eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ همسر فرعون تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی... پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت... غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان... اولي همسر يک طغيانگر بود و دومی پسر يک پيامبر...! براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست... اين خودت هستي که تصميم می گيری تا عوض شوی... بعضي از چيزها دير که شد، بي‌ فايده هستند... مانند بوسيدن پيشانی عزیزی که دیگر نیست.. 💕❤️💕
⚠️ روایت‌ داریم‌ ڪه‌ اغلب‌ جهنمی‌ها، جهنمی‌ زبان‌ هستند. فڪر نڪنید هـمه‌ شراب‌ مۍخورند و از دیوار مردم‌ بـالامۍرونـد. یڪ‌ مـشت‌ مومـنِ مقـدّس را مۍآورند جـهنم. اۍ آقا تو ڪه‌ همیشه‌ هیئت‌ بـودی‌ مـسجـد بودی! 😏 در صف‌ نماز جماعت می‌نشینند و آبرو مۍبرند. 🎤 آیت‌الله‌ فاطمی نیا 💕🧡💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✨﷽✨ ▫️ای آنکه طلبکار خدایی، به خود آ ▫️از خود بطلب، کز تو خدا نیست جدا ✍گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می‌کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می‌شد و سعی می‌کرد که او را از این عادت منصرف کند. روزی کیسه‌ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد، زن آن را گرفت و با گفتن "بسم الله الرّحمن الرّحیم" در پارچه‌ای پیچید و با " بسم‌ الله " آن را در گوشه‌ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت‌زده کند و "بسم الله" را بی‌ارزش جلوه دهد. وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد، آن مرد ماهی‌ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود، درون شکم یکی از ماهی‌هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین شد. 💕❤️💕
در خانه ے صبح هم خدا هست هم آفرینش و هم زلال مهربانے به امروز از سرِمهرسلام بده وخدا را بخاطر دیدن روزے دیگر شڪرڪن 💕بسم الله الرحمن الرحیم💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ تمام سرودهای دهه فجر دریک سرود؛ بسیار زیبا و خاطره انگیز! 📣ترکیب زیبا و جالب چند سرود انقلابی🌹 پنج سرود انقلابی در یک سرود🌷 🎤ایران ایران 🎤خمینی ای امام 🎤به لاله در خون خفته 🎤آمده موسم فتح ایمان 🎤هوا دلپذیر شد
هر شہیدے ڪہ بر خاڪ مےافتد تڪہ اے از بُغض هاے نهفتہء مولا را شڪوفا مےڪند. شهدا بُغض هاے بَرملا شده ی مـــولا هستند... برادر شهیدم دعایم کن که سخت محتاج دعایت هستم
🎊آسمان خورشيد را بگرفته و دف مي زند 🎈هر فرشته بر قدوم فاطمه كف مي زند 🎊تا بيايد دختر يكتاي ختم المرسلين 🎈انبيا از عرش تا روي زمين صف مي زند
🌸بــــرگــےازخاطــــراتــــــ ◽️همیشه مےگفت : زیباترین شهادت را می‌خواهم ! یڪ بار پرسیدم : شهادت خودش زیباست ، زییاترین شهادت چگونه است ؟! ◽️در جواب گفت : زیباترین_شهادت این است ڪه جنازه‌اے هم از انسان باقے نماند..... °•{هادے دلهـــــا شهید‌ ابراهیــــم‌ هــــادے}•°
