eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.3هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 ❣باڪسی نشست و برخاست بڪنید ڪه همین ڪه او را دیدیدبه یادخدا بیفتید،به یادطاعت خدا بیفتید؛ نه با ڪسانی ڪه درفڪر معاصی هستند وانسان را از یاد خدا بازمی دارند. 🌹 (ره)
✍امام صادق علیه السلام: مرد در [اداره] خانه و خانواده اش به سه خصلت نیاز دارد که باید آنها را به کار بَرَد، اگرچه این ویژگیها در طبیعت (درون) او نباشد: خوش رفتاری گشاده دستیِ سنجیده غیرت برای ناموس داری 📚 تحف العقول ص ۳۲۲
سلام آقای مهربونم✋🌸 جانم فدای نام شما يا صاحب‌الزمان قربان آن مقام شما يا صاحب‌الزمان جان ميدهم بخاطر يک لحظه ديدنت دل عاشقٍ سلامِ شما يا صاحب‌الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از «دفترچه تلفن» شخصی حاج قاسم 🔺«دفترچه» عنوان چهارمین قسمت از مجموعه «چهل‌ سردار» است که به مناسبت روز تکریم همسران و مادران شهدا تولید شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نکته‌ای مشترک از زبان شهید مطهری و حاج قاسم سلیمانی 🔹خیلی فرق است میان کسی که به سربازش میگوید تو برو جلو، با کسی که خودش جلو می‌رود و می‌گوید بیا 🔹فرماندهی در جنگ ما امامت بود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان سپهبد شهید درباره نقش مهم امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب به مناسبت آغاز ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
۱۲بهمن ماه سالروز ورود (ره) به میهن اسلامی و فرار سیدن گرامی باد.
💕بسیار زیباست از دست ندید👌 گاهی برای رها شدن از زخم‌های زندگی باید بخشید و گذشت میدانم که بخشیدن کسانی که از آنها زخم خورده ایم، سخت ترین کار دنیاست.... ولی تا زمانی‌که هر صبح چشمان خود را با کینه باز کنیم و آدمهای،خاطرات تلخ را زنده نگهداریم و در ذهن خود هر روز محاکمه‌شان کنیم رنگ آرامش را نخواهیم دید گاه چشم ها را باید بست و از کنار تمام بد بودن‌ها گذشت 💚 💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 پدرم به من توجه نمی‌کند! دوستم به من محبت نمی‌کند! همسرم نیازهای عاطفی مرا تامین نمی‌کند! و ........ 🌼 چه کنیم ؛ بی‌محلی‌ها، کم‌توجهی‌ها، بی‌مهری‌ها و بی‌انصافی‌های دیگران، خصوصاً عزیزان‌مان، آزارمان ندهد ؟ اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
حضـرٺ زھـرا { سلام‌الله‌علھیا } بـہ علامـہ میرجھانـی فرمودنـد : ھیـچ میدانیـد با یوسـف مـݩ چه ڪردیـد ؟ از اشـڪ ھایِ غریبانـہ اش با خبریـد ؟ اݪھی‌بمیرم‌ واسـٺ آقاے مظݪومم 🌿 💕💛💕
کشاورزی جایزۀ مرغوب ترین ذرت را گرفت. متوجه شدند که او از بذرهای مرغوب ذرت، به همسایه هایش هم داده بود. علت را از کشاورز پرسیدند، گفت: باد، بذرهای ذرت را به مزرعه های دیگر منتقل میکند. اگر همسایه های من ذرتهای خوبی نداشته باشند، باد آن بذر های نامرغوب را به زمین من می آورد. اگر بخواهیم زندگی شاد، سرخوش و آرامی داشته باشیم، باید به دیگران کمک کنیم تا آنها هم خوب زندگی کنند... 💕🧡💕
