eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
نشستم یه گوشه با حال خراب شدم نی که از غم حکایت کنم گلومو گرفته یه بغض غریب میخوام قصه ای رو روایت کنم ابوحمزه میگه که وارد شدم توی خونه ی سیدالساجدین دیدم آسمون چشاش ابریه بازم خیسه سجاده روی زمین تحمل نکردم به حرف اومدم با یه حالی گفتم که جونم فدات چهل ساله که حال و روزت اینه چقد گریه آخه فدای چشات شده زخم پلکات بمیرم برات چقد گریه آخه گل فاطمه شهادت که ارث تبار شماست شهادت که ارث بنی هاشمه مگه حمزه کشته نشد تو احد مگه سجده گاهِ علی خون نشد نیفتاد زهرا مگه پشت در مگه مجتبی تیر بارون نشد رسید اینجا تا حرف دیدم امام هنوزم دلش انگاری کربلاست صدا زد ابوحمزه رحمت به تو شهادت همیشه تو تقدیر ماست ولی میدونی تا که یادم میاد میگم کاش عمرم به فردا نبود شهادت آره ارث ما طایفه ست اسارت ولی ارث ماها نبود نبودی ندیدی که تو کربلا چطور خواهرام میدویدن رو خار فرار کردن از خیمه ها عمه هام بیا و دیگه رو دلم دس نذار
. دل نوای نینوا دارد، آرزوی کربلا دارد دل نوای نینوا دارد / آرزوی کربلا دارد هر نفس با شور عاشورا / نغمه «یا لیتنا» دارد می‌کِشد ما را / یک نگاه تو می‌کُشد ما را / قتلگاه تو ما بسیجی‌های روح الله / با شهیدان عهد خون بستیم روز اول یا علی گفتیم / تا به آخر با علی هستیم عشق این دل‌ها / جز ولایت نیست راه و رسم ما / جز شهادت نیست وارثان جاء نصرالله / قاریان کوثر و قدریم جان‌نثاران رسول‌الله / فاتحان خیبر و بدریم یا رسول‌الله / نقش پرچم‌هاست وعده‌گاه ما / مسجد الاقصی است بعد از این چشم انتظاری‌ها/ نور چشم عالمین آید از کنار کعبه آوای / یالثارات‌الحسین آید بی‌قراریم از ظهر عاشورا / العجل مولا العجل مولا
گریه خدا مادری نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و می گریست... فرشته ای فرود آمد و رو به طرف مادر گفت: ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزوهای تو را برآورده سازد، بگو از خدا چه میخواهی؟ مادر رو به فرشته کرد و گفت: از خدا میخواهم تا پسرم را شِفا دهد. فرشته گفت: پشیمان نمیشوی؟ مادر پاسخ داد: نه! فرشته گفت: اینک پسرت شِفا یافت ولی تو میتوانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی... مادر لبخند زد و گفت تو درک نمیکنی! سال ها گذشت و پسر بزرگ شد و آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن میگرفت. پسرش ازدواج کرد و همسرش را خیلی دوست داشت... پسر روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی توانم چطور برایت بگویم ولی مشکل اینجاست که خانمم نمیتواند با تو یکجا زندگی کند. میخواهم تا خانه ی برایت بگیرم و تو آنجا زندگی کنی. مادر رو به پسرش کرد و گفت: نه پسرم من میروم و در خانه ی سالمندان با هم سن و سالهایم زندگی میکنم و راحت خواهم بود... مادر از خانه بیرون آمد، گوشه ای نشست و مشغول گریستن شد. فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای مادر دیدی که پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده یی؟ میخواهی او را نفرین کنی؟ مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخر تو چه میدانی؟ فرشته گفت: ولی باز هم رحمت خدا شامل حال تو شده و می توانی آرزویی بکنی. میدانم که بینایی چشمانت را از خدا میخواهی، درست است؟ مادر با اطمینان پاسخ داد نه! فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟ مادر جواب داد: از خدا می خواهم عروسم زنی خوب و مادری مهربان باشد و بتواند پسرم را خوشبخت کند، آخر من دیگر نیستم تا مراقب پسرم باشم. اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و اشک هایش دو قطره در چشمان مادر ریخت و مادر بینا شد... هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: مگر فرشته ها هم گریه می کنند؟ فرشته گفت: بلی! ولی تنها زمانی اشک میریزیم که خدا گریه میکند. مادر پرسید: مگر خدا هم گریه می کند؟! فرشته پاسخ داد: خدا اینک از شوق آفرینش موجودی به نام مادر در حال گریستن است... هیچ کس و هیچ چیز را نمی توان با مادر مقایسه کرد. تقدیم با عشق به همه مادرا
حجاب کرونایی این روزها خانم‌های زیادی رو می‌بینیم که ماسک زدن، نه کسی از گرما گله می‌کنه، نه میگه برام محدودیت میاره و نه گله می‌کنن که زشتمون کرده، اگه کسی هم ماسک نزنه نمیگن آزاده و باید به انتخابش احترام گذاشت بلکه میگن داره سلامت بقیه رو به خطر میندازه و دست آخر هم مجبور میشن برای اینجور افراد که به سلامت خودشون و بقیه افراد جامعه از روی ناآگاهی و یا لاابالی‌گری اهمیت نمیدن قانون وضع کنن، این شما رو یاد چیزی نمیندازه؟ قانون حجاب هم مگه برای سلامت روحی فرد و جامعه از طرف خداوند وضع نشده؟ پس چرا تا این اندازه به قانون الهی حجاب حمله میشه؟ شاید اگه برای حرف‌های خداوند به اندازه دکترها ارزش قائل بودیم و به علم خدا ایمان داشتیم و می‌دونستیم واجبات خداوند اهمیت زیادی برای سلامت روح و جسممون دارن، جور دیگه‌ای رفتار می کردی
