🔵 لزوم محاسبه در #ماه_شعبان
🌺 ️ماه پربركت #شعبان، آخر سال اخلاقی ماست
🌷آیت الله #جوادی_آملی:
هر كسی براي خود يك سالی دارد، كشاورزان معمولاً اول سالشان اول پاييز است، و برخيها هم اول سالشان فروردين است؛ اما كسانی كه در مسائل اخلاقی كار ميكنند اول سالشان ماه مبارك رمضان است، لذا ماه شعبان آخر سال اخلاقی اينهاست.
🔹 در آخر سال نظير اينكه نزديك امتحانات كنكور ميشود انسان چگونه تلاش و كوشش ميكند مطالعه كند و حضور ذهن داشته باشد, اينها كه سال اخلاقي دارند تمام تلاش و كوشش آنها اين است كه در اين ماه شعبان بدهكاريهايشان را بدهند حقّالله دارند حقّالناس دارند توبهاي بايد بكنند واجبي ترك كردند حرامي مبتلا شدند تمام اين دِيْنهاي حقّاللهي و حقّالناسي را در ماه شعبان بدهند كه وقتي اول سال فرا ميرسد اينها با سود همراه باشند.
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌠☫﷽☫🌠
#انجمن_حجتیه ، آخوندهای انگلیسی😡
#قسمت۱۴
تحلیلی بر پیام تسلیت برخی مراجع در مرگ زعیم انجمن حجتیه🤔
با مرگ سید حسن افتخارزاده سبزواری، دومین زعیم انجمن حجتیه و جانشین شیخ محمود حلبی، فصل تازه ای از جریان شناسی به روی اهل پژوهش گشوده شد و میزان حیات و نفوذ این فرقه انحرافی در بین اهل علم نمایان گشت.
مرگ رئیس این انجمن سبب گردید پیام های زیادی از سوی حامیان این فرقه و دیگر فرق انحرافی صادر گردد. از قطب سلسله گنابادی محبوب علی شاه(صالحی) گرفته تا آقای سید صادق شیرازی و برخی افراد نزدیک به بیت آیت الله سیستانی مانند: مهدی دقیقی و مداحانی چون محمد حسین پویانفر، ابراز همدردی کرده و پیام بلند بالا صادر نمودند.
برخی صاحبان لحیه و اصحاب رساله مانند: آیت الله میرزا یدالله دوزدوزانی و آیت الله سید محمد حسینی زنجانی نیز در تسلیت و تمجید افتخارزاده پیام صادر کردند.
آنچه قابل توجه است پیام همدردی و تکریم غیر منتظرانه شخصیت هایی همچون؛ آیت الله شیخ جعفر سبحانی و آیت الله کریمی جهرمی در این رابطه است. بزرگانی که از نزدیک شاهد خون دل و مرارت هایی بودند که استادشان امام خمینی(ره) از این فرقه گمراه، متحمل شد.
پیام تسلیت افراد فوق را در موارد ذیل می توان تحلیل کرد؛
1⃣ این پیام ها پاسخی قاطع در رد قائلان انحلال انجمن حجتیه در سال های پس از رحلت امام خمینی تا به امروز است.
این سطح از پیام ها نه تنها حیات و پویایی این جریان را نشان می دهد بلکه فعالیت همه جانبه آن را در سطوح مختلف شیعه را حکایت می کند.
2⃣ سطح #نفوذ این جریان در بین اقشار مختلف خصوصاً حوزه علمیه و بیوت برخی مراجع نشان می دهد؛ تاکید مکرر حکیم انقلاب بر مسئله نفوذ امری حیاتی و غیر قابل انکار است و جامعه انقلابی باید هوشیارانه عمل کنند.
3⃣ پیام های صادره برخی علما در رثای زعیم انجمن حجتیه، نشان می دهد این فرقه نه تنها در بین طیف سنتی بلکه در میان برخی شاگردان امام خمینی (ره) هم راه پیدا کرده است.