♥️♥️ 🌷 یه روز با میلاد رفته بودیم بازار... اون موقع سنی نداشت... هنوز بچه بود... از کنار کلی مغازه رد میشدیم... هِی میگفتم... بابا یه چیزی بگو تا برات بخرم... لباس... بستنی... هر چی فقط بگو تا برات بخرم... امّا هر کاری کردم میلاد قبول نمی کرد... میگفت چیزی نمیخوام... 🍃 هیچی دیگه من و میلاد کلی میوه و اینا خریدیم... خواستیم برگردیم... بعد دیدم میلاد میگه مامان...میشه برام آدامس بخری؟؟؟ 🌱 منم گفتم... مگه التماست نکردم که هر چی میخوای بگو گفتی چیزی نمیخوام پس چرا حالا میگی؟؟؟ 🌸 دیدم میلاد یه تبسمی کرد و گفت مادر جان... آخه فکر کردم اگه بگم... پولی برای خرید وسایل مورد نیازمون باقی نمیمونه... برای همین نگفتم...حالا که دیگه همه چی گرفتیم... بریم آدامس بخریم... ✨ واقعا شهدا انگار عنایت خاصی بهشون شده... میلاد از همون بچگی خیلی قانع بود... واقعا یکی از ویژگی های بارز میلاد... قناعتش بود... ✨ 💠 راوی: مادر شهید ♥️ 🌹
مادر من هم بسان بسیار بی مادران عالم ، مادر ندارم ، ولی در نیمه هر ماه ، به هلال کامل ماه نگاه می کنم و خورشید وجودت را حس می کنم.  💕🖤🖤💕 در بارش باران مهربانی هایت را ، در زلالی چشمه ساران اشک هایت را ، در تردی برگ های شمعدانی دلواپسی و دل نازکی هایت را ، در صدای آبشار و امواج دریا لالایی هایت را می بینم و می شنوم و آرام می گیرم. 💕🧡💕❤️💕
همه مدیون تو هستند «الهے مادر» سایه‌ات ڪم‌نشود از سر این نوڪرها
🌼امیرالمؤمنین عليه‏ السلام 🔻الأَمرُ قَريبٌ، وَالاِصطِحابُ قَليلٌ 🌟 مرگ، نزديك، و همراهى با دنيا اندك است. 📙 نهج البلاغه،حکمت 168 پ‌ن: 🍃و چه بسیار افرادی که به فردا نرسیدند، خدا پایان‌ِمون رو با عاقبت بخیری برسان 🙏 💕🧡💕
✴️ سه شنبه 👈 14 بهمن 1399 👈 19جمادی الثانی 1442👈 2 فوریه 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 💍 ازدواج حضرت عبدالله با آمنه علیها السلام و حمل آمنه به رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب جمعه . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️امروز مبارک و مختار است برای امور زیر: ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✅ خرید حیوان و وسیله سواری . ✅ جابه جایی و نقل و انتقال . ✅ دیدار بزرگان . ✅ صید و شکار . ✅ شاگرد و کار گرفتن . ✅ نوشتن مقاله و کتاب و پایان نامه . ✅ و امور تعلیم و تعلم نیک است . 👶 زایمان خوب و نوزادش شایسته و مبارک و روزی دار خواهد شد . ان شاءالله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود . 🚘 مسافرت :مسافرت خوب است 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز برای امور زیر نیک است. ✳️ فروش جواهرات . ✳️ آغاز معالجه و درمان . ✳️ کودک به مهد نهادن. ✳️ وخوردن نوشیدنی ها نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب (شب چهارشنبه ) ، مباشرت و زفاف عروس کراهت دارد 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث توانگری است . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث رفع درد بدن می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
مداحی آنلاین - این دنیا به وجودت کرده مباهات - محمدرضا طاهری.mp3
6.37M
🌸 (س) 💐این دنیا به وجودت کرده مباهات 💐سر میزارم زیر پاهات مادر سادات 🎤 👏
‼️مجلس غیبت بزرگترها 🔷س 5244: وقتی بزرگ تر های جمع مثلاً مادر و خاله و ... غیبت می کنند، آیا من باید تذکر بدهم؟ چگونه؟ ✅ج: اگر بدانید در مجلسی غیبت می شود حضور در آن مجلس جایز نیست و اگر در مجلسی کسی قصد غیبت کردن داشته باشد یا در حال غیبت کردن باشد، با وجود شرایط نهی از منکر، نهی زبانی واجب است و در هر صورت اگر غیبت مسلمانی را بشنوید باید ردّ غیبت کنید. 📕منبع: khamenei.ir
