یاد بگیریم که زندگی چه باب دلمون بود
چه برخلاف آرزوهامون، یادمون باشه یکی
به اسم “خدا” همیشه هوامونو داره🥺🤍:)
مـاٰهڪ🌚☁️
#همخونه_شیطون_من قسمت پنجم🌪 بابا:دخترم:لازم نیست الان تصمیم بگیري.. نفس:یعنی چی بابا؟من فقط به خاطر
#همخونه_شیطون_من 🌱
قسمت ششم💚
بابا:باشه ولی تافردا.
من برم بهشون خبر بدم
واي خدا تازه وقتم تعین میکنن.
همش تقصیره این دانیاله دیگه.میمرد
حرف نمیزد؟بله دیگه حرف نزنه میگن
لاله.اووف دانیال.
دانیال:اجی گله من اخه چرا انقدر غرمیزنی؟
بابا چیزي نشده که میري و برمیگردي
اونم که قرارنیست باهات کاري داشته باشه.
نفس:کاري ندارهههه؟بابا شما میگین
طرف دیوونس بعد کاري نداره؟
اونم با کی منی که نمیتونم2دقیقه
آروم باشم.
دنیال:اي گفتی.بابا تو اگه کاري باهاش
نداشته باشی اونم باهات کاري نداره
بابا من2یا3ساله دوستشمااا میشناسمش
نفس:واقعا که خیلی بی غیرتین.هم تو
هم بابا.
دانیال:نفس دهنتو باز نکن هرچی زر
مفته تحویله من بده.من و بابا فقط
به خاطر تو وآیندت میگیم برو.
نمیخواي بریم به جهنم همین جوري
بی سواد بمون.
درضمن مطمئن باش اگه ما بهشون
اطمینان نداشیم تورو نمیدادیم دستشون
یه ذره شعور داشته باش و بفهم
بعدم رفت و درو محکم بهم کوبید
ایشششش جوگیر.ولی تا حالا این بامن
اینجوري حرف نزده بود.
ینی انقدر بهش اعتماد دارن که میخوان
منو بفرستن پیشش و عقدش کنن؟
وللش باو عقل من انقدر گنجایش نداره
.....
ادامہ دارد..
#همخونه_شیطون_من🌱
قسمت هفتم🌙
همینقدرشم زیادي فکر کردم
صبح با صداي خرمگس که هی دمه
گوشم وز وز میکرد از خواب ناز بیدارشدم.
اي برخرمگس معرکه لعنت.والا این گاو مگس بود.بوخوداااا
نفس:دانیااااال.دنی.خرررر.هووووي کجایی؟
مامان:سلام دخی رفته بیرون
یه تاره ابروهاي نانازمو دادم بالا وگفتم
نفس:اااایعنی کجاس؟؟؟؟
مامان:باز تو کاراگاه بازیت گل کرد؟
نفس:حالا بابا کجاس؟
مامان:باهم رفتن
نفس:اهان.پ مشکلی نی
دنیال:سلاااااام بر اهالیه خونه.
نفس:سلام بر چاله میدون خودم
(چون چاله گونه زیاد داشت بهش میگفتم چاله میدون.خدایی چال نبود که چااااال بود.حق همه رو خورده بود)
دانیال:خفه باو بازدم.
منم چون اسمم نفس بود میگفت بازدم
زبونم واسش دراوردم و رفتم توي آشپزخونه
نفس:به به مامان چه کرده،بابارو دیوونه کرده.
مامان:کم حرف بزن بچه.
قیافمو شبیه خره شرك کردم وگفتم
نفس:دلت میاد؟؟؟
مامان ملاقرو برداشت خواست بیاد سمتم
که همون موقع دانیال اومد تو و چون
مامان سمته دنی بود همواسش نبود
زد توي دماغ دنی بدبخت.
اونم که روي دماغش حساسسس
نمیدونیدچه ننه من غریبم بازي
دراورد.بیا و ببین
دانیال:آییی دماغم.وااي خونم داره میره
مامان ینی من میمیرم.حلالم کنید
نفس میدونم بهت بدکردم اما حلالم کن
......
ادامه دارد...
هدایت شده از حرفامون🦋☁️
سلام خوبین🙃💐
نظرتون درباره رمان؟
#مدیر☁️
https://daigo.ir/pm/ZNharX
5ونیم میام جوابتون را میدمم🙂🍓
-
بھ خودت باور داشتہ باش !🤍
تو یکۍ از زیباترین نقاشــےهاۍ خدایۍ؛
تو هر کارۍ بخواۍ میتونۍ انجام بدۍ
فقط کافیھ خودت رو باور داشتہ باشـے :) . .
#ایده❤️🍓
وقتی اینترنت نداریم چیکار کنیم !🍒📂
• کتابایی که خریدید و هیچوقت نخوندینو بخونین .💛🌈.
• سعی کنین یه داستان تخیلی بنویسین و براش نقاشی کنین .💕🍦.
• سیدی هایی که بچگیاتون نگاه میکردین رو دوباره ببینین .🌦💜.
• با کاغذ رنگی و وسایل جینگولی یه دفتری که استفاده نمیکنین و اسکرپ بوک کنین و کیف کنین .🐡🧡.
• فایل های گوشیتونو مرتب کنین و برنامه های اضافی پاک کنین .🍓🇦🇹.
• استایل های جدید بسازین و ست های کیوت درست کنید .🛼🌸.
#توصیه #ایده
ایده براۍ زمانے کہ کسل میشیم✨🍄💕
『اتاقټ رو مرتب کن!🚪』
『غذاۍ مۅردعلاقتو درسټ کن!🥗』
『ژلہ رنگارنگ درسټ کن!🌈』
『زندگۍ رۅیایی خودتو طراحے کن!💒』
『برو بیرۅن قدم بزن و موزیڪ گۅش کن!🎶』
『نامہ ای بہ خودټ براۍ آیندت بنۅیس!✏️』
『خاطراټ قدیمۍ خوبتۅ مرور کن!☘』
『بہ عکساۍ قدیمیټ نگاه کن!🏞』
『ماسڪ صۅرت بزن و آرایش کن!🧖🏻♀』
『بازے هاۍ جدید نصب کن و بازے کن!🌼』