eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
خصوصيات حكومت امام مهدي عج در قرآن در اين نوشتار به طرح دو شبهه كه معمولا در مباحث مهدويت مطرح مي شود مي پردازيم 1-ـ مكان حضرت مهدي در غيبت كبري يكي از سوالاتي كه ممكن است در مورد امام زمان به ذهن آيد اين است كه در عصر غيبت كبري حضرت مهدي ـ أرواحنا فداه ـ در چه مكاني اقامت دارند؟ و چگونه زندگي مي نمايند؟ خوراك غذا لباس وخوابگاه ايشان چگونه است و از كجا تهيه مي شود؟ اصولاً بايد توجه داشت كه اگر در موضوع غيبت اينگونه نقاط مكتوم بماند ايجاد شك وشبهه اي نمي نمايد؛ چنانكه روشن شدن آن نيز در ثبوت واثبات اصل غيبت مداخله اي ندارد؛ ووقتي غيبت شخص امام عليه السلام ومخفي بودن ايشان معقول ومنطقي باشد چنانكه هست وبه آن ايمان داريم مخفي بودن اين خصوصيات به طريق اولي معقول ومنطقي خواهد بود وجهل به اين گونه امور دليل بر هيچ مطلبي نخواهد شد اين پرسش ها با پرسش از اينكه امام هم اكنون در چه نقطه اي است؟ يا با ما چند متر يا چند هزار كيلومتر فاصله دارد؟ يا امروز چه غذائي ميل فرموده است؟ يا چند ساعت استراحت كرده و چه مقدار راه پيمائي نموده فرقي ندارد و بي اطلاعي ما از آن به جائي ضرر نمي زند و عقيده اي را متزلزل نمي سازد خدائي كه به حكمت بالغه و قوه قاهره و مصلحت تامه خود امام را در پرده غيبت قرار داده است قادر است اين خصوصيات را نيز طبق مصلحت از مردم پنهان سازد اما براي اينكه به اين پرسش پاسخ مختصري داده شود عرض مي كنيم بر حسب آنچه از بعضي از احاديث و حكايات معتبر استفاده مي شود امام ـ روحي له الفدا ـ در غيبت كبري در مكان خاصي و در شهر معيني استقرار دائم ندارند كه از آن مكان و آن شهر خارج نگردند و به محل ديگر تشريف نبرند بلكه براي انجام وظايف و تكاليفي به مسافرت و سير و حركت انتقال از مكاني به مكان ديگر مي پردازند؛ و در اماكن مختلف بر حسب بعضي از حكايات زيارت شده اند از جمله شهرهائي كه مسلم به مقدم مباركشان مزين شده است مدينه طيبه؛ مكه معظمه نجف اشرف كوفه كربلا كاظمين سامرا مشهد قم و بغداد است؛ و مقامات و اماكني كه آن حضرت در آن اماكن تشريف فرما شده اند متعدد است؛ مانند مسجد جمكران قم مسجد كوفه مسجد سهله مقام حضرت صاحب الامر در وادي السلام نجف و در حلّه 2-ـ چرا نام امام زمان در قرآن نيامده است تا هر نوع ابهامي رفع شود؟ قرآن كريم براي معرفي شخصيتهاي الهي از سه راه وارد مي شود و در هر موردي طبق مصالحي از شيوه خاصي پيروي مي كند گاهي معرفي با اسم گاهي معرفي با عدد و گاهي نيز معرفي با صفت اگر هم در قرآن صراحتا نام آن حضرت برده مي شد باز در طول تاريخ شيادان و مدعيان دروغين مهدويت پيدا مي شدند و نام خود را امام زمان و مهدي موعود مي گذاشتند تا از آب گل آلود ماهي بگيرند و از نام او و انتظار مردم استفاده نادرست كنند مگر نام پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم را در انجيل نبرده است؟ ولي گروههاي مغرض از آن بهره برداري ناجوانمردانه كردند اگر نام حضرت مهدي عليه السلام در قرآن نيست ولي صفات و خصوصيات حكومت او در قرآن وارده شده است اصولا قرآن در معرفي افراد مصالح عالي را در نظر مي گيرد گاهي مصالح ايجاب مي كند تنها به صفات افراد بپردازد چنان كه درباره حضرت مهدي عليه السلام جريان از اين قرار است كه اولا تشكيل چنين حكومتي در مواردي صريحا و در موارد ديگر به طور اشاره در قرآن وارد شده است آياتي كه در سوره توبه وصف از انتشار و گسترش اسلام در سطح جهاني نويد مي دهد مانند ليظهره علي الدين كله يعني تا آن را بر همه اديان پيروز سازد اشاره به تشكيل اين حكومت است زيرا مفسران گويند مضمون اين آيه را كه پيشگويي از گسترش فراگير وهمه جانبه اسلام در سطح جهان است هنوز تحقق نپذيرفته است از اين گذشته در آيه 1-06- سوره انبياء مي فرمايد ما پس از ذكر در زبور نوشتيم كه بندگان شايسته من وارث زمين خواهند بود آيه شريفه نويد مي دهد كه صالحان وارثان زمين خواهند بود و حكومت جهان را به دست خواهند گرفت و به اتفاق تاريخ بشر هنوز اين وعده الهي تحقق نپذيرفته است اگر نام اصلي امام زمان عليه السلام را نبرده به خاطر مصلحتي است كه براي اهل فضل و درك مخفي نمي باشد زيرا به همان علت كه نام امام علي عليه السلام را نبرده نام آن حضرت را نيز ذكر ننموده است اگر نام اين پيشوايان گرامي را مي برد كينه هاي ديرينه بدر و احد و حنين بار ديگر زنده مي شد و لذا مطلب را به صورت كلي مطرح كرده و فرموده است بندگان شايسته من وارث زمين خواهند بود ثانيا اگر نام اصلي امام زمان عليه السلام را نبرده به خاطر مصلحتي است كه براي اهل فضل و درك مخفي نمي باشد زيرا به همان علت كه نام امام علي عليه السلام را نبرده نام آن حضرت را نيز ذكر ننموده است اگر نام اين پيشوايان گرامي را مي برد كينه هاي ديرينه بدر و احد و حنين بار ديگر زنده مي شد و لذا مطلب را به صورت كلي مطرح كرده و فرموده است بندگان شايسته من وارث زم
ويژگي‌هاي مهدي عليه السلام را برشمرده در مي يابيم كه او از اهل بيت و فرزندان حضرت فاطمه نهمين فرزند امام حسين عليه السلام و دوازدهمين امام از ائمه دوازده گانه است با اينكه امامان شيعه سعي داشتند كه مسئله مهدي را در برابر عموم طرح نكنند تا بدين وسيله از كشته شدن ناگهاني آن رهبر منتقم جلوگيري كنند؛ نه تنها تعداد روايات نقل شده به تعداد بالا رسيده است بلكه يك سلسله برجستگيها و نشانه هايي را مي توان در آنها يافت كه صحت صدور آنها را روشن مي كند از جمله پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم درباره جانشينان وپيشوايان پس از خود فرمود كه ايشان دوازده نفر از قريش اند متن اين حديث از طرق گوناگون وبا الفاظ متفاوت روايت شده است و برخي از روايت شماران كه روايات اين گونه را شمرده اند به بيش از 2-7-0 روايت رسيده اند كه همه آنها از معروفترين كتابهاي حديثي شيعه و سني گرفته شده و از قلم كساني همچون بخاري و مسلم و ترمذي و ابو داود و احمد در مسند و حاكم در مستدرك بر صحيحين بازگو گرديده است بخاري كه يكي از راويان اين حديث است خود با امام جواد و امام هادي و امام عسكري عليهم السلام هم عصر بوده و همين خصوصيت او روشنگر معاني بزرگي است زيرا ثابت مي كند كه حتما چنين حديثي از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده است اما هنوز محتواي آن تحقق نيافته و و دوازده امام در صحنه دين پديدار نشده اند؛ پس مسلما نقل حديث بازتاب يك واقعيت خارجي شيعه دوازده امامي نبوده است وقتي يك دليل مادي و عيني بر اين امر يافتيم كه حديث ياد شده پيش از تحقق توالي تاريخي دوازده امام و پيش از آنكه پديده خارجي مذهب شيعه دوازده امامي به صورت كامل آن عرضه شود در كتابهاي حديث ضبط شده مي توانيم مسلم بگيريم كه اين حديث روشنگر يك حقيقت خدايي است كه بر زبان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم جاري شده است ممكن است پيشگويي از تحقق مقتضي حوادث و رويدادها باشد بدون اينكه به شرايط و موانع آن توجه شده باشد بنابراين ممكن است شرايط هم تحقق يابد و مانعي ايجاد نشود و آن پيشگويي ها به تحقق برسد و ممكن است شرايط تحقق نيابد مانع هم باشد لذا حوادث پيشگويي شده به وقوع نپيوندد دليل علمي پايه دليل علمي بررسي و تجربه زماني 7-0 ساله غيبت صغري است غيبت صغري نشان دهنده مرحله نخست امامت مهدي عليه السلام است زيرا سرنوشت حتمي امام اين بود كه از ديده هاي مردم پنهان بماند اگر چه دل و فكرش در ميان مردم است ولي در اين زمان نيز امام با نايبان خاص خود با مردم ارتباط برقرار مي نمود و سالات شفاهي و كتبي مردم را همراه پاسخ امام عليه السلام برمي گرداندند بي شك هر كس چنين فرازهايي را بداند و به ارزيابي آنها بنشيند درمي يابد كه امام مهدي عليه السلام حقيقتي است كه گروهي از مردم همراه با آن زيسته اند و نمايندگان و سفيران ويژه او نزديك به هفتاد سال در لا به لاي روابط خود با شيعيان بازگو كننده اين حقيقت بوده اند كه بازيگري و نيرنگي در كارشان نيست و تناقضي در سخن و عملشان ديده نشده است به راستي چگونه مي توان پذيرفت كه يك دروغ هفتاد سال پايدار بماند و چهار تن بر آن چنان همداستان شوند كه گويي حقيقتي بزرگ است كه با چشم خويش مي بينند و با آن زندگي مي كنند و در اين مدت هم نقطه ضعفي از آنها آشكار نگردد كه برانگيزنده ترديد باشد؟ پس غيبت صغري يك تجربه علمي شمرده مي شود تا چيزي را كه واقعيت عيني و خارجي دارد اثبات كند و پذيرش واقعيت رهبري امام مهدي عجل الله فرجه را با ويژگيهاي ولادت و زندگي و غيبت كبراي او ممكن سازد به كتاب بحث حول المهدي تاليف آيه الله شهيد سيد محمد باقر صدر رجوع شود منابع يكصد پرسش وپاسخ پيرامون امام زمان ـ عليرضا رجالي تهراني جزيره خضراء افسانه يا واقعيت؟ تاليف علامه سيد جعفر مرتضي عاملي
مراد از بداء در علائم حتمي ظهور غيبت صغري يك تجربه علمي شمرده مي شود تا چيزي را كه واقعيت عيني و خارجي دارد اثبات كند و پذيرش واقعيت رهبري امام مهدي عجل الله فرجه را با ويژگيهاي ولادت و زندگي و غيبت كبراي او ممكن سازد در اين مقاله به دو شبهه از مسائل مربوط به مهدويت اجمالا پاسخ خواهيم گفت 1-ـ مراد از بداء در علايم حتمي الوقوع چيست؟ گفته شد كه روايات اسلامي بعضي علايم ظهور را حتمي الوقوع معرفي نموده اند از طرفي ابو هاشم جعفري گويد ما در محضر امام جواد عليه السلام بوديم وسخن از سفياني به ميان آمد وآنچه در روايات آمده كه كار او از حتميات است؛ به آن حضرت عرض كردم آيا خداوند را در امور حتمي بدايي پديد مي آيد؟ فرمود آري عرض كردم پس با اين ترتيب ما مي ترسيم كه در مورد قائم نيز خدا را بدايي حاصل شود فرمود همانا قائم از وعده ها است و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمي كند غيبت نعماني باب 1-8- ص 4-3-1- آيا اين تناقض نيست؟ يكي از بالاترين عبادات اعتقاد به بداء است و بداء به معني تغيير نظر پيدا كردن؛ در مورد خدا محال است زيرا اين معني ناشي از جهل و نقص است و اين دو در خدا راه ندارد بلكه در سوره رعد آيه 3-9- آمده است خدا هر تقديري را بخواهد از لوح قضا پاك كند و هر كدام را بخواهد تثبيت مي نمايد و ام الكتاب تقدير اصل نزد او محفوظ است يعني خدا چيزي را به زبان پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم يا وصي و جانشين پيامبرش به مصلحتي بر مردم آشكار كرده سپس آن را پاك نموده و مطلب را بر خلاف آنچه كه در پيش ارائه داده بود اظهار مي كند با توجه به آنچه بطور اجمال راجع به بداء گفته شد از روايات مربوطه مي توان سه مسئله را استفاده كرد 1- ممكن است پيشگويي از تحقق مقتضي حوادث و رويدادها باشد بدون اينكه به شرايط و موانع آن توجه شده باشد بنابراين ممكن است شرايط هم تحقق يابد و مانعي ايجاد نشود و آن پيشگويي ها به تحقق برسد و ممكن است شرايط تحقق نيابد مانع هم باشد لذا حوادث پيشگويي شده به وقوع نپيوندد اين مسئله مانند اين است كه انساني يك صله رحم مي كند اگر از عمرش سه سال مانده باشد خداوند آن را سي سال مي كند؛ و برعكس 2- آن نشانه هايي كه پيشگويي در آن پيشگويي از تحقق علت تامه با تمامي اجزاء و شرايط و نبود موانع است؛ چنانكه معلول به صورت امري حتمي در آيد كه جز دخالت اراده خداوندي هيچ چيز نمي تواند آن را تغيير دهد زيرا هر چند علت تامه باشد باز قدرت خداوند و حاكميت مطلق و نيز حق او را در دخالت در امور از بين نمي برد واين مسئله با عدل الهي حكمت و رحمت وهيچ كدام از صفات ربوبي خداوند سازگار نيست غيبت صغري يك تجربه علمي شمرده مي شود تا چيزي را كه واقعيت عيني و خارجي دارد اثبات كند و پذيرش واقعيت رهبري امام مهدي عجل الله فرجه را با ويژگيهاي ولادت و زندگي و غيبت كبراي او ممكن سازد 3- آن نشانه هايي كه پيشگويي در آن پيشگويي از امور حتمي الوقوع است وليكن با وجود اينكه خداوند سبحان قادر است براي ايجاد تغيير در آن دخالت نمي كند زيرا با صفات ربوبي پروردگار منافات دارد به طور مثال خلف وعده قبيح است ومحال است كه خدا خلاف وعده خود عمل كند وروايت مورد بحث نيز قيام حضرت مهدي عليه السلام را از اين قبيل مي داند از مطالبي كه گذشت دانستيم كه 1- بداء در نشانه هاي ظهور از نوع اول است 2- بداء در نشانه هاي حتمي از نوع دوم است 3- بداء در قيام قائم عليه السلام از نوع سوم است اقتباس از جزيره خضراء افسانه يا واقعيت؟ تاليف علامه سيد جعفر مرتضي عاملي ص 5-1- 2- از كجا معلوم كه امام مهدي در عصر غيبت كبري واقعا وجود خارجي دارد؟ در موضوع مهدي عليه السلام با اين تعبير كه وي رهبري منتظَر است تا در سطحي برتر جهان را دگرگون كند سخناني بسيار از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم و امامان عليهم السلام به دست ما رسيده است به طوري كه در اصالت و صحت آن نمي توان هيچ ترديدي روا داشت تنها از طريق برادران اهل سنت بيش از چهارصد حديث در اين خصوص از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم گزارش شده است و اگر اخبار رسيده از طريق شيعه و سني را شمارش كنيم به بيش از 6-000 روايت درباره امام مهدي عجل الله فرجه برمي خوريم كه مسلما شماره بزرگي است حتي در موارد بسياري از مسائل بديهي اسلامي كه مسلمانان در آنها ترديد ندارند و مورد پذيرش هستند به اين مقدار روايت وارد نشده است براي تجسم اين انديشه در امام دوازدهم عليه السلام و پذيرش آن نيز دلايل كافي و روشن وجود دارد كه همه را مي توان در دو دليل فشرده يكي اسلامي و ديگري علمي با دليل اسلامي وجود رهبر منتظر ثابت مي شود و با دليل عملي روشن مي گردد كه مهدي تصور و افسانه نيست بلكه حقيقتي است كه وجود آن با تجربه تاريخي ثابت شده است دليل اسلامي در صدها روايتي كه از پيامبر عظيم الشان اسلام صلي الله عليه وآله وسلم و امامان شيعه عليهم السلام به ما رسيده و
زني از نسل حواريون عيسي بن مريم نرجس خاتون مادر امام عصر عليه السلام يكي از ملكه هاي وجاهت است كه از نسل حواريون عيسي بن مريم بوده است قدرت الهي آن بانوي مكرمه را براي همسري حضرت عسكري عليه السلام از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناك وجود مهدويت در آن رحم پاك پرورش يابد وي دختر بزرگترين قياصر روم واز خاندان شمعون وصي بلا فصل حضرت مسيح است بر مبناي اعتقاد شيعه انبيا و ائمه از آن رو كه معصوم هستند بايد از پدران و مادران پاك در اين دنياي ظاهري قدم بگذارند و اصلاب شامخه و ارحام مطهره نور وجود مقدس آنها را صورت زميني بدهد حضرت بقيه الله الاعظم عليه السلام كه وارث همه خوبيهاي اولياي ابرار گذشته خود است نيز بي ترديد اين گونه است پدر ايشان امام حسن عسكري عليه السلام جزء ائمه معصوم عليهم السلام است كه منقبت و فضيلت ايشان نزد ممنين آشكار است اما در مورد مادر بزرگوار حضرت حجت كه ايشان هم از بانوان پاك و اسوه زمان خويش و حتي زمان‌هاي پس از خود بوده است گاه شبهه هايي مطرح مي شود كه ما در اين نوشتار به بررسي يكي از اين شبهات مي پردازيم طرح شبهه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه از رحم خانمي مسيحي به دنيا آمد در حالي كه براي تولد فرزند صالح قبل از تولد مراقبت هايي بايد وجود داشته باشد شايد مادر حضرت زن صالحه اي بوده اما مسلماً مراقبت هاي يك زن ممنه مسلمان را نداشته حال چگونه است كه چنين شخصيت بزرگي از رحم خانمي مسيحي متولد شد؟ پاسخ به اين پرسش را بعد از ذكر دو نكته تقديم مي كنيم 1- مادر آن جناب را به نام هاي متعددي معرفي نموده اند مانند نرجس صيقل ريحانه سوسن خمط حكيمه مريم و اين تعدد اسم بي وجه نيست زيرا الف امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ كنيزهاي متعددي داشته به نام هاي مختلف ب فرزند امام حسن ـ عليه السلام ـ در محيطي بسيار خطرناك تولد يافتند زيرا خلفاي بني عباس و حتي بعضي از بني هاشم به وسيله مأمورين خود از خانه هاي علويين مراقبت كامل به عمل مي آوردند از اين رو از جانب خداوند تمام پيش بيني هاي لازم به عمل آمد اولاً چنان كه در روايات است آثار آبستني در مادرش ظاهر نشد ثانياً امام حسن ـ عليه السلام ـ براي مراعات احتياط نام آن‌جناب را براي كسي فاش نكرد ثالثاً در حين وضع حمل جز حكيمه خاتون و بعضي از كنيزان كسي حضور نداشت و اين خود نيز در تعدد اسامي بي اثر نبوده است در اين كه نرجس مادر صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه خانم والامقامي بوده است ترديدي نيست زيرا شايستگي و پاكي او مورد تأييد بوده است چگونه مي توان عظمت روحي و معنوي او را كتمان كرد و يا در آن شك كرد در حالي كه حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و حضرت علي ـ عليه السلام ـ و صادقين ـ عليهما السلام ـ او را بهترين و سيده‌ي كنيزان مي خوانند؟ 2- درباره مليّت مادر امام نيز دو قول عمده وجود دارد كه عبارتند از الف مرحوم كليني مي نويسد مادر قائم عجل الله تعالي فرجه كنيزي از نوبه استان شمالي سودان بوده است كافي ج 1- ص 3-2-3- ب مرحوم صدوق مطابق روايتي او را مليكه دختر يشوع پسر قيصر روم و مادرش را از حواريين مسيح مي‌داند كه توسط نيروهاي اسلامي به اسارت در آمد و به صورت كنيز در معرض فروش قرار گرفت و به واسطه‌ي فرستاده‌ي امام هادي ـ عليه السلام ـ از بازار برده فروشان بغداد خريداري شد و به محضر امام هادي ـ عليه السلام ـ در سامرا فرستاده شد كمال الدين ص 3-1-7- اينك كه پرسش ناظر به وجه دوم است كه قول مشهور نيز همين است و مرحوم صدوق هم آنرا بيان كرد و مادر حضرت را نرجس خاتون مي دانند ما نيز بر همين اساس پاسخ آنرا مي نويسيم در اين كه نرجس مادر صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه خانم والامقامي بوده است ترديدي نيست زيرا شايستگي و پاكي او مورد تأييد بوده است چگونه مي توان عظمت روحي و معنوي او را كتمان كرد و يا در آن شك كرد در حالي كه حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و حضرت علي ـ عليه السلام ـ و صادقين ـ عليهما السلام ـ او را بهترين و سيده‌ي كنيزان مي خوانند؟ و حكميه عمه امام عسكري ـ عليه السلام ـ كه خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است او را بانوي خود و بانوي خاندان خويش مي خواند و خود را خدمتگزار او مي دانست به يقين اگر آن بانوي گرامي از امتيازات والايي بهره مند نبود هرگز آن معصومين با عظمت او را اين چنين مدح نمي كردند و او را با واژه هاي بهترين و سيده توصيف نمي كردند و هرگز حكيمه خاتون اينهمه اسم گل را ريحانه سوسن و بر او نمي نهاد و او را به اين اسامي نمي خواند حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه از رحم خانمي مسيحي به دنيا آمد در حالي كه براي تولد فرزند صالح قبل از تولد مراقبت هايي بايد وجود داشته باشد شايد مادر حضرت زن صالحه اي بوده اما مسلماً مراقبت هاي يك زن ممنه مسلمان را نداشته حال چگونه است كه چنين شخصيت بزرگي از رحم خانمي مسيحي متولد شد؟ علاوه بر اين‌ بهترين دليل بر لياقت
او و رعايت كردن آداب حمل و تولد آن حضرت امام زمان از اوست و هر كس امام زمان را با آنهمه درخشندگي ببيند و يا اوصاف او را بشنود مطمئن مي شود كه مادرش نيز اهل معرفت و رعايت آداب اسلامي بوده است و اگر مادر آن امام چند صباحي مسيحي بوده است و سپس مسلمان شده است مشكلي را ايجاد نمي كند زيرا در عصري كه مسيحي بوده است و اسلام برايش تبيين نشده بود به طور كامل به احكام مسيحيت اعتقاد داشت و عمل مي كرد و آن گاه كه اسلام بر او عرضه شد و در محضر امام بود تسليم ناب شد و مسلمان ناب بود و مسيحي بودن در فرضي ضرر مي زند كه آييني كامل به نام اسلام باشد و عرضه شده باشد و شخص از روي عناد نپذيرد و از اين رو يهودي بودن مادر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و نيز تولد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از او قابل جمع است چرا كه در آن زمان دين اسلام عرضه نشده بود و پيامبر اسلام مبعوث نشده بود آن بانوي با سعادت در سال 2-6-1- هجري و به روايتي قبل از شهادت امام حسن عسكري عليه‌السلام از دنيا رفت قبر شريفش در سامّرا كنار قبر منوّر امام حسن عسكري عليه‌السلام است خلاصه سخن نرجس خاتون هنگامي كه مسيحي بود و اسلام بر او عرضه نشده بود مطيع محض آيين مسيحيت بود و از جميع جهات شايسته بود و چون اسلام بر او عرضه شد با جان و دل پذيرفت و مسلمان خالص شد و اگر مسلماني ناب نبود آن همه معصومان از او مدح نمي كردند اين است لياقت و استعداد يك زن كه شخصيّتش به جايي مي‌رسد كه قائم آل محمدعليه‌السلام منجي جهان بشريّت از دامن پاك او برمي‌خيزد منابع پايگاه تخصصي مهدويت سايت تا ظهور سايت حضرت علي اكبر سايت انديشه قم
