بصیـرت بـه بشـر داده هماره چشـم هــارون درت لالـه برآرد ز شراره دو درخشان دُرِناب توهشام است و زراره مکتب دهر دگر مثل تو استاد ندارد تـا که شاگرد همانند ابوحمزه بیارد توئی استــاد و اساتیـد جهـان آینـه‌دارت بوده شاگرد در ایراد سخـن چـار هـزارت تالب خویش گشائی همه بیصبر وقرارت باغبـانی و نکویـان همه گل‌هـای بهـارت جلوه‌گردرفلک،علم سـه خورشیــد منیـرت «شیخ طوسیِ»توو«مجلسی»و«خواجه نصیر»ت «شیخ انصاری»یک شاخه‌گل ازباغ کمالت زهی از«شیخ مفید»تو و آن بحــر زلالت «کافیِ»«شیخ کلینی»ست فروغی زجلالت «مرتضی»و«رضی»استاداصولندو رجالت «ابن طاوس»تو در مکتب توحیـد درخشد تـاقیـامت بـه دل و دیـدۀ مــا نـور ببخشد نهضت کرب و بـلا داد بر از علم کلامت بلکه اعجـاز حسین‌بن‌علی کرد قیامت جوشش خون امام شهدا داشت پیامت تا صف حشر ز خون شهدا باد سلامت تا ابد مشعل توحید تو خاموش نگردد انقـلاب تـو و جـد تـو فرامــوش نگردد چه ستم‌ها که ز منصـور ستم‌کار کشیدی جگرت سوخت ازآن زخم زبانهاکه شنیدی سوختی، دم نزدی، داغ بنی فاطمه دیدی دل شب، پــای پیــاده ز پـیِ‌ ‌خصم دویدی ریخت درخانهءتوخصم ستمگربه چه جرمی؟ شعلـۀ آتش وبیـت‌اللهِ اکبـربه چه جرمی؟ گریه‌هاعقده شدای یوسف زهرا به گلویت دشمنـان شــرم نکردنــد نکردنــد ز رویـت همــه دیدنـدغبــار غـم و انـدوه بـه مویت قاتلت تیــغ کشیــد از ره بیـداد بـه سویت عاقبت دست عدو‌ زهرجفاریخت به کامت بضعـۀ پـاک نبــی بـر جگـر پـاره سلامت دوست دارم که نهم چهره به خاک حرم تو سوزم و شمع‌صفت اشـک‌فشانم ز غم تو چه شـودای بـه فدای تـو و لطف و کرم تو که دم مرگ بـوَد بـر سـر چشمم قدم تو چه شودای به دل«میثم» دلسوخته داغت که بسوزم به سرتربت بی‌شمع و چراغت؟