‼️نفقه مادر 🔷س 5245: هزینه های نگهداری والدین به عهده چه کسی است؟ پسران یا دختران؟ اگر والدین خود درآمد داشته باشند، نگهداریشان به عهده چه کسی است؟ ✅ج: اگر پدر یا مادر درآمد کافی داشته باشد، مخارج زندگی او بر عهده کسی نیست، در غیر این صورت بر عهده فرزندان ـ دختر و پسر ـ است و ترجیحی بین فرزندان وجود ندارد و باید به گونهای رفتار نمود که موجب ایذاء یا هتک حرمت او نشود. 📕منبع: leader.ir
مداحی_آنلاین_ضربانم_حسن_تاب_و_توانم.mp3
2.64M
💐ضربانم حسن تاب و توانم حسن 💐همه جا جار میزنم آرام جانم حسن 🎤
سوار ناقه ای از نور می رسد مادر به داد این دل رنجور می رسد مادر نجات اهل یقین ریشه های چادر اوست چه قدر نام وزینِ شفیعه درخور اوست ثنای حضرت صدیقه کار هر کس نیست در این حریم که هر واژه ای مقدس نیست (س)💞 💫💞 💫💞
دعای‌صباح🎼احمدالفتلاوی.mp3
5.96M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع) 🎙 با نوای احمد الفتلاوی صبح تون را با این دعا و نوای دلنشین شروع کنید و روح تون را با شنیدن ش جلا بدهید سعی کنید با معنی مرور کنید تا کلمات این دعا به جان تان بنشیند
💕 کوثری از سوره ی طاها به دنیا آمدی تـا رسـد اِنّا به اَعـطیـــنا به دنیا آمدی تا یـتیـمی پدر را اندکی جبـران کـنـی دخــتـری و مـادر بـابـا به دنیــا آمـدی 💐 پیشاپیش_ولادت_مادر_ائمه_اطهار میگوییم 🌸❣ 💕❤️💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
: حیات وحش گوشي رو گرفت سمتم ... شارژش تموم شده بود ... باورم نمي شد چيزي رو که ديروز اونقدر دنبالش گشتيم به اين راحتي پیدا شد ... از آقاي ساندرز جدا شديم ... به محض ورود به آسانسور، يه لحظه ام مکث نکردم ... - برو اتاق امنيتي بيمارستان و تمام دوربين ها رو چک کن ... مطمئن شو ديروز دنيل ساندرز تمام مدت رو اينجا بوده ... - واقعا لازمه؟ ... طبق شواهد پزشکي قانوني، قاتل راست دسته ... ولي اون ... - منم ديدم چپ دست بود ... اما چه دليلي داشته يه نوجوان اين همه راه رو بياد اينجا ... و بدون اينکه چيزي بگه برگرده ... و گوشيش رو هم جا بزاره ... اين داستان زيادي عجيبه ... شايد خودش مستقيم کريس رو نکشته اما مي تونه شريک جرم باشه ... اگه پخش کننده اصلي باشه يا اصلا رئيس و مغز اصلي باند باشه ... واسش کاري نداره يه قاتل حرفه اي رو اجير کنه ... فقط بايد بتونيم انگيزه قتل رو پيدا کنيم ... و به ماجرا ربطش بديم ... مشخص بود نمي تونست باور کنه دنيل ساندرز با اون شخصيت و رفتار ... قاتل يا شريک جرم باشه ... اما من ياد گرفته بودم هيچ وقت نميشه به رفتار و ظاهر انسان ها اعتماد کرد ... يه رفتار و شخصيت به ظاهر محترم ... بهترين سرپوش براي اعمال و نيت هاي کثيف آدم هاست ... هر چند طبق قانون ... تا زماني که جرم کسي اثبات نشه بي گناهه ... اما من سال ها بود که ديگه اينطوري فکر نمي کردم ... ديدم رو نسبت به تمام انسان ها از دست داده بودم ... انسان هايي که به خاطر يک طمع، وسوسه يا حتي حسادت ساده ... خوي درنده شون رو آزاد مي کردن ... و حتي يک خودخواهي ساده ... حق زندگي و نفس کشيدن رو از انسان ديگه اي مي گرفت ... جز اينکه برهنه نيستيم ... و مي تونيم وحشي گري مون رو با فضاپيما به ساير سيارات هم ارسال کنيم ... چه فرق ديگه اي بين ما با حيوانات درنده آمازون و حيات وحش آفريقا وجود داره؟ ... اوبران رفت سراغ بررسي نوارهاي امنيتي ديروز و شب قبلش ... بايد حتما کپي نوارهاي امنيتي رو با چشم هاي خودم مي ديدم و مطمئن مي شدم خود کريس، موبايلش رو جا گذاشته ... نه اينکه از راه ديگه اي به دست دنيل ساندرز رسيده باشه ... مثلا توسط قاتل ... موبايل رو تحويل دادم تا بعد از شارژ مجدد و باز شدن رمزش ... تمام اطلاعاتش رو بازيابي کنن ... مي خواستم حتي فايل ها، تصاوير و مسيج هاي پاک شده اش رو ببينم ... معده ام به شدت مي سوخت ... در اين بين، سر و کله آقاي بولتر، معاون دبيرستان هم پيدا شد ... بعد از حرف هاي کوين ... ديد من به اون سه نفر، ديگه ديد دبير، معاون يا مدير مدرسه نبود ... حالا پشت هر کلمه اي که قرار بود به زودي ... از دهان الکس بولتر خارج بشه ... دنبال حلقه ها و حقيقت گمشده هر دو پرونده قتل و مواد مي گشتم ... اگر حدس مون درست بود اطلاعاتی که به دست می اومد می تونست خیلی برای دایره مواد مفید باشه ... اون به اسم يه صحبت دوستانه اومده بود ... بهش قول داده بودم هيچ ضبط صدايي انجام نشه ... اما چرا بايد براي قول به شخصي که مي تونست توي قتل دست داشته باشه ... احترام قائل مي شدم؟ ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
⚠️ ↲در روزگارے ڪــہ : ⇦زن را بہ ⇠ تن⇢ مے شناسند ⇦غیرت را ⇠ بددلے⇢ مے نامند ⇦و با حجاب را ⇠ ٱمل⇢ مے دانند ↫تو همچنان ⇠ فرشتہ⇢ بمان 🧕 بانوے سرزمین من‌!‌ 💕🧡💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
: ساندرز مادر دنيل ساندرز توي بيمارستان بستري بود ... واسه همين نمي تونست براي صحبت با ما به اداره پليس بياد ... دنبالش مي گشتيم که پرستار با دست به ما نشونش داد ... چهره جوان و غمگيني داشت ... و مهمتر از همه ايستاده بود و داشت با دست چپش، برگه هاي ترخيص رو پر مي کرد ... با روي گشاده با ما دست داد ... هر چند اندوه رو مي شد در عمق چشم هاش ديد ... اندوهي که عميق تر از خبر مرگ يک شاگرد براي استادش بود ... انگار دوست عزيزي رو از دست داده بود ... هيچ کلام ناخوشايندي در مورد کريس از دهانش خارج نمي شد ... هر چند، بيشتر اوقات حتي افرادي که مرتکب قتل شده بودن ... در وصف و رثاي مقتول حرف مي زدن تا کسي متوجه انگيزه شون براي قتل نشه ... اما غير از چپ دست بودنش ... دليل ديگه اي هم براي اثبات بي گناهيش داشت... در ساعت وقوع قتل ... توي بيمارستان بالاي سر مادرش بود ... از صحبت با آقاي ساندرز هم چيز قابل توجهي نصيب ما نشد ... جز اينکه کريس ... توي آخرين شب زندگيش ... براي ديدن دبير رياضيش به بيمارستان اومده بود ... - يه نوجوان ... شب براي ديدن شما اومده ... و بدون اينکه چيز خاصي بگه رفته؟ ... خيلي عجيب بود ... با همه وجود مي خواستم بگم اعتراف کن ... اعتراف کن که پخش مواد دبيرستان زير نظر توئه ... چه جايي بهتر از اينجا براي اينکه مواد رو جا به جا کني ... جايي که به اسم مادرت اومدي و به خوبي مي توني ازش براي پوشش کارت، استفاده کني ... خيلي آروم مکث کرد ... - کريس خيلي آشفته بود ... چند بار اومد حرف بزنه اما يه فکري يا چيزي مانع از حرف زدنش مي شد ... سعي کردم آرومش کنم ... اما فايده نداشت ... به حدي بهم ريخته بود که موبايلش رو هم جا گذاشت ... رفت سمت کيفش و موبايل کريس رو در آورد ... موبایلی رو که فکر می کردم حتما دست قاتله ... - بعد از اينکه متوجه شدم با منزل شون تماس گرفتم و به پدرش گفتم ... قرار شد بعد از ظهر بياد و گوشيش رو ببره ... وقتي ازش خبري نشد دوباره با خونه شون تماس گرفتم که ... و بغض راه گلوش رو بست ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