eitaa logo
فهرست مقاتل
2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با ماه محرم و ورود کاروان سیدالشهداء علیه‌السلام به کربلا ➖ یادآوری سیدالشهداء علیه‌السلام از خبردادن امیرالمومنین علیه‌السلام از گودال قتلگاه... إمام رضا علیه‌السلام ده شب اول ماه محرم‌ را مجلس روضه می‌گرفتند...با شنیدن نام «کربلا»، سیدالشهداء علیه‌السلام آه سردی از دل کشیدند و فرمودند: همین‌جا قرار است خون ما ریخته شود ...گفتگوی جگرسوز سیدالشهداء علیه‌السلام با زینب کبری سلام‌الله‌علیها به هنگام نزول در سرزمین کربلا...باید این زمین از خون من سیراب شود … باید از اینجا سرم را برای بدترین از خلق خدا، هدیه ببرند … امر عجیب سیدالشهداء علیه‌السلام در برپایی خیمه ها… ➖ حضور حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها در هر مجلس عزایی که برای امام حسین علیه‌السلام بر پا می‌شودآویزان شدن پیراهن خونین إمام حسین علیه‌السلام از شب اول محرم | سرّ عزاداری دلدادگان اباعبدالله علیه السلام د‌ر شب اول محرم در بارگاه قدس که جای ملال نیست/ سر های قدسیان همه بر زانوی غم است... ➖ مردم از هر کوی و مکان در دهه اول محرم به محضر امام صادق علیه‌السّلام می‌رفتند و در نزد آن حضرت به عزاداری مشغول می‌شدند …والفجر و لیالٍ عشر ؛ تفسیر ده‌شب در این آیه شریفه، به ده شب اول ماه محرم ...نسل به نسل، هر سال عده‌ای می‌آیند که برای سیدالشهداء علیه‌السلام مجلس روضه به پا می‌کنند …حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام با دستان مبارک خودش، در دهه اول محرم، پرده می‌آویخت و مجلس روضه‌ای را ترتیب می‌داد … @Maghaatel
🩸فهرستِ لینک‌دار‌ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت رقیه علیهاالسلامجملاتی که دل سنگ را آتش می‌زند... | درد و دل‌های حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها با سر بریده پدر در خرابه شام ...مصیبتِ جانسوزِ جاماندن سه‌ساله آل الله از قافله و اذیت‌های زجر ملعون...زِ خانه ها همه بوی طعام می آمد / ولی به جان تو بابا،گرسنه خوابیدم…نازدانه‌ای که هر روز سجاده پدرش را پهن می‌کرد و ظهر عاشورا هم پهن نمود اما ... ➖ بی تابی شدید حضرت ام کلثوم علیهاالسلام بعد از شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام و علت آن... وقتی که سر مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از طشت طلا بلند شده و رو به خرابه می‌کند...حضرت‌ رقیه سلام‌الله‌علیها هر چه خون‌ها را از لب و دندان سر مطهر، برمی‌گرفت، بازهم خون تازه می‌جوشید...حکایت زنی از اهل شام که میخواست آب و نان برای حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها ببرد...داغِ حضرت‌ رقیه علیهاالسلام بود که کمرم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را شکست و موی آن حضرت را سفید کرد...مصیبت جانسوز زن غسّاله و بدن کبود حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها...آنچه که حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در خرابه شام در خواب می‌بیند ...نازدانه‌ای که شام غریبان، با یک کاسه آب،به سمت قتلگاه می‌دوید ...ای بابا! ببین که عمّه‌ام را کتک می‌زنند و گوشواره و چادرم را به غارت برده‌اند...بگو بدانم پدرم را سیراب کرده اند یا نه ؟! | گوشه‌ای از احوالات حضرت‌ رقیه سلام‌الله‌علیها در غروب عاشورا ... سخن‌گفتن رأس بریده سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه با نازدانه رقیه سلام‌الله‌علیها ... زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها با دیدن کبودی‌های بدن حضرت‌ رقیه سلام‌الله‌علیها یاد بدن کبود مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاد ...آن‌قدر بر لب‌های خودش ضربه زد تا لب‌های خودش هم مثل لب‌های پدرش خونین شد ...کرامت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها به دختر یک یهودی ... به خدا سخت است بر من که ببینم از عطش بال‌ بال می‌زنی ...دخترم رقیه «سلام‌الله‌علیها»، مرا به یاد مادرم فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌اندازد ...ورقی از دفتر دلدادگی حضرت مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام به نازدانهٔ سه‌ساله‌اش رقیه خاتون سلام‌الله‌علیها ... @Maghaatel
🩸فهرست لینک دار مصائب و مقاتل حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلامعمو به فدایت شود! تو را بعد از آنکه به «بلای‌عظیم» گرفتار شدی، به قتل می‌رسانند …روضه‌خوانی جگرسوز حضرت قاسم علیه‌السلام درمیانه میدان | اسب‌هایتان را آب داده‌اید اما ... ای عموجان! من چگونه شما را یکّه و تنها بین دشمنان ببینم؟!از هوش‌رفتن سیدالشهداء و حضرت قاسم علیهماالسلام به وقت وداع | إمام حسین علیه‌السلام با چه وضعی قاسم علیه‌السلام را روانه میدان نمود...مبارزه جانانه حضرت قاسم علیه‌السلام با ازرق شامی ملعون...وداع حضرت قاسم با حضرت زینب کبری علیهماالسلام...سلام امام هادی «علیه‌السلام» در زیارت شهدای کربلا ،به حضرت قاسم علیه‌السلام...مانند ماه‌پاره‌ای از دل خیمه به سوی میدان شتافت و رجز می‌خوانْد …گوشه‌ای از شجاعت جگرگوشه سردار جمل در میانه میدان ...سیدالشهداء علیه‌السلام بدن مطهر حضرت قاسم علیه‌السلام را کشان کشان به سمت خیمه می‌برَد...نحوه شهادت جانسوز حضرت قاسم بن حسن علیهمالسلام‌ | بر بدن مطهر قاسم علیه‌السلام در حالی که زنده بود، اسب تاختند...به خدا سخت است بر عمویت که او را صدا بزنی اما نتواند کاری برایت کند… قاسم علیه‌السلام را سنگ‌باران کردند تا که او را از پای انداختند...بابایت حسن علیه‌السلام کجاست تا که حال و روز تو را ببیند؟! شرح جگرسوز اجازه طلبیدن حضرت قاسم از عمویش سیدالشهداء عَلَيْهِماالسّلام | خواندن عقد قاسم علیه‌السلام با دختر امام حسین علیه‌السلام …وقتی‌که قاسم علیه‌السلام چشمان بی‌رمقش را باز می‌کند و سیدالشهداء علیه‌السلام با صدای بلند بر بالین او گریه می‌کنند...مادر قاسم علیه‌السلام از فراق او به حالت احتضار در آمده بود...نوعروسان شامی، جمع شدند و سر مطهر قاسم علیه‌السلام را سنگ‌باران کردند …ای‌کاش هزار قاسمِ من فدا بشود اما خاری به پای برادرم حسین «صلوات‌الله‌علیه» نرود …حضرت قاسم علیه‌السلام، محبوب‌ترین اولاد امام حسن علیه‌السلام در نزد پدر و عمویش … @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دار مصائب و مقاتل حضرت علی اصغر علیه‌السلامبا آوردن یک‌ پچه‌شش‌ماهه، گریه إمام صادق علیه‌السلام شدید می‌شود... ➖ غوغای حضرت‌ ام‌کلثوم علیهاالسلام در مصیبت حضرت علی اصغر علیه‌السلام... ➖ نمی‌دانستم تیر را به کجا بزنم که سفیدی گلوی شش ماهه نمایان شد ...سیدالشهداء علیه‌السلام یک قدم سمت خیمه و قدمی سمت میدان برمی‌گشت... امام حسین علیه‌السلام پشت خیمه‌ها برای علی اصغرش، قبری حفر نمود...خونی که قطره‌ای از آن هم بر روی زمین نریخت... | اثرات خون به ناحق ریخته علی اصغر علیه‌السلام، در عوالم هستی ...ببینید که چگونه طفلم از شدت عطش، تلظّی می‌کند ؟! اگر به من رحم نمی‌کنید بر این شش‌ماه رحم کنید! از شدت عطش، بر روی دامن رباب سلام‌الله‌علیها، بی‌حال و بی‌رمق افتاده بود ...روز عاشورا علی اصغر علیه‌السلام دو بار از تشنگی غش کرد... وقتی‌که آب را باز می‌کنند و رباب سلام‌الله‌علیها به شیر می‌آید و بی‌تاب می‌شود...تبسّم شش ماهه به وقتی که تیر سه شعبه به گلویش نشست...علی اصغر علیه‌السلام از شدت عطش، زبانش را به دور دهانش می‌چرخاند… | تشنگیِ شش‌ماهه و دختر بچه‌ها، چه به روز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آورد … با نداهای غربت سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، علی اصغر علیه‌السلام در خیمه‌ها بند قنداقه را پاره کرد ...هنوز کلام سیدالشهداء علیه‌السلام تمام نشده بود که دید گوش تا گوش شش‌ماهه‌اش را بریدند …ای برادرم! این طفلِ شش‌ماهه، سه روز است که آب نخورده …سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه بعد از شهادت علی‌اصغر علیه‌السلام هم فرمود: «خاک بر سر دنیا بعد از تو ای علی‌جان»چرا از بین تمام شهدای کربلا، سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، فقط بدن مبارک علی‌اصغر علیه‌السلام را به خاک سپرد؟!عطش و گرما، چه بلایی بر سر شش ماههٔ آل الله آورده بود؟! سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه از داغ علی اصغر علیه‌السلام چنان ناله‌ای زد که زمین کربلا لرزید …سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه به خیمه‌ها برمی‌گشت در حالی که خون گلوی شش‌ماهه بر سینه اش روان بود …حضرت‌ سکینه سلام‌الله‌علیها به استقبال پدر می‌رود و احوال برادرش علی اصغر علیه‌السلام را جویا می‌شود …سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه همراه مخدّرات، بلند بلند بر داغ علی اصغر علیه‌السلام گریست…منادی ندا داد: «ای‌حسین! آن طفل را رها کن كه او را در بهشت، شير مى‌دهند!»به واسطه یک جرعه آب، بر حسین «علیه‌السّلام» منت بگذارید!ای‌کاش روز عاشورا بودید و می‌دیدید که با چه حالی برای طفلم آب طلب کردم ...نوامیس او را به اسارت بردند و سر شیرخواره‌اش را جدا کردند ...سر مطهر علی اصغر علیه‌السلام در طشت، محاذی رأس مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام ... | غوغای حضرت رباب سلام‌الله‌علیها در مجلس إبن‌زیاد لعینکنیزکی که در شب دوازدهم محرم با دیدن قنداقه پر خون علی اصغر علیه‌السلام بر سر و صورت می‌زد …آه … از وقتی که بدن نازنین علیه‌السلام را از قبر بیرون کشیدند و سر او را بریدند ‌و‌بر نیزه زدند … @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دار مصائب و مقاتل حضرت علی اکبر علیه‌السلاماز داغ علی اکبر علیه‌السلام چشمان اباعبدالله علیه‌السلام در حدقه می‌چرخید... | گوشه‌ای از توصیف حال زار سیدالشهداء علیه‌السلام بعد از شهادت جوانش... ➖‌ آمدن حضرت زینب علیهاالسلام به مقتل حضرت‌ علی اکبر علیه‌السلام| صدازدنِ جوانان بنی هاشم...خون‌ها را از لب و دندان علی اکبر علیه‌السلام پاک کرد … صورت به صورتش گذاشت …تو رفتی و پدرت تک و تنها مانده … | دیگر بعد از تو حرف نخواهم زد؛ اگر هم سخن بگویم «علی» «علی» گویم …با دیدنِ بدن إرباً اربای علی اکبر علیه‌السلام، پاهای مبارک سیدالشهدا علیه‌السلام از رکاب جدا شد و از همان بالای اسب بر زمین افتاد …ای‌خواهرم! صدای علی اکبرم گویا کمرم را شکست و قوّتی در من نگذاشته است... تا دستان علی اکبر علیه‌السلام بر گردن اسبش افتاد، همه طبل‌زن‌های لشکر عمر سعد شروع به طبل زدن کردند...من تنها نبودم بلکه هزار تن در کشتن علی اکبر علیه السلام با من شریک بودند...حضرت لیلا علیهاالسلام، با دیدن بدن ارباً اربای جوانش علی اکبر علیه‌السلام، بُهت‌زده و حیران و سرگردان شده بود … دور تا دور حضرت علی اکبر علیه‌السلام را گرفتند و‌ بدن نازنینش را قطعه قطعه کردند | اسبِ علی اکبر علیه‌السلام آن حضرت را بین لشکر دشمن بُرد و ...پیکار حضرت علی اکبر علیه‌السلام و بازگشت او به نزد سیدالشهدا علیه السلام | پدرجان! «عطش» دارد مرا می‌کشد … گفتگوی جگرسوز حضرت علی اکبر علیه‌السلام با امام سجاد علیه‌السلام و حضرت سکینه سلام الله علیها در هنگام وداع...سیدالشهداء علیه‌السلام عمامه پیامبر صلی‌الله علیه و آله را بر سر حضرت علی اکبر علیه‌السلام‌ نهاد و کفن بر تن او کرد... وداع جانسوز مخدّرات و اهل خیام، با علی اکبر علیه‌السلام … | علی را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی‌ست... ای پسرم راه برو تا قد و‌ بالایت را ببینم...ای نور دیده من! نگاهی بینداز که از رفتن تو، پُشت حسین «علیه‌السلام» دارد می‌شکند! سخت‌ترین مصیبت دنیا برای پدر، داغ جوانش است...لطمه زدن حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها بر بالای پیکر ارباً اربای علی اکبر علیه‌السلام...سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه بر بالای سر علی اکبر علیه‌السلام به حالت احتضار درآمده بود و نفس سرد می‌کشید…نگاهی از روی ناامیدی به قد و بالای علی اکبر علیه‌السلام انداخت … محاسنش را به دست گرفت و رو به آسمان نمود و فرمود:«خدایا! تو شاهد باش…»ای علی‌جان! به غربت ما رحم کن … ما را طاقت دوریت نیست …ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ ... | رجز جانانه علی اکبر علیه‌السلام در دل میدان ... جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیه‌السلام سوخت …زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام مانده و هیچگاه خوب نمی‌شود… @maghaatel
🩸فهرست لینک دار مصائب و مقاتل حضرت عباس علیه‌السلاممقتل حضرت عباس علیه‌السلام از رفتن به میدان تا لحظه شهادت به نقل از کتاب شریف "بحارالانوار"مخدّرات و اهل حرم از داغ ابالفضل العباس علیه‌السلام گریبان دریدند…ای برادرم! الان دیگر بیچاره شدم … ای عباسم! مرا تنها و غریب بین دشمنان گذاشتی و رفتی؟! سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه در حالی از علقمه به خیمه‌ها برمی‌گشت که کمرش تا شده بوده و با آستین، اشک چشمانش را پاک می‌کرد ..."ضربِ عمود" با سر مبارک حضرت عباس علیه‌السلام چه کرد ؟!سیدالشهداء علیه‌السلام از داغ ابالفضل علیه‌السلام آنقدر گریستند تا اینکه از هوش رفتند...چرا با آن قد و قامت رشید، قبر کوچکی دارد؟ای‌شیخ کاظم، اگر خواستی روضه مرا بخوانی، بگو هر کس از یک بلندی به زمین میخورد، دستش را سپر می‌کند، اما … ➖ دستی که به تن نداشتم تا تیر را بیرون بکشم … خم شدم و با زانوانم تیر را از چشمم بیرون کشیدم …ابالفضل العباس علیه‌السلام می‌بیند که اطفال و بچه‌ها شکم‌هایشان را بروی مشک‌های نَم‌دار گذاشته‌اند…مولا امیرالمومنین علیه‌السلام برای حضرت امُّ‌البنین علیهاالسلام، روضهٔ دستانِ ابالفضل علیه‌السلام را می‌خواند...یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین علیه‌السلام تشنه باشد ؟!وقتی‌که در راه علقمه، نگاه سیدالشهداء علیه‌السلام به دستان بریده ابالفضل علیه‌السلام می‌افتد…آماده اسیری شوید … | آن‌قدر سیدالشهداء علیه‌السلام همراه اهل حرم گریه کرد که از هوش رفت …ای‌پدرجان! عموی‌مان عباس کجاست ؟! وعده آب به ما داده است و دیر کرده ؟!بعد از شهادت ابالفضل علیه‌السلام، بُزدلان حرامی در لشکر عمر بن سعد، به خیمه‌ها نزدیک شدند … | نداهای غربت سیدالشهداء علیه‌السلام …ای‌‌برادرجان! خواهش دارم که مرا به خیمه‌ها نبرید! من به دخترتان قول آب داده‌ام …عَلَمی که همه جایش جای شمشیر و نیزه و تیر بود مگر جای دست علمدار...بٰانَ الإنكسارُ في وَجهِ الحُسين عليه‌السّلام …الان آمدید و سر مرا به دامن گرفتید … ساعتی دیگر چه کسی هست سر شما را از روی خاک بردارد … @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دار مصیبت وداع سیدالشهداء علیه‌السلام با اهل خیامکدام خواهر را مثل من دیده ای؟! وقتی که زینب کبری سلام‌الله‌علیها، ذوالجناح را برای رفتن برادر به میدان، آماده میکند...سیدالشهداء علیه‌السلام بر در خیمه‌ها ایستاه بود، که خیمه‌ها را تیرباران کردند...به وقت وداع سید الشهداء علیه‌السلام، مخدّرات به دست و پای آن حضرت افتادند و بر آنها بوسه می‌زدند... مهلاً مهلا... یابنَ الزّهرا...وقتی که‌ امام سجاد علیه السلام نمی‌تواند غربت پدر را ببیند و دست به عصا، رو به سوی میدان می رود...ای پسرم! همین قدر بدان که دیگر مردی در خیمه ها به جز من و تو، باقی نمانده است...با ندای غریبیّ سیدالشهداء علیه‌السلام، بدن بی سر شهدای کربلا تکان می‌خورد... گریه سیدالشهداء علیه‌السلام به هنگام وداع، برای اسارت آل الله...وقتی‌که زینب کبری به نیابت از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهما،‌‌ زیر گلوی سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌بوسد...ای دخترم! با اشک‌هایت قلبم را آتش مزن... | وداع سیدالشهداء علیه‌السلام با حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها...وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام یک پیراهن کهنه از زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها طلب میکند و چند جای آن را هم سوراخ می‌کند … @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب شهر کوفهنان و خرما آوردن کوفیان برای أسرای آل الله... | حال جانسوز امام سجاد علیه‌السّلام به هنگام ورود به شهر کوفه...اشعار جگرسوز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها با مشاهده سر مطهر سیدالشهداء در کوفه ... | سر به چوبه محمل کوبیدن عقیله بنی هاشم...در کوفه با اشاره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها نفس‌ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد...پدر جان! شاهدی که چگونه ما را کوچک کرده‌اند؟...زن های کوفی، چادر و روسری برای فاطمیّات می‌آوردند...گوشه‌ای از حال و روز اسرای آل الله،از زبان یکی از شیعیان کوفی و عبرت‌هایی که در این حکایت جانسوز نهفته است ...حضرت رباب سلام‌الله‌علیها در مجلس ابن زیاد لعین، سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را به دامن می‌گیرد…با ورود رأس مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام، از در و دیوار قصر ابن زیاد، خون می‌بارید و آن نانجیب با چوپ دستی‌اش... آن‌جایی را که پا گذاشتی، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دهان مبارکش را می‌گذاشت...حکایت جانسوز رأس مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام و زن خولی ...حکایت یک زن مصری که در کوفه به تماشای اسرای اهل بیت علیهاالسلام و سرهای مطهر شهدای آمده بود...صبح‌هنگام، أسرای آل الله را وارد کوفه کردند؛ اما غروب بود که به دارالاماره رسیدند... | مخدّرات آل الله، شب تا صبح در خرابه‌ای در کوفه، اقامه عزا می‌کردند...دیگر چقدر عمّه‌ام را هتک حرمت می‌کنی... به فدای مادری که طاقت نداشت حتی گرد و غباری بر سر و صورت حسینش بنشیند اما روزی در خانه خولی ...به هنگام ورود به کوفه، سر مطهر حضرت عباس عليه‌السلام بر گردن اسبی آویزان بود ... @Maghaatel
فهرست مقاتل
#مصائب_کوفه 🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب شهر کوفه ➖ نان و خرما آوردن کوفیان برای أسرای آل الله... | حال
🩸مصائب و مقاتل مرتبط با جناب حرّ بن یزید ریاحی چگونه و با چه حالی حرّ به محضر سیدالشهداء علیه‌السلام رسید؟! | وقتی که قلب حرّ با ندای غربت سیدالشهداء علیه‌السلام به لرزه می‌افتد …سیدالشهداء علیه‌السلام هرگونه بود لشکر را شکافتند و جنازه حرّ را به خیمه‌ها آوردند … حُرّ، به پشت خیمهٔ مخدّرات رفت و بر زمین نشست و خاک بر سر می‌ریخت …محبّت بی‌نظیر سیدالشهدا علیه‌السلام به حرّ بن یزید ریاحی | تو مهمان مایی ای حرّ … برای جنگ، کمی صبر کن …وقتی که فرمانده سپاه ابن زیاد لعین، صورت بر پای ذوالجناح می‌نَهَد و سر تعظیم در برابر سیدالشهدا علیه‌السلام فرود می‌آورد...حرّ ، به قتال سیدالشهداء علیه‌السلام می‌رود اما بشارت بهشت را می‌شنود …اضطراب حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها با مشاهده لشکر هزار نفری حرّ …کرامتی از جناب حرّ بن یزید ریاحیحکایت دستمالی که سیدالشهداء علیه‌السلام بر سر حرّ بست و بعد از هزار سال، خون تازه از زیر آن جاری شد... @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب امام حسن مجتبی علیه‌السلام...ای ماهیِ دریا برایت گریه کرده...«زهر» با جگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام چه کرد...سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات احتضار امام حسن علیه‌السلام،از شدّت گریه از هوش رفتند ...حکایت قصرِ سبز امام حسن علیه‌السلام و قصرِ سرخ امام حسین علیه‌السلام در بهشت ...روضه خوانی امام حسن علیه‌السلام برای سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات احتضار ...حکایت دو طشتی که چها بر سر حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آورد ...قمر بنی هاشم علیه‌السلام با جان دادنِ امام حسن علیه‌السلام، خاک بر سر و روی خود می‌ریخت ...اگر وصیت برادرم نبود، من کنار جدّم او را به خاک می‌سپردم؛ ولو اینکه قرار بود پوزهٔ تو بر خاک مالیده شود ...عجوزه‌ای که اول تیر را به سمت پیکر مطهر امام حسن علیه‌السلام پرتاب کرد و بعد از تیر او، هفتاد تیر دیگر بر آن بدن مطهر نشست ...قمر بنی هاشم علیه‌السلام بر بالای جنازه مطهر برادر ، دست به شمشیر می‌برَد ...غارت زده منم که تو را خاک می‌کنم ...در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره/پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان...نانجیبانی که سجّاده از زیر پای امام حسن علیه‌السلام کشیدند و خنجر به پای مبارک آن حضرت زدند... @Maghaatel
◾️فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با شهر شامماجرای «حمیده»، زن مومنه شامی ...ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم ...وقتی که حجت خدا آرزو می‌کند که ای کاش مادر مرا نزاییده بود ...پانصد هزار نفر به تماشا آمده بودند ...از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون ...هفت مصیبت وارده در شهر شام از زبان مبارک امام سجاد علیه السلام ...مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلام الله علیها در شهر شام ...حرامیانی که بر مصائب گودالِ قتلگاه ، بر یکدیگر فخر می فروختند ...جریان شهادت «اُمّ وهب» در شهر شام ...قطعه ای ابر، که در بالای شهر شام ، ناله می زد و می گفت : حسین ، غریب مادر ...حال و روز امام سجاد علیه‌السلام در خرابه شام / خون از پاهای مبارک حضرت، جاری بود...وقتی‌که حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها ، در شام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را در خواب می‌بیند / پیراهن خونی امام حسین علیه‌السلام تا قیامت همراه مادرش است...ترّحم و دلسوزی دختر شامی به حضرت سکینه سلام الله علیها...حکایت جانسوز زن شامی که نذر کرده بود برای اسیران و فقیران غذایی ببرد تا به حاجتش برسد ...خرابه شام، به گونه ای بود که صورت نازدانه‌های سیدالشهداء علیه‌السلام ،پوست انداخت و از آن ها، خون جاری شد ... @Maghaatel
◾️فهرست لینک دارِ مصائب مرتبط با مجلس یزید ملعون ....ما اسیران آل محمدیم ...وعده ما و تو در ، بزم یزید پلید / تا کُنی از روی نی ، جلوه به میقات ما ...مصیبت مجلس یزید لعین از زبان مبارک ثامن الحجج علیه السلام ...مصیبتی جانسوز در مجلس یزید ملعون ...حکایت روزهای طفولیت حسنین علیهماالسلام از زبان سفیر پادشاه روم ، در مجلس یزید ...اجابت دعای حضرت ام کلثوم علیهاالسلام در مجلس یزید ملعون ...یک دستور العمل بسیار زیبا از امام سجاد صلوات الله علیه در مجلس یزید حرام زاده ...حکایت کلیسای حافر از زبان یک نصرانی در مجلس یزید ملعون ...وقتی که یزید لعین ، قصد گرفتن جان امام سجاد علیه السلام را میکند ...چگونه گریه نکند، دختری که هیچ چیز برایش نمانده تا صورتش را از شما بپوشاند؟! متن کامل خطبه علی وارِ عقیله بنی هاشم ، زینب کبری علیهاالسلام در مجلس یزید ملعون ....من با یزید مگر چه کرده‌ام ؟!دستت شَل شود... این صورت همان صورتی است که طولانی مدت به خاک می‌افتاد و سجده می‌کرد ...آیات حق کجا و شراب و قدح ، کجا ... ➖ما را دست بر گردن ، وارد مجلس یزید کردند ...این کنیزک را به من ببخش ...تا نگاه سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام به حضرت زینب علیه السلام می‌افتاد ، چشمانش را می‌بست ...حضرت زینب علیهاالسلام در شام و عکس العمل هند، همسر یزید ملعون...گریبان دریدن عقیله بنی هاشم علیهاالسلام در مجلس یزید ملعون ...چگونه گریه نکند دختری که رو بند ندارد ... @Maghaatel
🩸فهرست لینک دارِ مصائب امام رضا علیه‌السلام«زهر» با بدن مبارک علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چه کرد...اگر سَرم را پوشانده بودم دیگر با من سخن مگو...آمدن حضرت جوادالائمه علیه‌السلام بر بالین پدر...فرش حجره را جمع کن تا مثل جدّ غریبم بر روی خاک ها جان بدهم...امام رضا علیه السلام در لحظات احتضار،روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خواند...مأمون ملعون، آن‌قدر امام رضا علیه‌السلام را اذیت می‌کرد که آن حضرت همانند مادرشان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تمنّای رفتن از دنیا را می‌نمود...غسل دادن بدن مطهر امام رضا علیه‌السلام توسط فرزند دلبندش...حضرت‌ جوادالائمه علیه‌السلام در مصیبت پدر، گریبان درید و از هوش رفت ...ای اباصلت! «کفنی» را برای پدرم بیاور ... ای بنی اسد! «حصیری» را برای پدرم بیاورید ...قاتلی که تظاهر به گریه می‌کند و قاتلی که بر جنایت خود، فخر و مباهات می‌کند ...طوری بر من گریه کنید که من صدای‌تان را بشنوم ...بی‌تابی حضرت جوادالائمه علیه‌السلام با هنگام وداع با پدر بزرگوارش ...غَش‌کردنِ امام رضا علیه‌السلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بی‌رمق شدنِ سیدالشهداء علیه‌السلام در صحرای کربلا»درد و دل‌ها و اشک‌های امام رضا علیه‌السلام بر سر قبر مطهر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها... @Maghaatel
🩸فهرست لینک‌دار مصائب امام حسن عسکری علیه السلام دو مادرِ دلباخته که سرنوشت‌شان، مثل هم بود... «مادر موسی» و «حضرت نرجس» سلام‌الله‌علیهما...به فدای آن مولایی که بسیار او را در زندان، اذیت و آزار دادند و در میان حیوانات وحشی فرستادند...امام حسن عسکری علیه‌السلام در اثر سمّ ،ساعتی از هوش می‌رفتند و ساعتی به هوش می‌آمدند...امام حسن عسکری علیه‌السلام در لحظات احتضار خود ، آب طلبید و به دستان فرزند دلبندش، سیراب شد؛ اماّ...امام حسن عسکری علیه السلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، سر مبارک حضرت حجت ارواحنافداه را در آغوش گرفتند و اسرار امامت را به او سپردند...حضرت مهدی علیه‌السلام با همان سنّ خردسالگی آمدند و بر بدن مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند...بعد از دفن پیکر مطهر امام حسن عسکری علیه‌السلام، به خانه إمام هجوم آوردند ...چون گریه‌کُن جدّ غریبم هستی، پیشانی‌ات را بوسیدم... @Maghaatel
🩸 فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها»نحوه ورود حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها به شهر قم...محل سکونتی که اهل «قم» و اهل «شام» برای دختران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آماده کردند...راه «شام» و راه «قم»... مسیرهایی که تفاوت بسیار داشت...کریمه آل الله را به شهادت رساندند...دو نفر از رسیدند و پیکر مطهر حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را به خاک سپردند...حتی نگذاشتند آفتاب بر قبر مطهر حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بتابد...فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در آیینه روایات...به برکت حضرت معصومه علیهاالسلام، قم حرم اهل بیت علیهم‌السلام شد...زائر حضرت معصومه علیهاالسلام،،گوئیا زائر کربلاست...پدرش فدایش شود... پدرش فدایش شود..‌. پدرش فدایش شود...زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گویا زائر امام رضا صلوات‌الله‌علیه است...عمه سادات...بگو کیستی!؟ فاطمه یا زینب ثانی‌سْتی!؟ @Maghaatel
◾️فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با ایام بستری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهابه خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند...چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود...چند روایت پیرامون «شدّت حزن و مصیبت» صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها...حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند...حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... (اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ...) طوری آن حضرت را زده بودند، که سرش را هم نمی‌توانست تکان بدهد...صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به سختی روی پای خود می‌ایستاد...علی جان! شب‌ها خواب راحت ندارم...کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت...یا فقط روزها گریه کن... یا فقط شب ها...از جمله ادعیه صدّیقه کبری «سلام‌الله‌علیها» در مثل این ایّام...فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با چه حالی بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حاضر شدند...امیرالمومنین علیه‌السلام، خودش این روزها از بانوی خانه اش پرستاری می‌کند...ای سلمان ! فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را دریاب؛ که اگر نفرین کند ، مدینه اهلش را می‌بلعد... به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ...جملات جگرسوز فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با امیرالمومنین «علیه‌السلام» در مسیر بازگشت به خانه ... خدایا! دیگر مرگ مرا برسان... @Maghaatel