4⃣ اینکه شخصیتی همچون آیت الله سبحانی، از رئیس انجمن حجتیه چهره ای معرفی می کند که افتخارزاده عمری مملو از خیر و برکت داشته و مرگ او را ضایعهای برای امام عصر(ع) و اسلام تلقی می نماید؛ چه باید گفت؟!
و یا آیت الله کریمی جهرمی که زعیم انجمن حجتیه را هدایت گر جامعه به سوی امام مهدی و با عناوینی چون؛ عاش سعیدا و مات سعیدا تعبیر می کند؛ سوالات و شبهات زیادی برای قشر متدین و انقلابی ایجاد نموده است.
آیا آیات عظامی چون سبحانی و کریمی جهرمی؛ که عمر خویش را در راه امام و انقلاب سپری کردند دشمنی ها و سنگ اندازی های انجمن حجتیه علیه امام و انقلاب را از خاطر برده اند.
آیا ندای الحظر الحظر های امام از انجمن حجتیه را ندیده و نشنیده اند.!
آیا دردسرها و چوب هایی که لای چرخ انقلاب گذاشتند را شاهد نبودند و آیا منشور امام به روحانیت را نخوانده اند.
5⃣شهید رازینی که اخیراً به دست منافقان کوردل به شهادت رسید، به دلیل محاکمه ی افتخارزاده در سال ۶۷ به جرم فعالیت و شبهه افکنی علیه امام خمینی و انقلاب اسلامی و اهانت به شهدای دفاع مقدس در ایام جنگ تحمیلی، همیشه مورد لجن پراکنی پیروان انجمن حجتیه و منافقان قرار داشت همچون شهدای جنگ تحمیلی که از زخم زبان انجمن حجتیه در امان نبودند.
6⃣ باید خداوند را به خاطر این سطح از پیام ها سپاس گفت؛ زیرا از یک سو به جهت شناخت از میزان نفوذ دشمن، باید حمد پروردگار را بجا آورد
و از سوی دیگر به سبب نفوذ این جریان ضد انقلاب در بین برخی شخصیت های انقلابی، باید استغفار کرد و عبرت گرفت.
منتظر می مانیم تا انجمن حجتیه زعیم سوم خود را معرفی کند تا بخش دیگری از زوایای پنهان نفوذ آشکار شود زیرا اکنون آخرالزمان است و فصل غربال شدن.!
14031114_46629_128k.mp3
20.72M
❇️ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن
🗓 ۱۴۰۳/۱۱/۱۴
💯 با انتشار حداکثری سخنرانیهای مقام معظم رهبری، جهاد تبیین کنید.
سامری در فیسبوک
#قسمت_سیزدهم 🎬:
احمد همبوشی اندکی به فکر رفت و سکوت همه جا را فرا گرفت.
مایکل حرفی نمی زد اما چون این سکوت به درازا کشید گفت: حالا وقت برای فکر کردن داری، به اقامتگاهت که رفتی خوب فکر کن و اسمی برای این کتاب انتخاب کن، البته مرحله نهایی برای نام گذاری کتاب، تایید محققینی هست که این کتاب را گردآوری کرده اند و تحت اختیار تو گذاشته اند و اما حرفهای دیگری هست که باید بشنوی، اولا کتاب هایی که به نام تو منتشر می شود، محدود به همین یک کتاب نیست، این کتاب باید مهم ترین نوشتهٔ تو باشد و به نوعی شناسنامهٔ مکتبی باشد که قرار است به نام تو جهانی شود، چندین کتاب دیگر که همه حاوی احادیث و روایات زیادی از پیامبرتان هست گرد آوری شده که نتیجه شخم زدن همین کتب خطی پشت سر من هست، البته این راهم بگویم احادیثی که داخل کتاب های دیگری که قرار است به نامت ثبت شود، آمده اکثرا سند محکمی ندارند و برای مسلمانان عامی و عادی، نا آشنا هستند و شاید اصلا به گوششان هم نخورده، ما از این احادیث استفاده می کنیم تا ادعاهایی که قرار است توسط شما مطرح شود را اثبات نماییم،البته این را هم بگویم، احادیث جعلی زیادی داخل این احادیث ضعیف پنهان کرده ایم، احادیثی که به سرعت باعث جذب مرید برای شما خواهد شد، فقط باید قشنگ بلد باشی که چگونه روی ذهنیت مریدانت کار کنی..
مایکل اندکی تعلل کرد تا کمی نفس بگیرد که همبوشی به صدا درامد وگفت: خوب آنطور که می گویید احادیث کتاب هایی که قرار است به نام من چاپ و منتشر شود از احادیث نایاب و ضعیف و بعضا جعلی ست، آیا فکر این را نکرده اید که اسلام دین جهانی ست و در سرتاسر جهان هم مسلمان هست و هم عالمانی زبر دست دارد، خوب به محض انتشار کتاب ها ، اثبات اینکه احادیث جعلی یا ضعیف هستند برای عالمان دین کار سختی نمی تواند باشد.
مایکل لبخند کمرنگی زد وگفت: درست است، اما فراموش نکن، رسانه در کل دنیا به دست ماست و هر کس که این سلاح مخفی و بسیار موثر را صاحب باشد، برندهٔ این میدان است در ثانی تا علمای اسلام بخواهند خبر شوند و کتب را کالبد شکافی کنند، ما مریدانی متعصب و البته ابله بدست خواهیم آورد و این مریدان بی آنکه بدانند تیشه به ریشه اعتقاداتشان میزنند تو و ادعاهایت را برای دیگران نقل و تبلیغ خواهند کرد، ابتدا ما باید روی قشری از مردم کار کنیم که ساده اندیش هستند و یا به تعبیر من، احمق هستند، انسان های احمق گاهی انچنان روی عقیده باطل خودشان پافشاری می کنند که حاضرند حتی امام زنده اما پنهان از نظر خودشان هم نفی کنند و دور تو را به عنوان امام بگیرند و از این گذشته، قدرت ما زیاد است، ترتیبی می دهیم در تمام کشورهای اسلامی چاپخانه هایی برپا شود که مختص چاپ کتب شما باشد و هر زمان ایرادی بر هر حدیث و هر کتاب وارد شد، خیلی بی صدا آن حدیث را از کتاب حذف می کنیم.
احمد همبوشی که سخت در فکر فرو رفته بود، یک تای ابرویش را بالا داد و گفت: پس شما به همهٔ جوانب فکر کرده اید، از این جمله آخر شما که گفتید امام زنده و غایبشان را رها کنند و دور مرا بگیرند متعجب شدم، مگر قرار است نقش من در این به اصطلاح مکتب چه باشد؟!
مایکل قهقه ای زد و گفت: نقش تو نقشی بسیار پررنگ است، ابتدا به اسم یکی از یاران و نائب و خبررسان منجی پا به میدان میگذاری و کم کم آنچنان پیش میروی که خود را فرزند امام خواهی خواهند و در آخر مریدانت باید به این نتیجه برسند که تو همان مهدی وعده داده شده ای، یعنی دوازده مهدی که قرار است بعد از منجی بیاید، تو اولین انها خواهی بود، مایکل سرش را تکان داد و گفت: حالا فهمیدی چرا می گویم آن کتاب که برایت فرستادیم حکم قران را در دعوت تو دارد؟!
احمد همبوشی که از اینهمه هوشمندی به وجد آمده بود، خنده ریزی کرد و گفت: درست است! چه قدر دقیق پیش میروید، ادعای ولیّ خدا بودن بر اساس وصیت آخرین پیامبر...یک وصیت مهم..وصیت مقدس و بعد بشکنی زد و با صدای بلند گفت: آری درست است...خودش است...نام کتاب را«وصیت مقدس» می گذاریم.
ادامه دارد..
براساس واقعیت
📝:ط_حسینی
🎞🎞🎞🎞🎞🎞🎞
سامری در فیسبوک
#قسمت_چهاردهم🎬:
مایکل همانطور که سرش را تکان می داد شروع به دست زدن کرد و گفت: آفرین، نامی بسیار هوشمندانه است، «وصیت مقدس»، من این نام را به اطلاع نویسندگان کتاب میرسانم و مطمئنا تایید خواهد شد، پیشنهاد می کنم چندین بار دیگر این کتاب را بخوانی و به تمام جوانبش مسلط باشی، هر جا که جمله ای برایت نامفهوم بود از ما بپرسی تا ابهام آن را رفع کنیم، آخر این کتاب به نام تو چاپ می شود و مهم ترین اثر مکتوب تو خواهد بود و باید تسلطی کامل به تمام مباحثش داشته باشی.
احمد همبوشی سری تکان داد و گفت: من سعی می کنم خیلی زود این کار را انجام دهم، آیا پس از انجام این کار مأموریتم آغاز می شود؟! اگر چنین است از کجا و چطور باید...
مایکل به میان حرف همبوشی دوید و همانطور که قهقه می زد گفت: چقدر تو عجولی! آرام تر...کار بزرگی باید انجام دهیم این کار بزرگ مستلزم تدابیر و آموزش های زیادی ست، فردا اقامتگاه تو را تغییر خواهیم داد و آپارتمانی در مرکز شهر در اختیارت قرار خواهیم داد، دیگر خبری از محافظ نخواهد بود، از اوایل هفتهٔ آینده آموزش های تو شروع می شود، مکان آموزش به تو اطلاع داده می شود و تو موظفی هر روز در این کلاس ها شرکت کنی و با دقت فراوان آموزش هایت را پیگیری کنی.
ماهانه مبلغ قابل توجهی پول به تو داده خواهد شد و تا زمانی که در اسرائیل هستی مایحتاج روزانه ات بر عهده ماست، البته این را هم بگویم با شروع مأموریتت حقوق تو چندین برابر خواهد شد و امکانات پیشرفته ای تحت اختیارت قرار می دهیم و هر چه در انجام ماموریتت موفق تر باشی، حقوق و مزایای بیشتری کسب می کنی، مایکل خودش را به جلو خم کرد و همانطور که خیره در چشمان حریص همبوشی بود گفت: این مأموریت می تواند گنجی بزرگ برای تو و تمام فرزندانت تا چندین قرن باشد، گنجی که قوم برگزیده در اختیارت قرار می دهد، هم از لحاظ شهرت به شهرتی جهانی میرسی و هم از لحاظ مالی ساپورت خواهی شد.
مایکل اندکی سکوت کرد تا نفسی تازه کند، همبوشی که سوالات ریز و درشت زیادی در ذهنش نشسته بود از فرصت استفاده کرد و گفت: یعنی قرار است از فردا من مستقل شوم درسته؟!
مایکل با حرکت سرش حرف او را تایید کرد.
همبوشی نفسش را آرام بیرون داد و گفت: پس چرا از اول راه این استقلال را به من ندادید؟
مایکل لبخندی زد و گفت: شرط عقل است که گرچه تو را از لحاظ روحی و رفتاری میشناسیم اما باز هم در بدو ورود به تو اعتماد نکنیم، ما باید از تو مطمئن میشدیم که شدیم.
همبوشی ابروهایش را بالا داد و گفت: که این طور! سوال بعدیم این است، مگر قرار است آموزش های من همراه کسان دیگری باشد که می گویید در کلاس شرکت کنم و اگر هست آنها چه کسانی هستند؟
مایکل با دستش روی دست همبوشی زد و گفت: آری بخشی از آموزش هایت در جمع خواهد بود، زیاد هم کنجکاوی نکن، خودت کم کم خواهی فهمید و با زدن این حرف از جا بلند شد و گفت: برای امروز کافی ست، برو به اقامتگاهت و وسائل شخصی ات جمع کن تا به آپارتمان جدیدت بروی.
ادامه دارد
براساس واقعیت
📝به قلم:ط_حسینی
🎞🎞🎞🎞🎞🎞
سامری در فیسبوک
#قسمت_پانزدهم 🎬:
احمد همبوشی از پیش مایکل بیرون آمد اما اینبار بدون چشم بند، با محافظش راهی اقامتگاهش شد، لباس ها و کتاب هایی را که تحت اختیارش قرار داده بودند در چمدانی که به او دادند، گذاشت و راهی آپارتمانی شد که طبق گفتهٔ مایکل در مرکز شهر قرار داشت.
همبوشی در پوست خود نمی گنجید، احساسی به او می گفت که بالاخره به آرزویش خواهد رسید هم مال و منال فراوان خواهد داشت و هم در عراق که هیچ در کل دنیا مشهور خواهد شد.
حالا با استقلالی که به دست آورده بود، می توانست به گشت و گذار در شهر بپردازد، مردم اسرائیل و حتی فلسطین را ببیند و از این فرصت که ممکن بود در عمرش دیگر هیچ وقت پیش نیاید استفاده کند.
قبل از هر کاری، به توصیهٔ دوستان تازه اش نامه ای برای خانواده اش نوشت تا احیانا برای پیدا کردن او کنکاشی نکنند و در آن نامه تاکید کرد که برای کار به مکانی رفته و فعلا نمی خواهد جا و مکانش را بگوید و نامه ای بدون آدرس که در کمتر از یک هفته به دست خانواده اش رسید.
اولین روز کلاس درس همبوشی بود، به دنبال آدرسی که به او داده بودند از آپارتمانش که فضای دلنشین با انواع امکانات داشت، خارج شد و کمی جلوتر نام مؤسسه ای را که دنبالش بود پیدا کرد وارد ساختمان شد، سالن بزرگی که دور تا دورش اتاق های زیادی به چشم می خورد، مستقیم به طرف مردی رفت که سمت راست در ورودی پشت میز چوبی بزرگی نشسته بود و غرق در برگه های پیش رویش بود، جلوی میز ایستاد و همانطور که به او ابلاغ شده بود تا با نام مستعار در این کلاس ها شرکت کند عمل کرد و گفت: روزتان بخیر، برای شرکت در کلاس اسلام شناسی اومدم باید به کجا برم؟
مرد سرش را بالا گرفت و خیره در چشمان احمد همبوشی که برایش تازه وارد بود شد و با همان زبان عربی گفت: اسمتون چیه؟!
همبوشی دستش را روی میز گذاشت و نامی را که به او دیکته شده بود گفت: کمال عبد الناصر هستم.
مرد نگاهی به لیست جلویش کرد و همانطور که نام کمال عبدالناصر را پیدا می کرد، سری تکان داد و بعد به دری کمی آن طرف تر اشاره کرد و گفت: اتاق ۱۵ مراجعه کنید.
احمد همبوشی تشکری کرد و به سمت اتاق مورد نظر رفت، تقه ای به در زد و در را باز کرد و وارد اتاق شد.
با ورود احمد همبوشی تمام سرها به طرف او چرخید، انگار همبوشی دیر رسیده بود، مردی که بی شک حکم استاد را داشت روبه روی در پشت میز نشسته بود، سر تاسش را از روی کتاب بلند کرد و رو به او گفت: شما؟!
همبوشی که کمی هول شده بود گفت: م..من کمال عبدالناصر هستم.
مرد کتابش را روی میز گذاشت، سرتا پای او را از نظر گذراند و بعد اشاره کرد که روی یکی از صندلی های خالی کلاس بنشیند و در این لحظه، همبوشی تازه متوجه دانشجوهای دیگر شد، نزدیک به بیست نفر بودند که اکثرا مرد بودند اما دو سه تا خانم هم در بینشان بود، خانم هایی اسلام شناس که حجاب نداشتند.
همبوشی صندلی را در آخر کلاس کنار یکی از خانم ها بود، انتخاب کرد و به طرفش رفت، به محض نشستن، استاد از جا بلند شد و همانطور که به همه نگاه می انداخت گفت: می خواهیم گفته هایمان را مرور کنیم، ما در اینجا جمع شده ایم که دین اسلام را آنطور که در روایات مسلمانان آمده تجزیه و تحلیل نماییم و از تحلیل هایی که می کنیم در جهت رسیدن به مقصود استفاده کنیم، هر کدام از شما از طرف گروه یا فرقه ای خاص در اینجا جمع شده اید برخلاف اینکه ادعاهای هر فرقه با دیگری فرق می کند اما آموزش هایتان یکسان است، چرا که اهدافتان یکی ست.
همبوشی با شنیدن این حرف چهره کسانی را که مثل او در این کلاس شرکت کرده بودند نگاهی انداخت و با خود فکر می کرد که یعنی هر کدام از اینها مثل او قرار است مکتبی مستقل راه بیاندازند؟!
در همین افکار بود که با صدای استاد به خودش آمد.
ما به کمک ابرقدرتهای دنیا درصدد ایجاد نظمی نوین در جهان هستیم، نظمی که باعث می شود تمام دنیا تحت نظر ما به حیاتشان ادامه دهند، هر کس لایق خوشبختی باشد زندگیی ایده آل پیدا می کند و آنکس که نباشد از این دنیا محو خواهد شد و نکته بعدی اینکه هدف اصلی از ایجاد این کلاس، راه کارهایی برای رسیدن به این نظم نوین که مهم ترینش آموزش برای ایجاد شکاف در بین مسلمانانی ست که نام شیعه بر خود گذارده اند، این افراد از خطرناک ترین دشمنان ما قلمداد می شوند و با اعمال و اعتقاداتشان باعث می شوند تا این هدف بزرگ، این نقشهٔ عظیم این نظم نوین به وقوع نپیوندد و یا اختلالی در آن بوجود آید پس ما خیلی بی صدا قبل از آنکه آنها بخواهند در مقابل ما قد علم کنند، آنها را با ترفندی به خودشان مشغول می کنیم تا خودمان در کمال آرامش طی مسیر نماییم.
YEKNET_IR_madh_milad_hazrat_abbas_1399_12_27_mohammad_taheri.mp3
8M
🌺 #میلاد_حضرت_عباس(ع)
💐باید حسین دم بزند از فضائلت
💐وقتی حسینی است تمام خصائلت
🎙 #محمدرضا_طاهری
👏 #مدیحه_سرایی
عید استو جهان روضه رضوان #حسین است
از عرش الی فرش، گلستان #حسین است
با گریهی شوقِ نبی و حیدر و زهرا
چشم همگان بر لب خندان #حسین است
تنها نه بسویش شده فطرس متوسّل
خلقِ دوجهان دست به دامان #حسین است
ای خیل ملک حرمت او پاس بدارید
کاین طایرِ پرسوخته، مهمان #حسین است
#میلاد_حسین آمده سر تا به قدم گوش
زیرا که خداوند ثناخوان #حسین است
فطرس! طلب عفو کن از یوسف زهرا
العفو بگو، عفو به فرمان #حسین است
گمراه نگردید که مصباح هدایت
تا روز جزا حُسنِ فروزان #حسین است
آدم نه فقط بر در او برد توسل
عالم به سر سفره احسان #حسین است
گر تشنه لبِ آب بقایید، بیایید
سرچشمه آن در لبِ عطشان #حسین است
شیعه ست که تا دامنه صبح قیامت
با آتش دل شمع شبستان #حسین است
ای شیعه مکن بر دگران باز درِ دل
این خانه آتشزده از آن #حسین است
بر گوهر اشکش نتوان یافت بهایی
آن دیده که میگرید و گریان #حسین است
حق است اگر ناز فروشیم به فردوس
زیرا دل ما روضه رضوان #حسین است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨هر گل خوشبو
🌷✨که گل یاس نیست
🌸✨هر چه تلألو
🌷✨کند الماس نیست
🌸✨ماه زیاد است و
🌷✨بـرادر بسی
🌸✨هیچ یکی
🌷✨حضرت عبـاس نیست
#میلاد_حضرت_عباس_ع_مبارک_باد🎊💐
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بگوید عرش حق یا ایهاالناس
جهان پر می شود از شور و احساس
گذارد پا بر این چشمان دنیا
یلی همچون ابوالفضل العباس
میلاد با سعادت یل ام البنین
باب الحوائج 💚 حضرت
ابوالفضل العباس علیه السلام بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد🌷
بشارت مرحوم آیت الله بهجت از زبان آیت الله ناصری.mp3
966K
🎁 🌥 بشارت سوم:
🎤 بشارت آیت الله محمد تقی بهجت (ره) از زبان آیت الله ناصری (ره)
(مبشرات بزرگان در مورد نزدیکی ظهور)
✅ آیت الله ناصری (ره) از مرحوم آیت الله العظمی بهجت (ره) نقل میکنند:
▫️ شخصی که تشرفاتی خدمت حضرت حجت داشت نزد آیت الله بهجت رسید، ایشان (آیت الله بهجت) پرسید:
🔸 در آخرین تشرف خود از زمان فرج حضرت(عج) سوال نکردی؟
▫️ آن شخص می گوید:
🔹 چرا و حضرت فرمود:
🔶 ظهور نزدیک است.
🔹 به حضرت عرض کردم:
🔷 آیا من هم هنگام ظهور را درک می کنم؟
🔹 که حضرت فرمود:
🔶 پیرتر از شما هم آن را درک می کند.
❇️ (گفتنی است که آیت الله ناصری میفرمایند که آن شخص شصت و دو سال(۱) سن داشته!)
💡۱. طبیعتا این سن مربوط به قبل از سال ۸۷ که صوت مذکور منتشر شد، می باشد و بنابراین شخصی که تشرف داشته، در سال ۱۴۰۳ بیش از ۷۹ سال سن دارد.
☑️ پرسشی از آیت الله ناصری در مورد صحت مطلب فوق:
🔹 آیت الله ناصری با سلام لطفاْ نظرتان را در خصوص صحت فایل صوتی منتسب به شما در خصوص نقل قول از آیت الله بهجت پیرامون زمان ظهور حضرت مهدی (عج) بیان کنید.
جواب:
🔸 مطلبی که راجع به ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداه در موبایل ها و غیره از بنده نقل شده است، مقرون به صحت بلکه در جلسات متعددی مرحوم آیت الله بهجت این مطلب را به بنده فرمودند مضافا به این که در بعضی از کتب ایشان (جرعه ای از وصال صفحه 25) نوشته اند که ما تا کنون به جوانان بشارت می دادیم که ظهور نزدیک است و زمان ظهور را درک خواهند کرد و الآن به پیرها هم بشارت می دهیم که زمان ظهور را درک خواهند دید.
مهدی رسولی - صحبت از ابهت که میشه صحبت از نگاهشه.mp3
9.43M
❇️ صحبت از ابهت که میشه صحبت از نگاهشه
🎤 مهدی رسولی
🎊 ولادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
🏷 #ولادت_حضرت_ابالفضل علیه السلام
#ولادت_حضرت_عباس علیه السلام