eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
3049321.mp3
12.63M
|⇦•میخونم‌ همیشه..... و توسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد 🥀🥀🥀 سالروز ولادت ام‌ابیها مادر امامت، همسر ولایت و دخت نبوت را خدمت فرزند برومندش امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقام معظم رهبری مدظله العالی و بر تمامی دوستداران حضرتش مخصوصاً بانوان بزرگوار تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. 🥀🥀🥀 میخونم همیشه برام هیچکی مادر نمیشه نه خوش بحال ملک که بال و پر داره نه خوش به حال فلک وقتی قمر داره فقط خوش بحال کسی که مادر داره «یه دنیا یه مادر...» سلام خداوند به ام ابیهای احمد نگو خوشا به نبی چه دختری داره نگو خوشا به علی چه همسری داره بگو خوش به حال خدا که کوثر داره دعامون همینه بیایم پا بوس تو مدینه چی میشه که نوکر یه بار مرقدت رو ببینه خدا با فاطمه اش چه محشری داره خوشا بحال دلم چه مادری داره دعاش پشتِ هر کی که عشق حیدر داره «یه دنیا یه مولا، یه دنیا یه مولا علی مولا،علی مولا...مولانا علی.....» این چرخ به انگشت شما میگردد گرد سر تو أرض و سماء میگردد والله قسم،باالله قسم،خانه ی کعبه هر روز دور سر ایوان طلا میگردد «علی مولا مولانا علی.....» شب درس ز گیسوی علی میگیرد خورشید رخ از روی علی میگیرد از بس که زدم سنگ علی بر سینه سنگ لحدم بوی علی میگیرد «علی مولا ،مولانا علی.....» مانند خدای خویش بی همتا بود روزی خور سفره اش همه دنیا بود گویند علی بدستِ خیبر شکنش انگشتر یا فاطمةَ الزهرا بود
چکیده‌ی گل رخسار مصطفی زهراست عصاره‌ی نفحات خوش خدا زهراست سلاله‌ی خلف ختم مرسلین یعنی خلاصه‌ی همه آیات انبیا زهراست کسی که شیشه عطر گل محمدی است که منتشر شده چون ذره در هوا زهراست زلال نور رسالت در او نمایان است چرا که آینه‌ی مصطفی‌نما زهراست کسی که ذکر دعایش میان هر دو نماز شده است ورد زبان فرشته‌ها زهراست گلی که باغ شهادت از او به بار نشست چراغدار شهیدان کربلا زهراست دو دل مباش دلا و بگو پس از قرآن شکوهمندترین هدیه‌ی خدا زهراست دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن امیدوار که باشی، گره‌گشا زهراست اگر که کوه غم افتاده روی شانه‌ی تو علاج کار تو یک یاعلی و یازهراست اگرچه کشتی پهلو گرفته می‌ماند تو را چه باک ز توفان که ناخدا زهراست مگو که راه رسیدن به عشق دشوار است چرا که فاصله‌اش از حسین تا زهراست مراقبت کن از آن مضجع شریف، ای عشق به هوش باش که دار و ندار ما زهراست چنین غریب اگر در بقیع پنهان است مسلم است که گنجی گران‌بها زهراست مدینه ! گوهر ما آرمیده در دل تو گواه باش که گنجینه‌ی حیا زهراست اگر در آتش کین سوخته است خانه‌ی او تو دردمند بیا خانه‌ی شفا زهراست گلی که خاک در آغوش خویش می‌کشدش شبانه بی کس و تنها و بی صدا زهراست دلا سراغ مگیر از مزار پنهانش نگاه کن ز کجا تا به ناکجا زهراست...
