فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹با امواج زندگی دوست باش
💓تا دوستت بدارند
🌹ببخش ، تا ببخشنت
💓مهربان باش ، تا مهربان باشند
🌹با گذشت باش ، تا گذشت کنند
💓به همه لبخند بزن ،
🌹تا همه لبخند بزنند
💓مثبت باش ، تا مثبت باشند..
🌹تقدیم به شما دوستان
💓و هم گروهی های عزیز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️بعضی روزها آرزو می کنیم
به گذشته بر گردیم
نه به خاطر اینکه چیزی را عوض کنیم
نه☃️☃️
بلکه واسه اینکه یه چیزای رو
دوباره احساس کنیم☃️
امیدوارم امروز همین حس زیبا
را داشته باشید❄️
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️امروز هر کی ازت پرسید حالت چطوره، بگو عالی هستم👌🏻
سلام عالی ام یعنی فرمان به زمین و زمان، به همه دنیا ، که ای آسمون، ای زمین، حال من باید عالی باشه ،
حتی اگه بد بدم هستی بگو عالی ام.
عالی ام دروغ به خودت نیست، فریب نیست، این یعنی چند ثانیه بعدش عالی میشی☺
قانون اندیشه ها یه قانون بسیار بسیار قدرتمنده ،
فکر ما زندگی مارو تغییر میده ،
فکرهای خوب و مثبت داشته باشید🌹
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥توصیهٔ زیبا و تاثیرگذار آیت الله #حائری_شیرازی به معتکفین #اعتکاف
🌷حکمت 147 نهج البلاغه:🌷
الناس ثلاثه:
فعالم ربانی، و متعلم علی سبیل نجاه، و همج رعاع
اتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح،
لم یستضیئوا بنور العلم، ولم یلجووا الی رکن وثیق
🌷مردم سه دسته اند:
🌷۱.عالم ربانی،
🌷۲. دانش آموز درمسیرنجات
🌷۳.وگروهی مثل پشه هایی که دستخوش باد و طوفان هستند و همیشه سرگردانند.
به دنبال هر سر و صدایی می روند، و با وزش هر بادی حرکت می کنند
🌷قسمتی ازخطبة ۴۲ نهج البلاغه:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَان
ِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ
فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَق
ِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ...
🌷در مورد ۲ چیز براتون به شدت نگرانم:
🌷۱. اوّل پيروى از خواسته های دل.
🌷۲. دوّم آرزوهای دنیایی.
🌷 پيروى از خواسته های دل، انسان را از راه حقّ باز مى دارد،
🌷 آرزوى بى حساب، آخرت را از ياد میبرد.
🌷 سُئِل أَميرُالمُؤمِنينَ علیه السلام عَنِ العِلْمِ،
فَقالَ: أَربَعُ كَلِماتٍ:
🌷 أَنْ تَعْبُدَ اللهَ بِقَدْرِ حاجَتِكَ إلَيْهِ،
🌷وَ أَنْ تَعْصِيَهُ بِقَدْرِ صَبْرِكَ عَلَى النَّارِ،
🌷وَ أَنْ تَعْمَلَ لِدُنْياكَ بِقَدْرِ عُمُرِكَ فيها،
🌷وَ أَنْ تَعْمَلَ لآِخِرَتِكَ بِقَدْرِ بَقائِكَ فيها.
🌷حضرت علی ع:
🌷علم ،۴ کلمه است:
🌷۱.خداراعبادت کن به قدرنیازت به او
🌷۲.گناه کن به اندازه ای که طاقت جهنم داری
🌷۳.برای دنیات تلاش کن به قدر عمرت دردنیا
🌷۴.برای آخرت تلاش کن به قدری که در آخرت هستی
مجموعه ورام، ج: 2 ص: 37
🌷محرمات اعتکاف.کارهایی که درحال اعتکاف نبایدانجام داد:
🌷۱.ستفاده از عطریات و گیاهان خوشبو
🌷۲.خرید و فروش
🌷۳.مجادله در امور دنیوى و دینى در صورتى که به قصد غلبه بر طرف مقابل و اظهار فضیلت و برترى باشد.
