eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
52 💖 ایمان میاد و به تو میگه : تو بزرگترین خواسته ات اینه، بیا و خواسته های کوچولوت رو براش فدا کن....👌 🌷 ایمان میاد و یه همچین خبری به ما میده. 🌱 بعد که تسلیم شدیم میگیم خدایا باشه ! حالا کدوم یکی از خواستنی هامون رو قربانی کنیم؟؟ 👆👈اینجا میرسیم به نقطه آغاز دینداری ✨💞 🌍 کسی که به این مرحله برسه ، قطعاً از نجات پیدا کرده و اگه در همین مسیر ، و کوشش کنه ، حتماً به دنیا و آخرت دست پیدا میکنه.🌺🌈 🌹خدایا به حق امیرالمومنین علی علیه السلام قبل از اینکه در عالمِ قبر بیدار بشیم و حسرت زندگی عاشقانه با خودت رو بخوریم، ما رو بیدار بگردان...... 🎗
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 وقتهایی که خداوند حیا میکنه از حسابرسی بنده‌اش! ✦ویژه ولادت علیه السلام .
گفت:من‌ازنمازخواندن‌لذت‌نمی‌برم!!! آیاذکر؎هست‌کہ....... آیت‌الله شاه‌آبادی بلافاصلہ‌گفت:↯ شماموسیقی‌حرام‌گوش میکنی؟! طرف‌یکباره‌جاخورد!: وحرف‌ایشان‌راتاییدکرد.: آیت‌الله‌شاه‌آبادی بلافاصله‌می‌گوید:↯ ذکࢪلازم‌نیست!!! موسیقی‌حرام‌راترک‌کنید : صدا؎حرام، انسان‌را به‌گناهان‌علاقه‌مند، و‌در‌نتیجه‌‌از‌نماز‌دور وبی‌علاقہ‌کرده‌ و راه حضور شیطان رافراهم می کند💔 ‌نماز را اول وقت با توجه بخوانیم 💞سلامتی امام زمان صلوات ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🍃حلوای گل سرخ🍃 ➖مواد لازم: 🔰آرد ۶۰۰ گرم 🔰روغن جامد ۴۰۰ گرم 🔰پودر گل سرخ یک لیوان سر خالی 🔰گردو یا بادام پودر شده یک لیوان سر خالی 🔰پودر شکر ۳٫۵ لیوان 🔰عسل ۱۰۰ گرم 🔰گلاب نصف لیوان 🔰پودر هل نصف قاشق چای‌خوری 🔰پودر پسته به میزان لازم 🍮🍮طرزز تهیه:🍮🍮 برای تهیه حلوای گل سرخ در ابتدا گل سرخ را حتماً پودر کنید. روغن را در یک قابلمه مناسب بریزید و روی حرارت بگذارید. آرد را به روغن اضافه و سرخ کنید و مرتب به هم بزنید تا نسوزد و بوی خامی آن گرفته شود، ولی دقت کنید خیلی رنگ آن تیره نشود. حرارت را خاموش کرده و پودر گل سرخ و عسل و پودر شکر و پودر بادام یا گردو، هل و گلاب را به آن اضافه کنید و خوب مخلوط کرده تا خمیری لطیف نسبتاً منسجمی حاصل شود. حتی می‌توانید داخل غذاساز مخلوط کنید. سپس خمیر را روی یک سطح صاف، به وسیله وردنه به قطر دو سانتی‌متر، باز کرده و با یک قالب شکیل، آن را قالب زده و در ظرف مورد نظر بچینید و روی آن را با پودر پسته و پودر گل سرخ تزیین نمایید. 👨‍🍳 .
🌷 آیت الله العظمی جوادی آملی: « (سلام‌الله‌علیه) در ، روش دعا کردن و حاجت خواستن را به ما می آموزد؛ در بسیاری از فقرات ادعیه آن حضرت، صلوات به چشم می‌خورد، هر مطلبی را که از خدا می‌خواهد قبل یا بعدش است، چون خدا در پرتو صلوات دعای همراه آن را نیز مستجاب می‌کند.» 📚 حکمت عبادات، ص ٢۴۳
🍘شیرینی گردو و شکلات🍘 🍬مواد لازم 🍫کره 100 گرم 🍫پودر شکر 1/3 پیمانه 🍫تخم مرغ 1 عدد 🍫آرد 1 پیمانه 🍫گردو خرد شده 1 پیمانه 🍫شکلات خرد شده 1 پیمانه 🍫وانیل 1/4 ق چ 🍫پودر کاکائو 1 ق س 🍫نمک 1 پنسه 🧈کره ی به دمای محیط رسیده را با پودر شکر مخلوط کرده با همزن 3_4 دقیقه میزنیم. بعد تخم‌مرغ و وانیل را اضافه کرده یک دقیقه ی دیگر با همزن میزنیم. آرد، پودر کاکائو و نمک را الک کرده با لیسک هم میزنیم. در پایان شکلات و گردو را هم مخلوط میکنیم و با اسکوپ بستنی کوچک و یا به کمک دو قاشق مربا خوری در سینی کاغذ روغنی انداخته با کمی فاصله قرار میدهیم و در فر از قبل گرم شده میگذاریم. دمای 180 درجه به مدت 10_ 12 دقیقه میذاریم شیرینی پخته بشه. 👨‍🍳
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤سخنران : آیت الله ناصری 💔غفلت از امام زمان علیه السلام... 💞سلامتی امام زمان صلوات ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه فوق العاده آیت الله بهجت به جوانی که میگفت: خسته‌ام نماز نمیخونم .
🍲سوپ عدس 🍲 ✅معتدل سمت سرد، مفید برای تقویت عمومی، تقویت بینایی است.✅ 🔹مواد لازم🔹 🔰گوجه فرنگی : دو عدد بزرگ 🔰نمک، زردچوبه، فلفل، زنجبیل : به میزان لازم 🔰عدس : دو پیمانه 🔰جعفری خرد شده : دو پیمانه 🔰سیب زمینی : یک عدد متوسط 🔰آبغوره یا آب نارنج : در صورت تمایل 📝روش تهیه🍜🍜🍜🍜 🍲برای تهیه سوپ عدس ابتدا عدس را از قبل خیس می کنیم. سیب زمینی را به برش های یک سانتی و گوجه را به صورت نگینی خرد می کنیم. عدس را به همراه مقداری آب، سیب زمینی جعفری، نمک، فلفل، زردچوبه و زنجبیل با حرارت ملایم می پزیم. در صورت تمایل می توان از چاشنی آبغوره یا آب نارنج استفاده کرد. 👨‍🍳 .
محکمی به در خورد ...نفس واسه ثانیه ای ایستاد ... عرق سردی روی پیشونیش نشسته بود ...شماره طاها روگرفت ......جواب نداد ...زیر لب با صدای لرزون گفت :خدایا خواهش میکنم جواب بده ...لعنتی جواب بده .....بعد از ده تا بوق صدای عصبی طاها روشنید که گفت :هان ...... در همون لحظه دوباره ضربه ای به در خورد ..از ترس جیغی کشید وتند تند گفت :طاها جون م بیا خونه ...یک مرده سیاه پوش تو خونه است ..طاها دارم از ترس سکته میکنم ..جون سپیده پاشو بیا که دوباره ضربه ای به در اتاق خورد ومیز چوبی هم تکانی خورد ..... طاهاگفت :باشه االن میام ..برو یک جای امن ..برو سریع ...آمدم ....بهت گفتم نرو ....لعنتی .... سپیده گوشی رو قطع کرد ..طاها حتی تو این وضعیت هم دست از سرکوفت زدن برنداشته بود ....دستش رو گذاشت جلوی دهنش تا صداش بیرون نره ...که این بار با ضربه محکمی که خورد به در میز بیشتر رفت عقب ..مثل بیدی میلرزید ....رفت داخل روشویی ودر رو بست .... طاها گوشیش که زنگ خورد اول نمی خواست جواب بده اما چون دید دوباره زنگ خورده ...جواب داد ...با خبری که شنیده بود ..سریع کاله سفید ایمنی که باالی سرش گذاشته بود تا آوار باالی سرش نریزه رو برداشت وپرت کرد ۱۶
سمت دستگاه های ساختمانی ودر برابر نگاه های تعجبی ..مدیر زیر ساخت ومهندس عباسی سریع دور شد وسوار ماشین شد ...با سرعت سر سام آوری میروند ....نگران بود حسابی .....انقدر تند میرفت واز لای ماشین ها سبقت میگرفت که پلیس هم دنبالش افتاد ...اما پلیس هاهم به گرد پاش نمی رسیدن ...چون برای طاها الان مهم سپیده اش بود .... چند برا پلیس برایش تذکر داد اما ...بدون هیچ توجه ای رانندگی میکرد ... سریع از ماشین پیاده شد وکلید انداخت وارد خونه شد ...پلیسی هم که دنبالش بود ایستاد وروبه طاها گت :آقا شما ......... بدون توجه به حرفای پلیسه با حالت دو داخل خانه شد .....پلیسه هم همچنان دنبالش ...وارد خانه که شد بلند گفت :سپیده عزیزم کجای ؟؟...... که متوجه مردی سیاه پوشی شد که به تندی رفت سمت در پشتی خونه .......سریع دنبالش دوید وگفت : صبرکن عوضی کثافت .... اما سرعت مرد سیاه پوش بیشتر بود وبه تندی رفت ...... طاها هم که حسابی نگران سپیده بود با حالت دو رفت بالا وگفت:خانوم کجای ؟؟؟ تک تک اتاق ها و سرک کشید ...به اتاق مطالعه که رسید قفل بود ....محکم در زد وگفت :سپیده ..خانومی ..منم بازکن درو ..طاهام ...... در باز شد وسپیده که دیگر توانی برای ایستادن نداشت سرخورد وافتاد روی پارکت های قهوه ای ۱۷
طاهاکنارش نشست وگفت :خانومم ..باز کن چشماتو .....نگاهش رفت سمت پلیسی که دم راه پله ها ایستاده بود کمی بلند گفت :زنگ بزنید آمبوالنس ...لطفا ..... پلیسه هم سری تکان داد ورفت ..... آروم تر گفت :سپیده جان ....چشماتو بازکن خانومی .... بلند شد واز پارچ آب کنار گلدان هارو برداشت ودستش رو خیس کرد وآب دستش رو پاشید به صورت سپیده ... طاها یواش گفت :خوبی ؟؟....چی شده بود ؟..... سپیده یواش..درحالی که صداش هنوز میلرزید گفت :نمی دونم کی بود....طاها اگه ...... طاها یواش تر گفت :هیش ..بهش فکر نکن ..خدا رو شکر که بهتری ..... بفلش کرد ببردش سمت تخت ....که سپیده تند گفت :میخوای بری ؟؟.... طاها لبخندی زد وگفت :نه خانومم ..خونه هستم ...فعال باید برم پایین ....استراحت کن ..وبه این اتفاق فکر نکن ....... در اتاق رو بست ..که پلیسه گفت :میخواهید گزارش بدید ..تا رسیدگی کنند ...پیزی کم کسر نشده ؟ طاها به طرف مبل ها رفت وگفت :نه فکر نمی کنم ...االن که دقیق نمی دونم ..... که پلیسه در جواب گفت :خب من باید به خاطر خالف های که انجام دادید جریمه بنوسیم ..... طاها در دل خندید ...."خوبه میدونه وضعیت چی بوده .." اول بخاطر سبقت در بزرگ راه /لای کشیدن بین ماشین ها وبا خالف عوض کردن الین هاتون /نبستن کمربند /سرعت بالای 211/ در آخر هم یک قبض جریمه دویست هزار تومانی رو گذاشت روی میز ورفت .... طاها باخنده قبض رو برداشت ورفت بالا ...... ۱۸