دوستان شاعر و تصنیفسرا از دست ندن...
چهارشنبه مراسم افتتاحیه از مجمع عمومی «تکیه نوکری»
💎 فصل اول آموزشهای ما در مدرس هشت، به کارگاههای شعر و شاعری گذشت و حدود ۷۰۰ هنرجو که تا امروز در خدمتشان بودیم.
این سیزده دوره، ماحصل چندین سال پژوهش و تجربه تدریس بود که بر علاقمندان عرضه شد.
خیلی در این مدت، از کنار شما بودن بهره بردیم و سعی کردم متکلم وحده نباشم.
💎 فصل دوم مدرس هشت، تغییراتی پیش رو خواهیم داشت و البته یک دوره تصویری بزرگ که سعی شده همه چیز آن خاص باشد.
═✧مدرس هشت | @madras8 ✧═
#عطف
🏷️ دست کم سه ماه است که روی عطف کار میکنیم. عطف، خوانش؛ گزینش و آموزشهاییست که پیرامون کتابهای مهم ادبی شکل میگیرد.
نخستین کتاب «فایده ادبیات» از امبرتو اکو خواهد بود و نکات ریز و درشتی که هر محقق، پژوهنده، معلم و دوستدار ادبیات باید بداند.
🏷️ عطف طبق روال مدرس هشت، یک کانال خصوصی خواهد داشت که صوت ها و گرافیک خاص خود را دارد و ویژه کسانیست که در کانال vip شرکت میکنند.
═✧مدرس هشت | @madras8 ✧═
سلام دوستان عزیز
ممنون میشم اگه برای ادمین شعر ارسال نکنید.
ایشون فقط پشتیبان فنی هستند و ایدی خود بنده اینه:
@Yousofpoor
ضمنا فقط پنجشنبههای هرهفته فرصت نقد و بررسی شعر دارم.
♨️ لحن شناسی
• یکی از موقعیتهای خطیر بافت در لحن نمود دارد و این در شعر ولایی باید بیشتر مورد توجه شاعران شیعی قرار گیرد.
به این بیت بنگرید که ضمیر در ردیف راجع به حضرت زینب سلام الله علیهاست:
گرچه آهش آتشی انداخت بر جن و ملک
تازه از درد رقیه داغ پنهان را شناخت
یعنی اگر چه آه حضرت رقیه سلام الله علیها (چنانچه ضمیر در مصراع اول راجع به حضرت باشد که اگر نباشد مصداق ابهام و کژتابیست) آتش بر جان انس و ملک انداخت اما تازه حضرت زینب سلام الله علیها از درد رقیه خاتون پی به داغ نهان برد!
همین قید «تازه» و ابهام ضمیر باعث شده تا در لحنشناسی اثر ایراد وارد شود. تذکر جدی بنده این است که حتما یکی از موارد مهم نقد را متوجه ساحتهای لحنشناسی کنند دوستان.
مدرس۸ / مسعود یوسف پور
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
💠 نسیب غزلی | مسعود یوسف پور
• با ظهور اسلام، طبعا سنت های ادبی جاهلی دستخوش تغییر شد. یکی از آنها نسیب است که شاعر به وصف معشوق پرداخته ست.
شاعران ابتدائی مثل مالک بن عوف الیربوعی صرفا تقلیدی می گفتند و از کرامت و سخاوت می نوشتند. به مرور وقتی بیشتر با پیامبر آشنا شدند و مبانی اسلام را دریافتند، شاعران مثل طفیل بن عمرو دیگر جمالگرا نبودند و وصف مقام داشتند...
این سیر تطور خیلی درس دارد. یکی از آنها همین درک ابتدایی ست که امروزه متاسفانه بسیارانی از شاعران در همین مرحله ماندند.
شعرشان فقط جمالی یا نهایتا وصف سخاوت است که این یعنی رکود ادبی و خاستگاهش عدم مطالعه ست که از آفات است.
چیزی که ما در جلسه ای تحت عنوان «صرف الخبر» در دوره امکان به آن پرداختیم...
به «مدرس هشت» بپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
❌ هر چیزی را نگو، نخوان، ننویس! ❌
• ابن حِجّه حَمَوی از ادباء عرب، نقلی دارد که باید با طلا نوشت:
در غزلی که برای پیامبر ( بخوانید خاندان رسالت ) سروده می شود، باید جانب ادب رعایت گردد. شایسته نیست آنگونه که معشوق را وصف میکنند توصیف شود. نظیر سفیدی ساق یا سرخی گونه! یا امثالهم!
═✧مدرس هشت | کارگاه شعر✧═
• از محمود درویش است که:
تُنسی کمصرع طائر!
دیدم ترجمه خیلی خوب موزون میشود:
چون مرگِ یک پرنده، فراموش میشوی!
مدرس۸ | مسعود یوسف پور