هدایت شده از حسبناالله
سمت خدا: 🔸تا حبّ علی و آل او یافته‌ایم کام دل خویش مو به مو یافته‌ایم 🔸وز دوستی علی و اولاد علی است در هر دو جهان گر آبرو یافته‌ایم 🌹 ولادت باسعادت امیرمومنان علیه‌السلام و روز پدر مبارک باد
هدایت شده از حسبناالله
امام زمان علیه السلام: 💓به جمال ولی، جلی صلوات 💓به نکو یاورِ نبی صلوات 💓به گل بی مثالِ کعبه عشق 💓که بود مرتضی علی صلوات
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : صلوات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ⏱ زمان : ۲ دقیقه و ۸ ثانیه 🗂 حجم : ۶.۷ مگابایت 💠
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
🕊افــلاڪیان خـاڪی🕊: 🍂به رسم ادب همیشگی ،سلامی میکنیم محضرامام خوبی ها اقاصاحب الزمان وارباب شهیدان،اقاسیدالشهدا🍂 اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسوُلِ الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. 🍁اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِعَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ 🌼اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولانا یا صاحِبَ الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیفَةَ الرَّحمنِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یاشَریکَ القُرانِ عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ اللهُ مَخرَجَهُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. 💐زیارت نامه شهدا اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
نازد به خودش خدا که حیدر دارد دریای فضائلی مطـهر دارد همتای علی نخواهد آمد والله صـد بار اگر کعبه تـرک بردارد 🌟ولادت امیر مومنان ، حضرت علی(علیه السلام) بر شما مبارک باد💐
مه بتهابه صنامش در کنگر? عرش برانگيخت نوايش اي صاحب دين خسروحق قافله گامش دنيابه صفاي دل مهدي است مصفا آخر ز که پرسي ز صفاي دل مامش چنداست جدائي زقدمهاي بلندش اين است شتاب همه اقدام به کامش مهجور به دنبال صبابادل خودگفت چون شدبه صفاغاليه هاي دل رامش چه روزها که به راهت نشسته ام بي تو به زير بار غمت دل شکسته ام بي تو چه عشق ها که به جانم چو ماه تابيدند وليبه غير تو من دل نبسته ام بي تو چه صبحدم که به يادت دعاکنان گفتم به رغم عهد کسان عهد بسته ام بي تو دلم رميده ز خلق است و روزگارم تلخ ز هر چه غير وجودت گسسته ام بي تو ز عشق روي تو داغي نشسته بر جانم بيا که ديگر از اين داغ خسته ام بي تو مگر ز راه محبت به داد من برسي که من ز دام شياطين نرسته ام بي تو ز دشمنان تو ديري است کرده ام دوري ز دوستي بدان دست شسته ام بي تو به انتظار تو تا کي نشينم از هجران به عيد و شادي دل،کي خجسته‌ام بي تو دلم دوباره خبر ميدهد ظهور تو را بدون فاصله حس مي کنم حضور تو را به من مگو که نرفته چگونه برگردد مسير جاده خبر ميدهد عبور تو را کدام آينه در اين زمانه ناقص نيست؟ که خوب جلوه دهد انعکاس نور تو را شبي به سينه ي طوفاني ام به صيد بيا مگر که لمس کنم رشته هاي تور تو را من از زيارت ناحيه خوب دانستم شکسته است کسي شيشه ي غرور تو را بهاران همه در انتظار روي تواَند نگاه تشنه لبان تشنة سبوي تواَند شميم زلف تو را آفت خزاني نيست بهارها همه سرمست رنگ و بوي تواَند تو در نگاه همه چون بهشت موعودي هزار عاشق بي‌دل اسير کوي تواَند ز باده نکهت شور زندگي جاريست که سالکان جهان عاشق وضوي تواَند به دادخواهي ما جز تو دادخواهي نيست که چشم منتظران روز و شب به سوي تواَند ز کوي مهر و وفا مژدگاني‌ام بفرست که عاشقان جهان غرق آرزوي تواَند چشم‌ها پرسش بي‌پاسخ حيراني‌ها دست‌ها تشنه تقسيم فراواني‌ها با گل زخم، سر راه تو آذين بستيم داغ‌هاي دل ما، جاي چراغاني‌ها حاليا! دست کريم تو براي دل ما سرپناهي است در اين بي‌سر و ساماني‌ها وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهي! اي سرانگشت تو آغاز گل‌افشاني‌ها! فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد فصل تقسيم غزل‌ها و غزل‌خواني‌ها... سايه امن کساي تو مرا بر سر، بس! تا پناهم دهد از وحشت عرياني‌ها چشم تو لايحه روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پايان پريشاني‌ها شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم نيست از هيچ طرف راه برون شد زشبم زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم از ازل ايل وتبارم همه عاشق بودند سخت دلبسته ي اين ايل وتبارم چه کنم من کزين فاصله غارت شده ي چشم تو ام چون به ديدار تو افتد سرو کارم چه کنم يک به يک با مژه هايت دل من مشغول است ميله هاي قفسم را نشمارم چه کنم؟
