مـاٰهڪ🌚☁️
#خوشمزه 🤤💛
⌝نکاتجالبیکهشایدنیازتبشن👱🏻♀🍓⌞
· • • • • • • · · · · • • • • • • ·
اگه آدامس به موهات چسبیده از یخ استفاده کن خیلی راحت آدامس رو از موهات جدا میکنه.‹🧊🌸›
اگه میترسی دهنت بوی بدی بده مچ دستتو لیس بزن و بو کن؛ اینجوری میفهمی دهنت دقیقاً چه بویی میده.‹✨👅›
اگه میخوای به محل کارت زنگ بزنی و صدات مریض بنظر بیاد، سرتو از تخت آویزون کن پشت گوشی صدات مثل مریضا میشه.‹☁️🚑›
مـاٰهڪ🌚☁️
#دیزاینناخن🤤🤍
-اینجوری استرستو کم کن
- انجامدادنیهپروژههنری ꒱✂️🍒꒰
- خوندنیهکتابخووب꒱📚💗꒰
- آفلاینشدنتویفضایمجازی꒱📡🍭꒰
- خوردنیهصبحانهعالی꒱🍞🔗꒰
- گوشدادنبهموزیکملایم꒱🦒💛꒰
- نوشیدنچایسبز꒱🍵💚 ꒰
- مهربونیومحبتبهبقیه꒱🛁🍊꒰
- فکرکردنبهاتفاقایمثبت꒱🗒
#دختری_که_من_باشم
پارت۱۱۱
ای زهر مار تو کی از من نظر میخواستی؟
أوا لبشو گزید و سرشو انداخت پایین در حالی که سعی میکرد جلوی خندشو بگیره گفت: انگار بد
موقع مزاحم شدم
نیم نگاهی به من کرد و گفت میگم بی دلیل نمیشه اینجوری خوابید
بعد رو کرد به منو گفت میرم بعدا میام داشتم از خجالت آب میشدم دلم نمیخواست اوا منو تو اون وضعیت ببینه ولی رفتارش طوری بود که تح ریکم کرد مثه خودش گستاخ بشم
بازوشو گرفتم و گفتم نه صبر کن الان اماده میشم میخوای بیا تو
با تعجب نگاهم کرد.
رفتم سمت اتاقم.
فکر نمیکردم بیاد داخل ولی پر رو تر از این حرفا بود همین که وارد اتاق شدم دیدم گفت یا ...
خندم گرفت. هیچ چیزش شبیه دخترا نبود.
لباسامو پوشیدم و اومدم بیرون دیدم بیخیال نشسته رو مبل
رفتم سمت اشپزخونه ثمین گفت: این دختره کیه؟
من همسایمه اوف چه پر روا
چشم غرهای بهش رفتم و گفتم وقتی رفتم درو ببند و برو!
: باشه
یه لقمه کره عسل خوردم و گفتم بیا بریم اوا
از جاش بلند شد یه نگاه عاقل اندر سفیهی به ثمین کرد بعد رو کرد به منو با تاسف آه کشید و گفت بریم
بعد راه افتاد سمت خروجی همون طور که داشتم با خودم کلنجار میرفتم که چرا باید از یه دختر ۱۸ ساله پر رو خجالت بکشم دنبالش راه افتادم
آدمای موفق.🙃💕.:
➊ایده هاشونو مینویسن🍪🚗
➌اهنگهایارامبخشگوشمیدن🍭
➍همیشه منظم و مرتبن💁🏻♀🎄
➎سحرخیزن هستن بانظم✂️🐕
➏فیلمای انگیزشی میبینن🧡👧🏻
➐حواسشون به تغذیشون هست✂️
➒حتماً کتاب میخونن📒🖇
➓به طبیعت زیاد توجه میکنن🌳🌸