eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
tahdir 04.mp3
4.18M
🌸🍃✨👆🏻👆🏻✨🍃🌸 * (تندخوانی) توسط استاد معتز آقایی*
AUD-20210416-WA0040.
10.45M
. ✨🌸✨ استاد_مشاری_العفاسی
4_6021428571422067265.pdf
5.3M
📗 متن قرآن - جزء4
4_6019222667628906766.mp3
22.24M
ترجمه جزء چهارم قرآن مجید 🎙 ترجمه:
PART-04 (parhizgar).mp3
14.87M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۴- پرهیزکار
4_5843470093320718236.mp3
17.18M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۴- سعدالغامدی
💎 نماز بسیار ساده هر شب ماه رمضان 💎 🌸☘️عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، إِنْ شَاءَ صَلَّاهُمَا فِي أَوَّلِ لَيْلٍ وَ إِنْ شَاءَ فِي آخِرِ لَيْلٍ، وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَبْعَثُ بِكُلِّ رَكْعَةٍ مِائَةَ أَلْفِ مَلَكٍ يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ، وَ يَمْحَوْنَ عَنْهُ السَّيِّئَاتِ، وَ يَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ. هر کس در ماه رمضان در هر شب، در آغاز یا پایان شب، دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت یک سوره حمد و سه بار سوره توحید را قرائت کند، قسم به کسی که مرا به حق به نبوّت برانگیخت، خداوند به ازای هر رکعت، صدهزار مَلَک را مبعوث می‌کند تا برای وی حسنات بنویسند و گناهان وی را محو نمایند و درجه‌اش را بالا ببرند. 📚 بحارالأنوار، ج۹۶، ص۳۴۶ 🤲 اللّهُمَّ عَجِّل‌ْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🤲 💕❤️💕
◾️چهار امام ِ غریبِ مدینه بی حرم‌اند ..💔 ◽️به حق بیا وساطت کن ..💚 🌙
✳️ باسمه تعالی ✳️ 💠 چند مسأله شرعی مورد نیاز 💠 ❇️ ۱_اگر کسی می خواهد صبح به مسافرت برود نمی تواند در وطن خود صبحانه بخورد و راه بیفتد این کار خوردن عمدی روزه است و باید کفاره بدهد یعنی یک روز قضای آن را بگیر د و ۶۰ روز روزه بگیرد که ۳۱ روز آن پیاپی باشد یا به ۶۰ فقیر حدود یک کیلو مواد غذایی معمول بدهد ❇️ ۲_ مسافر یعنی کسی که می خواهد حداقل ۴۵ کیلومتر مسافت کند یا ۵ /۲۲ برود و برگردد ، زمانی می تواند روزه خود را بخورد که ازحد ترخّص ( یعنی از محدود وطن خود ) بگذرد. ✳️ ۳_اگر کسی بخواهد به جایی که کمتر از ۴۵ کیلومتر فاصله دارد برود یا رفت و برگشت او کمتر از ۵ / ۲۲ باشد او ازنظر شرعی مسافر محسوب نمی شود و نمی توان در راه روزه خورد را بخورد مثلا اگر کسی بخواهد از پرند به بهارستان برود چون مسافت کمتر از ۴۵ کلیومتر است نمی توان در رباط کریم یا بهارستان روزه اش را بخورد ولی همین فرد اگر بخواهد به کرج یا قم برود می توان در رباط کریم یا فرودگاه امام خمینی (ره ) روزه اش را بخورد. ✳️ ۴_اگر کسی با کار حرامی روزه خود را باطل کند باید کفاره جمع بدهد یعنی هم باید ۶۱ روز روزه بگیرد و هم باید به ۶۰ فقیر هر نفر حدود یک کیلو مواد غذایی بدهد. ❇️ ۵ _اگر کسی فراموش کند که روزه است به کاری بپردازد که روزه را باطل می کند مثلاً : چیزی مباحی را بخورد یا بیاشامد به محض این که متوجه شد روزه است باید از آن کار دست بکشد و اگر مقداری خوردنی یا پوشیدنی در دهان دارد باید آن را بیرون بریزد اگر آن را عمدا فرو برد روزه اش باطل می شود و باید قضای آن روز را بجا آورد و کفاره آن را بپردازد یعنی یا ۶۰ روزه بگیرد و یا مواد غذایی به ۶۰ فقیر بدهد. ❇️ ۶_ اگر کسی با این که می دانید سخنی از آیات قرآن و یا از روایات حضرات معصومین (ع) نیست به دروغ بگوید این آیهٔ قرآن یا سخن الهی یا کلام فلان معصوم است روزه او باطل است و باید قضای آن را بجا آورد و کفاره جمع بدهد یعنی هم ۶۰ روز روزه و هم دادن مواد غذایی به ۶۰ فقیر. ❇️ ۷_کسی که به خاطر مسافرت یا بیماری روزه ماه رمضان را نگرفته و تا ماه رمضان سال آینده قضای آن را بجا نیاورده باید به ازای هر روز کفاره تأخیر بدهد یعنی ۷۵۰ گرم مواد غذایی معمول مانند : نان ، برنج ، خرما ، و... بخرد و به نیازمند بدهد. نمي تواند با مبلغ آن کارهای دیگر مانند :خرید لباس ، لوازم تحریر یا پرداخت قبوض انجام دهد‌. ❇️ حفظ نیت در روزه اصلی مهم است اگر کسی قصد کند روزه خود را بخورد ، روزه اش باطل می شود؛ هرچند پیش از آنکه روزه اش را بخورد از تصمیم خود پشیمان شود. 💠 مسأله ۱۱ رساله امام خمینی (ره) مسایلی را که انسان غالبا به آن احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.( توضیح المسایل ۶ مرجع : ص ۲۶ 💠مسأله ۱۲ رساله آيت الله مکارم « هرکس باید مسائلی را که معمولا مورد احتیاج او واقع می شود یاد گیرد یا طریقهٔ احتیاط آن را بداند.» ص ۱۷ 💠فتوای مراجع عظام دیگر تقلید هم مشابه همین است ✍ فراموش نکنیم درپیشگاه خداوند و اولیای الهی هیچ عذری برای ندانستن احکام شرعی نداریم 📗 رساله توضیح المسایل ۶ مرجع ص : ۵۶۹ _ ۶۱۵
ڪاش‌در این رمضان لایق دیدار شوم سحرے با نظر لطف تو بیدار شوم ڪاش منٺ بگذارے بہ سرم مهدے جان تا ڪہ همسفره تو لحظہ ے افطار شوم
🍃 بعضی وقتا میشه با یه انگشت 👈به راحتی گناه کرد!!؟؟🤭 ⭕️آی خانوم محترم🧕 یا آقای محترم👨‍⚕ وقتی سرگرم گشت و گذار تو فضای مجازی هستی ،ببین آیا با همون انگشتت👈 یه کار خوب رو ترویج میدی و یا نه.....🧐 💕💚💕
☆∞🦋∞☆ 🌿 دوستـــــ من چہ تضمینے میدے تا یہ دقیقہ دیگہ زنده باشے⁉️ خـودتو ڪن نڪنه یه وقتـــــ موقع انجام مرگـــــ سراغتـــــ بیاد فـردا ممڪنه وقتـــــ نداشته باشیم همین الان شروع ڪن..... ازهمین امروز شروع ڪن.مطمئن باش مهدےفاطمه ڪمڪت میڪنه 💕💜💕
☆∞🦋∞☆ گفتم: محمد این ‌لباس‌ جدیدتـــــ خیلی بهتـــــ میاد... گفتـــــ : لباس ‌شهادته گفتم: زده ‌به‌ سرتـــــ ...؟! گفتـــــ : میزنه ‌ان‌شاءالله چند ثانیه‌ بعد ‌از ‌انفجار‌ رسیدم ‌بالای سرش نا نداشتـــــ ‌ فقط‌ آروم ‌گفتـــــ : دیدی زد..؟! 💕💜💕
☆∞🦋∞☆ استادمون‌میگفتـــــ. . . گاهے یڪ پیام به نامحرم، یڪ صحبتـــــ با نامحرم بسیاری از لطفـــــ ها را از انسان مے گیرد... لطفـــــ رسیدن به مراتبـــــ الهی! لطفـــــ رسیدن به شهدا‌! لطفـــــ رسیدن به مقامِ سربازےِ امام زمان‹عج› فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه با نامحرم نبودند... :)) 💕🧡💕
⛱شاکران مهربانترند هیچ چیزی مثل تشکر از خدا انسان را مهربان نمیکند کسانی که اهل تشکر از خدا هستند. ابتدا نعمات موجود خود را میبینند. سپس نعمات فراوان دیگری دریافت می کنند. طبیعی است که از دیگران بی نیازمیشوند. وکینه کسی را به دل نمیگیرند. 💕💙💕
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫امام رضا علیه السلام فرمود: مردم به انجام روزه امر شده‌اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.✨
🌷پیامبر اکرم ص: اَکیَسُ المُومنینَ اَکثَرُهُم ذِکراً لِلمَوتِ وَاَکثَرُهُم لَهُ اِستِعدَاداً.....کافی ج ۳ ص ۲۵۸ 🌷زیرک ترین مردم کسی است که بیشتر به یاد مرگ باشد وخودراآماده کند برای مرگ. 💕❤️💕
⚠️ 🔖هر گاه عیبی در من دیدی به خودم خبر بده نه کسی دیگر را ✳️چون تغییر آن دست مــن است 💌ڪار اولت ثواب دارد و نصیحت است اما گزینه دوم غیبت و گناه است ⁉️چرا موقعی ڪه چیز منفی در ڪسی می بینیم، جز خودش همه را خبر می دهیم ما شهرت را با صحبت ڪردن در مورد یڪدیگر می دانیم نه با یڪدیگر... 💌جمله ای ڪه بر یڪ هتل نوشته بود شگفت زده ام ڪرد : "اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو" ✳️بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود نصیحت ڪن اما رسوا نڪن 🔖سرزنش ڪن اما جریحه دار نڪن بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم 💕❤️💕
💕هی گنه کرديم و گفتيم خدا  مي بخشد... عذر آورديم و گفتيم خدا  مي بخشد... آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!! او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!! بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست... آي مردم به خدا روز حسابي هم هست... زندگي در گذر است... آدمي رهگذر است.... زندگي يک سفر است.... آدمي همسفر است... آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است... "رهگذر ميگذرد 💕🧡💕
✍امام رضا عليه السلام: افطارى دادن تو به برادر روزه‏ دارت، فضيلتش بيشتر از روزه داشتن توست 📚الكافی ج 4 ص 68
🔴تلنگر... ڪسانے بہ امام زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل سرعت باشند... !! ❗️و اِلّا تاریخ ڪربلانشان داده، ڪہ قافلہ عشق معطل ڪسے نمے ماند. ✔️اگر میخواهی برای امام زمانت کاری انجام بدهی تعجیل کن زمان ازدست میرود... ❤️لبیک یاصاحب الزمان❤️ 🏴 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💕💜💕
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 اشکام کم کم بند اومد اما هنوز دل میزدم.دلم به جای بغل زهرا،بغل شوهرمو میخواست اما اون نامرد ازم دریغ کرده بود. خیلی دلم میخواست بهش زنگ بزنم و ازش گله کنم اما غرورم اجازه نمیداد. دیگه حالم داشت از ضعف خودم بهم میخورد. زهرا سرمو گذاشت رو پاش و آرومم کرد.اصلا نفهمیدم چطور خوابم برد. وقتی بیدارشدم رو تختم بودم و پتو هم روم بود. برگشتم سمت در که از دیدن کارن تعجب کردم. اون اینجا چیکار میکرد؟یعنی دلش به رحم اومده بود؟چه جالب! _صبح بخیر. رو تختم نشستم‌و بدون توجه بهش موهامو مرتب کردم. _زهرا گفت دیشب خیلی حالت خوب نبوده اومدم حالتو بپرسم. پوزخندی زدم وگفتم:هه جدا؟چه زود به فکر افتادی؟تازه یادت اومد لیدایی هم هست؟! از روتخت بلندشدم و رفتم سمت در که دستمو گرفت و کشید. _ولم کن. منو با زور برگردوند طرف خودش و گفت:به من نگاه کن! نگاهمو ازش گرفته بودم و حاضر نبودم به هیچ‌وجه ببینمش‌. _میگم نگام کن. از لحن محکمش ترسیدم و نگاهش کردم. _بار آخرت باشه برای چیزای الکی گریه میکنی. _الکی نبود من... _اره میدونم به من احتیاج داشتی..به اینکه آرومت کنم..اما من..من.. _تو نمیتونی.همینو میخواستی بگی دیگه نه؟علتشو خودتم نمیدونی این خیلی جالبه. _میدونم فقط..نمیتونم بگم. _خیلی یخت نیست که بگی دوسم نداری! دیگه صبرنکردم تا غرورم بیشتر شکسته بشه.دستمو از دستش درآوردم و از اتاقم بیرون رفتم. یکسره رفتم تو‌اتاق زهرا.طبق معمول مشغول درس خوندن بود. اتقدر از دست کارن عصبی بودم که انگار کسی رو جز زهرا گیر نیاوردم که عصبانیتم رو روش خالی کنم. _با اجازه کی زنگ زدی به کارن؟ از جاش بلندشد وگفت:س..سلام. _سلام بی سلام.جواب منو‌بده.مگه من بهت گفتم زنگ بزنی بیاد اینجا؟چرا اینکارو کردی؟اگه لازم بود خودم زنگ میزدم. طفلی بغض کرد وگفت:اما آبجی من... _لطفا دیگه دایه مهربون تر از مادر نباش برام.منم قسم میخورم به اون‌خدایی که میپرستی هیچ حرفی دیگه به تو نزنم.نه وکیل،نه وصی،نه خواهر.. بعدم از اتاقش بیرون رفتم و‌ در رو محکم بهم کوبوندم. مامان با ترس اومد و گفت:چه خبرتونه شماها؟اون از شوهرت که در حیاطو اونجوری بهم‌کوبوند اینم از تو.معلومه چتونه؟ دندونامو بهم ساییدم و بدون جواب باز به اتاقم پناه آوردم. کاش باهاش ازدواج نمیکردم که اینجوری نمیشد. کاش‌بخاطر یک عشق،زندگیمو خراب نمیکردم. کارن دوسم نداشت و این توهین بزرگی بود به شخصیت و غرورم. چرا همون اول که گفت نمیتونه علاقه ای به من تو‌خودش پیدا کنه مخالفت نکردم؟ چرا جلو رفتم؟ چرا عقب نکشیدم که زندگیم تباه نشه؟ گیج بودم و نمیدونستم دیگه چیکار کنم. ناگهان کاغذ سفیدی رو روی تختم دیدم. برش داشتم و تاش رو باز کردم. دست خط شکسته اما قشنگی بود. "سلام ویداجان. متاسفم اگه اذیتت کردم و تو همین روز اول عقدی اینجوری اذیتت کردم. دست خودم نیست من۲۷سال محبت ندیدم از هیچکس.برای همین محبت کردنو بلد نیستم. امیدوار بودم بتونم با وجود تو حسی رو تو‌قلبم پیدا کنم که سالهاست دنبالشم اما پیدا نشد. امیدوارم پیدا بشه و تو هم کمتر اذیت بشی. این روزا هم تموم میشه مطمئن باش. خدانگهدار" 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 "زهرا" بعد از رفتن محدثه و بعد از شنیدن حرفاش، بغض بدی گلومو گرفته بود. به‌خودم قول داده بودم برای چیزای بی ارزش اشک نریزم اما واقعا حرفای محدثه برام گرون تموم شد. خیلی سنگین بود برام وقتی گفت دایه مهربون تر ازمادر نباش. من وقتی حال دیشبشو دیدم واقعا ازخودم و احساسم بدم اومد چون خواهرم داشت بخاطر مردی که من دوسش داشتم اشک میریخت. چون اونم مثل من،شایدم بیشتر ازمن دوستش داشت. از کارن خیلی دلخور بودم که این بل و بشو رو راه انداخته فقط بخاطر اون دل سنگ مسخره اش. دلی که انگار برای زنده موندن فقط میتپه. کاش دلش به رحم میومد و خواهرمو اذیت نمیکرد.