🌷۴.استفاده شهوانى از جنس مخالف
🌷.معتکف باید روزها را روزهدار باشد و از هر کارى که روزه را باطل مىکند پرهیز کند و هر آنچه روزه را باطل مىکند اعتکاف را نیز باطل مىکند.
🌷به جز مبطلات روزه سایر محرمات، اختصاص به روز ندارد و بلکه در شب نیز باید از آنها پرهیز کند.
🌷در موارد ذیل معتکف مىتواند از مسجد خارج شود:
🌷براى گواهى دادن در دادگاه.
🌷براى تشییع جنازه، در صورتى که میت یک نحو وابستگى به معتکف داشته باشد به طورى که شرکت در تشییع جنازه او از ضرورتهاى عرفى او به حساب آید.
🌷براى انجام سایر کارهاى ضرورى عرفى یا شرعى، خواه واجب باشد یا مستحب، مربوط به امور دنیوى باشد یا اخروى ولى مصلحتى در آن نهفته باشد.
🌷براى پرداخت طلب دیگران در صورتى که نتواند در مسجد آن را بپردازد.
🌷اگر به سبب فراموشى از مسجد خارج شود، اعتکافش باطل نیست.
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع)
🏷 قسمت اول:
♦️ شیخ جلیل، میرزا عبد الجواد محلّاتی، که از اهل تقوی و مجاورین نجف اشرف بود، فرمود:
▪️ شیخ محمّد تقی قزوینی، که در مدرسه صدر منزل داشت و از نظر علم و عمل و تقوی و زهد بینظیر بود، دائما میگفت:
▫️ حاجتی که من از خدا دارم و در حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام همیشه خواستهام این است که خدمت ولیّعصر، حضرت بقیّه اللّه ارواحنا فداه، مشرّف شده و پاهای مبارک آن حضرت را ببوسم و در کمال عجز و با دلشکستگی میگویم:
📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.
▪️ ایشان مبتلا به مرض سل شد و با اینکه فقیر و نیازمند بود، نهایت عزّتنفس را داشت و حال خود را پوشیده میداشت.
مدّت هجده سال، در جوار حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام، موفّق به تحصیل علم بود.
🩸 مرض او طول کشید و همیشه سرفه میکرد و در وقت سرفه از سینهاش خون خارج میشد و به همینسبب از حجرهاش به انبار مدرسه منتقل شد، تا اطراف حجره به خونی که از سینهاش دفع میشد، آلوده نشود.
مدّتی در آن مکان بود و خون از سینهاش دفع میشد، تا اینکه همه از او ناامید شدند و کسی گمان نمیکرد که از این مرض شفا پیدا کند.
چند روزی گذشت.
او را در کمال صحّت و سلامتی یافتند.
‼️ همگی از آن حالت و سلامت او شگفتزده شدند؛ بهخاطر آن شدّت و سختی که داشت و خونی که از سینهاش خارج میشد.
⁉️ بههرحال برای همه سؤال بود که چگونه ناگهانی سلامت خود را باز یافت. همه میگفتند:
🔹 این نبوده مگر به یک واسطه غیبی؛
▪️ لذا از سبب شفای او پرسیدند.
گفت:
▫️ شبی از شبها، حال من خیلی وخیم شد؛ بهطوریکه هیچ حسّ و حرکت و شعوری برایم باقی نماند.
✨ اوایل فجر بود، ناگاه دیدم سقف انبار شکافته شد و شخصی که یک صندلی همراهش بود، فرود آمد و آن را در مقابل من گذاشت. بعد از او شخص دیگری فرود آمد و بر آن صندلی نشست. در همان حالت مثل اینکه به من گفتند:
🔸 این شخص امیر المؤمنین علیه السّلام است.
▫️ حضرت توجّهی به من فرمود و از حال من جویا شد.
عرض کردم:
🔹 ای سیّد و مولای من، حاجت مهمّ من شفای از این مرض و رفع فقر میباشد.
▫️ فرمود:
🔸 امّا مرض؛ که از آن شفا یافتی.
▫️ عرض کردم:
🔹 آن آرزوی بلندی که دارم و همیشه در حرم مطهّر دعا میکنم و از خدا میخواهم که مستجاب شود، چطور؟
▫️ فرمود:
🔸 فردا قبل از طلوع آفتاب به بالای بلندی وادی السّلام رفته و درحالیکه متوجّه به جادّه و راه کربلا باشی، مینشینی فرزندم صاحب العصر و الزّمان از کربلا میآید. دو نفر از اصحاب او همراهش هستند. به ایشان سلام کن و هرجا میروند، همراهشان باش.
(ادامه دارد)
🏷 #امام_علی_علیه_السلام #امام_زمان_عجّل_الله_فرجه #توسل
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع)
🏷 قسمت دوم:
▫️... در این هنگام حواسم برگشت و به هوش آمدم؛ و هیچکس را ندیدم. با خود گفتم این جریان از خیالات مالیخولیایی بود؛ امّا پس از زمانی که گذشت، سرفه نکردم و دیدم به بهترین وجه شفا یافتهام. تعجّب کردم و در عین حال باور نمیکردم که شفا یافته باشم. تا اینکه شب شد و اصلا سرفهای به من دست نداد. با خود گفتم اگر آنچه که وعده فرمودهاند فردا واقع شود، صورت گرفت و به زیارت مولایم حضرت صاحب الزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مشرّف شدم، بدون هیچ شکّ و شبههای به بزرگترین سعادتها رسیدهام.
🌄 صبح شد. وقت طلوع آفتاب، به محلّی که امر فرموده بودند، رفتم و آنجا نشستم و رو به جادّه کربلا نمودم.
✨ ناگاه سه نفر که یکی از آنها جلوتر و با کمال وقار و آرامش بود و دو نفر پشتسر او مثل مجسّمه متحرّک پیش میآمدند. آن دو نفر لباسشان از پشم و به پایشان گیوه بود. در اینجا هیبت و شوکت آن بزرگوار مرا گرفت بهطوریکه چون نزد من رسید، جز سلام کردن قادر به هیچکاری نبودم. ایشان جواب سلام مرا دادند و از پای آن بلندی که روی آن نشسته بودم، بالا آمدند و از پشت دیوار شهر وارد جادّهای که به سوی مقام حضرت مهدی علیه السّلام است، شدند و حضرت در اتاقی که در آن مقام است، نشستند و آن دو نفر کنار در اتاق ایستادند. من هم نزدیک آنها ایستادم. آن دو نفر ساکت بودند و اصلا صحبت نمیکردند و به همین حال روز بلند شد و آفتاب بالا آمد و صبر من هم تمام شد. با خود گفتم داخل اتاق میشوم و به بوسیدن پای مبارک مولای خود مشرّف میگردم. چون پا در فضای آن اتاق گذاردم، هیچکس را ندیدم. اینجا دنیا در نظرم تاریک شد و تا شب در کنار دریای قدیم نجف، خود را به خاک و گل میزدم و فریاد میکشیدم. تصمیم داشتم که خود را از نهایت غصّهای که پیدا کرده بودم، هلاک کنم؛ امّا فکر کردم و دیدم که دعای من همین بود:
📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده؛
یعنی
📃 خدایا آن حضرت را به من نشان بده.
▫️ و این دعا هم که مستجاب شد. پس دلیلی ندارد که خود را از بین ببرم؛ لذا به محلّ خود برگشتم و تابهحال هم این قضیّه را به کسی نگفته بودم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۱۰۳
🏷 #امام_علی_علیه_السلام #امام_زمان_عجّل_الله_فرجه #توسل