فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سخنان #آیت_الله_دستغیب_
🌷شهیدمحراب🌷
🍃درخصوص #اخلاق_اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حجتالاسلام مؤمنی
💢 ۵ خاصیت شگفت انگیزِ ذکرِ استغفار!
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیراشکی_سیب_زمینی_و_گوشت_با_پنیر_چدار😋😍
مواد لازم :
گوشت چرخ شده 450 گرم
فلفل قرمز 1 دوم ق چ
زیره سبز 1 ق چ
پودر سیر 1 ق چ
پودر پیاز 1 ق چ
فلفل سیاه 1 ق چ
نمک 1 ق چ
سس گوجه فرنگی 1 سوم پیمانه
سیب زمینی رنده شده 6 عدد متوسط
آرد سفید 2 ق غ
نمک 1 دوم ق غ
پنیر چدار
طرز تهیه :
گوشت را سرخ کرده و به ان فلفل قرمز،زیره سبز ،پودر سیر،پودر پیاز،فلفل سیاه و نمک میزنیم سپس به ان سس گوجه فرنگی اضافه میکنیم و زمانی که گوشت پخته شد و اب ان کاملا گرفته شد از روی حرارت بر میداریم
سیب زمینی ها را رنده کرده و به ان ارد و نمک اضافه میکنیم به اندازه یک ق غ از سیب زمینی بر میداریم و کف دستمان پهن کرده و روی ان مقداری گوشت ریخته و روی ان پنیر چدار قرار میدهیم و به صورت توپک در اورده و داخل روغن داغ شناور سرخ میکنیم .😜😋
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شیرینی_خرمایی
با صدا ببینید🔈
کره اطلس طلایی:250گرم
کره پاستوریزه:50گرم
تخم مرغ:1عدد
پودر قند:125گرم
شیر:1/5قاشق غذاخوری(یادم رفت فیلموشو بگیرم😅😅)
بکینگ پودر:1/2قاشق غذاخوری
آرد:انقدر بزنید تا به دستتون نچسبه(تقریبا500گرم)
گردو،خرما و هل به مقدار لازم
3الی5ساعت در یخچال استراحت کنه
دمای فر 150درجه بعد از 15دقیقه چک کنید و آمادست😍ارد و بکینگ پودر رو از قبل باهم الک کنیدمیتونید خرما رو یه مقدار تفت بدید تا ماندگاری شیرینی بیشتر بشه ولی بذارید سرد شه بعد استفاده کنیدشیر رو بعد از تخم مرغ اضافه کنیداگه دوست دارید به خرما یه مقدار گلاب و دارچین بزنیدخمیر باید 3الی5ساعت داخل یخچال استراحت کنه
#شکلات_گلاسه
✍️مواد لازم:
بستنی شکلاتی نصف پیمانه
شیرکاکائو نصف پیمانه
خامه فرم گرفته 2 قاشق غذاخوری
پودر کاکائو به میزان لازم
سس شکلات به میزان لازم.
♨️طرز تهیه:
◽️کمی سس شکلات رو طوری در لیوان بریزین که تمام دیوارههای لیوان به سس شکلات آغشته بشه. بعد بستنی شکلاتی رو تو لیوان بریزین و بعد شیرکاکائو رو هم به مواد اضافه کنین.
.
◽️خامه فرم گرفته شده رو روی شکلات گلاسه بریزین.( از اسپری خامه هم میتونین استفاده کنین.)
.
◽️برای تزیین کمی پودر کاکائو و سس شکلات روی سطح خامه بریزین.
🌱 #نهال_ولایت 69
🌺 رعایت احترام به پدر و مادر موجب #ظهور حضرت مهدی (عج) خواهد شد.
🌍🌷 عالم رو گلستان خواهد کرد.
🔹شاید خیلی ها بگن حاج آقا چرا جریان رو سیاسی میکنی؟! 🙄🙁
✅ ببینید روابط زن و مرد توی خونه حتی در دنیای سیاست هم تاثیر میذاره.
⭕️👈 به خاطر همین صهیونیست ها کلی دارن تلاش میکنن تا روابط زن و مرد توی خونه بد بشه و صبح تا شب با هم دعوا کنن! 😤
اگه زن و مرد باهم دعوا کنن، جامعه رو صهیونیست ها به غارت میبرن....
🚫 همه اموالشونو میخورن...
⁉️ چجوریه که توی اروپا یه مشت یهودی صهیونیست که اقلیت 1% هستن ، دارن به 99% مردم حکومت میکنن؟!😒
👈 "چون نظام خانواده اونجا نابود شده"
⛔️ اونوقت تو باید سرت رو مثل کبک بکنی توی برف بگی هیچکس منو نمیبینه!!!😒
♨️خوب هیکلت معلومه که!
✅ اونایی که الان دارن تظاهرات میکنن و میگن ما 99% و شما 1% و دارید به ما حکومت میکنید
بالاخره یه روز میفهمن که #صهیونیست ها چجوری اونارو به #بردگی گرفتن...👌
مدح و متن اهل بیت
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی و یکم : شروع جنگ ۲ ✔️ راوی : تقی مسگر ها 🔸فردا جنازه قاسم را به سمت
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت سی و دوم: دومین حضور
✔️ راوی : امیر منجر
🔸هشتمين روز مهرماه با بچه هاي معاونت عمليات $سپاه راهي منطقه شديم. در راه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کرديم.
موقع اذان ظهر بود. برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه بود را در همان مكان ملاقات كرديم.
🔸ابراهيم مشغول گفتن اذان بود. بچه ها براي نماز آماده ميشدند. حالت معنوي عجيبي در بچه ها ايجاد شد. محمد بروجردي گفت: اميرآقا، اين #ابراهيم بچه كجاست؟!
گفتم: بچه محل خودمونه، سمت هفده شهريور و ميدان خراسان.
برادر بروجردي ادامه داد: عجب صدايي داره. يكي دو بار تو منطقه ديدمش، جوان پر دل وجرأتيه.
بعد ادامه داد: اگه تونستي بيارش پيش خودمون #كرمانشاه.
🔸نماز جماعت برگزار شد و حركت كرديم. بار دوم بود كه به سرپل ذهاب مي آمديم.
اصغر وصالي نيروها را آرايش داده بود. بعد از آن منطقه به يك ثبات و پايداري رسيد.
اصغر از فرماندهان بسيار #شجاع و دلاور بود. ابراهيم بسيار به او علاقه داشت.
او هميشه ميگفت: چريكي به شجاعت و #دلاوري ومديريت اصغر نديده ام. اصغر حتي همسرش را به جبهه آورده و با اتومبيل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه ها سر ميزنه.
اصغر هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت.
🔸يكبار كه قصد شناسايي و انجام عمليات داشت به ابراهيم گفت: آماده باش برويم شناسايي.
اصغر وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در #لبنان جنگيده ام.
🔸كل درگير يهاي سال 58 كردستان را در منطقه بودم، اما اين جوان با اينكه هيچكدام از دوره هاي نظامي را نديده، هم بسيار ورزيده است هم مسائل نظامي را خيلي خوب ميفهمد.
براي همين در طراحي عملياتها از ابراهيم كمك ميگرفت.
🔸آنها در يكي از حملات، بدون دادن تلفات هشت دستگاه #تانك دشمن را منهدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمن را اسير گرفتند. اصغر وصالي يكي از ساختمانهاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطلب و رزمنده آماده كرد و با ثبت نام و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي در شهر ايجاد كرد.
وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، ابراهيم به همراه ديگر رزمنده ها #ورزش باستاني را بر پا كرد.
🔸هر روز صبح ابراهيم با يك قابلمه ضرب ميگرفت و با صداي گرمِ خودش ميخواند.
اصغر هم مياندار ورزش شده بود، اسلحه ژ 3 هم شده بود ميل! با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاحها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند.
يكي از فرماندهان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شهر مانده بودند و پرستاران #بيمارستان و بچه هاي رزمنده، صبحها به محل ورزش باستاني مي آمدند.
ابراهيم با آن صداي رسا ميخواند و اصغر هم مياندار ورزش بود.
به اين ترتيب آنها روح زندگي و #اميد را ايجاد ميكردند. راستي كه ابراهيم انسان عجيبي بود.
٭٭٭
🔸امام صادق ميفرمايد: هركار نيكي كه بنده اي انجام ميدهد در #قرآن ثوابي براي آن مشخص است؛ مگر نماز شب!
زيرا آنقدر پر اهميت است كه خداوند ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده:
«پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كرده اند چه چيزي براي آنها ذخيره كرده ام »
همان دوران كوتاه سرپل ذهاب، ابراهيم معمولاً يكي دو ساعت مانده به #اذان صبح بيدار ميشد و به قصد سر زدن به بچه ها از محل استراحت دور ميشد.
اما من شك نداشتم كه از بيداري سحر لذت ميبرد و مشغول نماز شب ميشود.
يكبار ابراهيم را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادي روح پاکش صلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت سی و سوم : تسبیحات
✔️ راوی : امیر سپهر نژاد
🔸دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بيفايده بود.
تا نيمه هاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميم يترين دوستم هيچ خبري نداشتم.
بعد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. سكوت عجيبي در پادگان ابوذر حکم فرما بود.
روي خاكهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد.
🔸هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند.
ناخودآگاه به درب پادگان نگاه كردم. توي گرگ و ميش هوا به چهره آنها خيره شدم.
يكدفعه از جا پريدم! خودش بود، يكي از آ نها ابراهيم بود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم.
خوشحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچه ها نشستيم.
🔸ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:
با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقيها تا كجا آمده اند. كنار يك تپه محاصره شديم، نزديك به يكصد عراقي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك ميكردند.
ما پنج نفرهم دركنار تپه در چال هاي سنگر گرفتيم و شليك ميكرديم.
تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقيها عقبنشيني كردند.
دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند.
از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درختها رفتيم.
🔸در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم.
بعد از نماز به دوستانم گفتم: براي رفع اين گرفتاريها با دقت #تسبيحات حضرت زهرا را بگوئيد.
🔸بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را #پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختيهاي بسيار بودند.بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقيها نبود. مهمات ما هم كم بود.
يكدفعه در كنار تپه چندين #جنازه عراقي را ديدم. اسلحه و خشاب و نارنجكهاي آنها را برداشتيم. مقداري آذوقه هم پيدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟
🔸هوا تاريك و در اطراف ما دشتي صاف بود. تسبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!
نيمه هاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم.
به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.چندين #نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد.
🔸ما نميدانستيم در كجا هستيم. هيچ اميدي هم به زنده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!
بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم!
با ياري #خدا توانستيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم.
وقتي رادار از كار افتاد، هر سه از آنجا دور شديم. ساعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
🔸نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم.
باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشتيم. با تاريك شدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. #ابراهيم ادامه داد: آنچه ما در اين مدت ديديم فقط عنايات خدا بود.
🔸تسبيحات حضرت زهرا گره بسياري از مشكلات ما را گشود.
بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن #ايمان، از نيروهاي ما ميترسد.
ما بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گسترش دهيم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روح پاکش صلوات 🌹
💫نشانم ده صراط روشنم را
💫خودم را، باورم را، بودنم را
💫خداوندا من از نسل خلیلم
💫به قربانگاه می آرم «منم» را
سربلند ی ابراهیم🌸🍃
آرامش اسماعیل🌸🍃
امیدواری هاجر🌸🍃
وبرکت عید قربان را
برای شما آرزو مندم🙏🌸🍃
زندگیتان به زیبا یی گلستان🌸🍃
ابراهیم وپاکی چشمه زمزم🌸🍃
🌸🍃🌸✨عید قربان، عید سر سپردگی و بندگی بر شما مبارک✨
❣#سلام_امام_زمانم ❣
السَّلامُ عَلَيْكَ
يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ..✋
🍃سلام بر تو اي دعوت كننده به سوي خدا، و آگاه به آياتش
📚فرازی از زیارت آل یاسین
🍃سلام بر تو ای مولایی که دل های گمکرده راه را به سوی خدا می خوانی!
و راهیافتگان را در مسیر خدایی شدن، می پرورانی...
#امام_زمان (عج)