اخه اون دیگه زنشه چطور دلش میاد دلشو بشکنه؟ انقدر باخودم کلنجار رفتم و بغضمو‌خوردم تا آروم شدم.اما آرامش قبل طوفان بود انگار. خودم. مشغول درس خوندن نشون دادم تا کسی فکر نکنه اتفاقی افتاده و از چیزی ناراحتم. بعد که دیدم درس نمیفهمم سی دی قرآنمو گذاشتم تو ضبط و روشنش کردم. واقعا با صوت قرآن دلم آروم میگرفت. کلام خدا با گوشت و‌پوستم عجین شده بود و تا به گوشم میخور بدجور آرومم میکرد. مخصوصا آیه"الا بذکر الله تطمئن القلوب" دستمو‌گذاشتم رو قلبم و چند بار این آیه رو تکرار کردم تا از آخر آروم شدم. ظهر از ساعت۱۲تا۲کلاس داشتم. بدون اینکه چیزی بخورم ساعت۱۱رفتم بیرون و تا دانشگاه یکم پیاده رفتم و یکم با اتوبوس‌. آتنا کلاسا رو نمیومد و به قول بچه ها میپیچوند.منم تک و تنها تو‌کلاس مینشستم و درس رو گوش میدادم و آخرم میرفتم. ظهر خیلی گشنه ام شد برای همین یک ساندویچ از بوفه گرفتم و نصفشو خوردم. بقیشو گذاشتم تو کیفم و رفتم بیرون دانشگاه‌. بادیدن کارن دم در دانشگاه نزدیک بود از تعجب شاخ دربیارم. چرا اومده بود اینجا؟چی میخواست ازم؟نکنه منتظر کسی دیگه بود؟ چادرم‌ جلو صورتم گرفتم تا منو‌نبینه. زود از جلوش رد شدم و رفتم سمت ایستگاه اتوبوس. تا وقتی سوار اتوبوس شدم،کارن همونجوری ایستاده بود و انگار منتظر کسی بود. رسیدم خونه که گوشیم زنگ خورد. شماره ناشناس بود. _بله؟ _کارنم.امروز نیومدی دانشگاه؟ _سلام. _گیرم که سلام جوابمو بده. _مگه طلبکارین؟ _آره. _طلبتون؟ _یک‌گوش شنوا واسه حرفام. _من حوصله گوش کردن به حرفاتونو ندارم. _مجبوری؟ _چرا اونوقت!؟ _چون نادانسته باعث قضاوت شدی. _من کسیو قضاوت نکردم. _ببینمت حل میشه. _ببخشید من وقتم پره.وقت آزادم برای شما ندارم متاسفم خداحافظ تماس رو که قطع کردم فوری یک پیام اومد برام. "من باید ببینمت زهرا." ازاین خودمونی شدنش بیزار بودم برای همین جوابشو ندادم و گوشیمو خاموش کردم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
ارتش ما در دنیا بی‌نظیر است ... اگر نیروی مسلّحی که وظیفه‌اش دفاع قدرتمندانه و مسلّحانه‌ی از کشور است، صرفاً مثل یک بازوی آهنی یا آدم آهنی عمل کند، مقصودی که در رزم و جهاد و دفاع اسلامی هست، به هیچ وجه برآورده نخواهد شد. عمل در منطق اسلام وقتی ارزش پیدا می‌کند که با نیّت، معرفت و جهتگیری همراه باشد. نیروی مسلّح وقتی ایمان قوی و معرفت روشن دارد و می‌فهمد چه کار می‌کند، ارزش و اهمیت کار خود، خطرِ کوتاهی‌کردن در آن، پاداش جدیّت در آن و محلّ به کاربردن آن را می‌داند. ... امروز شما ببینید در ارتشِ ما از صدر تا ذیل، چقدر عناصر مؤمن بامعرفت عالی و با ایمانهای عمیق حضور دارند. ارتش ما یک ارتش مؤمن است. امروز سازمان ارتش از برخی جهات حقیقتاً در مقابل همه‌ی ارتشهایی که در دنیا هستند، بی‌نظیر است. این تلاشها به نتیجه رسیده است. البته در خود ارتش هم از اوّل عناصر مؤمنی بودند؛ آنها هم تأثیر گذاشتند، کمک کردند و گوشه‌ی کارها را گرفتند تا کار بزرگی انجام گرفت. امروز هم همان است. هدف این است ایمانی که در دلها وجود دارد، عمیق شود.