eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
13هزار دنبال‌کننده
11 عکس
16 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» هرگاه فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" را می‌دید، خَم می‌شد و دست دخترش را می‌بوسید... جمع کثیری از علمای اهل سنت، این روایت را از عایشه نقل کرده‌اند که عایشه گوید: 📋 کَانَتْ [فاطمةُ علیهاالسلام] إِذَا دَخَلَتْ عَلَیْهِ [صلی‌الله‌علیه‌وآله] رَحَّبَ بِهَا وَ قَامَ إِلَیْهَا فَأَخَذَ بِیَدِهَا فَقَبَّلَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِی مَجْلِسِهِ ▪️ هرگاه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌آمد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله او را خوش آمد می‌گفت و به احترام او می‌ایستاد و به سوی آن حضرت می‌رفت و دستان او را می‌گرفت و می‌بوسید و او را در جای خود می‌نشانید. 📚منابع شیعه: أمالی، شیخ طوسی، ص۴۰۰ بشارة المصطفی، طبری، ص۳۸۹ 📚منابع اهل تسنن: سنن أبی داود، ج۲، ص۵۲۲ سنن الکبری، ج۵، ص۳۹۲ مستدرک،حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۵۴ ✍ لاله وَحیَم که پیغمبر شِکُفت از بوی من قامتش خَم بود پیش قامت دلجوی من پای تا سر، محو دیدار خدا می‌شد رسول می‌گشود از شوق تا چشم خدابین سوی من روح ما بین دو پهلو چون مرا فرموده بود خصم دین بشکست از ضرب لگد پهلوی من دست من بوسید پیغمبر که این دست خداست قنفذ از آن بست بازوبَند، بر بازوی من بس که گرد غم ز هر جانب به رخسارم نشست شد سفید آخر در ایام جوانی موی من جز به مهدی روی سیلی خورده نگشایم به کس منتقم باید ببیند گشته نیلی روی من بشکند دستش، سیَه گردد به محشر صورتش آنکه سیلی زد مرا در پیش چشم شوی من... @maghaatel
🩸حالا که اسم دخترت را «فاطمه» گذاشتی، حواست باشد که او را کتک نزنی... شخصی به نام «سَکونی» گويد: 🥀 خدمت امام صادق علیه‌السلام رسيدم در حالى كه غمگين بودم. آن حضرت به من فرمودند: چرا غمگين هستى؟ عرض كردم: خداوند به من دخترى داده است. حضرت فرمودند: اى سَكونى! سنگينى آن دختر بر زمين است و روزی‌اش با خدا و عمرش جداگانه. 🥀 سپس فرمودند: حال چه نامى براى او انتخاب كرده‏ اى؟ عرض كردم: «فاطمه». در این هنگام امام صادق علیه السلام فرمودند: 📋 آهِ آهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی جَبْهَتِهِ ▪️ آه، آه ... ؛ سپس دست مبارک خود را بر پيشانى نهادند. 🥀 سپس فرمودند: 📋 اِذا سَمَّيْتَها فاطِمَةَ فَلا تَسُبَّها وَ لا تَلْعَنْها وَلا تَضْرِبْها ▪️ حال که نامش را فاطمه گذاشتی، به او ناسزا نگویی و او را لعن نکنی و مبادا که او را کتک بزنی! 📚 الکافی ج۶ ص١٩ ✍️کشتن فاطمه بین در و دیوار بس است! دیگر از روی جفا، «فاطمه» ها را نزنید ... @maghaatel
🩸فرازهایی از مصیبت «سیلی‌زدن» به روی مبارک إنسیّة الحَوراء سلام‌الله‌علیها، توسط شخص «دوّمی» ... 🥀 روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه می‌کردند و به امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمودند: أَبْکِی مِنْ ضَرْبَتِکَ عَلَی الْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا 📋 یاعلی! گریه می‌کنم بر آن ضربتی که بر فرق تو و آن سیلی‌ای که برگونه فاطمه سلام‌الله‌علیها می‌زدند.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 خود دوّمی در نامه‌اش به معاویه چنین نوشت: ... وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، 📋 بعد از آنکه لگد بر زدم، وارد خانه شدم که با فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» روبرو شدم؛ نور او، چشم مرا کور کرده بود. فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ، 📋 پس از روی پوشیه‌اش چنان سیلی به صورتش زدم که گوشواره‌اش کنده شد و بر روی زمین افتاد.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نیز در روایتی فرمودند: وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النَّارُ تُسْعَرُ 📋 پشت در بودم که عمَر با لگد بر در زد و در به طرف من برگشت؛ من باردار بودم که با صورت در بین شعله‌های آتش به روی زمین افتادم. وَ تَسْفَعُ وَجْهِی، فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتَّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی، 📋عمر وارد خانه شد و به صورتم لطمه زد و آن‌چنان به صورتم سیلی زد که گوشواره‌ام از گوشم افتاد.(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مادر ما قباله فدک را از ابوبکر گرفته بود و در مسیر بازگشت به خانه بود که عمر راه را بر او بست؛ عمر هر چه که گفت قباله را به من بده، اما فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آن را به او نداد. فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ... 📋 پس با پایش آنچنان به مادر ما لگدی زد که مادرمان به روی زمین افتاد. ثُمَّ لَطَمَهَا فَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی قُرْطٍ فِی أُذُنِهَا حِینَ نُقِفَتْ 📋 سپس جلو آمد و بر صورت مبارک مادرمان چنان سیلی زد که هنوز که هنوز است گویا دارم می‌بینم آن لحظه‌ای را که چگونه گوشواره های مادرم شکسته شد و بر روی زمین افتاد...(۴) 📚(۱)الامالی،شیخ صدوق،ص۱۹۷ 📚(۲)بحارالانوار، ج۳۰ ص۲۹۴ 📚(۳)الهدایةالکبری،خصیبی،ص۱۷۹؛ و بحارالانوار، ج۳۰ ص۳۴۹ 📚(۴)الاختصاص، ص۱۸۵ ✍️مردک پَست که عمْری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه‌ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد سیلی محکم او چشم مرا تار نمود مادر از من دو سه تا سیلیِ محکم‌تر خورد... @Maghaatel
🩸وقتی که صدیقه کبری نگذاشت مولا علی «علیهماالسلام» را به مسجد ببرند، «چند نفر» و «چگونه» آن مظلومه را می‌زدند... گزارش‌های دردناکی از این واقعه نقل شده که چند مورد از آن ها را با قلمی لرزان نقل می‌کنیم: 📜 أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ. ▪️قنفذ (غلام عمر) به دستور او با غلاف شمشیر ضربه‌ای محکم بر آن بانوی مظلومه زد.(۱) 📜 فَأَلْجَأَهَا قُنْفُذٌ إِلَی عِضَادَةِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا ▪️قنفذ، با ضربه‌ای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به میان در و دیوار خانه پرت کرد که در اثر این ضربه، یکی از دنده‌های پهلوی آن مظلومه شکست.(۲) 📜 ضَرَبَها قُنفُذ عَلَى وَجهِها و أصابَ عَينَها ▪️قنفذ ضربه‌ای به صورت آن حضرت زد که در اثر آن ضربه چشم آن مظلومه مجروح شد.(۳) 📜 ضَرَبَها خالدُ بنِ الوَليدِ بِنَعلِ السّيف ▪️خالد بن ولید با غلاف شمشیر آن بانوی مظلومه را کتک زد.(۴) 📜 ضََربَها المُغیرةُ حتّی أدمٰاها ▪️مغیره آن‌قدر آن حضرت را کتک زد که خون از جسم شریفش جاری شد.(۵) 📜 فَرَفَعَ السَّیْفَ وَ هُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا ▪️عمر، شمشیرش را در حالی که در غلاف بود، بالا برد و آن را محکم به پهلوی آن حضرت زد؛ آن مظلومه ناله‌ای کشید که عمر باز با تازیانه‌اش بر روی دست آن حضرت زد.