📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و نودم
مجید فقط خیره به محمد نگاه میکرد و من احساس میکردم دیگر نمیفهمم محمد چه میگوید و او همچنان با حالتی عصبی تعریف میکرد: «ابراهیم چوب برداشته بود میخواست طرف رو بزنه! ولی بدبخت گناهی نکرده بود، پول داده بود و همه رو از نوریه خریده بود!» نمیتوانستم باور کنم تمام سرمایه خانوادگیمان به همین راحتی به تاراج رفته که کاسه سرم از درد پُر شده و قلبم سخت به تپش افتاده بود و محمد همچنان ادامه میداد: «راستش من خیلی ترسیدم! گفتم حتماً نوریه و برادرهاش یه بلایی تو قطر سرِ بابا اُوردن و مال و اموالش رو بالا کشیدن! فوری زنگ زدم به بابا، دیدم حالش از همیشه بهتره! دیوونه شدم! فقط داد و بیداد میکردم! اونم سرم داد کشید و گفت: "مال خودمه! به شماها هم هیچ ربطی نداره!" من دیگه التماسش میکردم! میگفتم حداقل سهم ما رو بده، خودت هر کاری میخوای بکن! میگفتم من و ابراهیم دستمون به هیچ جا بند نیس! اونم گفت: "دیگه شماها سهمی ندارید! همه چی به اسم نوریه بوده، اونم همه رو فروخته و پولش مال خودشه!" دیگه گریهام گرفته بود. بعد که دید خیلی التماس میکنم، گفت: "بلند شو بیا قطر!"» که مجید حیرتزده تکرار کرد: «قطر؟!!!» و محمد به نشانه تأیید سر تکان داد و گفت: «آره! گفت: "تو و ابراهیم بیاید قطر، اینجا یه کار خوب براتون سراغ دارم!"» و من بلافاصله سؤال کردم: «حالا میخوای بری؟» و به جای محمد، عطیه با دستپاچگی جوابم را داد: «نه! برای چی بره؟!!! زندگیمون رفت به درک، دیگه نمیخوام شوهرم رو از دست بدم! مگه تو این مملکت کار نیس که بره قطر؟!!!» و یوسف را که از صدای بلند مادرش به گریه افتاده بود، محکم در آغوش کشید و به قدری عصبی شده بود که به شدت تکانش میداد و همچنان اعتراض میکرد: «من دیگه به بابا اعتماد ندارم! اگه اینا رفتن اونجا، چند سال حمالی کردن و باز همه سرمایهشون رو بالا کشید، چی؟!!! از وقتی من عروس این خونواده شدم، محمد و ابراهیم تو نخلستون عرق میریختن و بابا فقط دستور میداد، به کجا رسیدن؟!!!» میدیدم مجید دلش برای وضعیت محمد به درد آمده و کاری از دستش بر نمیآمد که سنگین سر به زیر انداخته و محمد نگران ابراهیم بود که زیر لب زمزمه کرد: «ولی ابراهیم خر شد و رفت!» و عطیه نمیخواست به سرنوشت لعیا دچار شود که باز خروشید: «ابراهیم هم اشتباه کرد! برای همینه که لعیا قهر کرده رفته خونه باباش! میگه یا ابراهیم برگرده یا طلاق میگیرم!» از خبری که شنیدم بند دلم پاره شد و وحشتزده پرسیدم: «چی میگی عطیه؟!!!»
با ما همراه باشید🌹
رمان های عاشقانه مذهبی 💍
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کرامات_رضوی
محمد معتمدی خواننده سرشناس، آرزو و افتخارش چه بود و امام رضا علیهالسلام چگونه آن را برآورده کرد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥✊ رهبرانقلاب خطاب به آمریکاییها: خلیج فارس خانهی ماست. شما بروید همان خلیج خوکها - ۹۵/۲/۱۳
🔴#بازخوانی/رهبر انقلاب:آمریکاییها یک بار هم اینجا حمله کردند به طبس -یادتان هست- خودشان را نجس کردند، برگشتند رفتند!
🔴 درست است که خیلی چیزها را ممکن است نفهمند، امّا به نظرم میآید اینقدر هم چیز نیستند که این را نفهمند!
⛔️واکسن برای حفظ جان یا تقدیم جان؟؟
🔴بانوی ۱۱۲ساله ایرانی درگذشت
🔹فاطمه سلمان پور متولد ۲فروردین ۱۲۸۸ بود که به عنوان یکی از مسن ترین افراد ایران شناخته می شد ساعتی پیش درگذشت.
🔹️ وی چند ماه پیش واکسن کرونا تزریق کرده بود و به گفته نزدیکان به علت کهولت سن صبح امروز فوت کرده است.وی در روستای "زُبار" شهرستان عسلویه (استان بوشهر) زندگی می کرد و در زمان پادشاهی محمدعلی شاه قاجار به دنیا آمده بود.
❌کلاه مون را قاضی کنیم
اگر بدون واکسن قرار هست چندسال دیگه عمر کنیم ، چرا با تزریق واکسن جان خودمون را به خطر بیاندازیم؟
❌حالا کسی ما را به "ضد واکسن" و "ضد ولایت" محکوم نکند ما طرفداران واکسن وطنی و داخلی هستیم
ولی این سوالی است که باید وزارت بهداشت و مسوولین نظام پزشکی درراستای اقناع مردم جوابگو باشند.
پرسیدن سوال دلیل بر "ضد ولایت " بودن نیست بلکه یک عده که جواب واخلاق برای پاسخگویی ندارند تهمت ضد ولایت را علم می کنند و پشت ولایت "سنگر" می گیرند و از پاسخگویی شانه خالی می کنند.
#مهاجر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 رهبر انقلاب حفظهالله خطاب به آمریکاییها
🔹 خلیج فارس خانهی ماست. شما بروید همان خلیج خوکها
۹۵/۲/۱۳
🌐 خبر پر افتخار و مسرت بخش قدرت نماییِ سپاه عزیز پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل نیروهای اهریمنی آمریکا
بار دیگر روح و روان ایرانیان را نوازش داد.
این پیروزی قبل از آنکه نشانهِ شکست قدرت نظامی پوشالی و هژمونی رسانه ای آمریکا جهان خوار باشد
نشانه ای از پیروزی جریان حق است.
هر چند آن جریان در دنیای پر ازظلم در اقلیت قرار گرفته باشند.
💠 اما با دوشرط اول ایمان و اعتماد به خدا و وعده های خدا
دوم صبر و پایداری در راه هدف و تحمل سختی های راه
✳️ همان رمزی که در قرآن کریم آمده است: کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله والله مع الصابرین ( بقره ۲۴۹)
هر کجا ایمان و باور به وعده های خدا همراه با صبر و استقامت و تلاش خستگی ناپذیر همراه شد همان جا پیروز شدیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
خوب است که آدمی
جوری زندگی کند،
که آمدنش چیزی به این دنیا
اضافه کند،
و رفتنش چیزی از آن کم!
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا
داشته باشد، باید که جای پایش
در این دنیا بماند.
آدم خوب است که آدم بماند،
و آدم تر از دنیا برود.
نیامده ایم تا جمع کنیم،
آمده ایم تا عشق را، ایمان را،
دوستی را، با دیگران تقسیم کنیم،
و غنی برویم.
آمده ایم تا جای خالی ای
را پُر کنیم، که فقط و فقط،
با وجود ما پُر میشود و بس.
👈آمده ایم تا بازیگر خوب
زندگی خود باشیم،
پس بهترین بازی خود را
به نمایش بگذاریم.
🍁🍂🍁🍂