eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ شنبه👈7 تیر 1399 👈5 ذی القعده 1441 👈 27 ژوئن 2020 🕌 مناسبت های اسلامی و دینی. 🔘روز بزرگداشت امامزاده صالح بن موسی الکاظم( علیهما السلام) 🏴وفات سیدبن طاووس(663هجری) 🏴حادثه تروریستی انفجار حزب جمهوری و شهادت دکتر بهشتی و 72 تن. 📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند. 📛از قسم دروغ جدا پرهیز شود.. 📛از ملاقات ها پرهیز شود. 👶مناسب زایمان و نوزاد حالش خوب است. 🤕بیمار امروز زود شفا یابد ان شاءالله. 🚖 مسافرت بسیار خوب است. 🔭 🌗احکام و اختیارات نجومی. ✳️زراعت و کشاورزی. ✳️اغاز تعلیم و تعلم. ✳️و بنایی نیک است. 💑 مباشرت و انعقاد نطفه امشب دلیلی برای ان وارد نشده است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری سرور و شادی است. 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، موجب زردی رنگ است. 😴😴 تعبیر خواب امشب. خوابی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 6 سوره مبارکه اتعام است. الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن... و از معنی ان چنین استفاده می شود که چیز ناخوشی به خواب بیننده برسد. و شما مطلب خود را بر ان قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺انتشار برای اولین‌بار /گوشه‌ای از آموزش‌های پاسداران جوان 🔹 دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سبک نوحه خوانی زنده یاد "حسین سعادتمند" در فهرست آثار فرهنگی و معنوی ایران به ثبت رسید.
🔺تصویر دیده نشده از رهبر انقلاب و شهید حاج قاسم سلیمانی
🌹نماز روزهای ماه ذی‌قعده 🌸التماس دعا🌸
💠‏ کومله‌ها بشدّت شکنجه‌اش کرده بودند، هیچ ناخنی در دست و پا نداشت، جای جای سرش شکسته و کبود بود، موهای سرش رو تراشیده و در روستا می‌گرداندند، شرط رهاییش توهین به حضرت امام(ره) بود اما او مقاومت کرد. پس از یازده ماه اسارت و شکنجه‌های بسیار در ۱۷ سالگی زنده بگورش کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخورد زشت و لجن شهردار فردیس کرج با کارگرانی که سه ماهه حقوق نگرفتند: همه تون رو یکساعته تسویه حساب(اخراج) میکنم.نیرو تو شهر زیاده.شما دست من رو بوسیدید که اومدید داخل ➕کارگر: حقوقمون رو بده شهردار: برو شکایت کن ➕کارگر: به همین راحتی؟ شهردار: بله به همین راحتی، نیرو تو شهر زیاده ➕کارگر: مگه الکی نیروی جدید بیاری؟ شهردار: میارم هیج کاری هم نمیتونین بکنین! 👈 فکرکن، کارگر باشی و سه ماه حقوقت رو نداده باشند بعد هم دستشان را ببوسی تا اخراجت کنند. امثال این شهردار خودخواه رو باید یکساعته برکنار کرد
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جزئیات ترور آیت‌الله خامنه‌ای به روایت شاهدان عینی
به سوی بهشت | زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی از اینجا به گلزار شهدای کرمان وارد شوید👇 soleimany.ir/tour/
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس 9️⃣1️⃣ آموزش قرآن کریم تدریس سطح 1 توسط استادمهدی قره شیخ لو
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس 8️⃣1️⃣ آموزش قرآن کریم تدریس سطح 1 توسط
❗️ حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا و نیروهای بهشت زهرا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت در اطراف تهران شد، ساعاتی بعد دستور آمد که برای مراسم غسل این مرد به غسالخانه بروم، من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی راهی شدیم تا آن مرد را غسل داده و آماده ی تشییع کنیم، پسر و دخترش به همراه ما داخل غسالخانه بودند و به شدت گریه می کردند... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم... که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، به طوری که ترس تمام وجودم را فرا گرفت و قلبم به شدت شروع به زدن کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتن، در حدود ۳۰ سالی که در غسالخانه کار کرده بودم تا به امروز اینقدر وحشت نکرده بودم، صدایی در گوشم زمزمه میکرد، گنابادی... گنابادی....! صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...! حاج شمشکی با چهره ای یخ زده و دستانی لرزان مرا صدا می کرد، سرم را برگرداندم و با ترس و لرز به چهره حاج شمشکی خیره شدم... با لحنی لرزان و در حالی که به جنازه اشاره می کرد می گفت: حسین، جنازه زنده شد....! سرم تیری کشید، نگاهی به جنازه کردم که چشمانش را باز کرده و به من خیره شده، همه فریاد می کشیدند، دخترش بیهوش شده بود، پسرش از ترس چهره اش گچ شده بود، منم با دیدن اوضاع بسیار آشفته شدم، سریع در غسالخانه را باز کردم و شروع کردم به فریاد کشیدن... مرده زنده شد، جنازه زنده شد... فشارم افتاد و کمی بعد دیگر ندانستم چه شد، ساعتی بعد که به هوش آمدم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم، حاج شمشکی و شیخ آخوندی آخوند بهشت زهرا بالا سرم بودند، به محض اینکه هوشم سر جایش آمد ماجرا را پیگیر شدم... حاج شمشکی شروع به روایت ماجرا کرد... وقتی تو از هوش رفتی کمی بعد که آمبولانس تو را به بیمارستان رساند، پزشکان بالای سر جنازه حاظر شدند، و بعد از معاینات دیدیم که علائم حیاتی او بازگشته و به حالت عادی برگشته، او یک روز قبل شدیدا مریض می شود و فرزندانش به بیمارستان منتقل می کنند، چون قبلا مشکل قلبی داشت و داخل قلبش با عملی باطری گذاشته بودند در بیمارستان بعد از تزریق آمپول علائم حیاتی او از بین می رود، و پزشک به علت متوجه نشدن موضوع قلبش، نسخه ی مرگ او را میپیچد تا اینکه در غسالخانه با فشار آب سرد که روی سینه اش ریختی شوک وارد شده و باطری دوباره کار افتاد و علائم او برگشت و خدا رو شکر زنده شد.... من زبانم بند آمد و تا الان که سالها گذشته هنوز آن خاطره از ذهنم بیرون نرفته.