eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
بیایید امشب⭐️ با هم دعا 🤲کنیم خدای مهربان! امشب 🌟تمنایم از تو این‌ است، که گشایشی ایجاد کنی، برای دلـ❤️ـهایی که، با بغض 😭صدایت میزنند، و قبل از پایین آمدن دستشان دعایشان را مستجاب کنی 🙏 😴شبتون به رنگ آرامش😇 🌸🍃
🌷خداوند چه کسانی را هدایت میکند؟ چه کسانی هدایت پذیرند؟ 🌷والذین جاهدوا فینالنهدینهم سبلنا: آنانکه تلاششان به خاطر خداست.۶۹ عنکبوت 🌷۲.یهدی الیه من ینیب.........۱۳ شوری توبه کنندگان را هدایت می‌کند 🌷۳.ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا.......۲۹ انفال پرهیزکاران راهدایت میکند 🌷۴.اهدناالصراط المستقیم نمازگزاران وهدایت خواهان راهدایت میکند 🌷۵.ایمان وعمل صالح باعث هدایت می‌شود آن الذین آمنو وعملوالصالحات یهدیهم ربهم.....۹ یونس 🌷۶.آنانکه در راه هدایت میروند، خدابرهدایتشان می افزاید. یزید الله الذین اهتدو هدی...۷۶ مریم 🍂🍁🍂
خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت «برای رضای خدا» اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه؛ «بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم ، بدی دیدم» مهربون بودن عالیه، اما عالی‌تر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم! و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم. چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم. اینکه اخلاقا، جواب محبت، محبته. کاملا درسته! اما ما با طرف مقابل کار نداریم، هر کس باید روی درستی عمل خودش توجه کنه؛ دست بی نمک دستی هست که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه. ❣محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم؛ دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم، خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال! بی توقع مهربون باشیم، برای ما خدا کافی‌ست😊❣️ ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
📚 👈 چو من آیم او رود گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ. به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟» گفت: «عقل.» پرسید: «جای تو کجاست؟»گفت: «مغز.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «مهر.» پرسید: «جای تو کجاست؟» گفت: «دل.» از سومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «حیا.» پرسید: «جایت کجاست؟» گفت: «چشم.» سپس به جانب چپ نگریست و از اولی سؤال کرد: «تو کیستی؟» جواب داد: «تکبر.» پرسید: «محلت کجاست؟» گفت: «مغز.» گفت: «با عقل یک جایید؟» گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» جواب داد: «حسد.» محلش را پرسید. گفت: «دل.» پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟» گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.» از سومی پرسید: «کیستی؟»گفت: «طمع.» پرسید: «مرکزت کجاست؟» گفت: «چشم.» گفت: «با حیا یک جا هستید؟» گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.» 📗 جلد 4 ✍ محمد محمدی اشتهاردی 🍁🍂🍁
📚 👈 اطاعت از دستور پدر آیت الله قوچانی نقل می کنند: همان موقع که آقای بهجت در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس هستند عده ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند نامه ای برای پدر آقای بهجت می فرستند و در مورد ایشان بدگویی می کنند و می گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود. پدر بزرگوار ایشان نامه ای برای آقای بهجت می نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی. آقای بهجت می فرماید: وقتی نامه ی پدرم به دستم رسید، خدمت آقای قاضی (ره) رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم. ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم : من مقلد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) هستم. ایشان فرمودند: باید بروی از مرجع تقلیدتان بپرسید. آقای بهجت می فرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی. از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت می کنند و چیزی نمی گویند. در سکوت مطلق فرو می روند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا می کنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی می باشد. ایشان گاهی اوقات اجناس مورد نیاز خود را روی کاغذ می نوشتند و به مغازه دار می دادند. ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند و تمام این کارها به خاطر این بود که می خواستند از یک دستور پدرشان اطاعت کنند؛ اما خداوند راه را کوتاه می کند چون برای خدا حرف پدر را اطاعت می کند. دیگر بزرگان نیز نقل می کنند که آقای بهجت، بهجت نشد مگر این که عبا را سر می کشیدند و به درس می رفتند و بر می گشتند تا مبادا با کسی برخورد کنند و حرف بزنند؛ چون دستور پدرش این بود. 📗 ✍ محمد محمدى اشتهاردى 🍂🍁🍂
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) 3⃣2⃣ قسمت بیست و سوم💎 این جشن ملکوتی و مراسم مربوط به آن، آن قدر بی تکلف و ساده برگزار شد که شنیدنش امروز برای ما تعجب آور است. امیرمؤمنان علی علیه السلام می گوید: مقداری از پول همان زرهی را که قبلا فروخته بودم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نزد ام سلمه به امانت گذارده بود، و به هنگام مراسم زفاف ده درهم از آن را از وی گرفت، و به من داد و فرمود: مقداری روغن و خرما و کشک با این پول خریداری کن. من این کار را انجام دادم، سپس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شخصا آستین را بالا زد و سفره تمیزی طلبید و آنها را با هم با دست خود مخلوط کرد و غذایی تهیه نمود و با همان غذا از مردم پذیرایی به عمل آورد. امیرمؤمنان علی علیه السلام شخصا مأمور شد به مسجد بیاید و اصحاب را دعوت کند، هنگامی که به مسجد آمد خواست فقط برخی را دعوت کند، حیا مانع شد، از این رو صدای خود را بلند کرد و فرمود: شما را به میهمانی عروسی فاطمه دعوت می کنم. ادامه دارد...
کسانی که برای بهبود درد انسانها می کوشند مهربان هستند و کسی که برای درد حیوانات دل می سوزاند مهربان ترین انسانهاست… روز ملی دامپزشکی بر فعالان این عرصه گرامی باد 💐 🌸🍃
🍁🍂 ✨خدايا ..! 🍁شايستگي آن رابه ما عطا فرما که 🕊قدران نعمتهايت 🍂باشيم و با تمام وجود 🕊آنها را درك كنيم. 🍁و قطره وجود ما را 🕊در پناه خود به درياي احديتت 🍂رهنمون کن. ✨خدایا...! 🍁همیشه با ما باش 🕊نگذار لحظه ای از تو غافل شویم 🍂نگذار لحظه ای از تو دور باشیم 🕊اکنون بیشتر از همیشه 🍁به دست گیریت محتاجیم! آمین...🙏 🍁🍂
مداحی_آنلاین_ای_بیزیم_مملکتین_شاهی_رضا_مهدی_رسولی.mp3
3.26M
🔳 (ع) 🌴ای بیزیم مملکتین شاهی رضا 🌴آسمان شرفین ماهی رضا 🎤 🥀🍃
🕯خراسان می دهد بوی مدینـه 🖤کـوه غـم دارد به سینـه 🕯خراسان را سراسر غم گرفتـه 🖤در و دیـوار آن مـاتم گرفتـه 🕯پیشاپیش شهادت 🖤آقا علی بن ‌موسی الرضا(ع) 🕯را خدمت ‌شما محبان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم🏴 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی قبل روش بدون نمک ورژیمی نگهداری برگ مو راتو کانال گذاشتم اینبار هم روش نگهداری با آب نمک را گذاشتم واسه اونایی که رژیم نمکی ندارن،چی از این بهتررر؟ مواد لازم برگ مو خشک ،نمک چهار لیوان ترجیحا نمک دریا،آب ولرم دولیتر برای هر لیتر آب دو لیوان نمک توضیحات طبق فیلم انجام بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍇🍃🍇🍃🍇🍃🍇🍃🍇🍃 ڪلیپــ آموزشے خودتون درست کنید با رنگ های دلخواهتون😊
✨﷽✨ 📚معجزه امام رضا(ع) 💟⇦•ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﺍﯼ ﺣﺮﻡ ﺍﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ( ﻉ) ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺻﺤﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ ﺍﻗﺎ . ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺘﺮﺟﻤﺶ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﻠﻮﻍ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﻬﺎ ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ؟؟ ﮔﻔﺖ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻻ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻠﻤﻮﻥ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺣﻞ ﺑﺸﻪ . ✳️⇦•ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺮﻭﺍﺗﺸﻮ ﺍﺯﮔﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ ﺍﻗﺎ . ﮐﻪ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﺘﺮﺟﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻌﺪﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺩﺳﺘﺎﺵ ﻣﯿﻠﺮﺯﯾﺪ ✴️⇦•ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻤﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻠﺞ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺠﺎﯼ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺖ ﯾﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺭﺿﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻀﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩ ﯾﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺍﻗﺎﺗﻮﻥ ﺑﮕﯿﺪ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﻢ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﻗﺎ ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .. 🌷ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﻟﺮﺿﺎ 🌷 🍂🍁🍂
🌱 اگر انسان، خودش علاقه‌ای به غیر خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نمی رسد..! 🌿 🍂🍁🍂
از نشانه‌های فرا رسیدن و نزدیک شدن قیامت، تباه ساختن نماز، پیروی از شهوت‌ها، تمایل به هوس‌ها، بزرگداشت ثروت و فروختن دین به دنیاست. در آن شرایط همچنان که نمک در آب حل می‌شود، قلب مومن در درونش آب می‌شود، به خاطر منکراتی که می‌بیند و توان تغییر دادن ندارد. (ص) 🌿