. °•<✨❤️✨>•° ... هرچه‌گرفتاری‌وناراحتےداری، هروقت‌دیدےڪه‌داردانباشته‌می‌شود، باخداصحبت‌ڪن. به نگاه‌ڪن‌ڪه‌تانگاه‌ڪنی‌همه راحل می‌ڪند.هروقت‌دیدےڪدر شده‌ای،هر وذڪرۍڪه‌ازپدرو مادریادگرفته‌ای،همان‌را با‌لبت‌تذڪر بده.چرالبت‌را روۍهم‌بگذارۍتادرونت دَم‌ڪندوخسته‌ات‌ڪند؟ صحبت‌ڪردن‌با او،ذات‌غم وحزن‌رامۍبرد. 📚 طوبای محبت ۳،ص ۸۹ 💕💜💕
حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر امام (ره) 🔹همزمان با آغاز ایام‌الله دهه‌فجر و در آستانه چهل‌ودومین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین ساعات صبح امروز در مرقد بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی حاضر شدند و با قرائت نماز و قرآن، یاد و خاطره امام عظیم‌الشأن ملت ایران را گرامی داشتند. 🔹رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور بر مزار شهیدان عالی‌مقام بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰، علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت کردند. 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس در گلزار شهیدان سرافراز حضور یافتند و به ارواح مطهر مدافعان اسلام و ایران درود فرستادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همزمان با آغاز ایام‌الله دهه‌فجر و در آستانه چهل‌ودومین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین ساعات صبح امروز (یکشنبه) در مرقد بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی حاضر شدند و با قرائت نماز و قرآن، یاد و خاطره امام عظیم‌الشأن ملت ایران را گرامی داشتند. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور بر مزار شهیدان عالی‌مقام بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰، علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت کردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس در گلزار شهیدان سرافراز حضور یافتند و به ارواح مطهر مدافعان اسلام و ایران درود فرستادند.
خدایا آرامش را نصیب همه دلها بگردان خدایا شبی بی دغدغه شاد و بی نظیر قسمت عزیزانم بگردان به امید طلوعی دیگر 🌟شبتون بخیر و آرام🌟
: آخر خط کتم رو برداشتم که برم خونه ... يکي از پشت سر صدام کرد ... - منديپ ... برو پيش رئيس ... کارت داره ... از در که رفتم داخل، اخم هاش تو هم بود ... تا چشمش بهم افتاد ناراحتيش به خشم تبديل شد ... - ديگه واقعا نمي دونم بايد با تو چي کار کنم ... کي مي خواي از اين کارها دست برداري؟ ... فکر کردي تا کجا مي تونم به خاطر تو جلوی واحد تحقيقات داخلي بايستم؟ ... روز پيچيده و خسته کننده من ... حالا هم بايد فريادهاي رئيسم تموم مي شد ... پشت سر هم سرم داد مي کشيد ... و من اين بار، حتي علتش رو نمي دونستم ... چند دقيقه ... بي وقفه ... - چرا ساکتي؟ ... - روز پر استرسي داشتي سروان؟ ... چشم هاش رو نازک کرد و زل رد بهم ... توي نگاهش خشم و نااميدي با استيصال بهم گره خورده بود ... نفس عميقي کشيد ... - تو حتي نمي دوني دارم در مورد چي حرف ميزنم ... مگه نه؟ ... و اين بار با ياس بيشتري فرياد زد ... - تو ديگه حتي نمي دوني دارم واسه چي سرت داد ميزنم... کلافه شده بودم ... - خوب معلومه نمي دونم ... از در که اومدم تو فقط داري داد ميزني بدون اينکه بگي ماجرا چيه ... وقتي نميگي من از کجا بايد بفهمم جريان از چه قراره ... و اين بار تحقيقاتِ داخلي به چي گير داده؟ ... سر مانيتور رو چرخوند سمتم ... - به اين ... دکمه پخش رو زد ... و نشست روي صندليش ... صدا از توي گلوم در نمي اومد ... حالا مي فهميدم چرا صبح، چشمم رو توي بازداشتگاه باز کرده بودم ... نشستم روي صندلي و زل زدم بهش ... - چيزي نمي خواي بگي؟ ... مثلا اينکه چي شد که چنين اتفاقي افتاد؟ ... جز تکان دادن سرم چيزي نداشتم ... يعني چيزي يادم نمي اومد که بتونم بگم ... - فکر مي کني تا کي اداره پليس مي تونه پشت تو بايسته؟... تو سه نفر رو توي بار لت و پار کردي و اصلا هم يادت نمياد چرا باهاشون درگير شدي ... هر بار داره اوضاعت از قبل بدتر ميشه ... اگر همين طوري ادامه بدي مجبور ميشم معلقت کنم ... کم يا زياد ... تو دائم مستي ... حتي توي اداره مي خوري ... گاهي اوقات اصلا نمي فهمم چطور هنوز مغزت نگنديده و بوي تعفنش از وسط جمجمه ات نمياد ... يا اين شرايط رو درست مي کني ... يا اين آخرين باريه که اداره پشت کثافت کاري هات مي ايسته و ازت دفاع مي کنه ... اين ديگه آخر خطه ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: خداحافظ توماس چراغ رو هم روشن نکردم ... فضاي خونه از نور بيرون، اونقدر روشن بود که بتونم جلوي پام رو ببينم ... کتم رو پرت کردم يه گوشه و ... بدون عوض کردن لباسم ... همون طوري روي تخت ولو شدم ... چقدر همه جا ساکت بود ... موبايلم رو از توي جيب شلوارم در آوردم ... براي چند لحظه به صفحه اش خيره شدم ... ساعت 10:26 شب ... بوق هاي آزاد ....و بعد تلفنش رو خاموش کرد ... چقدر خونه بدون آنجلا ساکت بود ... انگار يه چيز بزرگي کم داشت ... دقيقا از روزي که برگشتم ... و اون، با گذاشتن يه يادداشت ساده ... به زندگي چند ساله مون خاتمه داده بود ... "ديگه نمي تونم اين وضع رو تحمل کنم ... دنبالم نگرد ... خداحافظ توماس" ... چشم هام رو بستم هر چند با همه وجود دلم مي خواست برم بار ... يا حتي شده چند تا بطري از مغازه بخرم ... اما رئيس تهديدم کرد اگر يه بار ديگه توي اون وضع پام رو بزارم توي اداره ... معلق ميشم ... و دوباره بايد برم پيش روان شناس پليس ... براي من دومي از اولي هم وحشتناک تر بود ... يه ساعت ديگه هم توي همون وضع ... مغزم بيخيال نمي شد ... هنوز داشت روي تمام حرف ها و اتفاقات اون روز کار مي کرد ... بدجور کلافه شده بودم ... - تو يه عوضي هستي توماس ... يه عوضي تمام عيار ... عوضي صفت پدرم بود ... کلمه اي که سال ها به جاي کلمه پدر، ازش استفاده مي کردم ... خودخواه ... مستبد ... خودراي ... ديکتاتور ... عوضي ... هيچ وقت باهام مثل بچه اش برخورد نکرد ... هميشه واسش يه زيردست بودم ... زيردستي که چون کوچک تر و ضعيف تر بود، حق کوچک ترين اظهار نظري رو نداشت ... هميشه بايد توي هر چيزي فقط اطاعت مي کرد ... - بله قربان ... و اين دو کلمه، تنها کلماتي بود که سال ها در جواب تک تک فرمان هاش از دهنم خارج مي شد ... بله قربان ... امشب، کوين اين کلمه رو توي روي خودم بهم گفت ... عوضي ... حداقل ... من هنوز از اون بهتر بودم ... هيچ وقت، هيچ کس جرات نکرد اين رو توي صورتش بهش بگه ... اونقدر از اون بهتر بودم که آنجلا ... زماني ولم کرد که پاي يه بچه وسط نبود ... نه مثل مادرم که با وجود داشتن من ... بدون بچه اش از اون خونه فرار کرد ... باورم نمي شد ... ديگه کار از مرور حوادث اون روز و قتل کريس تادئو گذشته بود ... مغزم داشت خاطرات کودکيم رو هم مرور مي کرد ... موبايلم بي وقفه زنگ مي زد ... صداش بدجور توي گوشم مي پيچيد ... و يکي پشت سر هم تکانم مي داد ... چشم هام باز نمي شد ... اين بار به جاي سلول ... گوشه خيابون کنار سطل هاي آشغال افتاده بودم ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🤔 حجاب مهمتره یا نماز ⁉️ مطمئنا نماز.☝️ پس چرا نماز در سطح جامعه اجباری نیست؟ مگر ارزشش بالاتر از حجاب نیست؟😳 بله ارزش نماز بالاتره👌 ولی☝️ فردیه√ اما حجاب عمومیه☝️ پس به حجاب سعی کنید که به عنوان یک کار ارزشی نگاه نکنید.⛔️ حجاب برای این است که ⬅️ جامعه امنیت داشته باشه پس باید الزامی باشه.☝️☺️ چون عمومیه ولی نماز فردی هست حتی اگر ما یک کشور مسلمان نبودیم. باز هم باید حجاب در کشورمان الزامی می بود و هرکس با هر تفکری باید به آن عمل کند.☺️ چون نفعش به همه میرسه. 💕❤️💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
❣✨﷽✨ ✍يك كسى يك سيب برداشت و گفت من با اين سيب آبروى امام صادق(ع) را میريزم. گفتند: چه كار میکنى؟ گفت: من میگويم اى امام صادق! این رزق من هست يا نه؟ اگر گفت رزقت هست، لگد میکنم. اگر گفت رزقت نيست، میخورم. هرچه امام گفت، من ضدش را انجام میدهم. آن وقت آبروى امام میريزد و امام رسوا میشود. گفتند: باشد. سيب را برد پهلوى امام صادق و گفت: آقا اين رزق من هست يا نه؟ امام به سيب نگاه كرد و يك خورده هم به قيافه ايشان نگاه كرد. نگاه به سيب، نگاه به قيافه. بعد فرمود: اگر از گلويت پايين رفت، معلوم میشود كه رزقت بوده است. اين در فكر بود كه چه كار كند؟ يعنى گاهى وقت ها حرص میزند و پول هم جمع میکند، اما از گلويش پايين نمیرود. رزقش نيست. رزق اين نيست كه آدم دارد. داشته ها رزق نيست. كاميابى ها رزق است. خيلى ها دارند و كامياب نيستند، خيلى ها ندارند و كامياب هستند. و لذا شما بگو: خدايا يك همسر خوب به من بده! نگو خدايا پولم بده، كه همسر خوب پيدا بشود. خوب! به خدا بر میخورد. چون خيلى ها هستند بدون پول همسر خوب گيرشان مى آيد، خيلى ها بهترين جهازيه را درست میکنند، بهترين خانه ها را هم میسازند، همسر خوب گيرشان نمی آيد. حديث داريم كه براى خدا تكليف روشن نكنيد، كه خدايا پولم بده كه بروم مكه! به توچه؟ بگو: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَام» خدايا حج میخواهم بروم. خيلى ها بى پول مكه رفتند و خيلى پولدارها مكه نرفتند. حديث داريم چيزى را كه از خدا میخواهيد، واسطه اش را از خدا نخواهيد. بگو خدايا به من خوشى بده! نگو خانه ام بده كه خوش باشم. چون خانه را به تو میدهد و هر روز يك گوشه اش خراب میشود، و يا همسايه بد گيرت ميايد. ما بايد بندگى كنيم، خدا خدايى كند. گير ما يك چيز است و آن اينكه بندگى خودمان را فراموش میکنيم، و خدايى را ياد خدا میدهيم. میگوييم ببين! حواست را جمع كن، هرچه من میگويم گوش بده، اگر میخواهى خداى خوبى باشى ! همچين كن، بعد همچين كن، بعد همچين كن ... بندگى خودمان را فراموش میکنيم، خدايى را ياد خدا میدهيم. خدا میگويد: اينرا ببين! بندگى خودش را بلد نيست، دارد خدايى را ياد من میدهد. حديث داريم كه ابزار را از خدا نخواهيد. خودش را از خدا بخواهيد. خدايا يك همسر به من بده كه دوستش داشته باشم. نگو: خدايا خوشگل ترين دخترها زن من باشد. يك وقت میبينى خوشگل ترين دخترها زنت شد، اما صد عيب دارد. يا حوادثى پيش مى آيد كه با اينكه زيباست، زندگى ات شيرين نيست. 💕❤️💕
صبح راآغاز میڪنیم با نام خدایی ڪه همین نزدیڪیهاست خدایی ڪه در تار و پود ماست. خدایی ڪه عشق را به ما هديه داد، و عاشقی را 🌻بسم الله اارحمن الرحیم🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎀به کوری همه ی عشق های پوشالی 🎈تلافی همه ی تیــــــتر های جنجالی 🎀نشـسته ام بنویسم بنام نامی عشق 🎈امـــام خامنه ای مد ظله العالی
🌺 شهيدی که دور مادرش می‌چرخید و می‌گفت: حلالم کن... توی آشپزخونه غرقِ حال و هوایِ خودم، مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر! ... نگاه‌کردم و دیدم دم درِ ورودی ایستاده، اومد توی آشپزخونه و شروع‌کرد به چرخیدن دورِمن و‌گفت: مادر حلالم کن ... مادر حلالم کن...گفتم: آخه چکار کردی که حلالت کنم؟گفت: وقتی اومدم، صداتون کردم اما متوجه نشدین. بعد با صدای بلند صداتون کردم، حلالم‌کنید اگه صدایم رو براتون بلندکردم. 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدرضا عقیقی 📚منبع: کتاب همسفر تا بهشت۱ ، صفحه ۹۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹میلاد مادر خوبیها ❤️بـانوی دو عالم 🌹حضرت زهرای مرضیه (س) ❤️و روز بزرگداشت مقام مادر 🌹و زن را به همه مادران ❤️و زنان و دختران سرزمینم 🌹تبریک عرض میکنم ❤️ ❤️ 💕❤️💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🌸 ساکش را بست برای رفتن به سوریه... دم رفتن اسم دختر هنوز به دنیا نیامده‌اش را هم انتخاب کرد؛ رقیّه. 🔸 خیلی دلش می‌خواست دخترش را ببیند امّا پای ماندن نداشت. همسر و مادر و پدر و الیاس خردسالش را به خدا سپرد و راهی میدان نبرد شد. 🔻 مرتضی غفوری؛ اهل سرزمین افغانستان، متولد ۱۳۶۸ پای حرف‌های همسر شهید، با زنی روبرو شدیم که در این مدّت نه چندان زیاد زندگیش ماجراهای زیادی را تجربه کرده است... از اضطراب انتظار گرفته تا انتظار وداع ... و از بزرگ کردن یادگارهای شهید تا روایت‌گری یادها و خاطره‌ها. 💥 این روایت ازآسمان با عنوان رقیه بابا ندیده را جمعه ۱۰ بهمن ساعت ۱۶:۵۰ از شبکه دو تماشا کنید.
❣ صبحتـون زيبـا آقای‌ من روزتـون پـر از لبخند دلتون لبريز از شادی مومنان 🌹تعجیل در فرج صلوات🌹
📷 تصویری کمتر دیده شده و غم انگیز از در آغوش گرفتن بقایای پیکر شهید مدافع حرم فاطمیون "اکبر امیری" توسط مادر پس از تحمل سال‌ها دوری… ▪️تاریخ ثبت تصویر: (۹۷/۸/۳۰)