eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
+ها یره تو کاری نداری؟بیا اینجا ب مو کمک کن . رفتم‌سمتشو _من آموزشِ تفحص ندیدما !! من مسئول هماهنگیم !! +ایراد نداره بیا پیش من یاد میگیری . باشه گفتمو رفتم‌کنارش رو خاک نشستم. اسمش سید مرتضی بود آروم با دستش با خاکا ور میرفت به منم میگف با دقت همین کارو کنم واگه چیز مشکوکی دیدم بهش بگم . کل روز به همین منوال گذشت . همه مشغول بودن تا اذان ظهر که برا نماز جماعت پاشدیم ‌. بعد از اینکه نماز خوندیم قرار شد من و محسن بریم غذاها رو بیاریم که همه ممانعت کردن و گفتن تا چیزی پیدا نکنن کسی نهار نمیخوره. دوباره همه رفتن سر کارشون و مشغول شدن . منم رفتم سمت سید مرتضی که فرمانده صدام زد ! +برو دوربین و از تو اتوبوس بگیر بیار چندتا عکس بگیر . با عجله حرکت کردم سمت اتوبوس . تا اتوبوس خیلی راه بود . بچه ها به خاطر قداسَت این منطقه اجازه ندادن راننده، اتوبوسو جلو تر از ورودی یادمان بیاره . راهِ زیادیو دوییدم . دوربینو گرفتم و دوباره همین راهو دوییدم تا بچه ها . از زوایای مختلف چندتا عکس گرفتم ‌ هوا دیگه غروب کرده بود . بچه ها هم برا اینکه دقت بالایِ کار کم نشه وسایلا رو جمع کرده بودن و حرکت کردن سمت اتوبوس! همه پکر بودیم . از ساعت ۷ تا ۶ این همه آدم این همه زحمت بی نتیجه . اما یه شور و شوق خاصی داشتیم و بی نتیجه موندن و پای بی لیاقتی گذاشتیم. وسط راه منو محسن از بچه ها جدا شدیم تا بریم و شام و نهار فردای بچه ها رو یه جا از آشپزخونه ای که قرار داد بسته بودن بگیریم. صبح با صدای اذان پاشدم !! با صمیمیتی که با بچه ها پیدا کرده بودیم بقیه روهم بیدار کردم که نمازشون قضا نشه. طلبه ی جمع جلو وایستاد و بقیه بهش اقتدا کردن . بعد نماز جماعت محسن رفت از نونوایی بغل حسینیه نون بگیره . ما هم‌تو همون فاصله سفره پهن کردیم و همون شامِ کبابِ دیشب که مونده بود و صبحانه ی دیروز و گذاشتیم وسط سفره و چایی دم کردیم تا محسن برسه . بچه ها خیلی خوب بودن. اکثرا متاهل بودن و مجردای جمع جز منو محسن دو نفر بودن . این دفعه عزممونو جزم‌کردیم وزودتر آماده رفتن شدیم که به اذن خدا ان شالله بتونیم چیزی پیدا کنیم. وسایلا رو جمع کردیم و نشستیم تو اتوبوس . طبق معمول بعد یه ساعت رسیدیم منطقه . تو راه هم هی نذر صلوات و زیارت عاشورا که یه معجزه ای بشه . به محض رسیدن، بچه ها ‌کارشونو شروع کردن . هر کسی نشست سر جای خودشو مشغول شد .... یازده روز از وقتی که اومدیم میگذشت و هنوز هیج خبری نبود ! بچه ها امشب به نیت روزه و با وضو بعد دعای توسل و روضه امام زمان خوابشون برد ‌ بعضی ها هم مث من بیدار بودن. تو این مدت چند باری با بابا و داداش علی و ریحانه صحبت کرده بودم. به ریحانه هم گفتم که با پولایی که براش گذاشتم برا عیدش لباس بخره! و یکم هم راجع به روح الله باهاش حرف زدم . همش از من گله داشت که چرا تو این شرایط ولش کردم . سه روزدیگه عقدش بود . تو این دو هفته چندباری با حضور زنداداش رفته بودن بیرون و باهم حرف زدن و تقریبا شناخت کافی پیدا کردن از هم‌. حتی پیش مشاور هم رفته بودن. از طرف دیگه ای هم از قبل میشناختن همو. خیلی مطمئن از ریحانه خواستم که فکر کنه و عجولانه تصمیم نگیره . با اینکه عادت داشتم ولی یه کوچولو دلم برا بابا تنگ شده بود . تاصبح با محسن و سید مرتضی و فرمانده نشستیم ‌و ذکر گفتیم . دم دمای صبح بود که بقیه خوابشون برد . با بطری آب معدنی بالا سرم وضو گرفتم و ایستادم برا نماز . دلم نمیخواست دست خالی برگردیم . حداقل اگه شده یه شهید ‌.. فقط یدونه... قبل اذان بچه ها رو بیدار کردم یه آبی چیزی بخورن فردا تو اون گرما نَمیرن از تشنگی که میخوان روزه بگیرن! نمازو به جماعت حاج احمد طلبه ی ۲۹ ساله ی گروه خوندیم روز سه شنبه روزآقا امام زمان بود نشستیم و دعای عهدم خوندیم و بعدش راهی منطقه شدیم . روزِ آخر موندنمون تو این شهر و این منطقه بود . بعدش باید برمیگشتیم تهران . همه ی چشم و امیدمون به امام زمان بود که ما رو دست خالی برنگردونه ... برا نماز ظهرو عصر پاشدیم و بعد خوندن دوباره همه مشغول شدن. منم دیگه تو این چند روز یاد گرفته بودم و با اجازه ی فرمانده کمک میکردم . بچه ها تو این چند روز خوب پیش رفته بودن . خیلی دیگه جلو رفته بودیم و تقریبا یک پنجم منطقه پاک سازی شده بود. تو حال و هوای خودم بودم و تو دلم‌مداحی میخوندم . بچه ها دیگه با زبون روزه نا نداشتن کار کنن . دیگه تقریبا همه چشما گریون شده بود که همزمان دو نفر داد زدن! +یا علیییییی!!الله اکبرررر بچه ها بیاین اینجااااا!!! با شنیدن این صدا همه دوییدن سمتشون و دورشون حلقه زدن بچه ها شهیدددد!!! . اینجاااا کانالههه بشینین همین جا با دقت .... همه نشستن . منم رو خاک زانو زدم و با دستم آروم خاکا رو کنار کشیدم‌.
دیگه از شدت گریه چشام جایی رو نمیدید که احساس کردم دستم به چیز زبری برخورد کرد ! اشکامو با آستینم پاک‌کردم و با دستم خاک و از روش کنار زدم . یه چفیه و یه دفترچه ی تیکه تیکه شده. گذاشتمشون رو وسایلی که بقیه پیدا کردن. با دقت خاکا رو فوت کردم سمت دیگه. دستمو گذاشتم تو خاک که حس کردم دستم با یه استخون برخورد کرد ! سید مرتضی رو صدا زدم . خودم رفتم کنار . فرمانده هم نشسته بود یکی دو ساعتی گذشت و دقیقا دوازده تا شهید پیدا شد . هیچکی تو پوست خودش نمیگنجید خیلی گشتیم ۱۲ تا شهید حتی دریغ از یه پلاک !! فوری با سپاه تهران تماس گرفتم و گزارش دادم . قرار شد در اسرع وقت شهدا رو ببریم معراج و بعدشم برن برا DNA. شهدا منتقل شدن معراج از بچه های شناسایی اومدن برا آزمایش! بعد اینکه کارشون تموم شد بچه های تفحص و به زور فرستادیم حسینیه. من و محسن موندیم و شهدا. منتظر جواب DNA شدیم ‌. انقدر وقت عشق بازی بود که تونستم از شهدا عکس و فیلم بگیرم و تو پیجم پست بزارم خیلیا التماس دعا گفتن . اصلا حال و هوامون دگرگون شده بود بین اون همه شهید . از اذان ۴ ساعت میگذشت و من و محسن هنوز روزَمونو باز نکرده بودیم .‌ با ریحانه تماس گرفتم و بهش اطلاع دادم‌. از لرزش صداش فهمیدم‌که اونم گریش گرفته ‌. محسن از جاش بلند شد و +حاجی من برم یه چیزی بگیرم‌بخوریم میمیریم الان . سرمو تکون دادمو _باشه برو نفهمیدم چند دقیقه گذشت که با چندتا ساندویچ و نوشابه برگشت.اصلا میل خوردن نداشتم . دوتا گاز زدم و گذاشتمش کنار به معنای واقعی کلمه حالم خوب بود. از هیجان قلبم داشت کنده میشد. از تو جیبم قرصمو برداشتم و بدون آب گذاشتم تو دهنم . شبو پیش شهدا موندیم . خلاصه انقدر باهاشون حرف زدیم و از دلتنگیامون گفتیم که خالی شدیم از درد و غصه!!! و من مطمئن بودم اونا بهترین شنوندن . تلفنم زنگ خورد بعد چند ثانیه جواب دادم ____ اشک ازچشام‌جاری شد. بین این همه شهید هیچ‌کدوم نه نامی نه نشونی. خانواده هاشون چی.. تلفن و قطع کردم زنگ‌زدم به فرمانده و اطلاع دادم که همشون گمنامن . سریع خودشو رسوند به من . بعد تموم شدن کارا خیلی سریع شهدا رو منتقل کردن. ما هم قرار بود فردا صبح حرکت کنیم سمت تهران _ فاطمه: فردا عقد ریحانه بود ‌ خدا رو شکر مشکل لباس نداشتم. لباسی که مامان خریده بود برامو میپوشیدم ‌. تو این ده دوازده روز از این سال مضخرف همه ی توانمو گذاشته بودم رو درسام . چند باری هم مصطفی بهم پیام داده بود ولی سعی کردم بی توجهی کنم . ولی درعوضش محو پیج داداشِ ریحانه شدم . چقدر از شخصیتش خوشم اومده بود . هر روز از اتفاقات اطرافش پست میذاشت و خاطره هاشو مینوشت. چه قلم گیرایی داشت . تو وقتای استراحتم بقیه پُستاشم نگا میکردم و نظراتشو راجع به مسائل مختلف میخوندم مثلا حجاب یا مثلا ازدواج . حس میکردم پر بیراهم نمیگه . ولی هر چی هم بود نباید بی ادبی میکرد .
🔖شب هفدهم 🔖 📌اين شب، شب بسيار مباركى است. در اين شب، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با لشكر كفّار قريش در سرزمين بدر برخورد كرد، و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشكريان اسلام را بر مشركين پيروز گردانيد، با آن كه مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندك جنگى برخوردار بودند. اين پيروزى از بزرگترين فتوحات اسلام است; از اين رو علما گفته اند كه در اين روز، غسل و صدقه و شكر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضيلت فراوانى دارد.(1) ✍فضيلتى از امير مؤمنان(عليه السلام) در شب جنگ بدر: ▪️در روايات فراوانى آمده است كه در شب هفدهم كه فرداى آن جنگ بدر واقع شد، رسول خدا(صلى الله عليه وآله)به اصحابش فرمود: چه كسى حاضر است برود از چاه آب بكشد و بياورد؟ اصحاب سكوت كردند و هيچ كدام اعلام آمادگى نكردند (چون كار خطرناكى بود) على(عليه السلام)برخاست، و براى آوردن آب بيرون رفت، آن شب، شبى سرد و ظلمانى بود و باد سردى می وزيد. حضرت به چاه آب رسيد، چاه بسيار عميق بود. حضرت دلوى نيافت كه بتواند از آن آب بكشد، لذا از چاه پايين رفت و مشكى را كه با خود داشت پر از آب كرد و بيرون آمد. به هنگام مراجعت ناگاه باد شديدى وزيد، امام(عليه السلام) نشست تا باد فرو نشيند آنگاه برخاست و حركت كرد كه تندباد ديگرى وزيدن گرفت، ناچار امام(عليه السلام) نشست، پس از آرام شدن، مجدّداً به راه افتاد كه در مرتبه سوم نيز تندبادى همانند قبل وزيد، آن حضرت نشست، تا هوا آرام شد; آنگاه به راه خود ادامه داد و خدمت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) رسيد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) پرسيد: اى ابوالحسن! چرا دير آمدى؟ امام جريان را توضيح داد. 🔻رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پرسيد: متوجّه شدى آن بادهاى شديد چه بود؟ عرض كرد: نه، فرمود: اوّلى جبرئيل بود همراه با هزار فرشته كه بر تو سلام كردند و دوّمى ميكائيل بود كه با هزار فرشته بر تو سلام كردند و سوّمى نيز اسرافيل بود با هزار فرشته بر تو سلام كردند و آنها براى كمك و يارى ما در جنگ آمدند.(2) 👈و آن كس كه گفته است براى امير مؤمنان(عليه السلام) در يك شب سه هزار و سه فضيلت است، اشاره به همين جريان دارد كه سه هزار فرشته، همراه با سه فرشته مقرّب الهى بر آن حضرت سلام كردند! ✍سيّد حميرى نيز در شعر خود در مدح آن حضرت به همين داستان اشاره كرده: اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ آلائِهِ وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ سوگند خورم به خدا و نعمتهايش و انسان از هر چه گويد بازخواست شود اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب عَلَى التُّقى وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ براستى على بن ابى طالب فطرتش به پرهيزكارى و نيكى سرشته شده كانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَهاليلُ چنان بود كه هنگامى كه نيزه ها تنور جنگ را مى افروخت و دليران از آن گريزان بودند يَمْشى اِلَى الْقِرْنِ وَفى كَفِّهِ اَبْيَضُ ماضِى الْحَدِّ مَصْقُولٌ بسوى هماورد خويش مى رفت و در دستش شمشير بَراق و بُران و صيقلى شده بود مَشْىَ الْعَفَرْنى بَيْنَ اَشْبالِهِ اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغيلُ چنانچه شير در ميان بچه هاى خود راه مى رود در آن حال كه بيشه براى شكار او را بيرون فرستد ذاكَ الَّذى سَلَّمَ فى لَيْلَة عَلَيْهِ ميكالٌ وَجِبْريلُ على همان كسى است كه در يك شب بر او سلام كرد ميكائيل و جبرئيل ميكالُ فى اَلْف وَجِبْريلُ فى اَلْف وَيَتْلُوهُمْ سَرافيلُ ميكائيل با هزار فرشته و جبرئيل نيز با هزار فرشته و پشت سر آنها نيز اسرافيل آمد لَيْلَةَ بَدْر مَدَداً اُنْزِلُوا كَاَنَّهُمْ طَيْرٌ اَبابيلُ(3) در شب بدر كه براى كمك فرود آمدند همانند مرغهاى ابابيل (كه به مكه آمدند) ✍ 1. زاد المعاد، صفحه 179. 2. بحارالانوار، جلد 19، صفحه 286، 293 و 316 و جلد 39، صفحه 95. 3. بحارالانوار، جلد 47، صفحه 315 (با مقدارى تلخيص).
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - دعای‌جوشن‌صغیر(سماواتی).mp3
13.73M
💠 دعای جوشن صغیر 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی☝️ 🌹 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می فرمود : رهبر انقلاب در زمان جنگ ۳۳ روزه لبنان با اسرائیل توصیه به خواندن دعای جوشن صغیر داشتند که حتی مسیحیان لبنان هم این دعا را می‌خواندند در شیعه عموماً دعای جوشن کبیر معروف است و دعای جوشن صغیر حداقل در بین عموم مردم معروف نیست. بعد آقا توضیحی دادند و فرمودند :«این دعای جوشن صغیر حالت یک انسان مضطر است؛ انسانی که در یک اضطرار شدید است و می‌خواهد با خدا حرف بزند.» 🔅 همچون آن زمان که تعریف کردند ، «دعای جوشن صغیر» و «سوره ی حشر» را به نیت برگشت شرّ دشمنان اسلام به خودشان و شکست آنها ؛ بصورت و وسیع میخوانیم.
doa_eftetah_dar_har_shabe_mahe_ramezan_tarjomeh.pdf
594.1K
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 متن( پی دی اف) دعای افتتاح
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - دعای‌افتتاح۩سماواتی.mp3
9.62M
📖 دعای افتتاح 🎙 با نوای مهدی سماواتی
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ✴️ شنبه 👈 19 فروردین /حمل 140‌2 👈17 رمضان 1444👈8 آوریل 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🗡 معراج پیامبر خدا صلی الله علیه و اله. 🗡آغاز جنگ بدر " 2 هجری" . 🔥 قتل عایشه توسط عمال معاویه "58 هجری 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوشبخت در کارها و خوب تربیت شود. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️جراحی چشم. ✳️کشیدن دندان. ✳️خارج ساختن دمل چرکین و زگیل و خال. ✳️درختکاری. ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️خرید باغ و زمین زراعی. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️و آبیاری و استعمال دارو خوب است. 📛ولی مسافرت. 📛و امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج خوب نیست. 📛نگارش ادعیه احراز و نماز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. 👩‍❤️‍👨 امشب : قمر در عقرب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری،میانه است. 💉💉 حجامت. خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ،باعث صحت بدن می شود. 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🌹نکات کلیدی جزء هفدهم17🌹 1- ای مردم مراقب رفتارتان باشید که زلزله دنیا و شروع قیامت حادثه‌ای هولناک است. (حج: 1) 2- قربانی کنید و از گوشت آن به فقیران آبرومند و نیازمند هم بدهید. (حج: 36) 3- در حوادث ناگوار صبور باشید، نماز بخوانید، در راه خدا انفاق کنید و دست دیگران را بگیرید. (حج: 35) 4- برای بچه‌دار شدن دعا کنید که اگر خدا بخواهد حتی به زنان نازا هم فرزند عطا می‌کند. (انبیاء: 89) 5- سرعت در انجام کار خیر و درخواست از خدا با امید و تواضع در استجابت دعا مؤثر است. (انبیاء: 90) 6- خدا را برای منفعت‌طلبی و رسیدن به امکانات مادی نپرستید تا اگر دچار بلا شدید به دین پشت نکنید. (حج: 11) 7- ذکر یونسیه «لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین» نسخه‌ای برای نجات مؤمنین از مشکلات است. (انبیاء: 87 و 88) 8- کسانی که جنگ به آنها تحمیل شده اجازه جهاد دارند؛ چون به آنان تجاوز شده و خدا کمکشان می‌کند. (حج: 39) 9- اگر ظلم کردن به همدیگر در جامعه‌ای رواج پیدا کند، خدا مردمش را مجازات می‌کند و شهرهایشان را در هم می‌کوبد. (انبیاء: 11)
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء17(معتزآقائی).mp3
3.85M
جزء17 📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖 (تندخوانی) ⃣1⃣ توسط ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ امروز: شنبہ جزء هدیه به پیشگاه مقدس 🌹حضرت محمد مصطفی(صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) 💠وبه نیت: ظهور وسلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) طول عمر مقام معظم رهبری شفای بیماران اسلام وشادی ارواح طيبه شهداء ودر گذشتگان مؤمنین و مؤمنات ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - ترتیل جزء17(سعدالغامدی).mp3
6.08M
جزء17 📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹📖 7⃣1⃣ توسط ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ امروز: شنبہ جزء هدیه به پیشگاه مقدس 🌹حضرت محمدمصطفی(صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) 💐وبه نیت: ظهور وسلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) طول عمر مقام معظم رهبری شفای بیماران اسلام وشادی ارواح طيبه شهداء ودر گذشتگان مؤمنین و مؤمنات ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
💢↶ شرح دعای روز هفدهم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَلّلهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ】 خدایا در ماہ رمضان مرا به اعمال صالح راهنمائی کن نه اینکه فقط بخورم و بخوابم طوری باشم که اهل سحر باشم دعای افتتاح بخوانم دعای سحر بخوانم این طور نباشد که دعاها را از رادیو و تلویزیون گوش کنیم بلکه باید خودمان دعاها را بخوانیم ↫◄ واعظی در قم به نام میرزا محمد تقی اشراقی بود ایشان از قول والدشان نقل می‌کرد: که سحر در نجف اشرف هفتاد تن از علما را دیدم که دعای ابوحمزہ ثمالی را از حفظ در قنوت نماز وتر می‌خواندند آن هم با حالت گریه لذا سعی کنید دعاها را خودتان بخوانید و سعی کنیم اهل عمل باشیم در قدیم حرف با عمل توأم بود اما الآن فقط حرف است و شنیدن ◽️خدایا در ماہ رمضان به اتیان اعمال صالح یاریم کن ◽️توفیق بدہ اهل قرائت قرآن باشم که یکی از اعمال صالح تلاوت قرآن است بهترین چیزها تلاوت قرآن است که زنگار دل را از بین می‌برد مخصوصاً در سحرها مقید باشید دو سه صفحه قرآن بخوانید ◽️استغفار هم زنگ دل را می‌برد ◽️دست بر سر یتیم بکشی هم زنگار دل را از بین می‌برد 【وَاقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَالْآمَالَ】 خدایا احتیاجات مرا برآوردہ کن و هر آرزوی شرعی که دارم برای من مستجاب کن ⤵️ شرط قبولی دعا و برآوردہ شدن آرزوهای تو این است که امیدت فقط به خدا باشد و اگر دلت به جای دیگر گرم باشد و امیدت به دیگری بود بدان که حاجتت برآوردہ نمی‌شود دعای تو زمانی مستجاب می‌شود که از همه ناامید بشوی و آن وقت زمان استجابت دعای توست ⬅️ برای برآوردہ شدن حاجاتتان توسل به اهل بیت علیه‌السلام داشته باشید مخصوصاً به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها مادر امام زمان عج ↫◄ حدود سی الی چهل سال قبل یکی از اولیاء الهی این مطلب را به من آموختند و به هر کسی که گفته‌ام از توسل به حضرت نرجس خاتون سلام اللہ نتیجه گرفته‌اند شخصی بود که اهل فرزند نمی‌شد من به او گفتم که یک ختم قرآن هدیه به روح نرجس خاتون داشته باشد که ایشان هم عمل کردند و خواندند و صاحب اولاد شد و ایشان مادر ولی وقت است اگر شما به ایشان متوسل شوید و مادر با امام زمان عج در میان بگذارد که فلانی بمن متوسل شده و حاجت خواسته حضرت هم درخواست مادر بزرگوارشان را رد نمی‌کند و این توسل بسیار راهگشا و مجرب است و سرعت در اجابت از خصوصیات توسل به حضرت نرجس خاتون می‌باشد 【یَا مَنْ لاَ یَحْتَاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ وَالسُّؤَالِ】 ای خدایی که احتیاج نداری که من حاجتم را برای تو تفسیر و شرح کنم چرا که خداوند عالم است به گرفتاری من نه تنها خداوند نیاز به شرح و تفسیر حاجاتمان ندارد بلکه ائمه علیه‌السلام هم همینطور هستند چرا که عالم به حاجات و دعاهای ما می‌باشند خدایا برای برآوردہ کردن حاجات ما حتی احتیاج به شنیدن درخواست ما نداری کسانی که از تو درخواستی هم ندارند تو کار آنها را راہ می‌اندازی 【یَا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ】 چرا تو احتیاج به تفسیر و توضیح حاجات بندگانت نداری برای اینکه تو عالم هستی به هر امری که در دل بندگانت است تو با خدای خود باش تا خدا کارت را درست بکند 【صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین】 خدایا درود بفرست بر محمد و خاندان طاهر و پاک او ╭┅┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┅╮