eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتى و خالى كرده اى دورو برم را رفتى و پاشيدى تمام لشكرم را زينب سراغت را كه مى گيرد عزيزم از شرم خود بالا نمى گيرم سرم را رفتى...غرور مرد خيبر را شكستى حالا بيا و جمع كن خاكسترم را خانم من!حالا كه تو پرواز كردى ديگر نمى بيند كسى بال و پرم را زهرا نميدانى چه كردى با دل من چشم انتظارم لحظه هاى آخرم را هرشب حسن درخواب مى گويد مغيره دست از سرش بردار..كشتى مادرم را - كنج خرابه مى رسد روزى كه دختر با گريه مى گويد كه عمه..معجرم را.. از زجر مى ترسم..نگاهش ترس دارد لرزه مى افتد از نگاهش پيكرم را
با اين سكوت حال على را نگاه كن جانم بگير و حال مرا رو به راه كن زهرا بلند شو كه حسن نيمه جان شده رحمى به حال بدِ اين قرص ماه كن اين بچه ها بدون تو دق مرگ مى شوند فكرى براى خانه ى بى سر پناه كن باشد بخواب..و خواب ز چشمان من ببر باشد بخواب و روز على را سياه كن گيرم كه ظرف حسينت پر آب شد فكرى براى تشنگىِ قتلگاه كن...
اين ماه سوم است گرفتار بسترى شكر خدا كه ظاهراً امروز بهترى چيزى نگفته ام به كسى مهربان من دل تنگ نگاه توام مهر مادرى هرشب كنار بستر تو گريه مى كنم مادر!چقدر جان خودت گريه آورى مادر!نگاه كن كه چه خاكى سرم شده با چشم نيمه باز چرا خيره بر درى؟ جان حسن بمان و نرو از كنار ما هرچند خسته اى و ز عالم مكدرى..
اينهمه سرفه نكن..عمرم به آخر مى رسد اينهمه ناله نزن..صبر دلم سر مى رسد هر زمان پهلو به پهلو مى شوى تو فاطمه فضه با حال خرابى دست بر سر مى رسد از چه گويم؟از كدامين درد؟از حال دلم؟ يا كه از اشك حسينت تا به خواهر مى رسد بى هوا روى زمين مى افتم از غم جان تو هر زمان كه پاى من بر پشت اين در مى رسد چندوقتى مى شود شانه نخورده موى عشق عاقبت بر موى او يك دست ديگر مى رسد
ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر دلم گرفته دوباره برای تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقاد حجت‌الاسلام حسینی در برنامه سمت خدا به تیپ و حجاب بازیگران در جشنواره فيلم فجر : من یک سال درباره حجاب صحبت می‌کنم؛یک جشنواره فجر انقلاب، همه بحث‌های ما را از بین می‌برد 🔹دین به کنار، از این مردم خجالت نمی‌کشید با این تیپ و قیافه‌ها جلوی‌شان رژه می‌روید؟ #دهه_فجر
#حضرت_زهرا_س از شعرِ تو شعله های غم می ریزد بر دفترِ دل خونِ قلم می ریزد تو می روی ای عشق ولی از غمِ تو عالم سرِ این غصه بهم می ریزد
💢شیعیان این همه بر روی تاکید دارند، پس چرا در به نام علی(ع) هیچ اشاره ای نشده است؟ اگر حضرت علی (ع) جانشین پیامبر (ص) است، چرا نامی از ایشان در قرآن نیامده است؟ این سوال زیاد پرسیده می شود اما باید گفت این سوال از اساس صحیح نبوده و نمی توان گفت که نام ایشان در قرآن نیامده است بلکه طبق راویت حفص از عاصم که قرآن مکتوب مطابق آن نگاشته شده، اندیشمندان و اهل تسنن یک آیه را روایت کردند که نام حضرت (ع) در آن عنوان شده است و سوای آن، روایات، روایات متعددی از بزرگانی مانند شیخ صدوق، ابن شهر آشوب و عده کثیر دیگری موجود است که در مقام نظر به این موضوع می کنند.  کدام است که نام حضرت علی (ع) در آن ذکر شده است؟👇👇 آیه 50 سوره مبارکه مریم:" وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و به آنان از رحمت خود [چیزها] بخشیدیم و بر ایشان نامی نیک و آوازه ای بلند بر جای گذاشتیم." اما ماجرا در این به این ترتیب است که حضرت ابراهیم (ع) از خداوند لسان صدقی را می خواهد که در آیه 84 سوره شعرا به آن اشاره شده است" وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ" و استجابت آن در آیه 50 سوره مریم ذکر می شود. استجابت این دعا نه تنها برای ابراهیم(ع) بلکه برای اسحاق(ع) و یعقوب(ع) و البته به نظر می رسد پیامبران صورت گرفت. اما روایت در این زمینه بسیار است و در منابع شیعه، چهارده روایت، در منابع اهل تسنن یک روایت و در زیدیه یک یا دو روایت پیرموان این موضوع به چشم می خورد.
میان خون پسرش داشت دست و پا میزد که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد که جای مادر خود فضه را صدا میزد به صورتی که چشیده‌است هرم آتش را عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند چه آتشی به دل ختم‌الانبیا میزد؟ به هوش آمد و از محسنش خبر نگرفت دلش فقط و فقط شور مرتضی میزد به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد دوباره در وسط کوچه بر زمین افتاد گریز روضه خود را به کربلا میزد.... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد یکی به پهلوی او نیزه بی‌هوا میزد یکی برآن تن مجروح با عصا میزد صدای شیون زهرا به گوش می آمد میان خون پسرش داشت دست و پا میزد به نیزه هم که سرش رفت چشم او وا بود گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن شراره بر حرم آل مصطفی میزد یکی به نیت غارت سکینه را میزد به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یتیمه‌ای که دلش همچو دامنش میسوخت زسوز سینه خود وامحمدا میزد
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من
قنوت اوست تجلی جار ثم الدار زنی که می کند ایثار لحظه ی افطار شمیم و شبنم و شمشاد هر سحر دارند برای بوسه به چادر نماز او اصرار خدا بخیر کند جنگ نور و ظلمت را به سمت خانه ابرار می روند اشرار رسیده شعله ی نمرودیان به خانه ی وحی چرا نمی شود آتش برای او گلزار ؟ تمام سوختگان غمش خبر دارند هنوز ناله بلند است از در و دیوار دلیل خلقت عالم نهفته در زهراست میان شعله ی در سوخت مخزن الاسرار اگر قبول ندارید؟ شعله ی این در اگر گواه بخواهید تیزی مسمار اگر چه بود خودش اختیار دار جهان ولی به خانه ی او آمدند با اجبار طناب بسته به دستان دست گیر علی کسی که دست گرفته از او علی بسیار برای مادر ما کار خانه آسان بود عجیب نیست تکان خوردنش شده دشوار؟ کسی که روز به او پشت در جسارت کرد دلیل غربت تدفین اوست در شب تار گذشت واقعه اما دوباره آتش ظلم کنار خیمه ی مظلوم می شود تکرار
4_434149691010056387.mp3
3.21M
🎤کربلایی متین نصرتی (مداح خردسال) 🔵مداحی ترکی بسیار زیبا ⚫ ایام #فاطمیه