بيا که بي‌تو جهان، از گلايه لبريز است بهار، بي‌تو به رنگ غروب پاييز است بيا که فاجعه مي‌بارد از زمين و زمان ز اشک و خون، دل يارانِ حق، گهر ريز است بيا! به گوش دل ما سرودِ مهر بخوان بيا که صحبت عشّاق، بس دل‌انگيز است بيا! جهان زِ وجود شهيد، رنگين شد بيا که ناله انسان، گلايه‌آميز است چه سالها که گذشت و بهار منتظر است بهار ِ زخمي ِ پشت حصار منتظر است چه سروها که به دست ِ تبر شهيد شدند شقايق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است از اين لباس سياه عزا ، دلش پوسيد سحر مگر برسد ، شام ِ تار منتظر است بهانه گير شدند و به گريه افتادند ستاره کشت خودش را ، سه تار منتظر است چه قدر پنجره باز است رو به سوي اميد چه قدر دلشده ي بيقرار منتظر است مگر به مقصد ِ خورشيد رو بگرداند در ايستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است کوير شد دل عشّاق و آسمان خشکيد بيا که عشق ببارد ، بهار منتظر است روايت است که در روزگار آمدنت زمين تمام شود بي قرار آمدنت روايت است که بالاترين عبادتِ خلق در اين زمانه بُوَد انتظار آمدنت روايت است ز اصحاب خوب شيطان است کسي که کار ندارد به کار آمدنت روايت است که با ذوالفقار مي آيي چه با شکوه بُوَد اقتدار آمدنت روايت است قيامي که سيدش يمني ست خبر دهد چو نسيم از بهار آمدنت مقام رهبري سيد خراساني ست نشانه ي دگر روزگار آمدنت نشانه هاي ظهورت هنوز کامل نيست دلي که منتظرت نيست گِل بُوَد دل نيس گفتم که بي قرار تو باشم ولي نشد تنها در انتظار تو باشم ولي نشد گفتم به دل که جلب رضايت کند نکرد گفتم که جان نثار تو باشم ولي نشد گفتم ميان جذر و مد اشک و آه شب در گردش مدار تو باشم ولي نشد گفتم که مي رسي تو و من هم دعا کنم در دولت تو يار تو باشم ولي نشد گفتم که تا اجل نرسيده ست لحظه اي در خيمه ات کنار تو باشم ولي نشد گفتم که خاک پاي تو را تاج سر کنم چون خاک رهگذر تو باشم ولي نشد گفتم به قدر آه دل دلشکستگان در عهد و روزگار تو باشم ولي نشد گفتم دعا کنم که بيايي ببينمت مانند مهزيار تو باشم ولي نشد چقدر پنجره را بي بهار بگذاري ؟ و يا نيايي و چشم انتظار بگذاري مگر قرار نشد شيشه اي از آن مي ناب براي روز مبادا کنار بگذاري ؟ بيا که روز مباداي ما رسيد از راه که گفته است که ما را خمار بگذاري ؟ درين مسير و بيابانِ بي سوار خوشا به يادگار خطي از غبار بگذاري گمان کنم تو هم اي گل بدت نمي آيد هميشه سر به سر روزگار بگذاري نيايي و همه ي سر رسيدهامان را مدام چشم به راه بهار بگذاري جواب منتظران را بگو چه خواهي داد همين بس است که چشم انتظار بگذاري ؟ به پاي بوس تو خون دانه مي کنيم و رواست که نام ديگر ما را انار بگذاري گمان کنم وسط کوچه ي دوازدهم قرار بود که با ما قرار بگذاري چراغ بر کف و روشن بيا، مگر داغي به جان اين شب دنباله دار بگذاري بيا که مردم دنيا در انتظار تواند در آرزوي وصال تو، بي‌قرار تواند بيا که پيش تو از روزگار، شکوه کنيم ز درد و رنج برون از شمار، شکوه کنيم ازين خزان غم‌افزا، ازين شبان سياه ز سست‌عهدي فصل بهار، شکوه کنيم ز سوز و درد دل بي‌قرار، شکوه کنيم بيا که نور بگيريم از فروغ خدا ز تيره‌فامي اين شام تار، شکوه کنيم تو اي صلابت ايمان! تو اي نشانه نور! بيا که در بر پروردگار، شکوه کنيم بيا که مردم دنيا در انتظار تواند در آرزوي وصال تو بي‌قرار تواند بيا و چهره شب را ستاره‌باران کن بهار و غنچه و گل را به شهر، مهمان کن به زردرويي گل‌هاي پرشکسته نگر فضاي خاطر افسرده را گلستان کن گرفته ظلمت شب، ره به کلبه‌هاي حزين بيا! ز پرتو خود کلبه را چراغان کن ز سنگ فتنه بي‌ياوران کافرکيش شکست شيشه دل‌ها؛ بيا و احسان کن بپا شده است خدا را قيامتي ز گناه بيا و گوشه چشمي به حق‌پرستان کن به جز از باغ حسنت گل نچيدم گل نمي چينم رخت را بس که مي بينم گمان کردم نمي بينم سزد در هر نفس گردم هزاران بار قربانت به اميدي که يکبار از کرم آيي به بالينم به خاک پات سوگند از کدامين کوچه مي آيي که گردم گرد و بر خاک ره آن کوچه بنشينم اگر جانم رود از تن نشايد مهر تو از دل که رسم عاشقي پيش از ولادت بوده آيينم تمام لحظه هاي عمر شد جان کندنم بي تو تو بازآ تا به پيکر باز آيد جان شيرينم نمي دانم که بودم کيستم آنقدر مي دانم تويي بودم تويي هستم تويي عشقم تويي دينم دعاي عهد خواندم عهد بستم با تو يا مولا که بازآيي و گل ريزم به پات از روي خونينم بيا، تا کي صداي مادرت آيد ز پشت در بگو تا کي سر جد تو را بالاي ني بينم دعا کردم به تعجيل ظهورت ديدم اي مولا که نام تو دعايم بود و يادت بود آمينم به چشم "ميثم" دل خسته اشک انتظاري ده اگر چه اشک هم ديگر نخواهد داد تسکينم مهدي بودش نام وبنام است قيامش بر منتظران منتظرآمد همه نامش پيوسته ببالم به قوام مدد او روکم بزن اي فتنه گردهربنامش بتها همه بشکن زحريم دل خوشت تا نو بنمائئ ه