چون خدا خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد صورت عصمت خود را متجلا می‌کرد تا علی آیت عظمی نبوَد بی همتا ذات حق خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه‌ای بود که پیوند دو دریا می‌کرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک صفت فاطمه معنا می‌کرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رُسُل حل معما می‌کرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی‌ست که روح القدس انشاء می‌کرد فضه‌ی خادمه‌اش مرتبه‌ی مریم داشت قنبر خانه‌ی او کار مسیحا می‌کرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده‌اند فخر از سجده‌ی او حی تعالی می‌کرد ز چه عالم نشود مجری فرموده‌ی او کآنچه می‌خواست خدا، فاطمه اجرا می‌کرد اول خاتمه‌ی هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانه‌ی زهرا می‌کرد باز می‌شد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا می‌کرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می‌دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا می‌کرد :: گر نمی‌رفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا می‌کرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا می‌کرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا می‌کرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا می‌کرد ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی می‌کرد توبه‌اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا می‌کرد خوش‌ترین لحظه‌ی ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء می‌کرد
3049306.mp3
13.1M
|⇦• امشب شب دریا..... و توسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ مهدی رسولی 🥀🥀🥀 میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) روز تجلی ایمان، عشق و مهربانی است. به برکت این روز زندگیتان سرشار از برکت باشد 🥀🥀🥀 امشب شب دریا، تو قلب من غوغا حال دلم امشب از چشم من پیدا حال منو میدونه هر کی که مجنونه بی خیال دنیا باش از ما جز خوب و بد نمیمونه دنیا به من رو میزنه تا وقتی دلبرم تویی آسمون پیش پاهام زانو میزنه تا وقتی شهپرم تویی گردنم پیش کسی دیگه خم نمیشه تا وقتی مادرم تویی تا وقتی مادرم تویی تاج سرمی تاج سرمی اعتقادِ من باورمی اگه یه چیز باشه بخوام بهش فخرکنم اینه تو مادرمی الحمدُالله که من نوکرتم الحمدُالله که تو مادرم «یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا ......»
رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه‌ست مادرِ کلّ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق.. مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه‌ست (س)💫💞 💫💞 💫💞
تا به این دنیا می‌آیی، آیه نازل می‌شود از پدر دل می‌ربایی، آیه نازل می‌شود عقل می‌خواهد بداند کیستی، بیچاره عقل! عشق می‌پرسد کجایی، آیه نازل می‌شود در شب معراج، احمد بی تو دلتنگ علی است با صدایی مرتضایی آیه نازل می‌شود در دل شب، نالۀ الجارُ ثمّ الدّارِ کیست، کز حریم کبریایی آیه نازل می‌شود؟! در شب قدر خدا، از مرکز اللهُ نور با تمام روشنایی آیه نازل می‌شود سفرۀ افطار پهن است و کسی در می‌زند در به رویش می‌گشایی، آیه نازل می‌شود...
