eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1306618.apk
7.52M
🌼 🌼 💠 💠 شهید محمد باقر صدر
A.askari-selm.ir.rar
13.26M
💠 ( pdf) ✍ علامه عسکری (ره)
org.iShia.iShiaBooksCollections.alWahid.fl.apk
15.28M
🌼 🌼 💠 کتابخانه آیت الله وحید خراسانی 💠
base.apk
42.59M
🌼 🌼 📚 ⚪️ (ره) صاحب تفسیر المیزان
رسید جمعه ی آخر سلام قدس شریف.mp3
8.15M
🎼 سلام قدس شریف .. |⇦• ویژۀ جمعۀ آخر ماه رمضان و روز قدس به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅⁨ به قولِ حاج حسین یکتا: خونِ کلیدِ فتحِ قدس خواهد بود پی نوشت: سردار نیروها منتظرِ دستورند..
|⇦• و توسل جانسوز ویژه شب جمعه و شبهای محرم با نوایِ کربلایی سیدمهدی حسینی رمضان 99 •✾• اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین.....
طبيب و درد و درمانم حسين است تمام دين و ايمانم حسين است از آن دائم به قرآن اُنس دارم كه جسم و جان قرآنم حسين است بهشتم كربلا، كوثر فراتم صراط و حشر و ميزانم حسين است يقين دارم كه در تاريكي قبر چراغِ چشم گريانم حسين است گل من اشگ و بلبل روضه خوان است بهار و باغ و بستانم حسين است گنه كارم گنه كارم گنه كار اميد و عفو و غفرانم حسين است گر از آغاز و پايانم بپرسيد همه آغاز و پايانم حسين است شفاي قلب مجروحم بود اشك دواي دردِ هجرانم حسين است كه گفته من نمي بينم خدا را جمال حيّ سبحانم حسين است اگر شاهم، گداي كوي اويم و گر مورم سليمانم حسين است كي ام من «ميثم» آلوده دامان همه تطهير دامانم حسين است
‍ "احتـرام بـه همســر" 🍃 فرزند آیت‌الله فاطمی‌نیا نقل می‌کند: روزی با پدر می‌خواستيم برويم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند.....! گفتم عبايتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابيده و عبا را رويشان کشیده‌ام؛ گفتم بدون عبا رفتن آبروريزی است.... جواب دادند: اگر آبروی من در گروی اين عباست و اين عبا هم به بهای از خواب پريدن مادرتان است؛ نه آن عبا را می‌خواهم نه آن آبرو را......! در خانه‌ای که آدم‌ها یکدیگر را دوست ندارند؛ بچه‌ها نمی‌توانند بزرگ شوند. شاید قد بکشند؛ اما بال و پر نخواهند گرفت.....!
🎼 سلام قدس شریف .. |⇦• ویژۀ جمعۀ آخر ماه رمضان و روز قدس به نفس حاج میثم مطیعی •✾• رسید جمعۀ آخر سلام قدس شریف سلام قبلۀ صبر و قیام، قدس شریف سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...» سلام ما به تو و دست های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر نبرده ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است و فتح آخر ما قبلۀ نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دوره کودک کشی سرآمده است قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست که نیست حاصل صهیونیان بغیرشکست دگر به محکمه های جهان، امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی ست دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمان فتنه ی شام است و ما سحرزادیم زمین اگرهمه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئه ی نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم مباد آنکه رفیقان نیمه راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم هنوز چشم به راهان صبح موعودیم نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس مجاهدان سبیل خدا سلام سلام سلام ای همۀ پابرهنه های امام میان موج خطر مانده با دلی آرام به شیخ عیسی قاسم سلام باد سلام نبود و نیست حریف قیام، زندان ها اسیر بند نمانند شیخ سلمان ها به شور عاشورا، نیجریه پاینده ست به آل نفت بگو، باقر النمر زنده ست سلام بر دل دریایی اویس قرن به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن سلام ما به وفای مدافعان حرم که در شگفت شد از ماجرایشان عالم به رهروان وفادار راه قدس سلام به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام سلام باد به اسطوره مرد ایرانی شهید زنده ما قاسم سلیمانی سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین نرفته ایم به پستو، خدای ماست گواه که مانده ایم کماکان کنار نصرالله در این نبرد چه جای تعلل و تاخیر که گفته رهبرمان من کشیده ام شمشیر در این نبرد که واجب شده ست بر همه کس به حکم «لا تطع الکافرین»، جهاد کبیر من و تو در ره دریا بیا که رود شویم که می روند به مرداب، جوی های حقیر بایست! قوت زانوی دیگران مطلب! به غیر بازوی خویش از کسی امان مطلب! به ضربه سم اسبان به روز جنگ قسم به لحن داغ‌ترین خطبه تفنگ قسم که جز سپیده شمشیر، صبح ایمن نیست چراغهای توهم همیشه روشن نیست کجا به بره، دمی گرگ‌ها امان بدهند؟ که دیده راهزنان، گل به کاروان بدهند؟ نه، گرگ اهل وفا نیست، امتحان کافیست به این درنده چه خوش کرده ای گمان، کافیست بیا امید به تدبیر خویشتن بندیم امید خام به لبخند دشمنان کافیست چه دلخوشید به برجام دوم و سوم که این تجارت کم سود و پرزیان کافیست همین قَدَر که چشیدیم از خیانتشان برای تجربه ی هفت نسلمان کافیست شهید عشق شو از این تفنگ‌ها مهراس سوار می‌رسد، از طبل جنگ‌ها مهراس جهان ز موج تو پر شد، خودت جزیره مباش یمن، اویس شد اکنون، تو بوهریره مباش در این دو روز شبانی؛ اسیر خواب نشو ذلیل وعده ی بی معنی سراب نشو شاعران: محمد مهدی سیار. میلاد عرفان پور. علی محمد مؤدب
. ✅ داستانک؛ پيرمرد هر بار كه ميخواست اجرت پسرك واكسیِ كر و لال را بدهد، جمله ای را براي خنداندن او بر روي اسكناس مينوشت. اين بار هم همين كار را كرد. پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله‌ای را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روی اسكناس نوشته شده بود: وقتي خيلي پولدار شدی به پشت اين اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوی اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدی. پسرك خنديد با صدای بلند، هرچند صدای خنده خود را نمیشنيد. همیشه پر از مهربانی بمان و دلیل شادی دیگران باش، حتی اگر هیچکس قدر مهربانیت را نداند، این ذات توست که مهربان باشی، تو خدایی داری که به جای همه برایت جبران میکند.
‍ ‍ 🍃✨ حضـــــرت اماام سجاد(ع): ✨دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: ✨يا برايش ذخيره می گردد ✨يا در دنيا برآورده می شود ✨يا بلايى را كه می خواهد ✨به او برسـد دفع می کند 📒بحار، ج ۷۵ ، ص ۱۳۸
💚 در قید غمم، خاطرِ آزاد کجایی؟ تنگ است دلم، قوّت فریاد کجایی؟ کو هم نفسی، تا نفسی شاد برآرم؟ ای آن که نرفتی دمی از یاد کجایی؟
آرزو می کنم شب هایتان همیشه پر ستاره و زیبا باشد ماه وقتی میان ستاره ها می درخشد زیباست زیبایی ماه برای شما وسعت آسمان برای شما 🌟شبتـون بخیر و آرام🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من... سراپا شده‌ام تُ! چشم‌هایم جز ... چیزی نمی‌بیند! گوش‌هایم... شده وقف نوحه‌هایت... پاهایم... آماده به خدمتند برای مسیر نجف به کربلا... زبانم... نام را تو را بر لب جاری می‌کند! چه کرده‌ای با دلم؛ حسین!
4_5992086720655393810_6007993003187111193.mp3
6.16M
بسم الله زیارت ِ نیمه شبـی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترتیل جزء28 - منشاوی www.jea.ir .mp3
6.76M
🔊 ترتیل قرآن - جزء28 - منشاوی
ترتيل جزء28 - پرهيزكار www.jea.ir .mp3
5.93M
🔊 ترتیل قرآن - جزء28 - پرهیزکار
ترتیل جزء28 - غامدی www.jea.ir .mp3
5.96M
🔊 ترتیل قرآن - جزء28 - سعدالغامدی
|⇦• و توسل ویژۀ وداع با ماه مبارک رمضان به نفس سید رضا نریمانی •✾• الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجهُم لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمَانُ يَاالله .. دیگه چیزی فرصت ندارم ، دیگه آروم آروم داره سفره جمع میشه .. دیگه آروم آروم باید از مهمونیت برم .. چقدر زود این شبا گذشتُ رفت .. خدا رو شکر اینجا مهمونیتم که تموم میشه فرصتِ شبِ جمعه به من میدی .. شبِ جمعه هم که بگذره فرصت عرفه به من میدی فرصتِ محرم به من میدی .. اما وقتی اجلم میاد دیگه به من فرصت نمیده .. هرچی میگی صبر کن اگه میشه فردا بیا میگه نمیشه .. خدا نکنه اون روز برا من برسه دستم خالی باشه .. بالحجه الهی العفو .. خسته و سرگشته ای غفّار من برگشته ام سر به زیر و بی کس و بی یار من برگشته ام دل به هر کس غیرِ تو دادم غرورم را شکست زخمی از بی مهریِ اغیار من برگشته ام ای رفیقِ روزهایِ سخت ، دستم را بگیر کن نظر خورده گره در کارِ من برگشته ام پیشِ این و آن بیا و دستِ من را رو مکن آبروداری کن ای ستار من برگشته ام *آخه کسی که خودش اومده داره میگه غلط کردم زدن نداره .. من خودم اومدم دارم میگم اشتباه کردم ..* یا درستم کن همین امشب یا مرگم رسان خسته ام از این همه تکرار من برگشته ام بارها و بارها شرمندۀ آقا شدم باز هم با لطفِ او این بار من برگشته م تا زمین خوردم بلندم کرد آقایِ نجف در پناهِ حیدرِ کرار من برگشته ام مادرِ آیینه ها قلبِ مرا تطهیر کرد با دعایِ مادری غم خوار من برگشته ام *فرمودن هرکی میره کربلا مادرِ ما براش دعا میکنه ..* با لبانِ تشنه هر لحظه برم کرببلا با سلامی لحظۀ افطار من برگشته ام *همچین که دم افطار میشه میگم حسین .. آب میخوام بخورم قبلش میگم حسین ، بعدشم میگم حسین .. اصلا با تربتِ حسین افطار میکنم و روزه م رو باز میکنم .. السلام علیک یا اباعبدالله .. بارها زینب صدا زد کو علمدارِ حرم از میانِ کوچه و بازار من برگشته ام شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که میگفت به لشکر جگرم *دیگه شبایِ آخر نوکرا ، شبِ خودمونه .. دیگه همه غریبه ها رفتن گرفتن بُردن .. کارشون حل شد .. آی حسین ..* خداحافظ ای برادرِ زینب خداحافظ سایۀ سرِ زینب خداحافظ ای برادرِ زینب به خون غلطان در برابرِ زینب حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم برادر جان بی تو در دلِ صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا ز زخم تنت رویِ ریگ بیابان به اشکِ دلُ و سوز و آهِ یتیمان تنت بی سر مانده در دلِ صحرا سرت هر دم رویِ نیزۀ اعدا