eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.1هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✅داستان کوتاه ✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود 💥گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111 💕💕💕
(ع) ❇️ختم بسیار مجرب آیت الله کشمیری (ره) ♦️ ۱۴۰۰صلوات نذر باب الحوائج موسی بن جعفر (ع) برای برآورده شدن حوائج مشروعه بسیــ👌🏼ــار موثر است. 💕💕💕
🌹حدیث روز ♦️پیامبر صلی الله علیه و آله: 🔹️هشت نفرند كه اگر مورد اهانت [و تحقير] قرار گرفتند، نبايد كسى جز خود را سرزنش كنند: كسى كه بر سرسفره‌اى ناخوانده بنشيند و مهمانى كه به صاحبخانه دستور بدهد و كسى كه از دشمنان خود اميد خيرى داشته باشد و كسى كه از افراد پست فطرت بخششى خواستار شود و آنكه ناخوانده در راز ميان دو كس مداخله نمايد و كسى كه بزرگی را سبك بشمارد و كسى كه در جايگاهى كه شايستگى آن را ندارد بنشيند و كسى كه سخن بگويد با آن كسی كه گوش شنوائى از او را ندارد 🔸️ثَمَانِيَةٌ إِنْ أُهِينُوا فَلاَ يَلُومُوا إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ اَلذَّاهِبُ إِلَى مَائِدَةٍ لَمْ يُدْعَ إِلَيْهَا وَ اَلْمُتَأَمِّرُ عَلَى رَبِّ اَلْبَيْتِ وَ طَالِبُ اَلْخَيْرِ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ طَالِبُ اَلْفَضْلِ مِنَ اَللِّئَامِ وَ اَلدَّاخِلُ بَيْنَ اِثْنَيْنِ فِي سِرٍّ لَهُمْ لَمْ يُدْخِلاَهُ فِيهِ وَ اَلْمُسْتَخِفُّ بِالسُّلْطَانِ وَ اَلْجَالِسُ فِي مَجْلِسٍ لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ وَ اَلْمُقْبِلُ بِالْحَدِيثِ عَلَى مَنْ لاَ يَسْمَعُ مِنْهُ 📚 الخصال، جلد۲، صفحه۴۱۰ ________________ 💕💕💕
🌱🌼 ✦ 💛|... سختی ها و خوشی ها ؛ نردبان‌سیـــرالی‌الله‌است ... در ‌خوشی‌هـــا شاکر باشیم و در ناخوشی‌هـــا صابـر... 💕💕💕
🍃🌸🍃 گناه کردن که کاری ندارد! بودن جسارت میخواهد👌 اینکه وسط یه عده بی نماز،نماز بخونی !! اینکه وسط یه عده بی حجاب در گرما و سرما و سر کلاس حجاب داشته باشی !! اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایت کنی !! اینکه توی محرم مشکى بپوشى و مردم بهت بگن افسرده !! اینکه به جاى آهنگ و ترانه ، قرآن گوش کنى !! ناراحت نباش خواهر و برادرم ، دوره آخر الزمان است، به خودت افتخار کن ... تو خاصی ... تو شیعه على هستى ... تو منتظر فرجى ... تو گریه کن حسینى ... نه اُمُّل ... بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند! به خودت ... به محاسنت ... به چادرت ... به عزاداریت ... به سیاه پوش بودنت ... می ارزد به یک لبخند رضایت فاطمه. 💕💕💕
میگمااا رفقـااا.....🍂 تا حالاچقدر دنبال‌ دویدم/ی/یم؟! چقدرآقاجانمون رو می‌شناسیم؟!؟ تا ڪِی‌ تو فراقش‌ بۍتفاوتیم؟!؟ به‌ دنبالش‌ بگردیم‌.... امام‌ زمانمون‌ رو بشناسیم.... و تو فراقش‌ بی‌تاب‌ باشیم!!! ‌ [ اَللّهُمَّ‌‌عَرِّفْنٖی‌حُجَّتَکَ،فَإِنَّکَ‌إِنْ‌لَمْ‌تُعَرِّفْنٖی‌ حُجَّتَکَ،ضَلَلْتُ‌عَنْ‌دینی.] ♥️ بشناسان‌ به‌ من‌ حجت‌ خود را، ڪه‌‌اگر حجتت‌ را به‌ من‌ نشناسانی،‌ از دینم‌ گمراه‌ گردم.... 💕💕💕
☑️ روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. 1⃣اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! 2⃣دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! 3⃣سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذايی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است. و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای بگیری آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست 💕💕💕
بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار نه دو بار ...به تعداد شهدایمان... "شهید مرتضی آوینی"
: •| |• یڪ برنامه‌‌ۍ عبادی‌ حداقلی برای خودت بریز و ملزم باش که بھ آن عمل کنی...! حالا در روایت داریم کھ باید روزانه آیه قرآن تلاوت کند ، تو اگر نمی توانی روزی یڪ صفحه قرآن بخوان ! ولی ملزم باش که این یک صفحه‌ات ترک نشود. یک برنامه یک ساله بریز و جانت را راحت کن. :) +یه‌برنامه‌بریزیم‌که‌ترکش‌نکنیم‌.هرگز..!!! 💕💕💕
به نام آن که خالق جهان است امید بی پناه وبی کسان است  به نام آن که به یاد آوردن او   تسلی بخش قلب عاشقان است   ♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️
‌✍بعضے لباس دامادے هم گرفتہ بودند... ولے لباس غواصے پوشیدندوبہ معشوق رسیدند.. : ازجوونے ڪہ گناه ڪنہ راضے نیستم شهدا ما شرپنده ایم
36.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | دلتنگم ...⁣ 😭 اربعین امسال چی قراره قسمت ما نوکرا باشه 😭 ⁣____ 🗓 نسخه با زیرنویس عربی (دانلود 37مگابایت) ⁣____ 🔸 با صدای : ♦️ هیئت فدائیان حسین(ع)⁣⁣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷آغاز هفته دفاع مقدس گرامیباد🇮🇷 💠 دیدن این کلیپ در این ایام که یادآور رشادت‌های مردان بی ادعاست، خالی از لطف نیست. 🔸چه غوغایی بپا شد وقتی مداح پیکر رو در آغوش گرفت و بجای مادرش براش لالایی خوند لالا لالا ای گل نازم لالا لالا من با غمت چجور بسازم؟... 🎤با نوای: کربلایی عبدالحسین شفیع پور
﷽❣ ❣﷽ نور را از صبحگاهت می خریم عشق را ما از نگاهت می خریم مهربانی را همیشه صبح به صبح از میان دکه چشم سیاهت می خریم 🌼
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣ ❤ ❤️ ￿ _اومدم کہ جواب بدم تلفـݧ زنگ زد خالم بود نجات پیدا کردم و دوییدم سمت اتاقم... چادرم و درآوردم تو آیینہ نگاه کردم چهرم نسبت به سه سال پیش خیلے تغییر کرده بود بہ خودم لبخندے زدم و گفتم اسماء ایـݧ سجادے کیہ❓ چرا داره بہ دلت میشینہ❓ همونطور کہ بہ آیینہ نگاه میکردم اخمام رفت تو هم _اسماء زوده مقاومت کـݧ نکنہ ایـݧ هم بشہ مث رامیـݧ تو باید خیلے مواظب باشے نباید برگردے بہ سہ سال پیش علے فرق داره نوع نگاهش،صدا کردنش،حرف زدنش،عقایدش... _خندم گرفت ...هہ علے❓هموݧ سجادے خوبہ زیادے خودمونے شدم _در هر حال زود بود براے قضاوت هنوز جلوے آیینہ بودم کہ ماماݧ در اتاق و باز کرد کجا فرار کردی❓ خندم گرفت فرار کجا بود مادر مـݧ اومدم لباسامو عوض کنم خوب پس چرا عوض نکردے هنوز❓ داشتم تو آیینہ با خودم اختلاط میکردم مامانم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت: بسم اللہ خل شدے ❓ خندیدم و گفتم بووووودم راستے ماماݧ آقاے سجادے گفت کہ قرار بعدیموݧ اگہ شما اجازه بدید براے فردا باشہ فردا❓چہ خبره اسماء نمیدونم ماماݧ عجلہ داره براے چے مثلا عجلہ داره دستمو گذاشتم رو چونم و گفتم خوب ماماݧ براے مـݧ دیگہ ماماݧ با گوشہ ے چشمش بهم نگاه کرد و گفت:بنده خدا آخہ خبر نداره دختر ما خلہ تو آیینہ با خودش حرف میزنہ إ مامااااااااااا... در حالے کہ میخندید و از اتاق میرفت بیروݧ گفت :باشہ با بابات حرف میزنم راستے اسماء اردلاݧ داره میاد. از اتاق دوییدم بیروݧ با ذوق گفتم کے داداش کچلم میاااااد فردا خبر داره از قضیہ خواستگارے❓ _معلومہ کہ داره پسر بزرگمہ هااا تازه خیلے هم تعجب کرد کہ تو بالاخره بعد از مدت ها اجازه دادے یہ خواستگار بیاد براے همیـݧ از پادگاݧ مرخصے گرفتہ کہ بیاد ببینتش دستم و گذاشتم رو کمرمو گفتم: آره تو از اولم اردلاݧ و بیشتر دوست داشتے بعد باحالت قهر رفتم اتاق _ماماݧ نیومد دنبالم خندم گرفتہ بود از ایـݧ همہ توجہ ماماݧ نسبت بہ قهر مـݧ اصلا انگار ݧ انگار خستہ بودم خوابیدم باصداے اذاݧ مغرب بیدار شدم اتاقم بوے گل یاس پخش شده بود. دیدم رو میزم چند تا شاخہ گل یاسہ تعجب کردم تو خونہ ما کسے براے مـݧ گل نمیخرید ولے میدونستـݧ گل یاس و دوست دارم اولش فکر کردم ماماݧ براے آشتے گل خریده ولے بعید بود ماماݧ از ایـݧ کارا نمیکردم موهام پریشوݧو شلختہ ریختہ بود رو شونہ هام همونطور کہ داشتم خمیازه میکشیدم اتاق رفتم بیروݧ و داد زدم: ماماااااااݧ ایـݧ گلا چیہ❓ مـݧ باهات آشتے نمیکنم تو اوݧ کچل و بیشتر از مـݧ دوست دارے اردلاݧ یدفہ جلوم ظاهر شد و گفت: بہ مـݧ میگے کچل❓از هیجاݧیہ جیغے کشید م و دوییدم بغلش و بوسش کردم هنوز لباس سربازے تنش بود میخواستم اذیتش کنم دستم و گرفتم رو دماغم گفتم: _اه اه اردلاݧ خفہ شدم از بوے و جورابو عرقت قیافشو ببیـݧ چقد سیاه شدے زشت بودے زشت تر شدے خندید و افتاد دنبالم بہ مـݧ میگے زشت❓ جرئت دارے وایسااا ماماݧ با یہ اللہ اکبر بلند نمازشو تموم کرد و گفت چہ خبرتونہ نفهمیدم چے خوندم قبول باشہ ماماݧ مگہ نگفتے اردلاݧ فردا میاد چرا منم نمیدونم چرا امروز اومد _اردلاݧ اخمی کردو گفت ناراحتید برم فردا بیام خندیدم هولش دادم سمت حموم نمیخواد تو فعلا برو حموم... راستے نکنہ گلارو تو خریدے❓ ناپرهیزے کردے اردلان... خندید و گفت:بابا بغل خیابوݧ ریختہ بودݧ صلواتے مـݧ پول نداشتم برات آبنبات چوبے بخرم گل گرفتم گل یاس❓اونم صلواتے❓ برو داداااااش برووو کہ خفہ شدیم از بو برو. _داشتم میخوابیدم کہ اردلاݧ در اتاق و زد و اومد داخل ... ادامه دارد....😐 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖 مطابق 📅 ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ هجری شمسی سوم صفر ۱۴۴۲ هجری قمری ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی ▪آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ☝ صدقه اول صبح فراموش نگردد. 