مباهله قرن 21: 💢 چرا با وجود اين همه مبني بر خلافت امير المومنين عليه السلام، به آن حضرت نرسيد؟ ✅یکی از مهمترین دلایل را خود حضرت برشمرده اند. کینه سران قریش از علی(ع) شخصي از بني اسد از امام علي عليه السلام سؤال كرد: چگونه شما را كه از همه سزاوارتر بوديد از مقام خلافت كنار زدند؟ اي برادر بني اسدي ! تو مردي پريشان و مضطربي كه نابجا پرسش ميكني ؛ اما در عين حال احترام خويشاوندي و بستگي برقرار ، و حق پرسش محترم است . اكنون كه مي خواهي بداني ، پس بدان كه كه آن ظلم و خودكامگي كه نسبت به خلافت بر ما تحميل شد ، در حالي بود كه ما را نسب برتر و پيوند خويشاوندي با رسول خدا (ص) استوارتر بود ؛ جز خودخواهي و چيز ديگري نبود كه: گروهي به كرسي خلافت چسبيدند ، و گروهي سخاوتمندانه از آن دست كشيدند ، داور خداست، و بازگشت همه ما به روز قيامت است 📚نهج البلاغة ، خطبة 162 ✅امیرالمومنین کسی بود که در جنگهای صدر اسلام بخصوص جنگ و بسیاری از بستگان و پدران قریش را به درک واصل کرده بود و آنها نسبت به حضرت، و حسادت داشتند👇👇 ابن طاوس از پدرش نقل مي كند كه گفت: به امام سجاد عرض كردم : چرا قريش علي عليه السلام را دوست نداشت؟ فرمود : چون سران آنان را به جهنم فرستاد و براي بازماندگانشان جز عار وننگ چيزي باقي نگذاشت  📚 تاريخ مدينة دمشق ، ج 42 ، ص 290 . ✅حتی هم به این اشاره میکند👇👇 ابن عباس مي گويد : بين علي عليه السلام و نزاع و اختلافي پيش آمد عثمان گفت : اگر قريش شما را به جهت كشته شدن هفتاد نفر از آنان در روز بدر دوست ندارند من چه مي توانم بكنم  📚 شرح نهج البلاغة ، ج 9 ص 23 و التذكرة الحمدونية ، ابن حمدون ج 7 ، ص 168 یکی از مهمترین صفات کسانی که در مقابل جریان حق و رهبران الهی ایستادگی کرده اند، صفت حسادت و کینه جویی است. این دو در کنار هم مانع پذیرش حق می گردد.
ضد اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی: ♨️ منظور از اسلام آمریکایی🇺🇸 چیست!؟! کلام امام خمینی(ره): 📢پيامبر اسلام نيازى به مساجد اشرافى و مناره هاى تزييناتى ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است كه متاءسفانه با سياست هاى غلط حاكمان دست نشانده به خاك مذلت نشسته اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه هاى مسلمين را در طول حيات ننگين آل سعود و نيز جنايت قتل عام زايران خانه خدا را فراموش مى كنند؟ مگر مسلمانان نمى بينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده اند كه از يك طرف ، ، ، ، ، ، و و در يك كلام را ترويج مى كنند و از طرف ديگر سر بر آستان سرور خويش، آمريكاى جهانخوار مى گذارند. 💢مسلمانان نمى دانند اين درد را به كجا ببرند كه آل سعود و خادم الحرمين به اسرائيل اطمينان مى دهد كه ما اسلحه خودمان را عليه شما به كار نمى بريم و براى اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مى كنند. واقعا چقدر بايد رابطه سران كشورهاى اسلامى با صهيونيست‌ها گرم و صميمى شود تا در كنفرانس سران كشورهاى اسلامى مبارزه صورى و ظاهرى هم با اسرائيل از دستور كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اينها يك جو غيرت و حميت اسلامى و عربى داشتند، حاضر به يك چنين معامله كثيف سياسى و خودفروشى و وطن فروشى نمى شدند. 📚صحیفه امام، جلد ۲۱
مبلغان: 💠سبزه های سفره عید دانه ها هر چه دارند از خاک است و باید بر همان خاک تکیه زده تا سبز شده و به ثمر بنشینند وگرنه هر چیز را جز خاک تکیه گاه خود قرار دهند ممکن است سبز شوند اما بی ثمر و بی حاصل می مانند. روزهای آخر سال است و همه به نوعی درگیر دغدغه های آخر سال هستند … از نظافت خانه و در و دیوار و زمین و … تا آماده سازی وسایل سفره هفت سین. یکی از اجزای سفره هفت سینی که باید برای درست کردنش کمی زمان داشته باشیم تا یک محصول خوبی را به ما بدهد سبزه است. سبزه های شب عیدی که برای درست کردنش تنها داشتن دانه های ریز کافی نیست و این دانه ها تنها یک سری نیروی بالقوه دارند که اگر به تنهایی باقی بمانند جز اینکه زردی و بی روحی و گاهی بوی تعفن داشته باشد چیزی نیست … این دانه ها برای به ثمر رسیدن و سبز شدن و نشستن بر سر سفره هفت سین خانواده ها باید به خاک حاصلخیر تکیه کنند تا خوب سبز شوند … خوب ریشه دار شوند و طولانی مدت باقی بمانند. خداوند به یکى از پیامبرانش این ‌چنین وحى فرمود: به عزّت و جلالم سوگند، هر کس به غیر من امید داشته باشد ناامیدش خواهم کرد و در میان مردم جامه ذلّت و خوارى بر او خواهم پوشاند و او را از فضل و گشایش خود دور خواهم داشت. آیا در حالى که گرفتاری ها به دست من گشوده مى‌ شود، بنده من به دیگرى امید بسته است و وقتى من، بى نیاز و بخشاینده ‌ام و کلید درهاى بسته تنها در دست من است و آن را در برابر درخواست کننده مى‌گشایم، چگونه بنده ‌ام دست نیاز به سوى غیر من دراز مى‌کند و به او امیدوار است؟ درست مثل انسان ها … اگر انسان ها به خودشان تنها متکی باشند ممکن است توانایی هایی کسب کنند اما این ها با دوام نبوده و تنها می توانند چند صباحی ما را سبز و خرم نگه دارد اما دیری نمی پاید که خشک و بی مایه می شویم، این است که قرآن تکیه و تأکید دارد که: وَ عَلَى اللّهِ فَتَوَکَّلُوا اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» (مائده، ۲۳) بر خدا توکّل کنید اگر ایمان دارید. اگر می خواهیم که بلند شویم، عزیز و با عزت و رفیع باقی بمانیم، باید به تکیه گاهی رفیع و قدرتمند تکیه دهیم؛ تکیه گاهی که با بلند شدن ما نه تنها خم نشود بلکه ما را برای بلند شدن کمک کند درست شبیه گیاهان پیچک که بر بلندی ها سوار می شوند و راه را طی می کنند.
مبلغان: 💠وفای به پیمان پیامبر اسلام (ص) قبل از آنکه به مقام پیامبری برسد، مدتی چوپانی می کرد، یکی از چوپانان در آن زمان عمار یاسر بود روزی پیامبر (ص) با عمار، با هم قرار گذاشتند، تا فردای آن روز، گوسفندان خود را به بیابان فخ که علفزار بود ببرند. پیامبر (ص) فردای آن روز گوسفندان خود را بسوی بیابان فخ روانه کرد ولی عمار دیرتر آمد. عمار می گوید: وقتی گوسفندانم را به بیابان فخ رساندم، دیدم پیامبر (ص) جلوی گوسفندان خود ایستاده و آن ها را از چریدن در آن علفزار باز می دارد. گفتم: چرا آنها را باز می داری؟ فرمود: من با تو وعده کردم که با هم گوسفندان را به این علفزار بیاوریم، از این رو، روا ندانستم که قبل از تو، گوسفندانم در این علفزار بچرند 📚کحل البصر، ص 103
ذاکرین: مصائب حضرت زینب سلام الله علیها کسی که بار اسارت کشید زینب بود کسی که شادی دوران ندید زینب بود چار ساله یتیمی که از غم مادر فراق و رنج چهل ساله دید زینب بود میان آن در و دیوار و شعله آتش کسی که ناله مادر شنید زینب بود ز سینه پیراهن فاطمه پر از خون شد کسی ندید ولی آن که دید زینب بود کفن نمود علی چون که جسم مادر را کسی که جامه طاقت درید زینب بود به آه و ناله به دنبال نعش مادر خود کسی که سینه زنان می دوید زینب بود به جای مادر پهلو شکسته ام شب و روز کسی که ناز حسین می کشید زینب بود زبعد مادر خود در عزای مرگ پدر کسی که ز حیاتش برید زینب بود ز دیدن جگر پاره پاره ی حسنش کسی که خون ز دو چشمش چکید زینب بود ز دیدن تن بی رأس سیّد الشهدا کسی که قامت سروش خمید زینب بود به دشت کرب و بلا بعد قتل جانبازان رکابدار حسین شهید زینب بود کسی که با سخن آتشین و خطبه خود فکنده لرزه به کاخ یزید زینب بود
❤️ 🍃❣اے يوسف زهرا، سفرت كے بہ سر آيد 🍃❣بادست تو كے، نخل عدالت بہ سرآيد 🍃❣از پيك صبا، كے شنوم آمدنت را 🍃❣كے بانگ، اناالمهديت ازكعبہ برآيد
. مولا جان یا اين دل شکسته ما را صبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن
هدایت شده از حسبناالله
حسبناالله: مدح و متن اهل بیت https://eitaa.com/madhomatnلینک کانال مدح و متن اهل بیت در پیام رسان داخلی ایتا منتظر حضور سبز شما هستیم التماس دعای خیر و فرج یاعلی مدد
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
4_5908774946502345641.mp3
13.62M
🌻 سلسله مباحث آداب زندگی ؛ آرشیو نوروز ۹۵ 📋 جلسه یازدهم : آداب زندگی فاطمی 🎙 🗂 حجم : ۱۲.۹ مگابایت ➡️
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
4_5908774946502345641.mp3
13.62M
🌻 سلسله مباحث آداب زندگی ؛ آرشیو نوروز ۹۵ 📋 جلسه یازدهم : آداب زندگی فاطمی 🎙 🗂 حجم : ۱۲.۹ مگابایت ➡️
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
4_5908774946502345641.mp3
13.62M
🌻 سلسله مباحث آداب زندگی ؛ آرشیو نوروز ۹۵ 📋 جلسه یازدهم : آداب زندگی فاطمی 🎙 🗂 حجم : ۱۲.۹ مگابایت ➡️
📣🔴عزيزانی كه از الان زغال , سيخ , گوشت و كلي خوراكي و وسایل تفریح آماده كرديد و هر ده دقيقه يه بار چك ميكنيد چيزي از قلم نيفتاده باشه. 🔹لطفا👇👇 🔸يک عدد کيسه زباله هم با خودتون ببرید ، زباله هاي توليدي سيزده بدرتون رو داخلش بريزید, با خودتون بيارید تو شهر و بندازید داخل سطل زباله با طبيعت مهربان باشیم. 📣همراهان گرامی؛ لطفا این متن رو منتشر کنید تا یادآوری شود 🙏🌷🙏 🆔
هدایت شده از حسبناالله
سرشارترین شعر خدایی ، زینب اسطوره ی طاقت و حیایی ، زینب تو زینت نقطه های بسم الله و تفسیر فصیح کربلایی ، زینب سر قافله شام بلایی زینب تو شیر زن کرب و بلایی زینب 🏴🏴🏴🏴🏴 وفات حضرت زینب علیها السلام تسلیت باد.