داستانی زیبا👌 مردی صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشيد و راهي مسجد شد. در راه، به زمين خورد و لباس هايش کثيف شد. بلند شد، خودش را تکاند و به خانه برگشت. او لباس هايش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً به زمين خورد! دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. يک بار ديگر لباسیهايش را تبدیل کرد و راهي مسجد شد. در راه ، با شخصی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد. آن شخص پاسخ داد: من ديدم شما در راه مسجد دو بار به زمين افتاديد، به خواطر همین چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد از او تشکر فراوان کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند. همين که به در مسجد رسيدند، مرد از آن شخص درخواست کرد تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند اما او از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد. مرد درخواستش را دوباره تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود. مرد از او سوال مي کند که چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. آن شخص پاسخ داد: من شيطان هستم. مرد با شنيدن اين جواب تکان خورد. شيطان در ادامه توضيح مي دهد: من شما را در راه مسجد ديدم و اين من بودم که باعث زمين خوردن شما شدم. وقتي شما به خانه رفتيد، خودتان را تميز کرديد و به راهتان به مسجد برگشتيد، خدا همه گناهان شما را بخشيد. من براي بار دوم باعث زمين خوردن شما شدم ولی باز هم شما را تشويق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتيد. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد. من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردن شما بشوم، آنوقت خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشيد. بنابر اين، من سالم رسيدن شما را به مسجد مطمئن ساختم. نتيجه داستان: کار خيري را که قصد داريد انجام دهيد به تعويق نياندازيد. زيرا هرگز نمي دانيد چقدر اجر و پاداش ممکن است داشته باشد.
﷽❣ ❣﷽ همـه جا غـرق دعا می شـود از آمـدنت معنی اشک و دعا چيست برايم بنويس خون دل خوردنت از بار گناهان من است معنی شـرم و حيا چيست برايم بنويس اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
babolharam _ Hoseyni-Segment 1.mp3
4.18M
|⇦•یه عالمه گریه به روضه بدهکارم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وَانْتَهکت فیک حُرمَة الاِسلام... و با کُشتن تو حُرمت اسلام را زیر پا نَهادند...
|⇦•یه عالمه گریه به روضه بدهکارم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾• یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم .. بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه .. من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم .. سردم نکنی .. طردم نکنی .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم .. درمونده شدم .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ محرمُ خونه نشین میمیرم منی که تو قبرم برات عزا میگیرم چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله با پهلویِ زخمیش بالا سر گوداله نگاهِ مادرت شاهده قتل قاتله میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله وای ؛ سرُ و صورتت چه نامرتبِ تویِ قتلگاه عزیز زینبِ صد پاره بدن .. دست و پا مزن .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. حسین وای حسین وای
... 😞 باز هم آدينه‌ای آمد ولی مهدی کجاست!؟ يک‌نفرميگفت مهدی جمعه‌هادرکربلاست رو به سوی کربلا کردم که فريادش زنم باز هم با ندبه‌ ای از هجر مولا دم زنم آمد از سویی ندایی: آی اهل انتظار اندکی دیگر صبوری، می‌رسد دیدار یار... 💕💕💕
در غروب جمعه بغضم در گلو وا می شود چشم خود را در نبودت جمعه ها تر می کنم یا مهدی ادرکنی ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
Banifatemeh-GolchinShahadat1393[15].mp3
7.11M
دلم گرفته... دوباره این شبا برا حرم گرفته میبینی بازم چجوری روز و شبمو ازم گرفته! دلم گرفته... دلم اسیره.. غروب کربلا روکه یادم نمیره😭 سید مجید بنی فاطمه
مولای من مهدی جان... تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیآمدی مهدی جهاندار 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻000