eitaa logo
مَدرَس/ ۸
1.7هزار دنبال‌کننده
209 عکس
98 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠پایگاه تخصصی ادبیات [استاد مسعود یوسف پور] 👈 رسانه رواج: @ravaaj 👈 صفحه اشعار: @yosefpoor_ir 🔷 بالاترین هنرجو و درصد رضایت💯 🔷 سفر ما از #صفر_شاعری شروع میشه! 🔻 پشتیبانی: @Admine8 🔻 کانال اعتماد ما: @variz_madras8
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 واکنش‌ مخاطبان شبکه الجزیره به خطبه‌های مقام معظم رهبری... این است عزت اسلام!
کماکان عرض می‌کنم نقد بیان کژی‌ها نیست! ابتدا بر منتقد مسائل زیبایی‌شناختی فرض است. اگر به علوم مربوطه آگاهی ندارید، نام «تخریب» را «نقد» نگذارید! امان از شبه منتقدین که کمر نقد را شکستند امان...
📌 رضا براهنی! • برای ما که در جریانات موج پسانیمایی و مکاتب دهه هفتاد نبودیم، مجال خوبی‌ست که به لطف بعضی شبه منتقدین علی الخصوص آن‌ها که ادبیات را تک بعدی مطالعه کردند، در نظریات شاذ رضا براهنی تامل کنیم. 🏷️ دکتر اسماعیل شفق و بسیارانی دیگر نقدهای اساسی بر نظریات شاذ و دور از خرد و بعضا بی‌کاربرد براهنی وارد می‌کنند و گاه حتی آن را «هذل» می‌دانند. 🏷️ این بعلت عناد من با شعر سپید و فراسپید، پسانیمایی و حرکت و «شعر زبان» و پست مدرن نیست! اساسا همه حرف را دکتر عبدالمولی زد. شعر نثر به شعر تفعیلی بی توجه است. اینطور بگویم که هرجا ما رفتیم سراغ عرب (فرهنگ تسری یافته در ساختار و بافت ما) سود کردیم و حاصلش شد سعدی و حافظ، هرجا رفتیم به سمت غرب (فرهنگ ناآشنای اتو کشیده) ضرر کردیم و خروجی شد شاملو و براهنی و امثالهم! 🏷️ آنکه در ادب عرب ریش سپید کند، ولله هم به ساحت معنا می‌رسد هم فرم هم تمام مسائلی که نیاز باشد. دنبال این غربی‌ها و مستشرقین نروید! آفت است! اگر هم می‌روید، قبلش از فحول عرب و پژوهندگان فارسی حتما مطالعه کنید. مطول را چندبار بخوانید! مباحثه کنید! مطول به این زودی تمام نمی‌شود! جرجانی بخوانید. اگر حوصله نداشتید حداقل «آسیمه‌های معنا» بخوانید که شرح فرم جرجانی‌ست. کتاب های بلاغت عربی همه ناب هستند. کسی که عربی نمی‌داند «بی‌سواد» است تا چه رسد به «منتقد»! این را من نمی‌گویم. بروید کمی مطالعه کنید در آثار قدما ببینید چه کسانی در مباحث خود گفتند. ═✧مدرس هشت | کارگاه شعر✧═
از کی تا حالا نظریات بی اساس رضا براهنی شد «مرجع» ما نمی‌دانیم! فقط می‌دانم که شبه منتقدین مشهدی باید از سر پست مدرن و نگرش براهنی‌گونه به «زبان» دست بردارند. اینها «زبان» را اصلا متوجه نشدند و الا زبانِ فارسی (زفانِ پهلوی) اصلا به شکل «زبانیت» استعمال نمی‌گردد! اسم نظریه براهنی اشتباه است چه برسد به خود نظریه
برشی از نقد اسماعیل شفق بر نظریات مضحک براهنی 👇
🏷️ شاید بتوان گفت چالش برانگیزترین بخش نظریه ی براهنی آنجاست که معتقد است برای نمایان شدن معنای زبان بودن زبان، باید دستور و معنا و منطق متوقف شود (رک براهنی، ۱۳۷۴ الف: (۱۸۷) 🏷️ بر این بخش از نظریه براهنی نقد جدی وارد است گویا او معنی را جزئی از زبان نمی‌داند. مگر زبان بدون معنی وجود دارد؟ آنچه او بیان می‌کند تنها صورت زبان و در واقع، جسمانیت زبان است. اگر جسم بدون روح بتواند زندگی داشته باشد، زبان هم بدون معنا می تواند وجود داشته باشد چگونه با در هم شکستن ساختمان دستوری و منطقی و معنایی زبان میتوانیم ادعا کنیم که اکنون زبان معنای زبان بودن خود را به ما نشان میدهد؟! آیا زبان بودن زبان تنها در ساخت آوایی و موسیقایی آن نهفته است؟ آیا در شعر باید اجزای زبان را بدون در نظر گرفتن معنای آنها به عنوان مصالحی مجزا به کار برد؟ 🏷️ براهنی در توضیح یکی از هشت قطعه شعر خود می‌گوید «زیبایی درونی آن از بی معنایی آن به وجود آمده است لذت هنری هر گونه حالت هرمنوتیکی و معنی بخشی را از آن گرفته است» (همان (۱۸۹)؛ اما مشخص نیست که کاربرد پوسته ی فاقد معنای زبان چگونه می تواند زیبایی بیافریند! (🤣🤣🤣) 🏷️ در برخی از شعرهایی که در بخش پیشین به آنها اشاره کردیم، علاوه بر نحو زبان، نظام معنایی زبان نیز تخریب شده است گاهی دلیل بی معنایی همان نحوگریزی است؛ مثلاً در این عبارت مثل همین تو که در یک همان متبلور می شد» (همان: ۵۷)، شاعر ضمیر اشاره ی (همان) را به عنوان اسم به کار برده و برای آن صفت شمارشی «یک» هم آورده است. در برخی از شعرها نیز عدم انسجام و ارتباط منطقی میان سطرها و عبارتهای شعری با یکدیگر در کنار برخی دست کاریهای صرفی و نحوی، سبب بی معنایی شده است مانند قطعه ی ۶ از شکستن در چهارده قطعه ...»؛ این قطعه از چند سطر متنافر تشکیل شده است که پیوند مفهومی روشنی میان آنها دیده نمی شود: «مردی مرا هماره به بوی تو میرواند / زیباست فصل کبوتر به چابهار / قولنج کلمه ی پیچاپیچی است که در نخاع شعر به قنداق میرسد / [...].» (همان: (۹۱) در برخی از شعرهای مجموعه خطاب به پروانه ها ساختار نحوی و معنایی زبان آن چنان به هم ریخته است که تقریباً میتوان گفت تنها مجرای ارتباطی متن با مخاطب، فقط صدا و موسیقی ظاهری کلمات است. ═✧مدرس هشت | کارگاه شعر✧═
« ما کیستیم؟ رودِ به طوفان درآمده» فائزه امجدیان | 👈 کانال شاعر
📌 فارسی شکر است گویا متروی تهران به مناسبت روز شعر و ادب پارسی(۲۷ شهریور) کتیبه‌های فرهنگی را در برخی از ایستگاه‌های مترو نصب کرده که هنوز آثار برخی از آن در مترو باقی مانده است و شهروندانی که از مترو استفاده می‌کنند، می‌توانند این کتیبه‌ها را با هدف استفاده از شعرهای زبان فارسی که در مکالمات روزانه‌شان طراحی شده، ببینند. ═✧مدرس هشت | کارگاه شعر✧═
📌 ایهام مبیّنه • ابوالفرج رونی، استاد سخنِ انوری‌ست. بیتی دارد در قصیده‌ای که: بر نامۀ دیوان هنر، فضل تو عنوان در کشتی دریای سخا، رای تو ملاح علاوه بر تمام نکات زیباشناسانه مثل موسیقی واج‌های کشیده و تناسبات لفظی، ایهام مبینه و دوخوانیِ ملاح زیباست، ملاح به فتح میم؛ کشتیبان است و مجازا از ملح به معنای پر زدن می‌آید. به ضم میم، نمکین‌روی را گویند که نمک با سخا و دریا هر دو قرین است (یعنی از ملائماتِ ایهام مبینه هستند). این‌است که می‌گوییم بدون فهم عربی درک ظرائف سخن‌سرایان پارسی ناممکن است. مسعود یوسف پور @madras8
📌 وامداران متنبی ...عبدالقاهر جرجانی و امام فخرالدین رازی از جمله راویان شارحان و ناقدان یا خوشه چینان شعر متنبی بوده اند. 🏷️ عنصری بلخی، منوچهری دامغانی، قطران تبریزی، مسعود سعد سلمان، امیر معزی، ادیب صابر ترمذی، انوری، جمال الدین اصفهانی، ظهیرالدین فاریابی، حافظ، خاقانی، سعدی و مولانا جلال الدین رومی نیز شعر متنبی را نیک می شناختند و اغلب آنان برخی از مضامین او را باز سرایی کرده‌اند. 🏷️ حتی مؤلفان و منشیان بزرگ هم در ضمن آثار و منشآب خود به ابیات او استناد جسته اند. بدیع الزمان همدانی، ابونصر محمدبن عبدالجبار عتبی، هجویری، بیهقی، غزالی، ابوالفضل احمد بن محمد میدانی نیشابوری، عین القضاة همدانی، نصرالله منشی، نظامی عروضی، مؤید الدوله بدیع اتابک جوینی، ابن فندق، ظهیری سمرقندی، رشید وطواط، افضل الدين ابوحامد احمد کرمانی، سعد الدين وراوینی، محمد عوفی، شمس الدین محمد بن قیس رازی، بهاء الدين كاتب علاء الدين عطاملک جوینی، خواجه نصیر الدین طوسی، خواجه رشید الدین فضل الله، هندو شاه نخجوانی و وصاف الحضره از این جمله اند. 🏷️ اما بیش از همه شیخ اجل سعدی از متنبی اثر پذیرفته است. سعدی، چه در نظم چه در نثر بسیاری از مضامین متنبی را اقتباس کرده یا از او ملهم شده و کلیات او شاهد صدقی بر این پردازش شیوا و دلنشین است. این مجال استیفای همه شواهد را برنمی تابد. 🏷️ برای تتبع بیشتر در این زمینه باید به پژوهش ماندگار فرزانه سخت کوش، زنده یاد دکتر حسین علی محفوظ به نام متنبی و سعدی رجوع کرد. «کارگاه ادبیات عرب»: https://eitaa.com/madras8/1242 📌 کانال تخصصی ادبیات در ایتا @madras8
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
مَدرَس/۸ [مدرسه شعر و ادب] 🥇 با بیش از ۵۰۰ هنرجو ✅ بالاترین و بهترین خروجی‌های ادبی ✅ کارگاه نقد فعال ✅ بالاترین میزان رضایت هنرجو ✅ بیش از پانصد هنرجو از سراسر کشور ✅ پوشش دادن صفر تا صد مسائل ادبی ✅ پشتیبانی و ارتباط با استاد 👇از اینجا وارد شوید 👇 https://eitaa.com/madras8 ‌‌┅═✧مدرس هشت | پایگاه شعر و ادب✧═┅ ‌ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
♨️ متون متغیر در ادبیات فارسی: • دیوان ازرقی هروی (د. ۴۶۵ ق): منشأ حرکت از تشبیه‌های عینی به خیالی • دیوان حکیم سنایی (د.۵۲۵ ق): منشأ حرکت از شعر مدحی و طبیعت‌گرا بـه شـعر عرفانی • دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی (د. ۶۳۵ ق): نقطه حرکت بـه نـازک‌گویی و باریک اندیشی • ديوان بابا فغانی (د. ۹۲۵ ق): منشأ حرکت از شعر تعالی‌گرای آسمانی و تقلیدی حافظ به شعر وقوعی و زمینی • دیوان جلال اسیر اصفهانی (د. ۱۰۵۷ ق): منشأ حرکت از سبک نازک‌خیالی به سوی طرز خیال پیچیده هندی • قصه ی امیر ارسلان (۱۲۷۰ ق): نقطه ی تغییر داستان فارسی از قصه عامیانه به سوی رمان • چرند و پرند علی اکبر دهخدا (۱۳۲۵ - ۱۳۲۶ ق): نقطه ی حرکت از نثر ترسلی و ادبی به روزنامه نگاری و ساده نویسی • شعر «افسانه» نیما ( ۱۳۰۰ ش): نقطه حرکت از عروض رسمی به موسیقی جدید شعر و تجربه های رمانتیک • یکی بود یکی نبود جمال زاده (۱۳۰۰ ش): نقطه حرکت به سوی داستان کوتاه. در سیر تطور و دگردیسی سبک‌ها میان سبک شخصی و سبک عمومی رابطه ای جالب وجود دارد؛ به این صورت که دست‌یابی به سبک شخصی به معنی خروج از هنجارهای سبک عمومی و حرکت به سوی نوآوری فردی است؛ اما رواج سبک عمومی به معنی تداوم و پایداری ویژگی‌هایی است که در یک دوره یا در یک منطقه به شکل قراردادهای ادبی و سنت هنری در آمده اند. 📚 سبک‌شناسی دکترفتوحی / ۲۳۱ 📌 کانال تخصصی ادبیات در ایتا @madras8
♨️ حافظِ قرآن حافظ مانند مولانا بالصراحه به تلمیح و تأویل و تفسیر دست نمی‌یازد. استناد وی به قرآن در راستای رسالتی است که بر دوش دارد، حافظ در بسیاری از غزلیاتش به ما می‌گوید که وی حافظ قرآن است. لطایف حکمی اش برگرفته از وحی است قرآن را به چارده روایت می‌خواند انیس همیشگی‌اش کلام خداست: • ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرآنی • عشقت رسد به فریاد گر خود به‌سان حافظ قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت • حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور • ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری • حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را • ای چنگ فرو برده به خون دل حافظ فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست • زاهد از رندی حافظ نکند فهم چه باک دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند 🏷️ همین چند نمونه کافی است تا نشان دهد که حافظ با قرآن محشور بوده و حتی ساخت و بافت سخنش را از قرآن می‌گرفته است. گفته‌اند که ساخت مثنوی مولانا به قرآن ماننده‌تر است. این سخن را درباره غزلیات حافظ نیز می‌توان گفت. این تنوع و تکراری که در محور افقی و عمودی غزلیات حافظ دیده می‌شود یکسره برگرفته از قرآن است. قرآن کتابی به‌سان کتب مرسوم نیست که نظمی ساده و یک رویه داشته باشد. نظم و ساخت او کمی پیچیده است. 📚تاثیرپذیری ذهن و زبان حافظ از قرآن دکتر مجتبی بشردوست 📌 کانال تخصصی ادبیات در ایتا @madras8
♨️ شاعر حرکت • به نظرم بعضی شاعران ولایی را باید پرچمداران جریان حرکت در شعر ولایی دانست. این‌ها علاوه براینکه آموزگاران ادبیات هستند، بر خویش حرکت و تتبع را دریغ نکردند و همواره در حال فعالیت‌های پژوهشی و نیز جریان‌سازی هستند. چندی پیش میلاد یکی از این نوادر بود که افتخار دوستی او را دارم. مجتبی خرسندی عزیز و دوست داشتنی و فروتن... مجتبی دست کم دو جریان راه انداخته در ایتا که از آن مطلع هستم. یکی صفحه ویژه فراخوان‌های ادبی که جالب است بدانید خود آقا مجتبی بسیاری از کنگره‌ها رتبه نخست را کسب کرده و این راه را به دیگران هم نشان می‌دهد: https://eitaa.com/farakhanesher و دیگری صفحه ادبی یاقوت سرخ: https://eitaa.com/yaqoote_sorkh هر دو صفحه موفق هستند الحمدلله. علاوه بر این خود شاعر هم صفحه بسیار فعالی دارد: https://eitaa.com/Mojtaba_khorsandi مجتبی خرسندی صاحب تالیفات مهمی در زمینه شعر است و ان شاءالله خدا او و خانواده‌اش را در حصن حصین ولایت محفوظ بدارد و طبعش را بیش از پیش جوشان کند. 📌 کانال تخصصی ادبیات در ایتا @madras8
♨️ سومین گزارش از محفل ادبی مطلع: https://eitaa.com/6812367/1618
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
🌹🍃 {بسم الله الرحمٰن الرحیم} 🇮🇷 🔖 قسمت اوّل 🖌 تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۵ 📖 همه‌ کس‌ کشیده محمِل به جناب‌ کبریایت من و خِجلت سجودی‌ که نریخت‌ گل به پایت نه به خاکِ در بسودم نه به سنگش آزمودم به‌کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت ⏱شروع جلسه آقای طرح بحث جلسه را انجام دادند و دربارهٔ نکاتی را بیان کردند. ۱-اصل واژه را مطرح کرده است. ۲-واژهٔ رتوریک چون توسط هم بیان می‌شود برای هم به کار می‌رود. ۳-کارآمدی آن در خوب صحبت کردن است حتی اگر اصل صحبت خوب نباشد. به بیانی دیگر گفتن را مورد تأکید قرار می‌دهد فارغ از اینکه پسندیده باشد یا ناپسند. ۴-با این نوع بیان مخاطب را قانع می‌کنند و یکی از صاحبان این فن چرچیل بود. ۵-یکی دیگر از کسانی که می‌گویند صاحب این فن بود دکتر شریعتی است که شهید مطهری در کتابی بیان می‌کنند که مطالب دکتر شریعتی از جهت ادبی قوی از جهت فلسفی متوسط و از جهت دینی ضعیف است. ۶-مفهوم و مراد رتوریک در تاریخ متغیر بوده است. ۷-برای نمونه در شعر که از این فن استفاده شده باشد می‌شود به قصیده إمرؤالقیس که برای مرکبش سروده است اشاره کرد. ۸-یکی از کارهای رایج برخی شاعران بوده است؛ شاعر خانهٔ خراب و خالی از سکنای معشوق را می‌دیده و وصف می‌کرده و ماجرای شعر از همین مقدمهٔ چینی‌ها شروع می‌شده است. در پارسی نیز این جریان را امثال منوچهری با اشاره به قصیده قفی نبک وارد کردند. ۹-در رتوریک شاعر یک نخ و رشته از بحث دارد و همان را جلو می‌برد و قدم به قدم لباس شعر را می‌دوزد. مانند نبض و ضربان، قلب شعر و اثر هنری می‌تپد و دنباله‌دار ادامه پیدا می‌کند و هرجا شعر افت کند شاعر باید باز با تزریق حس و شوک جان تازه‌ای به شعر ببخشد. ۱۰-یکی از نقد‌هایی که به برخی اشعار امروز وارد است همین نبود رتوریک است. شعر فاقد پرداخت است و جریان پیدا نمی‌کند و حرکت نمی‌کند و جلو نمی‌رود. گاه از یک نقطهٔ نامعلوم شروع می‌شود و ابیات بعد به هم نامربوط‌اند و شعر فاقد روایت منسجم است. ۱۱-باید در شعر از فاصله گرفته و به برسیم. یعنی فقط گزارش دهنده نباشیم و گزاره را طوری شاعرانه و هنرمندانه پرورش بدهیم که ماندگار شود. برای مثال می‌توان به بشیر بن حزلم/جزلم، شاعری که به دستور علیه السّلام خبر شهادت علیه‌السّلام را به اهل مدینه رساند اشاره کرد. یا اهلَ یثرب لا مقام لکم بها قتل الحسین فادمعی مدرارو ۱۲-یاکوبسون می‌گوید عنصر اصلی ایقاعی در شعر وزن است که مخاطب را اقناع می‌کند. ۱۳- بحر متقارب | فعولن فعولن فعولن فعل در فردوسی روح حماسه و ضربات شمشیر را به مخاطب القا می‌کند و همچنین بحر رمل | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن در مولوی برای مناجات و روایت کاربرد دارد. 🕌اقامه نماز مغرب و عشاء🕋 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای وجدان های خُفته! بیدار شوید درود به شرفت شیخنا! خدا نگهدار شما و نسل شما باشه... افتخار ماست مصاحبت با شما. ان شالله طبع درخشان شما جوشان‌تر از همیشه.