eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه پند آموز ✍«یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار … منم راه افتادم راه زیاد بود. کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم. 💭تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! بدنم شروع کرد به لرزیدن؛ نمیدانستم چه کار کنم. همان جا پشت درخت مخفی شدم … می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه مےکند، که من نگاه کنم؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! اما خدایا من به خاطر تو، از این گناه می گذرم! 💭 از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود. یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات، 💭 صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد. به اطرافم نگاه کردم؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!! همه می گفتند: «سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح …» از آن موقع، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد …» 💭 در سال ۱۳۹۱، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود، بدست آمد.در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ...
‼️تصرف پدر در اموال فرزند 🔷س 4267: تا چه مقدار جایز است پدر در اموال فرزند بالغ و عاقل خود که مستقل از اوست تصرّف کند؟ و آیا اگر تصرّفی کند که مجاز به آن نیست، ضامن است؟ ✅ج: برای پدر جایز نیست در اموال فرزند بالغ و عاقل خود تصرّف کند مگر با اجازه و رضایت او و تصرّف بدون رضایت او حرام و موجب ضمان است مگر در مواردی که استثنا شده است. 📕منبع: khamenei.ir
✴️ جمعه 👈3 مرداد 1399 👈3 ذی الحجه 1441👈24 ژوئیه 2020 🏛مناسبت های اسلامی و دینی. 📛از مشارکت و امور شراکتی پرهیز شود. 📛امور ازدواجی نیز اقدام نگردد. 📛دیدن رؤسا نیز خوب نیست. ✈️مسافرت بعد از ظهر اغاز شود و همراه صدقه باشد. 👶برای زایمان خوب نوزاد عمری دراز دارد. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 📛از شروع معالجات پرهیز شود. 📛امور صناعتی نیز نشاید مثل زرگری. 📛امور ازدواجی نیز خوب نیست. ✳️وخرید باغ و زمین زراعی نیک است. 💑 انعقاد نطفه و مباشرت 👩‍❤️‍👩امروز.... پس از وقت فضیلت نماز عصر استحباب ویژه ای دارد و فرزند چنین ساعتی دانشمندی معروف و شهرتش جهانگیر گردد. 💑امشب... برای در جمعه شب (شب شنبه )دلیلی وارد نشده. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز باعث طول عمر است. 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن موجب ضعف مغز است. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه 4 سوره. مبارکه نساء است. و اتوا النساء صدقاتهن نحله.... و از مفهوم و معنای ان استفاده می شود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مالی زیادی به او برسد یا هدیه ای به او برسد.ان شاءالله .چیزی همانند ان قیاس گردد... ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸
‼️صدقه دادن زن از اموال خودش 🔷س 4266: آیا زن بـرای دادن یا کمک به والدین از اموال خودش هم بایـد از اجازه بگیـرید؟ ✅ج: اگر با اموال خودش باشد، نیاز به نیست.
4_6041965408519454738.rar
1.56M
✅ پاورپوینت دلایل ترک امر به معروف ونهی ازمنکر
1_403878040.pdf
233.5K
🌸🙏 🔰پنجاه پیشنهاد و ایده برای بزرگداشت عیدالله الاکبر، عید در شرایط بیماری به کوشش مجمع مشاوران جوان نماینده ولی فقیه در فارس
‼️روزه مستحبی زن بدون اذن شوهر 🔷س 4258: آیا زن می تواند بدون بگیرد؟ ✅ج: بنابر احتیاط واجب زن نباید بدون اذن شوهر، روزۀ مستحبی بگیرد.
CQACAgQAAx0CRkUDywACAjlfFn_I2gxMLP2ga17RCQABKTHCByoAAu8HAAKE_alQPKnisB1ZGlwaBA.mp3
17.28M
شور | العجل یا مهدی | با مداحی کربلایی حسین طاهری
4_5902473121377550408.mp3
11.46M
🎵ما در قبال تمام کسانے که به گناه کشیده میشوند مسؤلیم!!! حتمـا گوش کنیــــد❗️
علی اقامه بیکلام.mp3
3.5M
☝️بیکلام این سرود زیبا 🌸سرود علی آقامه...🌸 جهت تمرین گروه سرود
خوابم آمده بود باشهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تورفتی ومن ماندم. الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم ایشان جواب دادند: چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می آید گفتم چکار کنم ، شهید گفت: اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد دوم: نماز اول وقت ترک نشود سوم: به نامحرم نگاه نکنید چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید شهید مدافع حرم محمدرضا شیبانی مجد 💕💕💕
🔹شخصی از امام سجاد (ع) پرسید: مرگ چیست؟ حضرت فرمودند: ✅مرگ برای مومن برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است. 💥مرگ برای کافر و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب. 📚 بحارالانوار، ج6، ص 155 💕💕💕
السلام علیڪ یا صاحب الزمان السلام علیڪ یا شریڪ القرآن 🍃سلام اے صاحبـــ صبح رهایے 🍂سلام اے مَظـهـر عدل الهـے 🍃سلام اے منتهاے آرزویم 🍂سلام اے صاحبـــ ڪجایے...😔 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج🌷
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلى‌الله‏‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى‏‌شود كه پرتو نور چهره اش، تا چشم كار مى‏‌كند ديده مى‏‌شود و خلايق او را به نام و نسب مى‏‌شناسند.✨
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨امام صادق علیه السلام فرمودند: روز غدیر خم عید بزرگ خداست ، خدا پیامبرى مبعوث نکرده ، مگر ینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان ، روز عهد و پایمان و در زمین ، روز پایمان محکم و حضور همگانی است✨
. 40 🔰🔴🔵🔹🔹🔹 ۱۴ ✍حجت الاسلام حسینی 📎یکی از نکات مهم برای اصلاح دیگران و مخصوصا جوانان اینه که "مراقب حرف زدنمون باشیم". 💠 یعنی سعی کنیم دقیق ترین و عمیق ترین حالت ممکن حرف بزنیم. ✅ مثلا وقتی رابطه ام با یه نفر خراب میشه و میخوام دوباره باهاش رفیق بشم تا چند ساعت دنبال یه جمله قشنگ میگردم که بهش بگم که بهترین حرف باشه. ✅ یا وقتی یکی از هم اتاقی هام رو میخوام برای نماز صبح بیدار کنم چند دقیقه فکر میکنم ببینم الان دقیقا چطور اینو بیدار کنم🤔 که "دلزده نشه از امر به معروف کردن من". 🔴 خیلی وقتا میبینیم که یه خانم مثلا مذهبی، برای اصلاح شوهرش صاف میاد عیب شوهرش رو میگه و بعد هم میگه چرا برطرفش نمیکنی؟! ای بی نماز! تو چرا نماز نمیخونی؟ من اگه میدونستم باهات ازدواج نمیکردم!!!😤 🚫آخه بنده خدا این شد امر به معروف؟!! خب شوهرت حق داره ازت متنفر باشه! خب دو دقیقه فکر میکردی یه جمله مناسب میگفتی!😒 امر به معروف بالاترین ثواب ها رو داره، چرا؟! چون یه کار خیلی دقیق و لطیف هست. یه ذره کم و زیاد بشه نتیجش بر عکس میشه. برای همین ، مومن باید خیلی زحمت بکشه برای انجام دقیق "امر به معروف" ✅✅ گاهی وقتا اصلا ممکنه نیاز به یه جمله هم نباشه ، بلکه تو باید با عملت انجام بدی. ✔️ پس همیشه یادت باشه که برای اصلاح دیگران اینکه دقیقا چه جمله رو باید بگی بشین روش فکر کن. همین فکر کردنت میلیاردها ثواب داره... از امروز اینو تمرین بفرمایید😊
❣   ‌ ❤️ ❤️(قسمت42 بخش اول) وارد حیاط دانشگاہ شدم،چند قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ بهار بدو بدو بہ سمتم اومد و دستش رو زد روے شونہ م:بَہ عروس خانم! چپ چپ نگاهش ڪردم و گفتم:اولاً سلام،دوماً نہ بہ بارہ نہ بہ دارہ چرا جار میزنے؟! با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:سلام عروس! اگہ بہ دار و بار و در و پنجرہ نبود ڪہ مامانش نمے اومد خونہ تون شمام اجازہ نمے دادے بیان! همونطور ڪہ قدم بر مے داشتم گفتم:بیا بریم ڪلاس دیر میشہ! بهار نگاهے بہ ساعت مچیش انداخت و گفت:دہ دیقہ موندہ بیا تعریف ڪن ببینم چے شد! پوفے ڪردم و گفتم:وا چے بشہ؟! هیچے نشد! بهار چشم هاش رو ریز ڪرد و گفت:خب بابا حمیدے رو نخوردم! خواستم ڪلاس بذارم و شوخے ڪنم همونطور ڪہ با دست گوشہ ے چادرم رو گرفتہ بودم گفتم:بهار من ڪہ قبول نمے ڪردم مامانش خیلے گیر بود ڪم موندہ بود بگم سمج بسہ دیگہ چقدرم بداخلاق و بد عُنق! همونطور ڪہ دست هام رو تڪون میدادم ادامہ دادم:هے اصرار پشت اصرار آخر قبول ڪردم بابام اجازہ بدہ بیان،از این زناے ڪَنہ بود! بهار همونطور ڪہ بہ پشت سرم زل زدہ بود گفت:شنید! با دهن باز بہ صورتش خیرہ شدم،چندبار دهنم رو تڪون دادم بہ زور سرم رو برگردوندم ڪسے رو ندیدم چندتا از بچہ هاے دانشگاہ در حال رفت و آمد بودن رو بہ بهار گفتم:حمیدے پشت سرم بود؟! زل زد بہ چشم هام و گفت:نہ بابا توام،وگرنہ الان مچالہ شدہ بودے ڪف زمین! سهیلے رو میگم،انگار بلندگو قورت دادے! داشت مے اومد صداتو ڪہ شنید مڪث ڪرد پروندہ ے غیبتم پیش سهیلے رد ڪردے! نفسم رو بیرون دادم و گفتم:درد نگیرے فڪر ڪردم حمیدے پشت سرم بودہ! بازوم رو گرفت،با تعجب گفتم:راستے بهار من اصلا تو مغزم نمیگنجہ حمیدے اومدہ خواستگاریم آخہ چیزے ازش حس نڪردہ بودم. بهار با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:از آن نترس ڪہ هاے و هوے دارد از آن بترس ڪہ سر بہ توے دارد! با چشم هاش بہ جایے اشارہ ڪرد،رد نگاهش رو گرفتم حمیدے نزدیڪ ما راہ مے اومد با دیدن نگاہ من لبخند ڪم رنگے زد،خواست بیاد سمتمون ڪہ سهیلے از پشت دست روے شونہ ش گذاشت و گفت:مهدے بیا ڪارت دارم! قیافہ ے سهیلے جدے و ڪمے اخم آلود بود. متوجہ نگاہ خیرہ م شد سرش رو بلند ڪرد اما نگاهش بہ من نبود! سریع نگاهم رو ازش گرفتم و با بهار وارد ساختمون دانشگاہ شدیم. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
❣ ❣ ❤️ ❤️(قسمت 42 بخش دوم )جلوے آینہ مشغول مرتب ڪردن شالم بودم ڪہ مادرم وارد اتاق شد. همونطور ڪہ با دست چادرش رو گرفتہ بود با حرص گفت:هانیہ!هانیہ!هانیہ! خونسرد گفتم:جانم. از تو آینہ زل زدم بهش و ادامہ دادم:جانم برگشتم سمتش و با لبخند باز گفتم:جانم!شد سہ بار،بے حساب! مادرم پوفے ڪرد و گفت:الان میان! چادرم رو از روے رخت آویز برداشتم و گفتم:مامان خواستگارے منہ ها،تو چرا هول ڪردے؟ مادرم همونطور ڪہ در رو باز مے ڪرد گفت:اون از بابات ڪہ نشستہ سریال میبینہ این از تو ڪہ تازہ یادت افتادہ آمادہ شے،پدر و دختر لنگہ ے هم بیخیال! با گفتن این حرف از اتاق خارج شد،بے تفاوت برگشتم جلوے آینہ و آخرین نگاہ رو بہ خودم انداختم. با صداے زنگ در صداے مادرم هم بلند شد! _هانیہ اومدن! آمادہ اے؟ نفس عمیقے ڪشیدم و از اتاق خارج شدم. پدرم ڪنار آیفون ایستادہ بود آروم گفت:باز ڪنم؟ مادرم با عجلہ اومد بہ سمت من و بازوم رو گرفت،همونطور ڪہ من رو بہ سمت آشپزخونہ مے ڪشید گفت:باز ڪن دیگہ! با تعجب بہ مادرم نگاہ ڪردم و گفتم:مامان شهیدم ڪردے،میدونستم اینطور هول میڪنے قبول نمیڪردما. مادرم بازوم رو رها ڪرد و گفت:میمونے همینجا هروقت صدات ڪردم چاے میارے،اول بہ خانوادہ ے پسرہ تعارف میڪنے بعد من و بابات بعدم آروم ڪنار من میشینے! چند بار پشت سر هم سرم رو تڪون دادم و گفتم:از صبح هزار بار گفتے! با پیچیدن صداے یااللہ مردونہ اے مادرم چادرش رو مرتب ڪرد و از آشپزخونہ خارج شد. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے