eitaa logo
مـاٰهڪ🌚☁️
3.6هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
8.9هزار ویدیو
182 فایل
«ماهک» به معنای ماه ، ماه کوچک خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب☁️ النحیط؛ @Al_Nahit
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچوقت زندگیتون رو با دیگران مقایسه نکنید ، هیچ مقایسه ای بین ماه و خورشید وجود نداره هر کدومشون وقتش که برسه می درخشن❤️‍🩹🌱
حواسمو هر جا پرت کنم پیش تو میوفته🌊🫀 ❤️🌱
- همه قشنگن، ولی هرکسی به چشمِ یکی ؛)🌊❤️‍🩹🪽
عاشق رو برعکس کنی میشه «قشاع» لغت‌نامه‌ی دهخدا رو که باز کردم، معنی قشاع این بود: دردی که درمان ندارد ...🖤 ❤️🌱
از چشم افتاده را میل دوباره دیدن نیست🖤 ❤️🌱
صدایت را که می‌شنوم، خورشید در دلم طلوع می‌کند                   ‌                 ‌‌ ❤️🌱
#استایل👕🧥
+تو همانی که دلم لک زده لبخندش را... ❤️🌱
#بکگراند🌼🪄
+بس که زیبایی زبانم بند می آید ولی با زبان بی زبانی دوستت دارم هنوز...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸۰ از جام بلند شدم و نشستم لبه تخت نیم نگاهی به اوا انداختم خم شدم و گونشو بو\سیدم یه کم جا به جا شد بلند شدم و رفتم تو حمام داشتم کلافه میشدم . وقتی از حموم بیرون اومدم دیدم اوا نشسته رو تخت . در حالی که موهامو خشک میکردم رفتم سمتش و گفتم بیداری با چشمای خواب آلود نگاهم کرد و گفت حالت خوبه؟ من اره خوبم رفتم حمام حالم بهتر شد. چشمای نیمه بازشو دوخت به منو گفت کی ساعت یک میره حمام؟ شونمو انداختم بالا دستشو گذاشت رو پیشونیم و گفت: مطمئنی خوبی؟ دستشو گرفتم و گفتم: اره دراز کشید سر جاس نگاهش کردم و گفتم نمیدونی این مزاحمه شمار تو از کجا آورده؟ موهاشو از تو صورتش کنار زد و گفت نه میگم یه چیزی بیا با گوشی تو زنگ بزنیم بهش ببینیم کیه اصلا نمیخواستم بفهمه من عاطفه رو از قبل میشناسم .گفتم نه نه لازم نیست متوجه شتاب زدگی من شد تا تعجب گفت : چرا؟ من اینجوری بیشتر و اسمون مزاحمت درست میکنه کسی که اینقدر خوب تورو میشناسه و شماره منو داره پس شماره تو رو هم داره بهش زنگ بزن شاید دست برداره من نه لازم نیست شمار تو عوض کنم از دستش خلاص میشیم. اگه باز شمارمو پیدا کرد چی؟ من نه پیدا نمیکنه این که یه بار پیدا کرده خب دوباره هم پیدا میکنه زنگ بزن ببین کیه خیالمون راحت شه عجب گیری داده بود امشب با حرص گفتم باشه باشه فردا بهش زنگ میزنم بگیر بخواب
۲۸۱ ابروهاشو داد بالا و نگاهم کرد. پشتمو کردم بهش و گفتم بخواب دیگه خودم هم به هر سختی بود بالاخره خوابیدم صبح با صدای آوا از خواب بیدار شدم مهران پاشو دیرت شده چشمامو باز کردم اوا بالای سرم بود گفت: ساعت هفت و نیمه از جام بلند شدم هنوز خسته بودم دستمو کشید و گفت: پاشو چایی رو میز یخ کرد من باشه : حالت خوبه؟ سرمو به علامت مثبت تکون دادم بلند شدم و گفتم بریم داشتیم صبحونه میخوردیم آوا زیر چشمی داشت به من نگاه میکرد سرمو آوردم بالا و گفتم چی پیدا کردی؟ ها؟ لبخندی زدم و گفتم تو صورتم چیزی هست؟ سرشو به علامت منفی تکون داد و گفت نه من: پس چی؟ هیچی به نظر نگرانی من نگران چی؟ شونه هاشو انداخت بالا و گفت نمیدونم شاید اون مزاحمه من نه نگرانی نداره به ادم مرضه شمار تو که عوض کنی دیگه مزاحمت نمیشه کاملا از لحنم معلوم بود دارم دروغ میگم یه تای ابروشو بالا انداخت و گفت:میدونی کیه؟ من نه احتمالا همون نادیاست
شبتون خوش💜🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا