عروسی.mp3
9.77M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹تا حالا شنیدین کسی لباس عروسش رو شب عروسی به فقیر بده😳😍❤️
🔸ماجرای شنیدنی، عروسی امام علی و حضرت فاطمه(س) 😍😍😍
🔺رده سنی ۹ سال به بالا
#قسمت_ششم
#حضرت_فاطمه_زهرا
🔹قصه قهرمان ها🔸
#قصه_شب
#صوتی
@mah_mehr_com
ماه مــــهــــــــــر
#قصه_های_پیامبران 🌼حضرت ایوب علیه السلام #قسمت_پنجم -مگه میشه اشکالی نداشته باشه. همه ی دارایی
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت ایوب علیه السلام
#قسمت_ششم
-ای وای بر من، بیچاره شدم. هفت پسر و تنها دخترم مردند. دختر مهربونم... حالا چه کنم!
حضرت ایوب به شدت گریه کرد و قلبش شکست و گفت:
-خدایا، خدا اون قدر گریه میکنم تا خون از چشمام بیاد، چه طور باور کنم، چه وحشتناک...
همه ی مردم جمع شده بودند و با ناراحتی به حضرت ایوب نگاه میکردند.
رحیمه همسر حضرت ایوب هم داشت گریه میکرد، حضرت ایوب گفت:
-مردن عزیرهام رو چه طور تحمل کنم... روز و شبم را چه طور بدون عزیرهام بگذرونم. دیگه با کی حرف بزنم و چه طور زندگی کنم. خدا دیگه تحمل ندارم. یکی از مردم جلو آمد و گفت:
-ایوب حق داری این قدر گریه کنی، آخه چرا خدا عزیرات رو ازت گرفت؟ از این به بعد چه طور میخوایی زندگی کنی؟
حضرت ایوب داشت گریه میکرد که صدای خنده ی شیطان را شنید. حضرت ایوب از این که شیطان خوشحال شده بود ناراحت شد و اشکهایش را پاک کرد و گفت:
-خدایا، من دارم چی میگم! این بچههایی که تو به من دادی امانت خودت بودن و حق داری هر وقت دوست داری آنها را از من بگیری، خدایا منو ببخش مرگ و زندگی همه ی ما دست توست. خدایا تو که این قدر مهربانی منو ببخش و توبه میکنم.
مردم با تعجب به حضرت ایوب نگاه کردند آنها باور نمی کردند که حضرت ایوب این قدر صبرش بالا باشد. حضرت ایوب هیچ وقت شیطان را دوست نداشت او آن قدر خدا را دوست داشت که حاضر بود همه چیزش را برای خدا بدهد، اما مردم این چیزها را نمی فهمیدند و حضرت ایوب را باور نمی کردند.
تا این که حضرت ایوب مریض شده بود. او در عرض این چند سال هم ثروت خود را از دست داده و هم خانواده اش همگی مرده بودند.
حضرت ایوب حتی در مریضی هم خدا را دوست داشت و صبوری میکرد و دست از عبادت بر نمی داشت.
مردم صبوری حضرت ایوب را میدیدند و این که چه قدر خدا را دوست دارد اما هنوز به حرفهای زشت خود ادامه میدادند. یک روز همه دور هم جمع شده بودند و داشتند پشت سر حضرت ایوب حرف میزدند، یکی از آنها عصبانی شده بود گفت:
-من موندم چرا داره تو این شهر زندگی میکنه.
یکی دیگر گفت:
-خب میگی چی کار کنیم. این جا خونه و زندگیشه.
مرد دیگری از جا بلند شد و گفت:
-او باید از این جا بره دیگه از دستش خسته شدیم.
یک زن که دلش برای حضرت ایوب میسوخت گفت:
-اون داره توی خونه ی خودش زندگی میکنه و کاری با ما نداره. چه کارش دارین. او پیامبر است. گناه داره. همه عصبانی شدند و هر کدام چیزی میگفتند:
- نه او باید از این شهر بره وگرنه همه ی ما رو مثل خودش بدبخت میکنه. از شهر بیرونش کنین.
حضرت ایوب مریض گوشه ی خانه نشسته بود. مردم همه به خانه ی حضرت ایوب آمدند. حضرت ایوب و همسرش رحیمه خوشحال شدند و فکر میکردند مردم برای عیادت آمده بودند.
رحیمه با خوشحالی آنها را به خانه دعوت کرد.
مردم هر کدام توی حیاط خانه ی حضرت ایوب نشستند.
یکی از آنها گفت:
-ایوب حالت چه طوره؟
حضرت ایوب با همان حال بد خود گفت:
-شکر خدا. خدا را شکر.
