📌 یار امام زمان یعنی #حضرت_عباس
🏹 ای کوه وفا! سلام.
سلام بر شما که وفای به عهد را معنا کردید. سلام بر شما که یار امام زمانتان بودید.
امان از آن لحظهای که رفتید!
اولین تیری که به سمتتان پرتاب شد، آسمان رنگ باخت. زمین غرق در عرق شرم شد. و اگر آیهٔ «و هم فی فلک یسبحون» نبود، خورشید، دشمنانت را غرق در آتش میکرد.
دستتان را که زدند، بانوان چادرشان را محکمتر گرفتند، دختران معجرشان را.
یک نگاه مولا به شما بود و یک نگاهش به خیمهها.
🚩 یا عباس! بعد از شما، زمین نینوا معنی کرب و بلا را با ذرهذره خاک خود احساس کرد. بعد از شما، گلوی ششماههٔ امام حسین را پارهپاره کردند. چقدر سخت است بگویم، اما بعد از شما، خون امام زمانتان به زمین ریخته شد. امام زمانی که جانتان را دادید تا حرفش به زمین نیفتد. بعد از شما، سهسالهٔ کربلا در خرابههای شام دق کرد.
🔅ا گر شما بودید، نگاه حرامیها به حرم نمیافتاد و بر دهان مبارک اماممان، چوب خیزران نمیزدند. یار امام زمان یعنی شما. به راستی که «کاشف الکرب عن وجه الحسین» بودید.
📝 #دلنوشته_مهدوی ؛ #محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
#تاسوعا
🏴 مولایمان را تنها نگذاریم
🌷العجلمولایغریبم
🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴
#کانال_موعود_شناسی🪴
https://eitaa.com/madi113m
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ناامنی در کنار خدا یا امنیت در مقابل خدا
زهیر و شمر هر دو، هم در کربلا بودند و هم در صفین. در جنگ صفین، زهیر در کنار معاویه بود و شمر در کنار امیرالمومنین. زهیر در هر دو میدان صفین و کربلا بنا بر فطرت عمل کرد و شمر در هر دو، بنا بر طبیعت.
زهیر در صفین به امر فطرتش رفته بود؛ چون میخواست بهخاطر مظلوم با ظالم بجنگد، اما ظالم را اشتباه گرفته بود. شمر هم در هر دو میدان بهدنبال قدرت بود. او هم اشتباه کرده بود و خیال میکرد که در کنار علی( ع) به قدرت دست پیدا میکند. هر دو در میدان کربلا اشتباهشان را اصلاح کردند.
آنچه اساسی است این است که انسان همۀ زینتهای دنیا را فدای فطرت کند. امنیت بزرگترین زینت این حیات است. انسان باید ناامنی در کنار خدا را بر امنیت در مقابل خدا ترجیح دهد.
شمر در عصر #تاسوعا صدا زد: «أَيْنَ بَنُو أُخْتِنَا» (فرزندان خواهر ما کجایند). #حضرت_عباس( ع) جواب نداد. امام حسین علیه السلام به برادرش عباس فرمود: «أَجِيبُوهُ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً» (پاسخش را بدهید، اگرچه فاسق است)؛ یعنی با اینکه میدانید فاسق است و نمیخواهید جوابش را بدهید، ولی باید جوابش را بدهید.
حضرت عباس (ع) ناچار گفت: چه میگویی؟ شمر گفت: من برای تو و برادرهایت امان آوردهام. حضرت عباس علیه السلام اماننامه او را رد کرد. او امنیت در کنار شمر، عبیدالله و یزید را نخواست و ناامنی در کنار ذُریۀ پیامبر صلی الله را برگزید. درواقع میگوید: راحتی، آزادی، امنیت، شهرت، قدرت، عزّت، همه فدای تو!
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 11
https://eitaa.com/madi113m