eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپو دیدم ازخودم خجالت کشیدم لطفآ شماهم ببینید 😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 السلام علیک یا بقیه الله 🌼گل نرگس نظری کن که 💫جھان بیتاب است! 🌼روز و شب چشم همه 💫منتظر ارباب است... 🌼مھدی فاطمه پس کی به 💫جھان می تابی؟ 🌼نور زیبای تو یک جلوه ای 💫از محراب است... 🌼 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج
🏴🏴🏴🏴 با آنکه آبدیده ی دریای طاقتیم، آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم. امروز اگر به سایه راحت نشسته‌ایم، مدیون استقامت آن، سرو قامیتم.
بعضے‌ها فڪر مےڪنند اگر ظاهرشان را شبیه شھدا ڪنند، ڪار تمام استـــــ ! نـه! باید‌ مانند شھدا زندگے ڪرد . . . 🌿 َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَج 💕💛💕
همیشه‌ میگفت : زیباترین‌ شهادت را میخواهم! یک بار پرسیدم: شهادت خودش‌ زیباسـت ؛ زیباترین‌ شهادت چگونه‌ است؟! در جواب گفت: زیباترین‌ شهادت این‌ است که جنازه‌ای هم‌ از انسان‌ باقی نماند :) ‌‌‌ 💕💛💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞کلیپ | انتخابات را متعلق به خود بدانید | امام خمینی: اگر یک رئیس جمهور داشته باشیم که ناباب از کار در بیاید، همه چیزها از بین می‌رود. حالا هم ما مبتلا هستیم به تفاله‌هایش. نگویید که دیگران رای می‌دهند. من هم باید رای بدهم، تو هم باید رای بدهی، آن روستایی هم که در کنار مزرعه خودش کار می‌کند باید رای بدهد؛ تکلیف است. این یک تکلیف الهی است. این هم یک چیزی حساب نکنید که خوب، دیگران هستند، من چه می‌کنم؟
شاگردی نزد استادش رفت و گفت که ذهنش دائما مشغول است و از دست این افکار خلاصی ندارد. استاد در جواب گفت : از امشب سعی کن اصلا به میمون های جنگل فکر نکنی!! شاگرد : من اصلا مشکلی ندارم و به این موضوع فکر نکرده ام. استاد گفت : خوب حالا تلاش کن که فکر نکنی. به هنگام شب شاگرد مشاهده کرد هر چه بیشتر تلاش می کند که به میمون فکر نکند، بیشتر به ذهنش می آید. فردا صبح نزد استاد رفته و واقعه را برایش شرح می دهد. استاد گفت : وقتی تلاش می کنی به چیزی فکر نکنی، آن موضوع به صورت متوالی و با شدت بیشتری به سراغت می آید. بنابراین به جای اجتناب از چیزهای‌ ناخواسته سعی کن به چیزهای خواسته و آن چه دوست داری متمرکز شوی. آن گاه افکار ناخواسته فرصتی برای ظهور پیدا نمی کنند. 💕🧡💕
قسمت سی و یکم: خدای مرده همه رفتن ... بچه ها داشتن وسایل رو جمع و مسجد رو مرتب می کردن ... یه گوشه ایستاده بودم ... حاج آقا که تنها شد، آستین بالا زد تا به بقیه کمک کنه ... رفتم جلو ... سرم رو پایین انداختم و گفتم ... - من مسلمان نیستم ... همون طور که سرش پایین بود و داشت آشغال ها رو توی پلاستیک می ریخت گفت ... - می دونم ... شوکه شدم ... با تعجب دو قدم دنبالش رفتم ... برگشت سمتم ... - همون اوایل که دیدم اصلا حواست به نجس و پاکی نیست فهمیدم ... بعد هم با خنده گفت ... - اون دفعه از دست تو مجبور شدم کل فرش های مسجد رو بشورم ... آخه پسر من، آدم با کفش از دستشویی میاد روی فرش؟ ... مگه ندیده بودی بچه ها دم در کفش هاشون رو در می آوردن ... خدا رحم کرد دیدم و الا جای نجس نمیشه نماز خوند ... سرم رو بیشتر پایین انداختم ... خیلی خجالت کشیده بودم ... اون روز ده تا فرش بزرگ رو تنهایی شست ... هر چی همه پرسیدن؛ چرا؟ ... جواب نداد ... من سرایدار بودم و باید می شستم اما از نجس و پاکی چیزی نمی دونستم ... از دید من، فقط یه شستن عادی بود ... برای اینکه من جلو نرم و من رو لو نده ... به هیچ کس دیگه ای هم اجازه نداد کمکش کنه ... ولی من فقط به خاطر دوباره شستن اون فرش های تمییز، توی دلم سرزنشش کردم ... خیلی خجالت کشیدم ... در واقع، برای اولین بار توی عمرم خجالت کشیدم ... همین طور که غرق فکر بودم، حاج آقا یهو گفت ... - راستی حیف تو نیست؟ ... اینقدر خوب قرآن رو حفظی اما نمی دونی معنیش چیه ... تا حالا بهش فکر نکردی که بری ترجمه اش رو بخونی ببینی خدا چی گفته؟ ... - برام مهم نیست یه خدای مرده، چی گفته ... ترجیح میدم فکر کنم خدایی وجود نداره ... تا اینکه خدایی رو بپرستم که مسبب نکبت و بدبختی های زندگی منه ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
قسمت سی و دوم: گاو حیوان مفیدی است هنوز چند قدم ازش دور نشده بودم که بلند وسط مسجد داد... - هی گاو ... همه برگشتن سمت ما ... جا خورده بودم ... رفتم جلو و گفتم ... - با من بودی؟ ... باور نمی کردم آدمی مثل حاج آقا، چنین حرفی بزنه ... - بله با شما بودم ... چی شده؟ ... بهت برخورد؟ ... هنوز توی شوک بودم ... - چرا بهت برخورد؟ ... مگه گاو چه اشکالی داره؟ ... دیگه داشتم عصبانی می شدم ... - خیله خوب فهمیدم، چون به خدات این حرف رو زدم داری بهم اهانت می کنی ... اصلا فکرش رو هم نمی کردم چنین آدمی باشه ... بدجور توی ذوقم خورده بود ... به خودم گفتم ... - تو یه احمقی استنلی ... چطور باهاش همراه شده بودی؟ ... در حالی که با تحقیر بهش نگاه می کردم ازش جدا شدم ... - مگه فرق تو با گاو چیه که اینقدر ناراحت شدی؟ ... دیگه کنترلم رو از دست دادم ... رفتم توی صورتش ... - ببین مرد، به الانم نگاه نکن که یه آدم آرومم ... سرم رو می اندازم پایین، میام و میرم و هر کی هر چی میگه میگم چشم ... من یه عوضیم پس سر به سر من نزار ... تا اینجاشم فقط به خاطر گذشته خوب مون با هم، کاری بهت ندارم ... بچه ها کم کم داشتن سر حساب می شدن بین ما یه خبری هست ... از دور چشم شون به من و حاجی بود ... - گاو حیوون مفیدیه ... گوشت و پوستش قابل استفاده است... زمین شخم می زنه ... دیگه قاطی کردم ... پریدم یقه اش رو گرفتم ... - زورشم از تو بیشتره ... زل زدم تو چشم هاش ... - فکر نکن وسط مسجدی و اینها مراقبت ... بیشتر از این با اعصاب من بازی نکن .. بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✅ خدا با ماست به شرط آنکه برای خدا باشیم! 🌷رهبر معظم انقلاب: دشمنان نابود شدند و پیامبران زنده‌اند. علت این است که خدا به پیامبران فرمود إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‌؛ نترسید واهمه نکنید و دچار اشتباه نشوید. خدا باشماست. هرکس به این وعده‌ی الهی باور ندارد، به این ۴۰سال نگاه کند. بعد از ۴۰ سال آنها ضعیف‌تر از روز اولند و ما قوی‌تریم. این نشان می‌دهد خدای متعال با ماست؛ اما یک شرط دارد که با خدا باشید. ان تنصرالله ینصرکم. این درس را امام خمینی(ره) به ما داد. میگفت با خدا باشید و خودش با خدا بود. ۹۷‌/۱۲/‌۷ 🌹امام خمینی(ره): مسلّماً مادامی که نیت ما خالص است و برای خداست، خدای تبارک و تعالی با ماست و پیروز خواهیم شد. ۱۰ مهر ۱۳‌۵۸
🌹امیرالمؤمنین امام على عليه السلام: كم گويى، عيب‌ها را مى‌پوشاند و از گناهان مى‌كاهد. 📙میزان الحکمه، ج۳، ص۲۷‌۳۸
بسته ویژه انتخابات 👇👇👇👇👇