eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود آن کس که خاک پای مریدان میکده است محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود «تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت از حاجیان کعبه سبز شما نوشت شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید این سجده را فرشته به پای خدا نوشت از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟ ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت بالای سر در حرم کبریاییش نام تو را به خط خودش با طلا نوشت یعنی تمام جلوه آل عبا تویی آیینه تمام نمای خدا تویی اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت ای بارش همیشه سجاده‌های نور در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت در آسمان چهارم افلاک جا زدیم آیات رد پای تو اما ادامه داشت تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا گفتیم آسمانی و دیدیم برتری گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکیت تا بزرگیت شیواترین مفسر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری خورشید روی تو شرف مشرقین شد یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد ای ماورای حد تصور کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو از مادری چنین چنین دختری شود هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم در انعکاس آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد محض رضای پای تو محمل درست شد تو زینبی و شیر زن بعد کربلا تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا ای سایه بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت عباس هم رشیدی قد تو را ندید از بس که سر به زیر بود در برابرت شب زنده دار شام غریبان کربلا دل بسته بر نماز شب تو برادرت ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت  هجده سربریده به دنبال چشم تو هجده سر بریده نگهبان معجرت ای قله نجابت توحید، جای تو   عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
(۱) دوست دارم که ترک لاف کنم خلوتی رفته، اعتکاف کنم تا شوم مُحرم حریم دمشق کعبه‌ی عشق را طواف کنم سخن از کاف و ها و یا گویم صحبت از عین و شین و قاف کنم حرف از معنی حجاب زنم یاد از بانوی عفاف کنم اوّلین حرف و آخرین مطلب السّلام علیکِ یا زینب! (۲) السّلام ای ملیکة الدّنیا! السّلام ای شفیعة العقبا! السّلام ای نبیره‌ی یاسین! السّلام ای نتیجه‌ی طاها! السّلام ای سلالة الحیدر! السّلام ای سلیلة الزّهرا! السّلام ای حسن ز پا تا سر! السّلام ای حسین سر تا پا! بردی ای نور عین و عین نور! تو از این پنج نور، فیض حضور (۳) ای تو ناموس قادر متعال! مایه‌ی افتخار احمد و آل فاطمه عصمت و علی خصلت مجتبی سیرت و حسین کمال ای حریم تو احسن المأمن! وی مدیح تو افضل الاعمال! دم ز تو می‌زنیم در همه دم یاد تو می‌کنیم در همه حال ای که یادت نمی‌رود از یاد! پدر و مادرم فدای تو باد! (۴) فاطمه زاده و علی حسبی علوی ذات و فاطمی نسبی کرمت شامل رجال و نسا حرمت مستجار شیخ و صبی ای ملقّب به زین اب! زینب! تو سزاوار این‌چنین لقبی زینبت خوانده است گر چه خدا به خدا زِین جدّ و امّ و ابی ای تو آیینه‌ی صفات حق! عفّت تام، عصمت مطلق (۵) خطبه‌هایت مبلّغ مکتب گریه‌هایت مروّج مذهب از تو باید سرود در هر روز بر تو باید گریست در هر شب چه بگویم که در رساله‌ی عشق عشق فتوا دهد بر این مطلب: با ادب با وضو بباید برد نام عُلیا مخدرّه زینب وه! که نامت به وحی، تمثیل ست زآن که نام‌آور تو جبریل ست (۶) ای خداوند عشق! یا زینب! عبد در بند عشق یا زینب! گر نبُد عشق تو جدا می‌گشت بند از بند عشق یا زینب! زیر و رو کرده‌ایم کون و مکان نیست مانند عشق، یا زینب! عشق اگر عشق توست ما همه‌ایم آرزومند عشق، یا زینب! کیستی؟ ای به عشق سنگ محک! عشق را با تو هست حقّ نمک (۷) عقل، مجنون توست سیّدتی! عشق، مفتون توست سیّدتی! ماندگار است تا ابد اسلام لیک مدیون توست سیّدتی! حج و صوم وصلوة وخمس و زکات همه مرهون توست سیّدتی! نه فقط کربلا و کوفه و شام کعبه ممنون توست سیّدتی! همه هستیّ خود فدا کردی دِین خود را به دین ادا کردی (۸) محو صبر تو حضرت ایّوب مات اشک تو یوسف و یعقوب یاد تو در ضمیر جان محفوظ نام تو در کتاب دل مکتوب گَرد و خاک حریم پاک تو را حور با گیسویش کند جاروب تویی آن کس که بس مصیبت دید شد به امّ المصائبی منسوب چه مصائب؟ که پیر کرده تو را بلکه از عمر، سیر کرده تو را (۹) آن که از بار غم خمیده تویی داغ بر روی داغ دیده تویی آن که هم بوده مادر دو شهید هم شده مادرش شهیده تویی آن که از خیمه‌گاه تا گودال همه‌ی راه را دویده تویی آن که فریاد واحسینایش از زمین بر فلک رسیده تویی تویی آن زن که رفت مردانه کوفه، زندان و شام، ویرانه (۱۰) تویی آن بانویی که فاضله بود بری از نقص بود و کامله بود تویی آن بانویی که در دل شب گرم راز و نیاز و نافله بود تویی آن بانویی که بر لب او نه گلایه نه شِکوه نه گله بود تویی آن بانویی که چل منزل در اسیری امیر قافله بود راه را با حسین کردی طی تو به محمل، حسین بر سر نی (۱۱) چون که می‌رفتی ای علی‌رفتار به سوی قبر احمد مختار تا حریم رسول اکرم بود، پیشگاه تو حیدر کرّار هم حسن همرمت بدی ز یمین هم حسین از پی‌ات شدی ز یسار تو کجا روی ناقه‌ی عریان؟ تو کجا بین کوچه و بازار؟ خاطر عاطر تو آزردند بزم نامحرمان تو را بردند (۱۲) ای مهین جلوه‌ی دلارایی! وی بهین اسوه‌ی شکیبایی! ما همه ذرّه و تو خورشیدی ما همه قطره و تو دریایی ای وجودت مطاف درد و غم در لقب کعبة الرّزایایی آن همه داغ دیدی و گفتی من ندیدم به غیر زیبایی همه مبهوت و مات بینش تو آفرین‌ها بر آفرینش تو (۱۳) گر شود صبر با تو رو در رو پیش پای تو می‌زند زانو صابران را تو برترین اسوه شاکران را تو بهترین الگو درد جان را محبتت درمان زخم دل را ولایتت دارو ما فقیر تو و تو مستغنی ما گدای تو و تو شه‌بانو هر چه هستیم خوب یا که بدیم چنگ بر تار چادر تو زدیم (۱۴) من کجا مدح دخت دخت رسول؟ نازپرورده‌ی علیّ و بتول ای عقیله میان هاشمیان! عاجز از درک تو تمام عقول تا بیایم به آستان‌بوسی کی به من می‌دهی تو اذن دخول؟ به سر آمد مدیحه و پایش بزن از راه مهر، مُهر قبول "تربتم" لیک کم‌ترم از خاک باد ارواح العالمین فداک! (سروده‌ی جمادی الاولی ۱۴۲۰ و ۱۴۲۱ق؛ ۲۰ سال پیش) 🥀🥀بعقیلةبنی‌هاشم! عجّل لولیّک الفرج😭😭
دفترم را دوباره وا کردم ورقی کندم و جدا کردم قلمم را رویش رها کردم و توسل به مرتضی کردم گفتم از جان گدای تو هستم خادم بی نوای تو هستم شکر خالق که انتخاب شدم شامل لطف بی حساب شدم من هم از عاشقان خطاب شدم خاک پاهای بوتراب شدم که منم سائل عطای علی زنده ام زنده با ولای علی یا علی ای نگاه تو دریا ای امام تمام ما فیها افتخارم بود در این دنیا سائلم در حریم قدس شما من که بر خادمیت مفتخرم بده رخصت که نامتان ببرم شده ام معتکف به خانه ی تو به لبم نام تو ترانه ی تو در دل خسته ام بهانه ی تو غرقه در لطف بی کرانه ی تو قصدم این است نوکرت بشوم تا که مداح دخترت بشوم مریم آل مرتضی ، زینب دختر شاه اولیا ، زینب دانش آموز هل اتی ، زینب رکن بیرونِ از کسا ، زینب بانوی بانوان پس از زهرا افتخار زنان پس از زهرا شرف بانوان ز نام شما خیل افلاکیان غلام شما دل اهل ولا به دام شما من هم عبد علَی الدوام شما مثل حیدر که داد انگشتر تو مران این گدای خود از در جلوه کن جلوه های زهرایی از همان جلوه های مولایی تو که در اوج آسمان هایی دارم از وجود تو تمنایی که به من هم عنایتی بنما و از این سینه عقده ای بگشا عقده بگشا که مدحتان گویم مدحتان را و وصفتان گویم وصف اوج جلالتان گویم از جلال و خصالتان گویم گویم از تو که مثل بارانی مثل حیدر خدای احسانی مدح تو شرح آیه ی تطهیر صبر هم پیش تو شده زنجیر صورت تو خدیجه را تصویر با طلوعت مدینه شد تَنویر نور تو عین نور فاطمه است و حضورت ظهور فاطمه است ای منور به شوکت نبوی عطر تو عطر ناب مصطفوی و طنین صدای تو علوی مونس لحظه های مجتبوی هم نفس هم قدم کنار حسین تو قرار دلی و یار حسین تو به صبرت زبانزدی بانو و به ایمان سرآمدی بانو تا به عالم قدم زدی بانو زینت مرتضی شدی بانو نام تو زیب نام حیدر شد زنده از تو مرام حیدر شد دیده ات وا شده به روی حسین و دلت بسته شد به موی حسین مثل آئینه رو به روی حسین جان تو محو گفتگوی حسین تو که خود قبله گاه احبابی مونس لحظه های اربابی آسمان ها نشسته در حیرت از تو و آن صلابت و شوکت ازتو و آن وجود با غیرت از تو و آن غرور پر هیبت ای رسول قیام سرخ بلا ای حرای تو تلِّ کرببلا تو ز بالای تل چه ها دیدی؟ شمس و مه را به نیزه ها دیدی؟ یار خود را به زیر پا دیدی؟ تو تماماً فقط خدا دیدی؟ ما رأیتِ تو ، سِرِّ مستور است کربلای تو حج مشکور است در غروبی که پر هیاهو بود مشت دشمن به قصد گیسو بود کعب نی بود و درد بازو بود چشم کوفی سوی النگو بود تو شدی ناجی پرستو ها حافظ احترام گیسو ها
خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده برای مَظهر حق مُظهری عطا کرده علی است مَظهر حق مُظهرش شده زینب برای شیر عرب گوهری عطا کرده مقربان الهی گدای درگاهش خدا به خیل ملک دلبری عطا کرده به خنده، باز شده غنچه ی لبان حسن که حق به شاه کرم خواهری عطا کرده حسین آمده قنداقه را بغل گیرد خدا به خون خدا لشگری عطا کرده دخیل یک نخی از معجرش پیمبرها فقیر یک نظرش می شوند اکبرها چه دختری که سرا پا جمال فاطمه است علیمه است و فهیمه، مثال فاطمه است دوباره دختر خیرالبشر دلش شاد است به یمن مقدم او خوب، حال فاطمه است حقیقتی است که دختر به مادرش برود چقدر چهره ی او چون جمال فاطمه است که هست؟ سبط نبی زینت دل حیدر که هست؟ دختر نیکو خصال فاطمه است به شام و کرب و بلا طرز خطبه خوانی او نشان دهنده ی اوج جلال فاطمه است بیان کننده ی قرآن، مُفسر آیات بگیر دست مرا ای عقیله ی سادات نبی است زینت هستی و زینتش کوثر علی است زینت عرش و تو زینت حیدر تمام علت خلقت اگر چه فاطمه است تویی به حضرت ریحانه برترین دختر تو آمدی که تجلی کند صبوری حق به بحر عصمت و بحر حیا شدی گوهر رسیده ای که ببخشد خدا به "العفوت" حسینیان گنه کار را دم محشر حسین فلک نجات است و کشتی ایمان برای کشتی حق ناخدایی و لنگر بدون هیچ معلم تو عالمه هستی پناهگاه ولایت چو فاطمه هستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷اگر زینب نمی آمد چه می شد؟ 🌹بهار کربلا کامل نمی شد 🌺اگر بلبل هوای گل نمی کرد؟ 🌼گل از بی حرمتی پژمرده می شد 💐محبت در کجا ابراز می گشت؟ 🌸پرستاری پرستاری نمی شد 🌺 ☘ولادت باسعادت 🌼پرستار تمام نیکی ها 🌹خانم حضرت 💐زینب (سلام الله علیها) 🌸وروز پرستارمبارک باد.
4_5893111179298997745.mp3
8.05M
گل بریزید زیر پای عمه سادات ولادت حضرت زینب (س)مبارک باد
|⇦•مدح و توسل ویژۀ میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به شهدای مدافع حرم به نفسِ حاج سعید حدادیان _ سال97 •✾• باز به بیت مصطفی بتولِ دیگر آمده رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده شهید را شهید را ، پیام آور آمده ائمه را ائمه را ، چراغ انجم است این دختر اوّل علی، بتول دوّم است این کوثر کوثر نبی ، آیۀ رحمت آمده دختر دختر نبی ، مادر خلقت آمده زهرۀ زهرۀ علی ، اختر عصمت آمده شمسۀ شمسۀ حیا ، یا مه عفت آمده حبیبة الله است و از مام محبت آمده ولیة الله است و در بیت ولایت آمده آینۀمحمّدی (ص) طلعت دلربای او در او خلاصه می شود حسینُ کربلایِ او علیست زیب هستیُ ، زینت اوست دخترش زهم گشوده دست دل چو جان گرفه در برش بویِ بهشت یافته ، از دم روح پرورش فاطمه بوسه می زند ، به عارض منوّرش بال زند سویِ حسین ، از سر دوش مادرش سلام ما درود ما ، به زینب و برادرش بهشت بود و هست او ، اسیر و پای بست او عجب مدار اگر علی ، بوسه زند به دست او ای شرف بلند خون، هماره از پیام تو وی که گرفته آبرو، شهادت از قیام تو سکّۀ صبر را خدا، نقش زده به نام تو مفتخر از وجود تو، رسول و باب و مام تو زنده کنار قتلگه، به صبر تو امام تو نطق تو در سکوتت تو، تیغ تو در نیام تو تو در قیام کربلا، قیامت آفریده ای تو از دم پیغمبری، امامت آفریده ای تو در سخن پیمبرِ کلام وحی بر لبی تو با پیام کشتگان، حیات بخش مکتبی تو در دل خرابه ها ، چو قرص ماه در شبی تو بر هلالِ نوک نی ، به شهر کوفه کوکبی تو زیب دامن نبی ، تو زین امّی و ابی تو زینبی تو زینبی تو زینبی تو زینبی نه ساره ای نه هاجری ، نه آسیه نه مریمی چو مادرت سیّدة النّساء کلِّ عالمی توئی که بهر کربلا ، وجودت آفریده شد توئی که در خطابه ات ، تمام وحی دیده شد توئی که با رسالتت، پیام حق شنیده شد توئی که با اسارتت، بساط ظلم چیده شد توئی که با عدالتت ، نخل ستم بریده شد اگر چه سرو قامتت ، زبار غم خمیده شد به جسم و جان سرکشان ، ریخت شرار نطق تو حسین سرفراز شد ، به ذوالفقار نطق تو پیمبر است جدّ تو، بتول دیگرش توئی بتول مفتخر از آن، که ناز پرورش توئی علی ست غرق و جد و شور از این که دخترش توئی حسن بتو است سرفراز، از اینکه خواهرش توئی حسین بر تو متّکی، که یار و یاورش توئی شهید اگر شهید شد، پیام آورش توئی به مصطفی به مرتضی، به مجتبی به فاطمه که از تواند مفتخر، ائمّه ی هدی همه تو در میان سلسله، گره گشای عالمی تو با گلوی خشک خود، حیات بخش آدمی تو عصمت مصوّری، تو غیرت مجسّمی تو با کلام جان فزا، دم مسیح را دمی تو یک رسول وحی خون، تو یک کتاب محکمی تو در زمین شام هم، چراغ عرش اعظمی ستاره فرش منزلت، ماه چراغ محفلت که آفتاب فاطمه، گشته به دور محملت سلام بر تو ای کسی، که صبر شد حقیر تو ندیده بعد فاطمه، جهان زنی نظیر تو به پیر عقل رهنما، دو کودک صغیر تو حسین چشم دوخته، به طلعت منیر تو صدای زنده ی علی، به صوت دلپذیر تو اسیر شام بودی و، یزید شد اسیر تو پرچم فتح کربلا، از تو در احتزاز شد به همّت بلند تو، حسین