یکی دیگر گفت:
دکترها چه گفتن؟
حضرت ایوب گفت:
-دکتر من خداست هر چه او بخواهد. من راضی هستم.
مردی که از همه پیرتر بود گفت:...
#این_قصه_ادامه_دارد...
@mah_mehr_com
ثبت نام سوریه.mp3
12.85M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟠ماجرای تلاش های محسن آقای حججی برای رفتن به سوریه
🔴 محسن آقا دائما دنبال راز شهادت بود. مثلا هر روز زیارت عاشورا 📜میخوند و سعی میکرد نمازهاش رو اول وقت توی مسجد بخونه
#شهید_محسن_حججی
#قسمت_ششم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
جنگ اسرائیل با اعراب.mp3
13.21M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴ماجرای شکست اعراب🥷 از اسرائيل و مذاکرات یاسر عرفات
⚫️ اسرائيل به همه دنیا اعلام کرد و گفت: از اين پس اسرائيل شکست ناپذیر است
یک کشور ابرقدرت شکست ناپذیر😱
#قهرمان_های_فلسطینی
#قسمت_ششم
#طوفان_الاقصی
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
شروعجنگایران.mp3
11.55M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹مگه شما نمیدونین اگه دشمن بیاد جلوتر مامان🧕🏻 و خواهرتون👧🏻 رو اسیر میکنه.
🔸ماجرای خنده داری🤣 از جنگ که ابراهیم برای دوستاش تعریف کرد.
#قسمت_ششم
#شهید_ابراهیم_هادی
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
امام رضا در نیشابور.mp3
29.77M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟢 ماجرای سفر امام رضا به ایران🇮🇷 و سخنرانی در شهر نیشابور
🟠 امام رضا(ع) فرمودند: کلمه لااله الاالله قلعه 🏛محکم و استوار خداوند است.
#قصه_خانواده_کرامت
#حضرت_امام_رضا(ع)
#قسمت_ششم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
موشک های ایران.mp3
11.08M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴 ماجرای جذاب و شنیدنی ساخت اولین موشک ایرانی🚀🇮🇷
🔵 حسن آقا به وزیر سپاه گفت: اگه یک موشک به من بدید تا اون رو باز کنم و داخلش رو ببینم، میتونم موشک رو شلیک کنم...
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#قسمت_ششم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
داستان حضرت موسی ۶.mp3
12.55M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟡ماجرای نقشه فرعون برای بیرون انداختن حضرت موسی از شهر😡😤
🟣وقتی شعبده بازها متوجه شدن که کار حضرت موسی فرق داره شعبده نیست به سجــــــ🧎🏾ــده افتادند و گفتند...😓🤭
#قصه_قهرمان_های_قرآنی
#قصه_حضرت_موسی
#قسمت_ششم
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصههای_دردونه_خدا
#قسمت_ششم
بچهها میدونستین آقا امام حسن(ع)، خیلی تنها بودن و حتی مثل برادرشون ۷۲ تا دوست واقعی هم نداشتن ...
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺انیمیشن #ناسور #قسمت_ششم
انیمیشنی زیبا در مورد واقعه کربلا🌹
#محرم #یاحسین #التماس_دعا
🌺حتما برای دوستان خودبفرستید🙏
┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅
@mah_mehr_com
هجوم به خانه.mp3
13.9M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟢ماجرای حمله دشمنان به خانه امام علی و حضرت فاطمه زهرا(س)
🔵امام حسن(ع) با گریه😭 خودشون رو توی بغل پدرشون انداختن و گفتن: واقعا اینها میخواهند شما رو بکشن😱🤔
#امام_حسن_مجتبی
#قسمت_ششم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
بهترین قاضی.mp3
12.9M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟣 ماجراهای جالب و شنیدنی از پاک دستی و درستکاری سید ابراهیم
🟡 سید ابراهیم وقتی ۲۳ سالش شد تصمیم گرفت دیگه کم کم ازدواج کنه💍، برای همین با خانواده رفتن به خواستگاری دختر بزرگ آیت الله علم الهدی
#شهید_جمهور_رئیسی
#قسمت_ششم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com
☆عروسی☆.mp3
11.27M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹ماجرای جذاب و شنیدنی، عروسی امام علی و حضرت فاطمه(س)😍
🔸تا حالا شنیدین کسی لباس عروسی اش رو شب عروسی به فقرا هدیه بده😳
#قسمت_ششم
#حضرت_فاطمه_زهرا
🔹قصه قهرمان ها🔸
@mah_mehr_com