امروز روز عید هستی آفرین است عیدی که از هست آفرینش آفرین است امشب به فُلک آفرینش نوح دادند بار دگر بر جسم احمد روح دادند نوری که از سیب بهشت آن شب درخشید امشب به چشم آفرینش نور بخشید ای چار سادات بهشت اینک کجایید؟ کلثوم، ساره، آسیه، مریم بیایید چون اختران امشب به گرد ماه باشید پروانه‌ی شمع رسول الله باشید اطراف آن پاکیزه مادر را بگیرید تطهیر و قدر و نور و کوثر را بگیرید قرآن روی دست احمد را ببینید در دامن احمد محمد را ببینید پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند روز ازل تصویر یک آیینه بودند این هر سه یک نورند و دارای سه اسم‌اند در اصل یک روح مجرد در سه جسم‌اند ای روح پاک و جسم پاکت آسمانی ای مصطفی را صورتت "سبع المثانی" دست تو بالای سر خلق دو عالم پایت به چشم حاملان عرش اعظم تو آسمان آسمان‌ها در زمینى محکم‌ترین رکن امیرالمؤمنینى وصف تو از قول نبی «روحی فداها"ست تطهیر و قدر و کوثر و یاسین و طاهاست دست تو دست کبریا در آستین است اعضای تو اعضای ختم المرسلین است چشم تو در چشم محمد «حا و میم» است ابروت «بسم الله رحمان و رحیم» است آدم چو در امواج غم نام تو را گفت ذات الهی توبه او را پذیرفت تو کیستی که عقل کل گوید فدایت یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت تو کیستی که روز و شب ختم نبوت کرده زیارت خانه‌ات را پنج نوبت تو کیستی که ذات حق خوانده عزیزت اعجاز مریم آید از دست کنیزت تو کیستی؟ من کیستم تا از تو گویم؟ گیرم دهان خویش از کوثر بشویم آخر چه گویم تا نریزد آبرویم طوطی شوم تا هرچه گویی من بگویم در حشر امت هرچه دارند از تو دارند پیغمبران هم بانگ یا زهرا برآرند آید ندا از جانب ذات الهی محبوبه‌ام! از من طلب کن هرچه خواهی گو خلق را بر عصمت و پاکیت بخشم بر وصله‌های چادر خاکیت بخشم امروز در بین خلایق داوری کن هم اولیا، هم انبیا را مادری کن آن روز باشد روز داد زینبین‌ات آن روز خون جوشد ز رگ‌های حسینت آن روز حکم از خالق یکتا بیاید هرکس که زهرایی است با زهرا بیاید روزی که امت‌ها ز دوزخ می‌هراسند هم فاطمه هم شیعه‌اش را می‌شناسند آتش کجا و ما کجا؟ کی باور ماست ما با همه گفتیم زهرا مادر ماست روز قیامت روز وانفساست فردا ای وای بر آنکس که بی زهراست فردا... ✍
كو آن كه طی كند شب عرفانی تو را شاعر شود حقیقت نورانی تو را این رودها كه همسفر بی‌قراری‌اند تحسین نموده‌اند خروشانی تو را با صد هزار شاخه گل یاس هم بهار هم‌پای نیست عطر گلستانی تو را وقت عبادت آیه‌ای از نور می‌شوی تا عرش می‌برند چراغانی تو را تسبیح كرده‌اند خدا را فرشتگان تا دیده‌اند جلوه سبحانی تو را باید فرشتگان پی درك فصاحتت از بر كنند متن سخنرانی تو را اندوه رنج‌های تو با آن مساحتش پُرچین نكرد صفحه پیشانی تو را هجده گل از حیات جهان چید دست تو ای باغ‌های خرم توحید، مست تو این چشمه‌ها بدون تو آب روان نداشت این دشت‌ها بدون تو طبع جوان نداشت بهتر ز یاس‌های تو نُه‌چرخ گل ندید بهتر ز دودمان تو هفت‌آسمان نداشت ای مهربان‌تر از همه شهر با علی ای آن كه چون تو شهر علی مهربان نداشت نُه سال با تو چشم علی روی غم ندید نُه سال جز تو قلب علی همزبان نداشت نُه سال جز تو مادر گل‌ها كسی نبود نُه سال جز تو باغ علی باغبان نداشت نُه سال سفره‌های فقیران شهرتان جز با تنور بخشش این خانه نان نداشت بانو! مدینه عطر شما را گرفته بود اما چرا كسی خبر از قبرتان نداشت باشد ولی ز خاك بهار تو باقی است در باغ یاس عطر مزار تو باقی است عزم شما مبارزه از سر گرفته بود تصمیم بر جهاد مكرر گرفته بود لشكر شد اشك‌های شما در مصاف خصم وقتی شرار فتنه‌گری در گرفته بود آن روز تیغ خطبه تو آبدیده بود حال و هوای حمله به خیبر گرفته بود آن روز واژه‌های شجاع تو در نبرد جان از جوان و دل ز دلاور گرفته بود زینب كه خطبه‌های سراسر حماسه خواند این درس را، ز مكتب مادر گرفته بود ای مادر شلمچه! امید شهادتم در پشت روضه‌های تو سنگر گرفته بود دلخسته‌ام، طراوت كارونم آرزوست لیلای جان! جزیره مجنونم آرزوست برداشت دست حق ز رخ شب نقاب را حس كرد باز پنجره‌ها آفتاب را بیدار گشته‌ایم و دل‌آشفته دشمنان دیگر مگر به خواب ببینند خواب را باید امید داشت به فردای پرغرور باید فزون نمود در این ره شتاب را گفتا به حق تجلی نور خمینی است هر كس كه دید رهبر این انقلاب را فریاد می‌زنیم در این شور بی‌كران «عجّل علی ظهوركَ یا صاحب الزمان»
نسیم می وزد و باده خوشگوار شده گلی شکفته که سرچشمه‌ی بهار شده حضور خاکی رب است در مدار زمین که با تولد یک زن ادامه دار شده کسی که از تبعات وصال و هجرانش خوش است فرش؛ ولی عرش سوگوار شده کسی که شرط وجود پیامبر حتی به شرط بودن او صاحب اعتبار شده به گرد قامتش امواج نور خیمه زده به زیر هر قدمش کهکشان غبار شده عیان شده است که سرّ نهان خلقت کیست پس از تو گفت خدا داستان خلقت چیست نوشت اوّل دفتر از ابتدا زهرا از ابتدای ازل تا به انتها زهرا از آن زمان که ندانیم تا نمی‌دانیم همیشه و همه اوقات و هر کجا زهرا و خواست تا بنویسد نبی، علی، حسنین خلاصه شد همه در یک کلام، با زهرا و حرف تا که به اینجا رسید فهمیدم که بود و هست همه کاره‌ی خدا زهرا چرا که منحصراً خلقت چنین نوری فقط برای خودش بوده است تا زهرا ... میان عرصه‌ی میقات پای بگذارد و حق ز آینه‌ی خویش پرده بردارد که رو کند سند افتخار خلقت را نشان دهد به همه شاهکار خلقت را به مهر و ماه و سپهر و فلک بفهماند دلیل گردششان بر مدار خلقت را کسی که جز خودش و احمد و علی نشناخت کنیز عرشی پروردگار خلقت را در آن زمان که زمانِ زمان به سرآید و بین حشر ببندند بار خلقت را خدا ندا کند: ای فاطمه حبیبه‌ی من بیا به سر برسان انتظار خلقت را بیا که عرصه‌ی محشر برایت آماده است بگیر دست خودت اختیار خلقت را که جن و انس بفهمند کار ما با توست تمام هستی مایی، فقط خدا با توست به اوج شأن و مقامت سری نمی‌آید کسی نیامده و دیگری نمی‌آید دلیل ختم نبوّت نبوده بابایت پس از ظهور تو پیغمبری نمی‌آید شنیده‌ایم که در صورت نبودت هم برای همسر تو همسری نمی‌آید به قامت تو فقط مادری برازنده است به مهربانی تو مادری نمی‌آید قدم گذار به محشر که تا نیایی تو برای خلق شفاعت‌گری نمی‌آید نگات مور وجود مرا سلیمان کرد یهود را نَفَس چادرت مسلمان کرد تو و صفات تو را هر چقدر سنجیدیم و هر چه در دل این بیکرانه چرخیدیم به انتهای تو راهی نیافتیم اصلاً در ابتدای تو مانده تو را نفهمیدیم نبی نبود، علی هم نبود، تو بودی و ما کنار خدا جلوه‌ی خدا دیدیم حضور گرم تو یک روز هم زیادی بود برای ما که کنارت دمی نتابیدیم همین که سایه‌ی تو سایه سار این دنیاست همیشه گرم نگاه زلال خورشیدیم بهشت می‌شود آنجا که تو نگاه کنی نگاه کن که مرا باز رو به راه کنی زکُنه ذات تو این عقل کم چه می‌فهمد شب سیاه دل از صبحدم چه می‌فهمد زبانِ از تو سرودن فقط زبان خداست شکوه وصف تو را این قلم چه می‌فهمد به بندگی تو بیخود نکرده فخر، خدا نماز از قدم پر ورم چه می‌فهمد سه روز نان خودت را به دیگران دادی بپرس از کرم، از این کرم چه می‌فهمد بپرس دختر پیغمبر خدا امّا چنین غریب چنین بی حرم؛ چه می‌فهمد؟! من از نسیم معطر به یاس فهمیدم «حضور مادری‌ات را شلمچه می‌فهمد شده است نام تو سربند هر جوان شهید تبسم تو تسلّای مادران شهید» ✍