🌸 اذکار دوشنبه : - یا قاضی الحاجات(100 مرتبه) - سُبحانَ اللهِ و الحَمدُللهِ(1000 مرتبه) - یا لَطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال دوشنبه ساعت ۲۳:۵۹ دقیقه قمر از عقرب خارج می شود. 🚫 در طول مدت از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و... ☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید. ❌نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند). 🌸 دوشنبه برای امور زیر خوب است: 🔹کشاورزی و امور زراعی 🔹ساخت و ساز 🔹تعلیم و تعلم یادگیری 🔹معالجات و درمان و ختنه کودکان 🔹صدقه امروز رفع نحوست می کند. 🚫 خرید وفروش فروش امروز سودی ندارد. 🚫 امروز از انجام امور مهم و اساسی پرهیز شود. ☝ خوب نیست در صورت ضرورت همراه با صدقه ی خوب باشد . 🌹 نوازدی که امروز به دنیا بیاید مبارک است و عمرش دراز باشد ان شاالله . 🌷مباشرت جهت فرزند دار شدن دراین دوشنبه شب (دوشنبه که شب شد ) باتوجه به قمردرعقرب و صبر کردن بعد از آن پرهیز شود بهتر است . به طور کلی بدون قمر در عقرب خوب است و فرزند آن باگذشت و جوانمرد خواهد شد دلش رحيم و جوانمرد خواهد بود ، زبانش از دروغ ، غيبت وتهمت و پاک مي ماند به امید خدا. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب است و موجب توانگری و طولانی شدن عمر می گردد. ♦ از نظر قمری در این روز خوب نیست و موجب ضعف مغز میگردد . 🔹 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی دارد و موجب دولت یافتن می گردد. 👕 دوشنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت می شود. 🔴 ️ این دوشنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 🔹اذان صبح:۲۸ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب:۵۲ : ۵ 🔹اذان ظهر:: ۵۷: ۱۱ 🔹غروب آفتاب: ۰۲ : ۱۸ 🔹اذان مغرب: ۲۰ : ۱۸ 🔹نیمه شب شرعی: ۱۵: ۲۳ 💫ذات الکرسی عمود ۲۳:۲۰ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت دعاى هفتم صحیفه سجّاديه با نواى حاج محمود كريمى (اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاری‌ها توصيه شده است.)
هدایت شده از پروانه های وصال
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ _داشتم میخوابیدم کہ اردلان در اتاق وزد و اومد داخل... برق و روشـݧ کرد و گفت: خواهر گلم ساعت ۱۰ از کے تا حالا تو انقدر زود میخوابے❓ نمیخواے داداشتو ببینے باهاش حرف بزنے❓حالشو بپرسے❓مثلا تازه اومدمااااا درازکشیده بودم بلند شدم رو تخت نشستم و باخنده گفتم: داداش خلِ کچلم ماماݧ بهت یاد نداده وقتے یہ نفر میخواد بخوابہ یا داره استراحت میکنہ مزاحمش نشے❓😂 _اردلان اخم کرد و برگشت کہ بره باسرعت از رو تخت بلند شدم و بازوش و گرفتم کجااااااا لوس ماما❓ _اخماش بیشتر رفت تو هم و گفت میرم شما استراحت کنے....