امام باقر خیلی متاثر میشن و با حالت ناراحتی و بغض، وقتی میبینند دخترک داره گریه میکنه و داره فرار میکنه، آغوششون را باز میکنن!
اون دخترک هم که هیچ جا امن تر از بغل گرم و مهربون امام باقر نمیبینه، مستقیم به آغوش امام باقر میان و حضرت را محکم محکم در بغل میگیره و گریه میکنه
یهو میبینن یه مرد خشمناک از خونه اون دختر بیرون میاد و به طرف امام باقر میاد. امام را میشناسه و کلی احترام میکنه و شان امام را حفظ میکنه. گویا از شیعیان بوده.
حضرت ازش سوال میپرسه: این دختر کیه؟
اون مرد میگه: دختر خودمه یا بن رسول الله
حضرت میگن: چرا داشت گریه میکرد و فرار میکرد؟
اون مرد با خجالت گفت: وقتی خواب بودم اذیتم کرد و منم عصبانی شدم و دویدم دنبالش که بزنمش که یهو از خونه فرار کرد
حضرت ابتدا دخترک را به در منزل میبرن و آروم در گوش اون دختر میگن: آروم باش دخترم! این باباته! کاریت نداره! راستی اسمت چیه؟
دخترک یه چیزی گفت که حضرت دیگه تحمل نکردن و زدند زیر گریه!
دخترک با گریه گفت: اسمم فاطمه است!
دخترک به خونه رفت. حضرت حال عجیبی داشتند. اون مرد از حضرت پرسید: آقا قربون شما برم! چرا حالاتتون با هر روز متفاوته؟
حضرت جواب دادند: به خاطر چهار چیز:
1. چون دخترت داشت فرار میکرد... در حالی که میدونست باباش دنبالشه ... نه خولی😭😭😭😭
2. تا بغل باز کردم دوید و اومد بغلم چون میدونست کاریش ندارم و چشمم دنبال گوشوارش نیست
😭😭😭😭
3. نگاش کردم... بوسیدمش... نه جاییش زخم بود 😭 و نه بوی دود و آتیش میداد😭😭😭
دیگه حضرت تحمل نکردند و آشکارتر گریه کردند...
اون مرد گفت: آقا فرمودید چهار تا !
حضرت فرمودند: یکیش هم بخاطر اسمش ... گفت اسمم «فاطمه» است 😭😭😭😭
تو چطور شیعه ما هستی در حالی که نمیدونی دخترا نباید بترسن و کتک بخورن و فرار بکنن ... مخصوصا اگر اسمشون فاطمه باشه؟!😭😭😭😭
دیگه نبینم فاطمت بترسه😭
نبینم گریه کنه 😭
نبینم فرار کنه😭
نبینم سیلیش بزنی😭😭😭😭
نبینم دست روش بلند کنی😭😭😭
دیگه نبینم فاطمت بترسه😭
نبینم گریه کنه 😭
نبینم فرار کنه😭
نبینم سیلیش بزنی😭😭😭😭
نبینم دست روش بلند کنی😭😭😭 بذارین بقیش را با شعر بگم: 😭
کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود
رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود
تمام خاطره ی کودکی این آقا
پر از حضور غریب گلو و خنجر بود😭
ز کودکی خودش تا خودِ همین حالا
همیشه منتظر مردِ آب آور بود😭
تمام غصه اش این بود که گلوش چرا
بزرگ تر ز گلوی علی اصغر بود؟😭😭
تو یک طرف ،همه ی علم یک طرف اما
چگونه بود که این کفّه ها برابر بود
همین که زهر اثر کرد مرد با خود گفت
هشام هرچه که بود از یزید بهتر بود ....😭😭😭
روضه اختصاصی
لطفا فقط کسانی گوش بدن که هنوز دلشون راحت و راضی نشده و مشکلات زیادتری دارن