سرفراز شد منم منم که میثمم ، گدایِ مویِ زینبم هماره دست التجا ، بوَد به سویِ زینبم خدای داده آبرو ، به آبروی زینبم مرثیه خوانِ کربلا ، قصیده گوی زینبم پرد هماره مرغ دل ، در آرزوی زینبم در ازدحام حشر هم ، به جستجوی زینبم به جان مادرش قسم ، اگر کند نظاره ام سزد جهیم باغ گل ، شود به یک اشاره ام شاعر : *بچه رو بغل گرفت پیغمبر ، با نگاه به جمالِ ملکوتیش اشک ریخت ، زهرا جان علی جان به همه نسل هایِ بعد هم خبربدید احترامِ به این دختر به همه واجبه .. رحمتِ خدا به این اشک ها ، من که حرفی نزدم .. سخن از احترام گفتم شما دارید گریه می کنید .. مگه قرارِ کسی به این دختر بی احترامی کنه ؟.. همین یه جمله و التماسِ دعا .. که جرأت کرد دستت را ببندد؟ ..*
|⇦•سرود زیبا ویژۀ ایام ولادتِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به همۀ شهدا مخصوصاً شهدایِ مدافعِ حرم به نفسِ حاج محمد رضا طاهری _ سال97 •✾• صدایِ کی به گوش میرسه کیه که عطر و بوش میرسه کیه که با یه بار دیدنش حسین به آرزوش میرسه نماز شکری که علی داره می خونه یعنی با دختر برکت اومد به خونه بارونِ کوثرِ زینب تمثالِ حیدرِ زینب « علیا مخدره زینب .. » نگینِ هشت و چار اومده صلابت و وقار اومده بنی اُمیه لرزید تنش دوباره ذوالفقار اومده حضرت زهرا رو بگیم «اُم ابیها» زینب کبری رو بگیم «اُم اخیها» قند مکررِ زینب تاج برادرِ زینب « علیا مخدره زینب .. » صدایِ کی به گوش میرسه کیه که عطر و بوش میرسه کیه که با یه بار دیدنش حسین به آرزوش میرسه نماز شکری که علی داره می خونه یعنی با دختر برکت اومد به خونه بارونِ کوثرِ زینب تمثالِ حیدرِ زینب « علیا مخدره زینب .. » یه لحظه که عبور می کنه جهانُ غرق نور می کنه اگه قسم به زینب بدیم دیگه آقا ظهور می کنه احمد و زهرا و علی و حسنینِ خلاصۀ آل عبا عاشق حسینِ پاک و مطهره زینب خاتونِ محشره زینب « علیا مخدره زینب .. » صدایِ کی به گوش میرسه کیه که عطر و بوش میرسه کیه که با یه بار دیدنش حسین به آرزوش میرسه نماز شکری که علی داره می خونه یعنی با دختر برکت اومد به خونه بارونِ کوثرِ زینب تمثالِ حیدرِ زینب « علیا مخدره زینب .. » *عقيلة العرب زينب
Babolharam Taheri.mp3
3.18M
|⇦•سرود زیبا ویژۀ ایام ولادتِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به همۀ شهدا مخصوصاً شهدایِ مدافعِ حرم به نفسِ حاج محمد رضا طاهری _ سال97 •✾•
babolharam Hadadiyan-Segment 1.mp3
18.95M
|⇦•مدح و توسل ویژۀ میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به شهدای مدافع حرم به نفسِ حاج سعید حدادیان _ سال97 •✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت زینب (س) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ رهبرانقلاب: در جمهوری اسلامی روز پرستار را با ولادت حضرت زینب کبری (سلام اللَّه علیها) برابر قرار داده‌اند؛ این هم معنای بزرگی دارد. زینب کبری یک نمونه‌ی برجسته‌ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثه‌ی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیره‌کننده و درخشنده‌ای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