.
شعر موز🍌
مقوی و شیرینم
تو میوه ها نگینم
چون زردم و درازم
به خوشگلیم مینازم
#شعر
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
🦋 تفسیر نقاشی پسر گل ۱۲ ساله 🦋
.
۱. ارتباط کودک با پدر مطلوب و راضی کننده نیست.🍃
۲. مادر را خوش صحبت میداند و حرف زدن با مادر حالش را خوب میکند.🍃
۳. نسبت به کارهای پدر کنجکاو شده است.🍃
۴. کمی حس گناه در نقاشی کودک مشاهده میشود.🍃
۵. الگوی کودک پدرش است و از ایشان پیروی میکند.🍃
۶. از برادر حس غم دریافت میکند.🍃
۷. از چیزی یا موضوعی ترس زیادی دارد.🍃
۸. گاهی در بیان احساساتش اعتماد به نفسش را از دست میدهد.🍃
۹. اتفاقی برای کودک افتاده که از آن اتفاق آسیب دیده است.(ممکن است تولد نوزاد در خانواده باشد)🍃
۱۰. نیازهای جسمانی برای کودک در اولویت هستند.🍃
۱۱. اعتماد به نفس کودک مطلوب است.🍃
۱۲. عزت نفس خوبی دارد.🍃
۱۳. به هویت جنسی خود آگاه است.🍃
۱۴. به توجه بیشتر مادر نیاز دارد.🍃
۱۵. شخصیت منعطفی دارد.🍃
.
عضو شوید👇
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
بادکنک های رنگی _صدای اصلی_448621-mc.mp3
9.57M
#قصه_صوتی
🎈 بادکنک های رنگی
🌸در یک شهر بزرگ و قشنگ چند خیابان بود که هرکدامشان چند کوچه داشتند و در هریک از کوچه ها چند خانه بود.
🌼بهتره ادامه ی داستان رو بشنوید.
قصه های شب به خیر کوچولو به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند.
🌼این برنامه در شب ولادت امام محمدتقی (ع) تهیه شده است.
🌸🌸🌼🌸🌸
✅ @montazar
, 🌟بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌟
🔹رسول خدا(ص): خدمت کردن به خانواده، کفاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو مینشاند.
امروز یکشنبه
۲۳ دی ماه
۱۱ رجب ۱۴۴۶
۱۲ ژانویه ۲۰۲۵
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
#سلام_امام_زمانم
وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود
قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود
آقا ببخش بس که سرم گرم زندگی است
کمتر دلم برای شما تنگ می شود😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
14.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧نام قصه : طوطی و بازرگان
قصه گو : #خانم_سهل_آبادی
گروه سنی : ۶سال به بالا
تدوین و صداگذاری : #فاطمهناقبی
🧸توضیحات : طوطی قصه ما دوست داره که از قفس آزاد بشه و برای این موضوع شروع به نقشه کشیدن می کنه و...
آنچه بچه ها در این قصه می آموزند:
#مهارت_حل_مسائل
#دقت
#تفکر
#همدلی
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
50.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 [ کــــــــــــــارتــــــــــــــــــــــــون
#سینمایی_دریاچه_قو
#بــــــــــــــــخــــــــش_۴✂️✂️✂️✂️
📌#هر_روز_با_فیــــــلم_سینمایی
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
May 11
🧩چند اختلاف در دو تصویر وجود دارد؟
#تست_هوش
#تفاوت
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
17.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۱📹. #آقامعلموبچه ها
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
#قصه_کودکانه
🌼اعتکاف
در یک شهر کوچک، دانشآموزی به نام علی زندگی میکرد. علی همیشه در مدرسه درسهایش را با جدیت میخواند و به یادگیری علاقه زیادی داشت. اما او همچنین به معنویت و عبادت نیز اهمیت میداد. هر ساله، وقتی ماه رجب فرا میرسید، علی به یاد اعتکاف میافتاد و آرزو میکرد که بتواند در این ایام مقدس در مسجد بماند و به عبادت و تفکر بپردازد.اما خانواده علی وضعیت مالی خوبی نداشتند و هزینههای اعتکاف برای آنها سنگین بود. علی هر بار که دوستانش را میدید که در اعتکاف شرکت میکنند، دلش میگرفت و آرزو میکرد که او هم بتواند در کنار آنها باشد.
یک روز، علی تصمیم گرفت که به معلمش، درباره آرزویش بگوید. او با دلی پر از امید به کلاس رفت و در پایان درس، به معلمش گفت: "آقای معلم، من خیلی دوست دارم در اعتکاف شرکت کنم، اما خانوادهام نمیتوانند هزینهاش را تأمین کنند."
معلم با محبت به علی نگاه کرد و گفت: "علی جان، اعتکاف فقط به هزینه نیاز ندارد، بلکه به نیت و اراده تو بستگی دارد. من میتوانم به تو کمک کنم تا در این مسیر قدم برداری."
معلم با همکاری دیگر معلمان و والدین دانشآموزان، تصمیم گرفتند که یک برنامه جمعآوری کمک مالی برای تأمین هزینههای اعتکاف علی و چند دانشآموز دیگر برگزار کنند. آنها با برگزاری یک پویش خیریه، توانستند هزینههای لازم را جمعآوری کنند.
سرانجام، روز اعتکاف فرا رسید و علی با دل پر از شوق به مسجد رفت. او در کنار دوستانش نشسته بود و از لحظه لحظهی عبادت و دعا لذت میبرد. در این ایام، علی یاد گرفت که اعتکاف تنها یک عمل عبادی نیست، بلکه فرصتی برای نزدیکی به خدا و تفکر در زندگی است.
علی در این مدت با دوستانش دربارهی آرزوها و اهدافش صحبت کرد و تصمیم گرفت که در آینده به دیگران کمک کند تا آنها هم بتوانند از این فرصتهای معنوی بهرهمند شوند.
پس از پایان اعتکاف، علی با قلبی پر از آرامش و روحیهای تازه به خانه برگشت. او فهمید که با تلاش و همکاری میتوان به آرزوها رسید و این تجربه برای او تبدیل به یک یادگاری ارزشمند شد.
از آن روز به بعد، علی نه تنها به یادگیری ادامه داد، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگران نیز شناخته شد و همیشه در تلاش بود تا به دیگران کمک کند تا از فرصتهای معنوی بهرهمند شوند.
پایان.
🦋🌼🌸🦋
@mah_mehr_com