یهو میبینن یه مرد خشمناک از خونه اون دختر بیرون میاد و به طرف امام باقر میاد. امام را میشناسه و کلی احترام میکنه و شان امام را حفظ میکنه. گویا از شیعیان بوده.
حضرت ازش سوال میپرسه: این دختر کیه؟
اون مرد میگه: دختر خودمه یا بن رسول الله
حضرت میگن: چرا داشت گریه میکرد و فرار میکرد؟
اون مرد با خجالت گفت: وقتی خواب بودم اذیتم کرد و منم عصبانی شدم و دویدم دنبالش که بزنمش که یهو از خونه فرار کرد
حضرت ابتدا دخترک را به در منزل میبرن و آروم در گوش اون دختر میگن: آروم باش دخترم! این باباته! کاریت نداره! راستی اسمت چیه؟
دخترک یه چیزی گفت که حضرت دیگه تحمل نکردن و زدند زیر گریه!
دخترک با گریه گفت: اسمم فاطمه است!
دخترک به خونه رفت. حضرت حال عجیبی داشتند. اون مرد از حضرت پرسید: آقا قربون شما برم! چرا حالاتتون با هر روز متفاوته؟
حضرت جواب دادند: به خاطر چهار چیز:
1. چون دخترت داشت فرار میکرد... در حالی که میدونست باباش دنبالشه ... نه خولی😭😭😭😭
2. تا بغل باز کردم دوید و اومد بغلم چون میدونست کاریش ندارم و چشمم دنبال گوشوارش نیست
😭😭😭😭
3. نگاش کردم... بوسیدمش... نه جاییش زخم بود 😭 و نه بوی دود و آتیش میداد😭😭😭
دیگه حضرت تحمل نکردند و آشکارتر گریه کردند...
اون مرد گفت: آقا فرمودید چهار تا !
حضرت فرمودند: یکیش هم بخاطر اسمش ... گفت اسمم «فاطمه» است 😭😭😭😭
تو چطور شیعه ما هستی در حالی که نمیدونی دخترا نباید بترسن و کتک بخورن و فرار بکنن ... مخصوصا اگر اسمشون فاطمه باشه؟!😭😭😭😭
دیگه نبینم فاطمت بترسه😭
نبینم گریه کنه 😭
نبینم فرار کنه😭
نبینم سیلیش بزنی😭😭😭😭
نبینم دست روش بلند کنی😭😭😭
دیگه نبینم فاطمت بترسه😭
نبینم گریه کنه 😭
نبینم فرار کنه😭
نبینم سیلیش بزنی😭😭😭😭
نبینم دست روش بلند کنی😭😭😭 بذارین بقیش را با شعر بگم: 😭
کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود
رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود
تمام خاطره ی کودکی این آقا
پر از حضور غریب گلو و خنجر بود😭
ز کودکی خودش تا خودِ همین حالا
همیشه منتظر مردِ آب آور بود😭
تمام غصه اش این بود که گلوش چرا
بزرگ تر ز گلوی علی اصغر بود؟😭😭
تو یک طرف ،همه ی علم یک طرف اما
چگونه بود که این کفّه ها برابر بود
همین که زهر اثر کرد مرد با خود گفت
هشام هرچه که بود از یزید بهتر بود ....😭😭😭
روضه اختصاصی
لطفا فقط کسانی گوش بدن که هنوز دلشون راحت و راضی نشده و مشکلات زیادتری دارن
.
#شهادت_امام_باقر
یاباقرعلم نبی واویلا واویلا 2
السلام ای نور حی کبریا
پنجمین گل از گلستان ولا
السلام ای رحمت حق بر زمین
نجل زهرا و امیرالمومنین
السلام ای پور زین العابدین
شیعیان را رهبر دنیا و دین
السلام ای زینت عرش علا
منجی و روشنگر دین خدا
السلام ای عالم علم نبی
قلب شیعه با ولایت منجلی
السلام ای نوربخش عالمین
همدم و همسنگر مولا حسین
سوزم و گریم برای تربتت
جان من گردد فدای غربتت
با وجود این همه قدر رفیع
قبر تو مظلوم در خاک بقیع
از جنایات و ستم های هشام
شد امام انس وجان روزتو شام
زهر آلوده شده بر روی زین
کرد اثر بر جسم تو از ظلم و کین
زاینهمه درد و غم و رنج و بلا
بوده ای هر دم به یاد کربلا
بوده ای در کربلا در شور و شین
دیده ای تنهایی جدت حسین
دیدهای اصغر چو گل پرپر شده
پاره پاره پیکر اکبر شده
دیدهای پرپر گلان یاس را
دست از پیکر جدا عباس را
دیدهای شمر از ستم خنجر کشید
یوسف زهرا حسین را سر برید
دیده ای آتش درون خیمه را
دیدهای سرها بروی نیزه را
کربلا گوش دریده دیده ای
پیکر در خون تپیده دیده ای
چهره ی طفلان تو نیلی دیدهای
صورت گلگون ز سیلی دیده ای
دیدهای بر زخم عمه زد نمک
پیش چشمش بچه ها را زد کتک
دیدهای زینب میان قتلگاه
بوسه زد بر حنجری با اشک و آه
دیده ای تو در میان شیخ و شاب
با اسیران مجلس بزم شراب
دیده ای تو آن یزید بی حیا
چوب می زد بر لب خون خدا
دیده ای تو گریه های این (رضا )
در مدینه در نجف در کربلا
بر من و آباء من هستی امیر
حق زهرا مادرت دستم بگیر
.
‼️نگفتن بسم الله در ذبح
🔷س 5477: اگر کسی که #سر_حیوان را می برد، به خاطر #فراموشی #نام_خدا را نبرد، آیا حیوان حرام می شود؟ و اگر به جهت #ندانستن_مسأله مراعات نشده، حکم چیست؟
✅ج: اگر از روی فراموشی بوده اشکال ندارد؛ ولی اگر حکم مسأله را نمیدانسته، حرام میشود.
#احکام_خوردنی_ها_و_آشامیدنی_ها #احکام_ذبح #گفتن_بسم_الله #شرایط_ذبح