لوسم خودتے همونطور کہ میکشوندمش سمت تختم گفتم خوب حالا قهر نکـݧ بیا بشیـݧ ببینم چیکار داشتے اردلان نشست رو تختم مـݧ هم رو صندلے روبروش دستم گذاشتم زیر چونم و گفتم به به داداش اردلاݧ حموم لازم بودیااااا ترو خدا زود بزود برو حموم اینطورے پیش برے کسے بهت زݧ نمیده هااااااا خندید و گفت: _تو بہ فکر خودت باش یواش یواش بوے ترشیدگیت داره در میاد. همہ از خداشونہ مـݧ دامادشوݧ بشم حیف کہ مـݧ قصد ازدواج ندارم دوتایے زدیم زیر خنده. ماماݧ در اتاق و باز کرد و با یہ سینے شربت و بیسکوییت وارد شد بہ بہ خواهر برادر باهم خلوت کردید راستے اسماء با،بابات حرف زدم بہ مادر اقاے سجادے هم گفتم براے فردا مشکلے نیست جلوے اردلاݧ خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ اردلاݧ خندید و گفت: خوبہ دیگہ اسماء خانوم مـݧ باید از ماماݧ میشنیدم❓ _سرم همونطور پاییـݧ و گفتم آخہ داداش یدفہ اے شد بعدشم هنوز کہ خبرے نیست... ماماݧ لیواݧ شربت و یہ بیسکوییت داد دست اردلاݧ و گفت بخور جوݧ بگیرے ببیـݧ چہ لاغر شدے چپ چپ بہ ماماݧ نگاه کردم و گفتم: ماماݧ مـݧ احتیاج ندارم بخورم جوݧ بگیرم❓ اردلاݧ بادست زد پشتم و گفت: ￿آخ آخ حســـــودے❓ ماماݧ هم لیواݧ شربت و داد دستم و گفت بیا تو هم بخور جوݧ بگیرے لیواݧ و ازش گرفتم و گفتم پس بیسکوییتش کو بلند شد و همونطور کہ از اتاق میرفت بیروݧ گفت واااااااا بچہ شدے اسماء❓خودت بردار دیگہ حرصم گرفتہ بود لیواݧ شربت گذاشتم تو سینے و بہ اردلاݧ کہ داشت میخندید دهـݧ کجے کردم اردلاݧ شربت و تا تہ خورد و گفت:آخیش چہ چسبید... _بعد دستش و گذاشت رو شونم و گفت:اسماء میخوام باهات جدے حرف بزنم سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم اردلاݧ آهے کشید و شروع کرد: سہ سال پیش اونقدرے کہ الاݧ برام عزیزے، عزیز نبودے اسماء حجابتو دوست نداشتم نوع تیپ زدنات، دوستات،بیروݧ رفتنات و..... همیشہ متفاوت بودے با کل خوانواده اینکہ بگم همه چیت بد بود و دوست نداشتما ݧ بالاخره خواهرم بودے چند بار بہ ماماݧ و بابا شکایتت و کردم اما اونا اجازه ے دخالت و بهم ندادݧ براے همیـݧ منم کارے بهت نداشتم _تا وقتے کہ اوݧ اتفاق برات افتاد،نمیدونم چے باعث شده بود کہ خواهر همیشہ شیطوݧ و درس خوݧ مـݧ گوشہ گیر بشہ و با هیچ کسے حرف نزنہ،دنبالشم نیستم چوݧ هرچے کہ بود باعث شد تو اینے بشے کہ الاݧ هستے،اسماء وقتے تورو،تو اوݧ وضعیت میدیدم داغوݧ میشدم کلے برات نذرو نیاز کردم کہ خوب بشے، حضرت زهرا رو قسم دادم کہ بہ خواهرم کمک کـݧ،اشک ریختم ،زجہ زدم و.... روزے کہ چادرے شدے _فهمیدم کہ حضرت زهرا جوابمو داده دیگہ خیالم از بابتت راحت شد فهمیدم کہ راهت رو درست انتخاب کردے. وقتے ماماݧ بهم قضیہ ے خواستگارے و گفت:خیلے خوشحال شدم و میدونستم کہ تو اونقدر بزرگ شدے کہ تونستے تصمیم بگیرے _همچنیـݧ مشتاق شدم ببینم کیہ کہ خواهر ما بیـݧ ایـݧ همہ آدم اجازہ داده بیاد براے خواستگارے.... خندیدمو گفتم: یکے مث خودت مثل من❓خوب پس قبول کن دیگه.. خندیدمو گفتم: ارہ تسبیحش همیشہ دستش دکمہ هاے پیرهنشو تا آخر میبنده سر وتهش بزنے تو بسیج دانشگاس وقتے هم کہ با آدم حرف میزنہ زمینو نگاه میکنہ اهاݧ راستے ریشم داره برادریہ براے خودش هههههه... دستشو گذاشت روشونم گفت خستہ نباشے،یکم از اخلاقش بگوووو _إ اردلاݧ پاشووو برو میخوام بخوابم خستم إ اسماء مـݧ هنوز کلے حرف دارم حرفاے اصلیم موند.... ادامه دارد بامــــاهمـــراه باشــید🌹
‍ 🔵بانویی که امام حسین علیه السلام، سه بار در قبر به دیدنش آمد!🔵 ✳️ائمه اطهار به ویژه امام زمان(علیه السلام) تاکید فراوانی بر مداومت به خواندن زیارت عاشورا داشته اند. 🌟 این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی به شمار می رود. 📜از حاج محمدعلی روایت شده که: در یزد مرد صالح و فاضلى بود که به فکر آخرت خویش بود و شبها در مقبره اى خارج شهر یزد که به آن مزار گویند، مى خوابید. 💠این مرد همسایه اى داشت که از کودکى در مکتب و غیره با هم بودند، تا اینکه بعدها باج خواهى و پول زورگرفتن را انتخاب کرد و تا آخر عمر هم چنین مى بود، تا اینکه مرد و در همان مقبره مذکور دفن کردند. 🔴هنوز یک ماه نگذشته بود که حاج محمد على او را در خواب دید، با حالت زیبا و سر حال از نعمت!! 💬او گوید: نزدش رفتم و به او گفتم: تو از کسانى نبودى که در باطن نیکو باشی و کار تو جز عذاب نتیجه اى نداشت، چگونه به این مقام رسیدى؟! ♨️آن مرد گفت: آرى مسئله همانطور است که تو گفتى، من تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم، 🌺تا اینکه همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و او را در اینجا دفن کردند و اشاره کرد به مکانى که صد ذراع فاصله داشت و در همان شبى که او را به خاک سپردند، حضرت امام حسین(علیه السلام) سه بار به دیدن او آمدند. 🌺و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل این قبرستان بردارند، به این جهت حال من نیکو شد و در نعمت و وسعت قرار گرفتم... 💬حاج محمدعلى گوید: با تعجب از خواب بیدار شدم، استاد اشرف آهنگر را نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم، در میان بازار آهنگرها جستجو نمودم تا استاد اشرف را پیدا کردم... از او پرسیدم،آیا شما همسر دارى؟ گفت: داشتم، ولى دیشب فوت نمود و او را در فلان جا دفن کردیم... 💥از او پرسیدم: آیا همسر شما به زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته بود؟ گفت: خیر... ❓پرسیدم: آیا مصیبت حضرت را مى نمود؟ گفت: خیر. 🔰پرسیدم: آیا او براى امام حسین مجلس مصیبت برپا مى کرد؟ جواب داد: خیر، منظورت از این سوالها چیست ؟ ♻️ آن مرد داستان خواب خود را بیان کرد و گفت مى خواهم رمز آن ارتباط میان او و امام حسین را دریابم. 🔆استاد اشرف گفت: آن زن همواره به خواندن مداومت داشت... 📚شیخ عباس قمی، کتاب شریف مفاتیح الجنان
🔺مادر شهید همت دارفانی را وداع گفت 🔹حاجیه خانم «نصرت همت» مادر سردار شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) دارفانی را وداع گفت
🚨 فرمانده سپاه: قادریم تمام پایگاه‌های آمریکا را اشغال کنیم! 🔻ملت ایران نگران بلوف‌های ترامپ نباشد. ما قادریم همزمان همه پایگاه‌های را اشغال کنیم. 🔻زدن عین الاسد را مقابل شهادت قرار ندادیم و فقط موازنه روانی را برقرار کردیم. عین الاسد عملیات انتقامی ما نبود. تاوان شهادت حاج قاسم را باید نظام سیاسی آمریکا بدهد. حاج قاسم قطعی است و هنوز صورت نگرفته است. 🔻اگر رژیم صهیونیستی دنبال ایجاد پایگاه در خلیج فارس باشد که عالیست چون به نابودی نزدیک‌تر می‌شود.