eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 زیرلب بسم الله گفتم وروبه طارق:خیلی عادی برخورد کنید مسیرش ازطرف چادر نمازهست,احتمالا کاردیگه ای دارد. ابواسحاق:ببینم مجاهدین,خواهر مجاهد به طرف شهر میرید؟جشن؟؟ من بدون کلامی سرم راتکان دادم. ابواسحاق:من واین دومجاهدهم میخواهیم برویم جشن ,مشکلی نیست ماهم سوارشویم؟ اشاره کردم به عقب ماشین تا کنارتیربارسوار بشن واونا هم سوارشدن. نفسم را به شدت بیرون دادم واهسته به طارق گفتم:به دوستات بگو سر پسره راگرم کنن تا ازحرفهای ماچیزی نفهمه,طارق اشاره ای به احمد کرد واوناهم مشغول خوش وبش بافیصل شدند. اروم به عمادگفتم:عماد, روی بغل طارق نشستی برادرکم... عماد ناباورانه نگاهی به بالای سرش کرد وخودش رادربغل طارق جا کرد. طارق اهسته سوال کرد:تواینجا چه میکنی سلما؟؟ عقده دلم واشد وهمراه گریه گفتم:پدرومادر راسربریدند جلوی چشم ماااا,عماد راببین لال شده بعداز چندین روز اسارت پیداش کردم,من ولیلا اسیرشدیم وعمادرا ربودندواوردند اینجا....ابوعمر من ولیلا رابرای کنیزی خرید وچشم طمع به ما داشت,لیلا طاقت نیاورد وخودش راکشت....من ابوعمر رامسموم کردم وکشتم وخودم فرارکردم,یه زن داعشی,مادرهمین فیصل کمکم کردعماد راپیدا کنم و....هق زدم وگفتم...اشک ریختم وگفتم و.. طارق اهسته دستش را روی دستم که روی دنده بود گذاشت ونوازش کرد وگفت:فدات بشم خواهر...توشیرزنی شیرزن...ازاین به بعد تنهات نمیگذارم.... گفتم:نه نه ...من از پس خودم برمیام ,جام پیش ام فیصل امن امنه,توودوستات زودتر فرارکنید....همین ابواسحاق پدرومادرمون راسربرید ومارااسیرکردو... طارق عقب نگاهی کرد وگفت:اگر امشب نکشمش مرد نیستم... من وتو عماد باهم میمونیییم.... ازخدام بود که باطارق باشم,اما موقعیت جوری بود که اگرباهم میبودیم احتمال کشته شدنمان زیادبود واگر ازهم جدا میشدیم,احتمال نجات همه مان بیشتربود.... من:طارق،برادرم،عزیزم،از تمام خانواده ام فقط تووعماد رادارم نمیخوام شماراازدست بدهم,من جام تواردوگاه امنه,شما هم بااین لباسا ودانستن راه دررو راحت میتونید خودتون رانجات بدید ,باوجود فیصل وعماد من گاو پیشونی سفیدهستم ,این داعشیا زنان راخیلی میپایند وهمراهی من وعمادباشما مساوی بامرگ هرسه مان است..... طارق دستم رافشار داد...دیگه نزدیک مسجد بودیم...ایستادم...ماشین راپارک کردم ... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌💦⛈💦⛈💦⛈
نماز_شب ✨میعادگاه عاشق، سحر است. وقت ملاقات سحر، آنگاه که خلایق همه در خواب اند و شهر را غوغا خفته، ستارگان به نظاره شب خیزان و روی در آسمان. آن گاه که زبان سالکان خاموش، ولی در درون صدجوش دارند، به آرامی بستر را ترک می نمایند و چون چشمانشان به آسمان افتاد، سرود سحر را زمزمه می کنند: به راستی که در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، برای خردمندان، نشانه هاست؛ هم آنان که ایستاده و نشسته و خفته به یاد خدا هستند و در آفرینش آسمان ها و زمین به تفکُر می نشینند و با خدای خویش، این زمزمه را دارند که: پروردگارا! تو این ها را بیهوده نیافریدی. منزُهی تو. ما را از عذاب آتش بِرَهان. 📚(سوره آل عمران، آیات 190 و 191) خدایا_ممنون_که_دعوتمون_میکنی نمازشب_را_دوست_دارم چون_تو_دوست_داری_من_نمازشب_بخوانم چه_کاری_لذت_بخش_تر_از_عاشقی_باخدا
ایجاد گره توسط شیطان برای نمازشب خوانان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به صحابه خود فرمودند: هرگاه یکی از شما بخوابد، شیطان سه گره بر پسِ سر او می زند و می گوید: عَلیکَ لَیل طویل فارقُد شب دراز است، بخواب. پس هرگاه بیدار شد و ذکر خدا کرد، یک گره باز می شود، اگر وضو گرفت، یک گره دیگر و اگر نماز خواند، یک گره دیگر باز می شود. سپس با نفسی پاک وارد صبح می شود، وگرنه خبیث النفس صبح می کند. 📚مستدرک الوسائل، ج۶، ص۳۴۰
✨کاش عشق تو نصیبِ دلِ بیمار شود ساکنِ کویِ تو این عبد گنهکار شود... ✨با دعای سحرت نیمه شبی مهدی جان دلِ غفلت زده ام کاش که بیدار شود...
بعد از خواندن هر دو رکعت نماز شب میخوابید و بیدار میشد تا دو رکعت دیگر بخواند. از او سوال شد: چرا؟ گفت:ا نفس را باید رنج داد تا‌ پاک‌ شود... 🕊🌱 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰ 💝 متوسلین به شهدا 💝
اتمام حجت رهبری در خصوص 👇👇👇 کسانی که به شرع هم معتقد نیستند را رعایت کنند.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امشب برایت ✨چه بخواهم ز "خدا" ؟ 🌸بهتـر از اینكه خودش ✨پنجره باز اتاقت باشد 🌸عشق، محتاج نگاهت باشد ✨خلق، لبریز دعایت باشد 🌸و دلت تا به ابد ✨وصل خدایی باشد 🌸که همین نزدیکی‌ست شبتون بخیر و زیبا 🌸 🌸🍃
20.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
التیام ما فقط سجّیل شد محو نام نحس اسرائیل شد شعرخوانی حماسی شیدای طهرانی در شبکه پنج سیما
بحر طویل بسیار زیبا ویژه عید 🌸🕊🌸🕊🌸 روزه داران به شما مژده ‌كه اين‌عيد عزيز رمضان آمده ، اين عيد خوش زنده‌دلان آمده ، عيدي كه ز اعياد كبير است، كه بي‌مثل و نظير است چه عيدي كه ز الطاف خداوند مجير است، خدايي كه ظهير است و بصير است و نصير است، پس از ماه عزيز رمضان، ماه مناجات و دعا، ماه فداكاري و خودداري و پرهيز و صفا، ماه عبادات و كرامات كه نازل شده قرآن خدا، عيد عزيز رمضان، عيدفداكاري و خودداري و پرهيز و ثوابست، درين روز كساني كه به فرمان خدا در مه خوب رمضان روزه گرفتند، چه شادند و سرحال و به درگاه خدا، شكر گزارند. اي خوشا حال كساني كه به ماه رمضان، ماه درخشندگي گوهر جان‌ها، مه پاكيزگي و تزكيه جان و روان‌ها، مه پاكي زبان‌ها، مه يك رنگي و خوش قلبي و خوش بيني و دوري ز گناهان، همه جا در همه احوال فراموش نكردند خدا را و برفتند ره صدق و صفا را و ره خوبي و پاكيزگي جان و دل و مهر و وفا را و ره جود و سخا را و ز بخشندگي خويش گرفتند همي دست فلان آدم بي برگ و نوا را و ز انفاق دلي شاد نمودند و دل غمزده‌اي را زغم و رنج و تعب ، راحت و آزاد نمودند و چنين مردم خوشبخت درين روز، همه حرم و خوشحال چو ايام بهارند. اي الهي كه به يمن قدم عيد عزيز رمضان، دور شود فقر و پريشاني و ناداني ازين كشورمان ، فكر خطا در برود از سرمان، خير شود عاقبت و آخرمان ، كشورمان خرم و آباد شود، ملت‌مان شاد شود، در همه جا الگوي بيداري و هشياري و دانايي و بينايي و آزادگي و همت و مهر و ادب و داد شود ، نيست شود آن كه خيال ستم و ظلم به اين مردم آزاده به سر دارد وهمواره خطر دارد و آن كس بشود نفله كه از دزدي و اجحاف و گراني و ز انباشتن آذوقه مردم بيچاره و محروم ، شده بند و بساطش همه جا جور، ز انصاف و ز رحم و ز مروت شده بس دور، شده چشم دلش كور و چنين تيپ ستمكار، درين جامعه جز نفله و نابود شدن چاره ندارند
باز گشت ای خدا من از گناهان توبه کردم توبه کردم آمدم اکنون پشیمان توبه کردم توبه کردم ماه رجعت ماه دعوت ماه جود و ماه رحمت ماه رحمت ماه رحمان توبه کردم توبه کردم حالتی بشکسته دارم قلب زار و خسته دارم آمدم اُفتان و خیزان توبه کردم توبه کردم من رها از بند امشب می خورم سوگند امشب در بر آیات قرآن توبه کردم توبه کردم کوله باری از گناهان با من است ای جانِ جانان آمدم لبریز عصیان توبه کردم توبه کردم این منم زندانی خود با غم پنهانی خود تا رها گردم ز زندان توبه کردم توبه کردم عبدم و عبدِ مُقَصِّر از گناهم یا مُدَبِّر بگذر و ، بگذر ز احسان توبه کردم توبه کردم مثل روز بینوایان آمدم همچون گدایان من به درگاه تو سلطان توبه کردم توبه کردم هر سحر هر شب که بودم شعله ای بود از وجود سوختم چون شمع سوزان توبه کردم توبه کردم در حریم رحمت و نور آمدم دلخون و مهجور آمدم ای ماه غفران توبه کردم توبه کردم با حضوری بی کرانه با نگاهی عارفانه با تو خواهم بست پیمان توبه کردم توبه کردم بر حسین و ایده او بر لب خشکیده او من به آن لبهای عطشان توبه کردم توبه کردم من به زینب من به داغش من به آن پژمرده باغش من به آن چشمان گریان توبه کردم توبه کردم «یاسرم» یارب نظر کن شام حالم را سحر کن خسته و زار و پریشان توبه کردم توبه کردم **
. چه گل‌هایی شکوفا در زمین اند شبیه سرخی چشم نگین اند چه گل‌هایی که غرقِ عطر و نورند همه از گلشن سبز ظهورند چه گل‌هایی که با نام شهیدان شدند آئينه دار باغ ایمان شهیدانی که در اوج ارادت نشانده بر جبین مُهر سعادت شهیدانی که جام افزون گرفتند وضوی خویش را در خون گرفتند مسیر عشق نوری در زمانه ست شهیدی همچو محسن جاودانه ست عزیزی که به لب آهش حسینی ست نژادش از حسن ، راهش حسینی ست مسیر لاله ها صبح سپید است به راه عشق سرسنگی شهید است حسین است و شهید راه داور شهیدان زنده اند الله اکبر ببین ای دل که جان در شور و شین است حسین ما فداییّ حسین است برای وصل یار و وصل جانان بهار انتظارند این شهیدان شهیدانی که در یک هجرت عشق رسانده خویش را بر فطرت عشق همانند پرستوهای دشت ایمان مهاجر بوده اند این لاله رویان اگر در خاک و خون خفتند پرپر شدند آئينه ی خورشید باور ببین ای دل که دشمن با شقاوت چه کرده با شقایق های خدمت ببین در موجی از ظلم و جنایت جنایت کرده دشمن بی نهایت درود من ، درود راستینم به مردان دلیر سرزمینم سلام من ، سلامی عاشقانه به یاران شهید بی نشانه درود من به مردان مجاهد سلام من به جانبازان شاهد درود من به پیکرهای گلگون سلام من به گوهرهای در خون چه گوهرها که همرنگ ولایند شهیدی از دیار کربلایند شهیدی که دلش را منجلی کرد تأسی بر حسین بن علی کرد کنون این دشت خون ، این لاله هایش من و یاد حسین و کربلایش من و یاد حسین و مقتل او من و در خون فتاده حاصل او بگویم باز با گلهای پرپر شهیدان زنده اند الله اکبر **