eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 آینده نگری ۱۵ سال پیش ناخدای انقلاب را ببینید: به واسطه این فناوری اطلاعات و ارتباطات... در ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و... خواهیم داشت. شاید روزی صاحبان اغراض فاسد کلاس‌های درس دانشگاهها و مدارس شما و فرزندان حتی در داخل خانه های ما را در دست بگیرند و ما هیچ کاری نتوانیم بکنیم... سلامتی رهبر عزیزمان صلوات 🥀 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🥀 ✍🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥این هم حقوق زنان در سازمان منافقین خلق ❗️ازدواج جمعی زنان با یک خطبه عقد توسط مسعود رجوی!! ✍آری می خواهند زن عفیف ایرانی را قربانی هوس های جنسی خودشان کنند! مراقب باشید. در این نشانه است.
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهید همدانی در فتنه۸۸ گفت کُشته می‌شویم اما نمی‌کُشیم سردار آبنوش: 🔹سردار همدانی تهران را موزاییک‌بندی و به هر مجموعه‌، یک بخش واگذار کرد. 🔹پس از اینکه این کار را انجام دادند، گفتند: فرماندهان! امروز دفاع از اسلام، انقلاب اسلامی و ولایت، با مُردن ماست. نکند کسی را بکشید. گفتیم: یعنی چه؟ گفت: یعنی نباید هیچ گلوله‌ای در سلاح‌تان باشد. 🔹در عملیات کربلای ۵، دو گردان از لشکر قدس در محاصره گرفتار شدند. سردار همدانی سوار موتور راهی خط مقدم شد و به داخل محاصره رفت. خودش را به همه نشان داد و گفت من همدانی هستم. نیروها وقتی ایشان را دیدند، انگیزه گرفتند. ایشان گفت یا همه شهید می‌شویم یا از محاصره خارج می‌شویم. با یک یورش رزمندگان، محاصره شکسته شد. ای .
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍇🍃🍇🍃🍇🍃🍇🍃🍇🍃🍇🍃 🎥 💢✍ پودر کاکائو ۳ قاشق غذا خوری بیکینگ پودر ۱ قاشق چایخوری وانیل‏ ۱ قاشق چای خوری ماست‏ (یا شیر) ۱ لیوان آرد سفید شیرینی پزی ۲ لیوان ۱۵۰ گرم کره ذوب شده (یا ۱/۲ لیوان روغن مایع) شکر ۱ لیوان تخم مرغ ۴-۳ عدد 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اخرسر برای برکت غذایی که پختید هفت مرتبه سوره قریش بخونید. ┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور احسان کرمی و صحبت هایش در شبکه "منوتو پ.ن میگه فکر نمیکردم اینهمه هنرمند پشت مردم باشن😁 پشت مردمید؟ مردم ایران که منو تو دنبال نمیکنن پس پشت کدوم مردمی که رفتی اونجا افاضات کنی بشنون؟😁 بماند که ما و همه فهمیدن منظور شما از مردم همون هایی هستند که اشوب کردن همون اغتشاشگراست همونها که ترامپ و مدیر صهیونیست اینستا و بایدن و بچه پهلوی و مریم رجوی و علینژاد و سایت های پورن و بازیگر پورن و هر ننه قمر دوزاری و کج و کوله بوده ازش حمایت کرده😁 ای
41 ➖🔹 گاهی خدا بهت لذت میده ➖🔸گاهی حالت رو هم میگیره!☺️ ⭕️فقط تو حواست باشه که"خدا داره باهات کار میکنه".... 👆🌺✔️ 🔰"حضورِ خداوند متعال" در زندگی انسان خیلی فعالانه هست ؛ ⭕️ اینطور نیست که ما رو خلق کرده باشه و یه گوشه ای نشسته باشه و دستور بده! ♻️بلکه ۲۴ ساعت داره با ما کار میکنه "حتی وقت هایی که خواب هستیم"....!! ✅🔶◽️➖🌷💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید یکی از آشوبگرها رو چطوری میرن بالا سرش 🇮🇷 میگه اگر مامانم بفهمه این کارها رو کردم خودش منو آتش میزنه ، غلط کردم :)
24.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️تیرخلاص به اراجیف‌گویی آقامیری 📍مناظره جذاب و غیرمستقیم حجت‌الاسلام کهرمی و حسن آقامیری درباره گشت‌ارشاد و مهسا امینی ✍حسن آقامیری با مدرک سیکل، استاد بزرگ است که سال‌هاست با حرف‌های احساسی بی‌مبنا، شهوت شهرت و فالورگیری خود را ارضاء و صدها هزار جوان را اغوا می‌کند. این کلیپ، نمونه‌ای از رسوایی اوست که پیشنهاد میکنم حتما وقت بذارید و ببینید 🖌محمد جوانی 🧠علوم و جنگ شناختی ┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
☀️☀️ دست از شستن ظرف‌ها كشيد و خيره شد به قاب! شيشه اش شكسته بود و مادر آورده بود تا بابا فردا ببرد درستش كند. روي ميز بود. يك عكس دسته جمعي رفته بوديم شمال، من هفت سالم بود. مامان من را به شدت بغل كرده بود و مي‌بوسيد. همه شاد و خوشحال بوديم. - نه اينكه همه اش به خاطر تو باشه! چيزهاي ديگه اي هم هست. صداي بابا من را از عكس جدا كرد. با شك پرسيدم:  - راستش رو بگو! براي چي نمي زارين بره؟! - به خاطر تو! خودم و خودش. - من كه راضيم، خودش هم كه راضيه. فقط موندين شما، شما هم كه من غذاتون رو مي‌پزم و لباسهايتون رو تميز ميكنم. خلا صه به خونه ميرسم! - همين؟! - منظورتون چيه؟ مگه چيز ديگه اي هم هست؟ - فكر مي‌كني من اين همه سال بدون اوميتونستم دوام بيارم؟ بدون اون ميتونستم درزندگي‌ام اينقدر موفق  باشم و پيشرفت كنم؟! تو فكر ميكني راحت بود شش ماه برم خارج و نبينمش؟ فكر ميكني بدون قرص آرام بخش مي‌تونستم دوري اون رو تحمل كنم. توي هر ماموريت، همه اميدم اين بود كه بعد از تمام شدن ماموريتم، بر مي‌گردم كنارش. هيچ وقت فكر نكرده بودم كه بابا و مامان همچنين روزهاي عاشقانه اي داشته باشند، بعد كه بيشتر فكر كردم و ياد گذشته‌هاي شاد و پرنشاطمان افتادم، بيشتر باورم شد. - ولي حالا كه بيشتر وقت‌ها با هم دعوا ميكنين؟! بالاخره نگاه خيره اش را از قاب گرفت و دوباره شروع به جمع كردن ظرفها. انگار ميخواست اين طوري جلوي بروز احساساتش را بگيرد. - براي همينه كه دل و دماغ كار كردن را ندارم و درجا ميزنم، ولي به جان خودش دوستش دارم. بشقاب را كمي تو هوا نگه داشت. مثل اينكه يادش رفته بود كه چكار ميكند! - مثل همون روزهاي اول، روزهاي دانشكده! خواستم سر حرف را بر گردانم. - راستي قرار بود يه دفعه ماجراي ازدواج تون رو برام تعريف كنين. بشقاب‌ها را گذاشت روي هم و همه را با هم جمع كرد. در حالي كه مي‌رفت توي آشپز خانه جواب داد:  - حالا كه حال و حوصله اش را ندارم. يه وقت كه سر حال بودم بيا تا برات تعريف كنم. داستان جالبي داره! ظرف‌ها را گذاشت توي آشپز خانه و بر گشت. ظرف سوپ را برداشت. گفتم:  - راستي! گفتين به خاطر خودش هم  هست كه نمي ذارين بره. نگفتين چرا؟ ظرف سوپ را كه برداشته بود، دوباره گذاشت روي ميز. - چرا؟! معلومه! به خاطر اينكه اين كار داره اون رو از بين مي‌بره! داره مي‌كشدش! داره اون از ما مي‌گيره. - چرا؟ با حيرت خيره شد توي چشمام: ادامه دارد....     •┈┈••✾•☀️•✾••┈┈• رمانهای عاشقـــــ مذهبی ــانه بامــــاهمـــراه باشــید🌹