(۶) 📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۷) 📜در اثر آن ضربت هائى كه به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وارد شد آن حضرت غش كرد.(۸) ✍از لاله‌زار توحید آتش زبانه می‌زد گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می‌زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی بین خانه می‌زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می‌زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد وقتی که باغ می‌سوخت صیاد بی‌مروّت مرغ شکسته پر را در آشیانه می‌زد با چشم خویش دیدم جان‌دادنِ پدر را از ناله‌ای که مادر در آستانه می‌زد... 📚(۱)دلائل الإمامة ص۱۳۵ 📚(۲)کتاب سلیم بن قیس،ص۸۵ 📚(۳)سیرة الأئمة الإثنی عشر، ج۱ ص۱۳۲ 📚(۴)موسوعة الکبری، ج۱۰ ص۳۷۵ 📚(۵)الاحتجاج ج۱ ص۱۸۱(با اندکی تفاوت) 📚(۶)کتاب سلیم بن قیس، ص۸۴ 📚(۷)مؤتمر علماء بغداد ص۶۳ 📚(۸)جنة العاصمة،میرجهانی، ص۲۵۲ @Maghaatel
🩸فرازهایی از مصیبت «هیزم» و «آتش‌زدن» خانه حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها... روایات و گزارشات تاریخی متعدد و جانسوزی از این واقعه به ما رسیده است که چند مورد از آن را نقل می‌کنیم: 📜 امام باقر علیه‌السّلام در روایتی فرمودند: ... ثُمَّ يُحْرِقُهُمَا بِالْحَطَبِ الَّذِي جَمَعَاهُ لِيُحْرِقَا بِهِ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ؛ وَ ذَلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهُ. ▪️حضرت مهدی «ارواحنافداه» با همان هیزمی که اولی و دومی آوردند تا علی و فاطمه و حسنین علیهم‌السلام را بسوزانند، آن دو را به آتش می‌کشد؛ و آن هیزم در دست ما اهلبیت علیهم‌السلام نسل به نسل به ارث می‌رسد (تا به دست حجة بن الحسن علیهماالسلام برسد)(۱) 📜 إنّه اِختَبَزَ جيرانُ آلِ محمّد عليهم‌السلام وَ احتَطَبوا ثلاثينَ يَوماً مِن الحَطَِب الّذي وَضَعَُه الأوّلُ وَ الثّاني ▪️آن‌قدر آن هیزم زیاد بود که همسایه های خانه مولا علی علیه‌السلام تا سی روز برای پختن نان و سائر امور از آن استفاده‌ می‌کردند.(۲) 📜 اِنّهم جَمَعوا الحَطَبَ عَلَی بابِ الدّار حتّی بَلَغَ السَّقفَ. ▪️آن قدر هیزم پشت در خانه جمع کرده بودند که به سقف می‌رسید.(۳) 📜 إِنْ لَمْ یَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَی أَهْلِ هَذَا الْبَیْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِیهِ. ▪️بعد از آنکه فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در را به روی او باز نکرد، عمر با صدای بلند گفت: اگر علی «علیه‌السلام» از خانه بیرون نیاید، خانه را با هیزم بسیار به آتش کشیده و اهل آن را میسوزانم.(۴) 📜‌ فَأمَرَ بِحَطَب فَجَعَلَ حَواليَ بَيتِه ثُمّ اِنطلَقَ عُمَرُ بِنارٍ ▪️سپس دستور داد تا هیزم بیاورند و آن‌ها را پشت در و حوالی آن‌جا بگذارند؛ سپس خودش آمد و با فتیله‌ای که در دست داشت، آن‌ها را به آتش کشید.(۵) 📜 وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِی خَشَبِ الْبَابِ و دَخَلَ الدُّخانُ البَیتَ ▪️آتش، به در رسید و چوبه در آتش گرفت(۶) و دود وارد خانه شد... (۷) ✍ دامن فردوس و دود، چگونه باور کنم؟ آتش و بیت وَدود، چگونه باور کنم؟ حوریه و دیو زشت، وای از این سرنوشت جنت و یاس کبود، چگونه باور کنم؟ حکم خدا و رسول، حرمت و قدر بتول گشت فراموش زود، چگونه باور کنم؟ سوی بهشت حجاز، بولهب آورده باز بار حَطَب جای عود، چگونه باور کنم؟ پیش روی باغبان، آمده دست خزان بر ورق گل فرود، چگونه باور کنم؟ دری که روح الامین، بر آن گذارد جبین خصم به آتش گشود، چگونه باور کنم؟ خوردن نان و نمک، آتش و غصب فدک اجر رسالت نبود، چگونه باور کنم؟ حق علی را همه، با زدن فاطمه خصم تلافی نمود، چگونه باور کنم؟ 📚(۱)دلائل الإمامة ص۴۵۶ 📚(۲)مثالب‌النواصب،ابن‌شهرآشوب،ج۱ ص۲۱۱(خطی) 📚(۳)العبرة الساکته،دهینی،ج۳ ص۱۰۹ 📚(۴)بحارالانوار ج۳۰ ص۱۱۰ 📚(۵)تفسیر العیاشی ص۸۶۰ 📚(۶)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹ 📚(۷)الشافی، سیدمرتضی، ج۱ ص۲۴۱ (با اندکی تفاوت) @Maghaatel
🩸 شرح مختصری از مصیبت «مِسمار» حقیقتاً همین‌جاست که مرحوم «غروی‌اصفهانی» حقّ مطلب را سروده است که ما توانایی فهمیدن ، گفتن و شنیدن این مصیبت را نداریم: 📜 وَ لَستُ أدْرِي خَبَرِ المِسمٰارِ / سَلْ صَدرَها خَزانَةَ الأسرارِ ▪️من نمی‌فهمم و نمی‌دانم ماجرای میخ در را؛ اگر تو میخواهی بدانی، از سینه زهرا سلام‌الله‌علیها که همان گنجینه اسرار خداست، بپرس که میخ در با آن چه کرد؟!(۱) 🥀 اما با قلمی لرزان و دلی سوزان، چند گزارش را نقل می‌کنیم: 📜 وَ فاطمَةُ قَدْ ألصَقَتْ أحشاها بِالْبابِ تَترُسُهُ ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بر در تکیه داده بود و اجازه نمی‌داد در باز شود. 📜 وَ رَﻛَلَ ﺍﻟﺒٰﺎﺏَ ﺑِﺮِﺟﻠﻪِ ﻭ ﻋَﺼَﺮَﻫﺎ ﺑﻴﻦَ ﺍﻟﺒﺎﺏ ﻭ ﺍﻟﺤﺎﺋِﻂِ ﻋَﺼﺮةً ﺷﺪﻳﺪةً ﻗﺎسیةً ﺣﺘﻲ ﻛﺎﺩَﺕْ ﺭُﻭﺣُﻬﺎ ﺃﻥْ ﺗَﺨﺮُﺝُ ﻣِﻦ ﺷِﺪّةِ ﺍﻟﻌَﺼﺮة ▪️در این‌جا بود که عمر با پای نحسش محکم به در زد (۲) و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها شدیداً تحت فشار در و دیوار قرار گرفت به گونه‌ای که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. 📜 ﻭَ ﻧَﺒَﺖَ ﺍﻟﻤِﺴﻤﺎﺭُ ﻓﻲ ﺻَﺪْﺭﻫﺎ ﻭ ﻧَﺒﻊَ ﺍﻟﺪَّﻡُ ﻣِﻦ ﺻَﺪﺭِﻫﺎ ﻓَﺴَﻘَﻄَﺖْ ﻟِﻮَﺟْﻬِﻬﺎ ﻭ ﺍﻟﻨﺎﺭُ ﺗُﺴْﻌَﺮُ ▪️و میخ آن در، در سینه مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها کاشته شد؛{ «نَبَتَ» در لغت به معنای کاشته شدن است؛ در این‌جا کنایه‌ای است از شدّت ضربه و فرورفتگی } (۳) که در اثر آن میخ، خون از سینه مبارکش جاری شد (۴) و با صورت روی زمین افتاد ؛ در حالی آتش در اطرافش زبانه می‌کشید. (۵) 📜 ﻓَﺼﺮَﺧَﺖْ صَرخَةً ﺟَﻌَﻠَﺖْ أﻋﻠَﻲ ﺍﻟﻤَﺪینةِ ﺃﺳﻔَﻠَﻬﺎ ▪️در آن هنگام، آن بانوی مظلومه چنان ناله‌ای زد که مدینه زیر و رو شد. 📜 ﻭ ﺻٰﺎﺣَﺖ: ﻳﺎ ﺃﺑﺘﺎه! ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍلله! ﻫٰﻜﺬﺍ ﻳُﺼﻨﻊُ ﺑِﺤَﺒﻴﺒَﺘِﻚَ ﻭ ﺍﺑﻨﺘِﻚ ▪️و فریاد زد: ای پدرجان! ای رسول خدا! (می‌بینی که) چه بلا هایی را بر سر دختر و حبیبه‌ات آوردند؟! 📜 ﺁﻩ ﻳﺎ فِضّةُ! ﺍِﻟَﻴﻚِ ﻓَﺨُﺬﻳﻨﻲ ﻓَﻘَﺪ ﻭَﺍﻟﻠّﻪِ ﻗُﺘِﻞَ ﻣٰﺎ ﻓﻲ أﺣﺸٰﺎﺋﻲ ▪️سپس فضه را صدا زد و فرمود: آه ای فضة بیا و مرا دریاب که به خدا، بچه‌ای که به آن باردار بودم، کشته شد.(۶) ✍ دود بود و دود بود و دود بود گل میان آتش نمرود بود باغبان بود و خزان باغ شد میخ در کم کم ز آتش داغ شد یک طرف گلبرگ اما بی سپر یک طرف دیوار بود و میخ در قلبِ آهن را محبت نرم کرد میخ از چشمان زینب شرم کرد شعله تا از داغ غربت سرخ شد میخ کم کم از خجالت سرخ شد گفت با در رحم کن سویش مرو غنچه دارد، سوی پهلویش مرو روز، رنگ تیره ی شب را گرفت مجتبی چشمان زینب را گرفت پای لیلی چشم مجنون می‌گریست میخ بر سر می‌زد و خون می‌گریست جوی خون نه تا به مسجد رود بود دود بود و دود بود و دود بود... 📚(۱)الأنوار القُدسية، ص۲۶ 📚(۲)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹؛ و ج۳۰ ص۲۸۸ 📚(۳)مؤتمر علماء بغداد ص۶۲؛ و عوالم العلوم،ج۱۱ ص۵۸۶ 📚(۴)الکوکب الدُّریّ، ص۱۹۴ 📚(۵)الهدایة الکبری،ج۱ ص۱۷۹ (بااندکی تفاوت) 📚(۶) بحارالانوار، ج۳۰ ص۲۸۸ @Maghaatel
🩸مصیبت «افتادنِ درب خانه» بر روی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در برخی از نقل‌ها چنین آمده است: 📜 ضَرَبَ عُمَرُ بِرِجلِهِ عَلَی البٰابِ؛ فَقُلِعَتْ فَوَقَعَتْ عَلَی بَطنِها سلام‌اللّه‌علیها فَسَقَطَتْ عَلَى وَجهِها و غُشِيَتْ عَلَيها و سَقَطَتْ جَنينُها ▪️وقتی که قسمتی از چوبه‌های در، آتش گرفته بود، عمر با پایش محکم به در کوبید که در اثر آن ضربه، «در» از جا کنده شد و بر روی بدن مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاد و آن حضرت با صورت به زمین افتاد و غش کرد و جنینش سقط شد. 📚مجمع النورین،مرندی،ص۴۱۸ 📚عوالم العلوم، ج۱۱ ص۵۷۹ 📚حدیقة الشیعة،اردبیلی،ص۴۵. 📚اصول دین،مقدس اردبیلی،ص۳۰۶. 📝 چند تایی زدند با پا، در تا که افتاد روی زهرا، در گیرم از دست سنگ‌ها نشکست چه کند بار شیشه‌اش با، در همه کج رفته‌اند... حتی میخ همه لج کرده‌اند... حتی در سرش از ازدحام ناچاراً یا به دیوار می‌خورد یا در دختری داد می‌زند: بابا دختری داد می‌زند: مادر‌‌... 📝 ای وای دَمی که یارم از پا افتاد انگار علی زیر قدم‌ها افتاد یک شهر برای بُردنم رد می‌شد از روی دری که روی زهرا افتاد ... ✍ البته نقل معروف و مشهور این است که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بین در و دیوار قرار گرفتند؛ که البته این نقل هم منافاتی با نقل مشهور ندارد چرا که ممکن است ابتداءًا آن بانوی مظلومه بین در و دیوار قرار گرفته و سپس درب نیم‌سوخته از جا کنده شده و بر روی آن حضرت افتاده باشد...‌ {وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.} @Maghaatel
🩸به خدا قسم، «حجاب خدا» دریده شد ... به نقل مرحوم «سید بن طاووس»: روزی حضرت‌ موسی بن جعفر علیهماالسلام به یکی از اصحابشان به نام «عیسی»، فرمودند: وقتی که نزدیک شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شد، آن حضرت، «انصار» را فراخواندند و فرمودند: 📜 یا مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ أَلَا فَاسْمَعُوا وَ مَنْ حَضَرَ أَلَا إِنَّ فَاطِمَةَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی ▪️ای گروه انصار و هرکسی که حاضر است! آگاه باشید و خوب گوش فرا دهید؛ آگاه باشید که درب خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، درب خانه‌ من است؛ خانه‌اش خانه من است. 📜 فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجَابَ اللَّهِ ▪️ هر کس حرمت آن خانه را حفظ نکند، حجاب خدا را دریده است. 🥀 «عیسی» گوید: 📜 فَبَکَی أَبُو الْحَسَنِ علیه‌السلام طَوِیلًا وَ قَطَعَ بَقِیَّةَ حَدیثِهِ وَ أکثَرَ البُکاء. ▪️امام کاظم علیه‌السلام پس از بیان این حدیث، گریه سختی کردند به گونه‌ای که از سخن بازماندند. 🥀 پس از آنکه کمی آرام شدند،فرمودند: 📜 هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ ؛ هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ ؛ هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ ▪️به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. 📜 یَا أُمَّهْ یَا أُمَّهْ! صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا ▪️آه ای مادرجان! ای مادرجان! صلوات و درود خدا بر او‌‌ باد. 📚طُرفٌ من الأنباء و المناقب،ص۱۱۵ 📚بحار الأنوار، ج٢٢ ص۴٧٧ ✍ بت پرستان كعبه توحيد را آذر زدند روز روشن با لگد بيت خدا را در زدند در مدينه هر چه گرديدند، گل پيدا نشد جاي گل با شاخهٔ هيزم به زهرا سر زدند روي ناموس خدا و دست شيطان واي من! اين جنايتْ پيشگان، سيلي به پيغمبر زدند دست بابا بسته، مادر بر زمين افتاده بود چار كودك مثل مرغ نيمْ بَسمل پر زدند روبهان ديدند شير حق بود مأمور صبر روي دست همسر او، ضربه محكم‌تر زدند انبيا از درد پيچيدند در جنّت به خويش ضربه تا بر پهلوي صديقهٔ اطهر زدند سوره كوثر به قتل فاطمه تفسير شد در حريم وحي سيلي بر رخ كوثر زدند... @maghaatel
🩸 فرازهایی از «جسارت‌های زبانیِ» دوّمی به حضرت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها... شخص «دوّمی» به شهادت تاریخ علاوه بر ضرب و شتم و قتل و دیگر ظلم‌هایی که در حق حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها روا داشت، با زبانش نیز به آن حضرت جسارت کرده و آن بانوی مظلومه را آزرد؛ چند نمونه از این جسارت‌ها را _ با عذرخواهی از محضر حضرت حجت ارواحنافداه _ نقل می‌کنیم: 👈 وقتی که اوّلی و دوّمی برای ظاهرسازی، به عیادت آن حضرت آمدند، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از آن دو، روی برگردانده و در آخر چنین فرمودند: خدایا! تو شاهدی که این دو نفر، چقدر مرا در حیات و به هنگام رفتنم از این دنیا، آزار دادند؛ من شکایت از آن‌ها را به نزد تو می‌آورم! «اولی» با شنیدن این جملات، اشک تمساح ریخته و جزع و فزع کرد که در این هنگام «دوّمی» به او گفت: من تعجب می‌کنم از مردمی که تو را والی خود کرده‌اند! 📜 أَنْتَ شَیْخٌ قَدْ خَرِفْتَ تَجْزَعُ لِغَضَبِ امْرَأَةٍ؟! ▪️تو یک پیرمرد خِرفتی هستی که از غضب یک زن بی‌تابی می‌کنی؟! خشم یک زن چه ارزشی دارد؟! چه مانعی دارد که شخصی یک زن را خشمناک کند!؟سپس هر دو بلند شدند و رفتند.(۱) 👈 وقتی که «دوّمی» هیزم به پشت خانه آن حضرت گذاشت، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از پشت در به او فرمودند: وَیْحَکَ یَا عُمَرُ ! مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ؟! 📜 ای عمر! وای بر تو! چگونه بر خدا و پیغمبر جسارت ورزیدی!؟ در این‌جا بود که دوّمی در جواب آن حضرت، گفت: 📜 کُفِّی یَا فَاطِمَةُ! فَلَیْسَ مُحَمَّدٌ حَاضِراً ▪️بس کن ای فاطمه! محمد {صلی‌الله‌علیه‌وآله} کجا بوده الان؟!(۲) 👈 در ادامه قضیه هجوم، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در حالی که گریه می‌کرد، از پشت در فرمود: « خدایا! از فقدان پیغمبرت و از غصب آن حقی که تو برای ما آن حق را قرار دادی، به درگاهت شِکوه دارم.» در اینجا باز آن نانجیب به آن بانوی مظلومه گفت: 📜 دَعِی عَنْکِ یَا فَاطِمَةُ حُمْقَاتِ النِّسَاءِ ... وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِی خَشَبِ الْبَابِ ▪️ای فاطمه! این حرف‌های احمقانه‌ زنانه را کنار بگذار! ... و در همین حال بود که چوبه‌های در داشت آتش می‌گرفت.(۳) 📚(۱)علل الشرایع،ج۱ ص۱۸۵ 📚(۲)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹ 📚(۳)بحارالانوار ج۵۳ ص۲۰ @Maghaatel
🩸جانسوز ترین دفاع مظلومانه و مردانهٔ دو «بانوی مظلومه» در تاریخ... در نقل‌ها آمده است: وقتی که عمر با لگد درب خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را باز کرد و وارد خانه شد، 📜 ثُمّ إنّهُم تَواثَبوا عَلَى أميرِالمُؤمنينَ علیه‌السلام... ▪️بعد از او سربازانش وارد خانه شدند و به سرعت بر سر مولا امیرالمومنین علیه‌السلام یورش بردند. 📜 حتّى أخَرجوهُ سَحباً مِن دارِه مُلبّباً بِثَوبِه يَجُرّونَه إلَى المسجد. ▪️تا اینکه لباس آن حضرت را به دور گردن و بدن مبارکش پیچیده و خواستند که آن مولا را به زور به طرف مسجد بکشانند. 📜 فَحالتْ فاطمةُ سلام‌الله‌علیها بَينَهم و بين بَعلِها و قالت: ▪️در اینجا بود که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها (با آن بدن زخمی) هر گونه بود، آمدند و بین مولا علی علیه‌السلام و آن نانجیبان، حائل شدند و فرمودند: 📜 وَاللّهِ لا أَدَعُكُمْ تَجِرُّونَ اِبنَ عَمّي ظُلْماً ▪️به خدا قسم من نمی‌گذارم که شما مظلو‌مانه پسر عمویم را به سمت مسجد بکشانید.(۱) (در این 👈 پُست ، نقل کردیم که در این هنگام، چگونه و چند نفر آن بانوی مظلومه را کتک زدند) ✍ این جان‌نثاری و دفاع مظلومانه، جای دیگر هم تکرار شد... 🥀 طبق برخی نقل‌ها، قبل از آنی که شمر، سر از بدن مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام جدا کند، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خود را به قتلگاه رسانده و بر روی بدن مبارک برادر انداخت و با او نجوا نمود؛ 📋 و إذًا بِالسَّوطِ يَلتَوي عَلَى كِتفِها، و قائلٍ يَقولُ لَها ▪️در همین هنگام کسی با تازیانه بر پشت او می‌زد و می‌گفت: 📋 تَنَحّي عَنهُ و إلّا ألحَقتُكِ بِه. ▪️از او فاصله بگیر که اگر کنار نروی تو را نیز ملحق به او خواهم کرد. 📋 فَالْتَفَتَتْ إلَيه فإذاً هُو شِمر فَاعتَنَقتْ أخاها و قالت: ▪️تا زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها سرش را برگرداند، دید که شمر است؛ پس به پیکر نیمه‌جان برادر پناه آورد و فرمود: 📋 وَ اللّه لا أتَنحّى عَنه، و إنْ ذَبِحتَه فَاذبِحني قَبلَه ▪️به خدا من از پیش برادرم نمی‌روم؛ اگر میخواهی سر او را جدا کنی، قبل از او سر من را جدا کن! 📋 فَجذبَها عنه قَهرًا، و ضَربَها ضَربًا عَنيفاً ▪️اما شمر نانجیب پیش آمد و با زور و لگد، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را از گودال قتلگاه، دور کرد...(۲) 📝 مانند مادرم چقدر می‌خورم زمين تو خورده‌ای زمين، من اگر می‌خورم زمين مانند دختران تو طاقت نداشتم گفتی نيا، به جان تو طاقت نداشتم با ديدن تو چنگ به مويم زدم حسين بالا سرِ تو كاش نمی‌آمدم حسين پنجاه سال خواهری‌ام را چه می‌كنی؟ احساس های مادری‌ام را چه می‌كنی؟ وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست زينب تمام زندگی‌اش زیرِ نيزه هاست خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات، مادرمان را صدا نزن... 📚(۱) نوادر الأخبار،فیض کاشانی، ج۱ ص۱۸۳ ؛ و عوالم العلوم، ج۱۱ ص۵۷۲ 📚(۲) تظلّم الزّهراء علیهاالسلام، ص۲۱۸ ؛ و معالی السبطین، ج۲ ص۳۹ @Maghaatel
🩸ای کاش پسر ابوطالب می‌مُرد و نمی‌دید که همسر‌ش را کتک می‌زنند... در نقل‌ها آمده است: وقتی که امیرالمومنین علی علیه‌السلام را، بعد از آن واقعه هجوم دردناک، به زور به مسجد کشاندند، مولا علی علیه‌السلام در جایی توقف نموده و با جملاتی جمعیت حاضر را سرزنش کرده و در ضمن آن خطبه‌، فرمودند: 📋 أو تُضْرَبُ الزَّهراءُ نَهْراً، و مِنّا يؤخَذُ حَقُّنا قَهْراً وَ جَبْراً، فَلا نَصيرَ وَ لا مُجيرَ وَ لا مُسْعِدَ وَ لا مُنْجِد؟! ▪️آیا زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها به زجر باید کتک زده بشود؟! آیا حقّ ما با غلبه و جبر باید از ما گرفته شود؟ هیچ یار و یاروی نیست! هیچ ناصر و معینی نیست! 