|شهید حسن تهرانی مقدم🌱 ✍️ من ذره‌ای ناراحتی از این پسر ندارم ▫️بــه اطرافیانش بسیار محبت می‌كرد. بــه مــن خیلی محبـت داشـت. شاید بــاور نكنید، اما می‌آمد مــن را می‌بوییـد و می‌بوسـید؛ مثل كسی كــه گلی را بــو می‌كند، مـن را می‌بویید. ▫️می‌گفت همه افتخار من این اسـت كـه مادری فداكار مثـل تـو دارم. بـه مـن می‌گفت هـر چیـزی كه لازم داری و می‌خواهی بــه مــن بگـو و چــرا بــه بچه‌های دیگرت می‌گویی؟ بگذار ایـن اجـر بـه مـن برسـد. مـن ذره‌ای ناراحتی از ایـن پسـرم نـدارم. ماننـد یـک پسـر هجـده سـاله، شیرین‌زبان و خندان بــود. 👤راوی مادر شهید حسن تهرانی مقدم، 🍁🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 تبعاتِ امتناع برخی افراد از واکسن کرونا برای جامعه 🔸دکتر حق دوست اپیدمیولوژیست: برخی افراد واکسن گریز، نگاه غیرعلمی به مسئله و توهم توطئه درباره آن دارند. 🔸وزارت بهداشت کیفیت واکسن ها را با وسواس زیادی بررسی می کند و آزمایشات متعددی انجام می دهد. و تسلیت باد
خیابان‏های نور، به گلدسته‏ های به خورشید رسیده‏ات ختم می‏ شوند. تو آرامش دل‏های زخمی و بی‏قراری هستی که طنین ناله‏ هایشان، در جان ضریحت می‏پیچد. از آن سوی آبی‏ها نگاهمان کن؛ که سخت آرزومند توایم و نیازمند. 
هر روز به شوق تکرار خاطره تو و آهو، آهوى دلمان از هر جا رمیده مى‏ شود؛ دوان دوان در سایه تو مأوا مى‏ گیرد تا دست تو، مثل ابرى سخاوتمند، بر نیازش ببارد؛ پس اشتیاق تند ما را مجاب کن یا على بن موسى الرضا!
رضا جان! دانه کدام انگور جرئت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنى؟
سلام امام رئوفم سلام مهربان ترین این سرزمین همین روزهای نه چندان دور، دلمان که می گرفت، مشکلات که بی تابمان می کرد؛ بی درنگ، راهی دیارتان می شدیم. اصلا قصد زیارتتان را که می کردیم، نیمی از مشکلات گویی حل می شد و باقی اش به حرم نرسیده، در همان نفس کشیدن های شهر مشهد ... شمس الشموس دلم! هر بار آمدم حرمتان کار به درد و دل نکشید، گویی قلبی آرام همان ابتدای ورودی شهر نصیبم می کردید، هر بار و هربار... حال ماییم و ایام شهادتتان. ماییم و آرزوی آستان بوسی و عرض ارادت به حضورتان. چه کنیم؟ چه کنیم ای امام رئوف؟ با این حسرت بی منتهای مانده بر دل هایمان، نزدیکیم و اذن به حضور و زیارت قریب نداریم. ما در نزدیکی مهجوریم ... در خود ایران ... باز دلتنگی آمد و.... معیارهای دنیایم را دگرگون کرد، باز یادم رفت، همین جا و همین لحظه اگر به شما سلام کنم، نگاهم می کنید، دستگیری می کنید با رافتتان، قدمی بالاتر ازرحمت. میدانی مهربان ِهشتمین! این روزهای دلتنگی، به کلامتان بسیار فکر می کنم، که هر که را دیدم از خودم بهتر و پرهیزگارتر بدانم، آن هم درست در زمانی که هر روز چوب مقایسه برمیدارم به اندازه گرفتن خلوص و اعمال دیگران. یادم می رود شما میزان اعمال هستید و معیار تمام خوبی ها. امام غریبم یا غریب الغربا! این روزهای دوری، هم غربت شمارا بیشتر فهمیده ام، هم غربت امام زمانم را، وقتی بی اذنشان و به اتکا نفسم پیش می روم و با خود برتر بینی ام، زمین می خورم و باز ... باز آن مهربان ترین دوران دستم را می گیرد، چون مادری که همیشه خراب کاری های بچه اش را جمع میکند، چون پدری که حمایت میکند فرزندش را. مثل یک رفیق پای اشک هایم می نشیند و قضاوتم نمی کند، "رهایم نمی کند." یا صاحب الزمان، به غریب الغربا قسم بگیرید این چوب مقایسه را از دست من، از دست ما. مرا ... تمام مردم این سرزمین را برای خودتان نگه دارید...
امروز، تنها نه خیابان‏هاى خراسان که تمام رگ‏هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى ‏شود.