eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️قسمت شصت و شش❤️ . از استاد تا باغبان دانشگاه ایوب را می شناختند. با همه احوال پرسی می کرد، پی گیر مشکلات مالی آنها می شد. بیشتر از این دلش می تپید برای سر و سامان دادن به زندگی دانشجوها. واسطه آشنایی چند نفر از دختر پسرهای دانشکده با هم شده بود. خانه ما یا محل های اولیه بود یا محل آشتی دادن زن و شوهرها.😍 کفش های پشت در برای صاحب خانه بهانه شده بود. می گفت: "من خانه را به شما اجاره دادم، نه این همه آدم" بالاخره جوابمان کرد. با وضعیتی که ایوب داشت نمی توانست راه بیفتد و دنبال خانه بگردد. کار خودم بود. چیزی هم به نمانده بود. شهیده و زهرا کتاب های درسی را که یازده سال از آنها دور بودم، بخش بخش کرده بودند. جزوه های کوچکم را دستم می گرفتم و در فاصله ی این بنگاه تا آن بنگاه درس می خواندم. ☺ . ❤️قسمت شصت و هفت❤️ . نتایج دانشگاه که اعلام شد، ایوب بستری بود. خریدم و رفتم بیمارستان. زهرا بچه ها را آورده بود ملاقات. دست همه بود حتی ایوب. خودش گفته بود دیگر برایش کمپوت نبرند. کاکائو بیشتر دوست داشت. روزنامه را از دستم گرفت و دنبال اسمم گشت چند بار اسمم را بلند خواند. انگار باورش نمی شد، هر دکتر و پرستاری که بالای سرش می آمد، روزنامه را به او نشان می داد. با ایوب هم دانشگاهی شدم. او ترم آخر مدیریت دولتی بود و من مدیریت بازرگانی را شروع کردم. روز ثبت نام مسئول امور دانشجویی تا من را دید شناخت: "خانم غیاثوند؟درست است؟" چشم هایم گرد شد: "مگر روی پیشانیم نوشته اند؟" -نه خانم، بس که آقای بلندی همه جا از شما حرف می زنند. می نشیند می گوید شهلا، بلند می شود می گوید شهلا😍 من هم کنجکاو شدم. اسمتان را که توی لیست دیدم، با عکس پرونده تطبیق دادم. خیلی دوست داشتم ببینم این خانم شهلا غیاثوند کیست که آقای بلندی این طور از او تعریف می کند. 😍 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️قسمت شصت و هشت❤️ . کلاس که تمام شد ایوب را دم در دیدم، منتظر ایستاده بودم برایم دست تکان داد. اخم کردم: "باز هم آمده ای از وضع درسیم بپرسی؟ مگر من بچه دبستانی ام که هر روز می آیی در کلاسم و با استادم حرف می زنی؟؟" خندید:😁 "حالا بیا و خوبی کن، کدام مردی آنقدر به فکر عیالش است که من هستم؟ خب دوست دارم ببینم چطور درس میخوانی؟ استاد ایوب را دید و به هم سلام کردند. از خجالت سرخ شدم. خیلی از استادهایم استاد ایوب بودند، از حال و روزش خبر داشتند. می دانستند ایوب یک روز خوب است و چند روز خوب نیست. وقتی نامه می آمد برای استاد که: "به خانم بلندی بگویید همسرشان را بردند بیمارستان" می گذاشتند بی اجازه، کلاس را ترک کنم. 😔 . ❤️قسمت شصت و نه❤️ . وقتی رسیدم بیمارستان ایوب را برده بودند، _های_ویژه از پنجره ی مات اتاق سرک می کشیدم چند نفری بالای سرش بودند و نمی دیدم چه کار می کنند. از دلشوره و اضطراب نمیتوانستم بنشینم. چند بار راهرو را رفتم و آمدم و هر بار از پنجره نگاه کردم. دکترها هنوز توی آی سی یو بودند. پرستار با یک لوله آزمایش بیرون آمد: "خانم این را ببرید آزمایشگاه" اشکم را پاک کردم. لوله را گرفتم و دویدم سمت آزمایشگاه خانم پشت میز گوشی را گذاشت. لوله را به طرفش دراز کردم: "گفتند این را آزمایش کنید." همانطور که روی برگه چیزهایی می نوشت گفت: """مریض شما فوت شد""" 😦😢 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️قسمت هفتاد❤️ مریض شما فوت شد. عصبانی شدم: "چی داری می گویی؟ همین الآن پرستارش گفت این را بدهم به شما" سرش را از روی برگه بلند کرد: "همین الآن هم تلفن کردند و گفتند مریض شما فوت شده" لوله ی آزمایش را فشردم توی سینه ی پرستار و از پله ها دویدم بالا... از پشت سرم صدای زنی را که با پرستار بحث می کرد، شنیدم. "حواست بود با کی حرف میزدی؟ این چه طرز خبر دادن است؟ زنش بود!" در اتاق را با فشار تنم باز کردم. دور تخت ایوب خلوت بود. پرستار داشت پارچه ی سفیدی را روی صورت ایوب می کشید. با بهت به صورت ایوب نگاه کردم. پرسید: "چند تا بچه داری؟" چشمم به ایوب بود. "سه تا" پرستار روی صورت ایوب را نپوشاند. با مهربانی گفت: "آخی، جوان هم هستی، بیا جلو باهاش خداحافظی کن" حرفش را گوش دادم. نشستم روی صندلی و دست ایوب را گرفتم. دستش سرد بود. گردنم را کج کردم و زل زدم به صورت ایوب دکتر کنارم ایستاد و گفت: "تسلیت می گویم" مات و مبهوت نگاهش کردم. لباس های ایوب را که قبل از بردنش به اتاق در آورده بودند توی بغلم فشردم. 😢😢😢 ❤️قسمت هفتاد و یک❤️ چند لحظه بعد دکتر روی بدن ایوب خم شده بود و با مشت به سینه ایوب می کوبید. نگاهش کردم اشک می ریخت و به ایوب ماساژ قلبی می داد. سوت ممتد دستگاه قطع و وصل شد و پرستار ها دویدند سمت تخت دکتر می گفت: "مظلومیت شما ایوب را نجات داد" ❤️ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️قسمت هفتاد و دو❤️ . آمدم توی راهرو نشستم. انگار کتک مفصلی خورده باشم، دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم. بی توجه به آدم های توی راهرو که رفت و آمد می کردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی خوابیدم. فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد می کرد، فراموشی هم به کوفتگی اضافه شد. حرف هایی ، دنبال هر چیزی چندین بار می گشتم. نگران شدم، برای خودم از دکتر ایوب وقت گرفتم. گفت آن کوفتگی و این فراموشی عوارض شوکی است ک آن شب به من وارد شده. 😢 . ❤️قسمت هفتاد و سه❤️ . ایوب داشت به خرده کارهای خانه می رسید. تعمیر پریز برق و شیر آب را خودش انجام می داد و این کارها را دوست داشت. گفتم: "حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم سر کار" _ مثلا چه جور کاری؟ + مهم نیست، هر جور کاری باشد. سرش را بالا انداخت بالا و محکم گفت: "نُچ، خانم ها یا باید شوند، یا و استاد، باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد." ناراحت شدم:😞 "چرا حاجی؟" چرخید طرف من"ببین شهلا، خودم توی اداره کار می کنم، میبینم که با خانم ها چطور رفتار می شود. هیچ کس ملاحظه ی روحیه لطیف آن ها را نمی کند. حتی اگر مسئولیتی به عهده ی زن هست نباید مثل یک مرد از او بازخواست کرد. او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد. اصلا میدانی شهلا، باید ناز زن را کشید، نه اینکه او ناز رئیس و کارمند و باقی آدم ها را بکشد. ☺ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟! خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی! مرد گفت: من چیزی ندارم که ببخشم؟ خدا پاسخ داد: دارایی هایت کم نیست! یک صورت؛ که میتوانی لبخند برآن داشته باشی! یک دهان؛ که میتوانی از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی! یک قلب؛ که میتوانی به روی دیگران بگشایی! چشمانی؛ که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی! "فقر واقعی فقر روحی است" ❄️🌨☃🌨❄️
🎇نماز شب نماز شب در سیره شهید مصطفی ردانی پور مصطفی در سخت ترین شرائط هم، مقید به نماز شب بود. یک بار در سرمای زمستان بچه ها را برای نماز شب بیدار کرد؛ اما کسی بلند نشد. یکی از بچه ها به شوخی گفت: از همین زیر پتو الهی العفو. مصطفی پتویی را دور خودش پیچید و از سنگر بیرون رفت و در بیابان مشغول نماز شد. می گفت: پیامبر (ص) فرموده: بر شما باد به نماز شب، حتی اگر یک رکعت باشد. زیرا باعث آمرزش گناهان، خاموش کننده خشم پروردگار و دافع آتش جهنم است. کتاب مصطفی، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ صفحه ۱۲۹٫ 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊 ❄️🌨☃🌨❄️
تلنگر چراانقدرپر‌شدیم‌ا‌زحرف‌مردم؟!🤔• مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌چادر‌سرم‌کنم... مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌برم‌مسجد‌نماز... مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌باشهد‌اانس‌بگیرم... مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌.... رضای‌مردم‌یارضای‌خدا😶-! کجای‌کاری‌مشتی‌حرف‌مردم‌و‌‌ از‌گوشات‌بریزبیرون واسه‌خدات‌زندگی‌کن!🖐🏻" ببین‌خد‌اچجوری‌دوست‌داره :) 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊 ❄️🌨☃🌨❄️
📛انتشار اسنادی از عقبگرد عجیب ظریف در مذاکرات و چالش‌تراشی برای ایران! خیانت یا حماقت محض؟! 🛑در سند کمتر دیده شده از مذاکرات محرمانه مسقط تیم روحانی و ظریف مشکلات عجیب هسته‌ای پیش پای ایران گذاشت 🔺اسناد منتشر شده توسط تسنیم، اثبات میکند، آمریکا در مذاکرات محرمانه مسقط 3؛ حق غنی‌سازی برای ایران و برداشتن تحریم‌های یکجانبه و چندجانبه را پذیرفته‌، 🔺اما ظریف در طرح هسته‌اش در سال ۹۲ به گام‌های لازم دو طرف (ایران و 5+1) برای رسیدن به توافق هسته‌ای نهایی اشاره دارد و در طرح خود آورده که ایران باید در مرحله سوم از مذاکرات و توافقات، قطعنامه‌های شورای امنیت را اجرا کند! منظور مرکزی از اجرای قطعنامه‌ها چیست؟ 🔺همان تعلیق غنی‌سازی در ایران، حداقل برای یک مدت معین! که البته همچنانکه به آن اشاره شد، پیشتر ایران این مسئله را تجربه و درک کرده بود که در صورت آغاز این بازی، طرف مقابل جز به توقف دائم غنی‌سازی رضایت نخواهد داد. یعنی روز از نو و روزی از نو! 🔺درواقع آقای ظریف در تابستان 92 طرحی نوشته و قصد داشت ایران را به سمت تامین خواسته‌ای از طرف آمریکایی ببرد که حدود دو سال پیش از آن آمریکایی‌ها جسته و گریخته در پیامهایشان به دست‌کشیدن از آن اذعان کرده‌ بودند 🔺و جان کری هم می‌گوید حتی از دولت بوش هم به این نتیجه رسیده بودند که نباید به آن چشم بدوزند! احتمالاً آقای ظریف و دوستانش احتجاج کنند که این صرفاً برای گام سوم بود و ما معتقد بودیم در گام‌های بعدی باید امکان غنی‌سازی در کشور فراهم شود؛ امّا مسئله همینجاست که طرف مقابل به واسطه‌ ایستادگی ایران این موضوع را از دستور کار خارج کرده بود! ♨️این اختلال راهبردی در محاسبات، این عدم واقع‌گرایی در مناسبات بین‌الملل، این مقهوریت ذهنی در برابر دشمن، و عدم درک درست از معادلات فی‌مابین کار را به جایی رساند که تیم آقای روحانی و ظریف نه تنها نتوانست همان دستاوردی که در سال 92 به آن دست پیدا شده بود را حفظ کند، بلکه با بدعملی عجیب در مذاکرات، بخش مهمی از آن را به قهقرا برد و بخشی از مشکلات امروز در مذاکرات را پایه گذاری کرد.
♨️واکنش قاطع حجت الاسلام و المسلمین رئیسی به زیاده خواهی مکرون 🔻در تماس تلفنی مکرون با رئیس جمهور چه گذشت؟ 🔸روسای جمهوری ایران و فرانسه روز شنبه در تماسی تلفنی درباره مذاکرات وین، آخرین وضعیت همه‌گیری کرونا و نیز تحولات منطقه گفتگو و تبادل نظر کردند. 🔻امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در این گفتگو سعی بر جلب موافقت حجت الاسلام و المسلمین رئیسی در عدول از برخی خواسته های اصولی ایران در خصوص توافق وین بود که با صراحت و قاطعیت رئیس جمهور کشورمان نسبت به زیاده خواهی های غرب و رویکردهای سیاسی آنان در طی چند دهه اخیر مواجه شد. 🔻رئیس جمهور با اشاره به جدیت ایران در پیشبرد مذاکرات و ارائه پیشنهادهای سازنده تاکید کرد: پیشنهادهای مطرح شده از سوی طرف‌های دیگر مذاکره را براساس میزان انطباق آنها با منافع ملت ایران، بررسی خواهیم کرد و هرگونه توافقی در وین باید شامل لغو تحریم‌ها، ارائه تضمین معتبر و بسته شدن مسائل و ادعاهای سیاسی باشد. 🔻حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی همچنین نسبت به فتنه گری های رژیم صهیونیستی و تبعیت از آنها در فرایند مذاکرات وین هشدار داد.
✴️ سه شنبه👈3 اسفند/حوت 1400 👈20 رجب 1443👈22 فوریه 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🔥 مرگ عمر بن عبدالعزیز. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛قمر در برج عقرب و از کارهای اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج و سفر و... اجتناب گردد. 🚘سفر:مسافرت مکروه است در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶مناسب زایمان و نوزاد فاضل و دانشمند و صبور و با تحمل و در آینده حکمران منطقه ای گردد. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج عقرب است و برای امور زیر نیک است: ✳️ استعمال دارو. ✳️ استحمام. ✳️ معجون گذاشتن بر زخم. ✳️ بذر افشانی‌ و کاشت. ✳️ آبیاری. ✳️کندن چاه و آبراه و کانال و... ✳️ از شیر گرفتن کودک. ✳️ جراحی چشم. ✳️کشیدن دندان. ✳️خارج ساختن دمل چرکین کورک. ✳️ و درختکاری و جابجایی درخت نیک است. 📛 ولی امور زیر بنایی مثل ازدواج خوب نیست. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از بلا می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ، سبب صحت می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید👇👇 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
AUD-20210329-WA0011.
3.66M
💠🌸💠🌸 دعای عهد
1_716535407.mp3
3.37M
【 زیــارت آل یـاسیــن 】 ◽️⇦ بـا نـوای 🎙حـاج مهـدی سمـاواتی 💦اَللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِّـڪْ الْفَـرَج💦
4_5793923140140663594.mp3
3.59M
🍃🌹 🌹 صوتی حدیث کسا 👤باصدای استاد فرهمند
دانلود+دعای+توسل+علی+فانی.mp3
10.56M
🤲اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یَا أَبَا الْقاسِمِ، یَا رَسُولَ اللّٰهِ، یَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، یَا سَیِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ صوت زیبای علی فانی
در لابه­‌لای مشبّک­های ضریح انتظار‌! بارها به زیارت و استغاثه و به عرض ارادت، بر پناهگاه مشبّک هر ضریح سر نهاده­‌ای و راز دل گفته­‌ای! و اینک که دلت ملتمسانه ناله­‌ی زیارت حضرت صاحب‌الزّمان علیه‌السّلام را سر داده است، خوب می­‌دانی که باید انگشت­‌های لرزان را لابه­‌لای مشبّک­‌های ضریح انتظار بفشاری و زیارتنامه­‌ی دلتنگی بخوانی! همراه من بخوان! سَلامٌ عَلی آلِ یاسین ... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتِه ‌... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینِه .....
📝 بقیه‌ مواظبند کاری نکنن به شما بربخوره؟ بقیه نگرانند نکنه شما رو نادیده بگیرند و بهتون بربخوره؟ بقیه مواظبند جلوتر از شما راه نرن، چون بهتون برمی‌خوره؟ بقیه جرأت ندارن بهتون انتقاد کنند، چون بهتون برمی‌خوره؟ بقیه شما رو در جایی که ضرورت هم نداره، دعوت می‌کنند، تا بهتون برنخوره؟ بقیه تلفن‌ زدن‌هاشون به شما، منظم و سرِ وقته، چون اگر دیر کنند، بهتون برمی‌خوره؟ و ..... سؤال مهم؛ ۱ـ احترام بقیه به شما، از سرِ محبت، دلتنگی، عشق، و محبوبیت شماست؟ ۲ـ یا بخاطر اینکه نگرانند، اگر نادیده گرفته بشید، بهتون برمی‌خوره، و برای در امان موندن، از انقباضات روحی شما که ناشی از این اتفاق هست، خودشون رو ملزم به رعایت احترام می‌دونند؟ اگر شما از گروه اوّلید؛ که الحمدالله... وجود مبارکی دارید. اما اگر از گروه دوّمید؛ اوضاع اصلاً خوب نیست! اصولاً انسانهای ، هرگز در جذب قلوب دیگران، موفق نیستند؛ حتی اگر ظاهراً مورد احترام‌شون باشند! اگر احترام، از قلب صادر نشه؛ بر قلب هم، فرود نمیاد
دعای مادر در روزهای ؛ ـ خدایا ، وقتی همه از تو غافلند ، این غفلتشان را برایمان ، تلنگری برای یادآوری و تذکر قرار بده. ـ و اگر به یادت بودند ، یادمان بینداز که برای این نعمتشان شکر کنیم! ➖ و هرآنچه زیبایی که از زبان ما صادر می‌شود ، در دلهای ما ریشه دار کن. ـ خدایا ، گذشت تو ، خیلی بزرگتر از حجم سیاهی‌های ماست! و مهر تو ، بیش از آمار رفتارهای خوبمان ، امیدوارمان میکند. بر محمّــد و آلش درود فرست، و به انجام افکار و رفتار درست ، موفق‌مان کن.
🔹گرچه دنیا دست مشتی ناکس است 🔸یک علی داریم و دنیا را بس است 🔹این زمان دریای ما سید علی است 🔸نایب مولایمان سید علی است
🌷اولین سه شنبه اسفند ماه خود را معطر  می کنیم به عطر دل نشین صلوات🌷 🌷اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🌱وَّ آل محمد 🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷در پناه حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش علیهم السلام روزتون پر خیر و برکت🌷 🌷عمر و عاقبتتون بخیر ان شاء الله 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃 🌸إلهی آن كه تو را دوست دارد، چگونه با خَلقت مهربان نیست. 🌸إلهی تن به سوی كعبه داشتن چه سودی دهد، آن كه را دل به سوی خداوند كعبه ندارد؟ 🌸إلهی در بسته نیست، ما دست و پا بسته ایم. 🌸إلهی دل خوشم كه گویم. 🌸 إلهی دل به جمال مطلق داده ایم، هر چه بادا باد.» 🌸الهی امروز و هر روزمان را بایادت متبرک گردان.. 🌸الهی عاقبتمان را در دو دنیا ختم به خیر بفرما... 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸این یڪ موهبت است صبح چشم بگشایی و یادت بیاید 💝دوستانی داری آبی‌تر از آسمان زلال‌تراز شبنم و روشن‌تر از صبح ڪه می‌شود عشق را با آنان آموخت 🌸 سه شنبه تون زیبا و پراز موفقیت 🌸 🌸🍃
🌸سـلام صبحتون به روشنایی روز ... به زیبایی گلهای بهشتی و به زلالی قلب های پاک...🌸 💝صبحتون مملواز عاشقانه های خداوند و الطاف بی انتهایش... 🌸 سـلااام صبحتون بخیر وشادی... الهی حال دلتون خوب خوب🌸 🌸🍃