📋 فَلَيتَ اِبنُ أَبِي طالِب مَاتَ قَبلَ يَومه، فَلَا يَرَى الكَفرَةَ الفَجَرة قَد ازدَحَمُوا عَلى ظُلمِ الطَّاهرةِ البَرَّة، ▪️كاش پسر ابوطالب پيش از اين روز مُرده بود، و نمى‌ديد كه كفّار و فجّار هجوم بياورند و ازدحام كنند بر ظلم و ستم كردن در حقّ فاطمه‌اى كه پاكيزه و نيكوكار است؛ 📋 فَتَبًّا تَبًّا، و سُحقاً سُحقاً، ذلكَ أمرٌ إلَى اللّهِ مَرجعُهُ، و إلَى رسولِ اللّه صلّى اللّه عليه و آله مَدفَعُه ▪️خدا ايشان را هلاك كند، و ملازم خسران قرار دهد، و دور گرداند آنها را از رحمت خود، اين كارى كه كردند بازگشت آن بسوى خداست، و دفاع آن با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است. 📋 فَقَد عَزَّ عَلَى اِبنِ أَبي طَالب أَنْ يَسوَدَّ مَتنُ فاطمةَ ضَرباً، و قَد عُرِفَ مقامُه، و شُوهِدَت أَيّامُه ▪️بسيار دشوار است بر پسر ابى طالب كه پُشت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از شدت ضرب و شتم سياه شود، و حال آنكه از پيش، مقام او شناخته شده بود، و روزهاى عزّت و عظمت او ديده شده بود. 📚نوائب الدهور، ج٣ ص١٧٥ 📚عوالم العلوم، ج١١ ص٥٧٦ 📚جُنّة العاصمة، ص٢٥۷ ✍بعد از سقیفه، پاکْ غرورم شکسته شد دستم به کوچه،پیش نگاه تو بسته شد بانوی باردار که در وا نمی‌کند ! بد جور استخوان جناقت شکسته شد در انتظار غنچۀ نو رسته بودم و دیدم چگونه غنچۀ نارسته رسته شد مُردم هزار بار و خدا زنده‌ام گذاشت روزی‌که راهِ کوچه به روی تو بسته شد طرز نفس نفس زدنت می‌کُشد مرا افتادی و امامِ تو از پانشسته شد ای روزگار، دست جفا با علی چه کرد! دیدی که جمع ما همه از هم گسسته شد دشمن چه بد به گریه‌ی من خنده می‌کند جان علی مرو که علی سرشکسته شد... @maghaatel
🩸ردّ تازیانه‌‌ای که بعد از هزار و چهارصد سال، مثل یک «بازوبند» باقی مانده است... از علامه فقيد سيد مرتضی فيروزآبادی نقل شده است که مي‌فرمودند: زمانی که در نجف اشرف بودم،یک شب در عالم رؤیا دیدم در منزل شخصی خود، مجلسی اقامه شده و در آن مجلس حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با چادر نشسته است؛ افرادی از مومنین به صف ایستاده یکی یکی می‌آیند عرض ادب می‌کنند و می‌روند. 🥀 چون همه رفتند... جلوتر رفتم و عرض کردم: «مادرجان! آیا این که قریب به هزار و چهارصد سال است خطباء می‌گویند: شوهرتان علی صلوات‌الله‌علیه را با سر بی عمامه و دوش بی رِدا (عبا) و ریسمان به گردن به مسجد بردند، صحّت دارد؟» آن حضرت فرمودند: 📋 اِسْتَحْقَرُوا أَبَاالْحَسَنِ علیه‌السلام بَعْدَ رَسُولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله ▪️« مولا علی صلوات‌الله‌علیه را بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تحقیر کردند» 🥀 من به فارسی می‌گفتم و حضرت به عربی جواب می‌دادند. عرض کردم: مادرجان! قریب هزار و چهارصد سال است مورّخین نوشته‌اند و خطباء گفته‌اند که آن نانجیب به بازوی شما تازیانه زد و سیاه شد:«وَ فِي عَضُدِهَا کَالدُّمْلُج» (جای تازیانه‌ها مثل یک بازوبند، سیاه شده و ورم کرده بود) 🥀 آن حضرت فرمودند: «بلی» آنگاه دست راست را از آستین بیرون آوردند،دیدم هنوز بازوی مادرم سیاه و کبود است ... 📚 واژه نامه زهرائی،ص۴۱۷, به نقل از کشکول زاهدی. ✍️ مرحوم غروی اصفهانی چه لطیف و جانسوز این مصیبت را به «نظم» در آورده است: 📋 وَالاَثَرُ الباقِي كَمِثلِ الدُّملُجِ / في عَضُدِ الزّهراءِ اَقوَي الحُجَجِ ▪️اثری که مثل بازوبند بر بازوی زهرا سلام‌الله‌علیها باقی مانده، محکم‌ترین حجت (در روز قیامت) بر علیه آنان است. 📋 و مِن سَوادِ مَتْنِهَا اسوَدَّ الفَضا / يَا ساعَدَ اَللَّهُ الإِمامَ المُرْتَضى ▪️تا که بدن مبارک آن حضرت از ضربات آنان ، سیاه و کبود شد، تمام عالم را نیز سیاهی گرفت. ای خدا ! قلب علی مرتضی علیه‌السلام را در این مصیبت یاری بفرما. 📚الانوار القدسیه،ص۳۱ @Maghaatel