eitaa logo
مـاٰهڪ🌚☁️
3.6هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
8.9هزار ویدیو
182 فایل
«ماهک» به معنای ماه ، ماه کوچک خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب☁️ النحیط؛ @Al_Nahit
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیگه تولدتو ساده تبریک نگو! به جاش اینا رو بگو 👇🏻❣ قصه این است که مهمان جهان شد تن من 👀 🌱 چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد❤️‍🔥🌱 از میان تقویم امروز روز من است💕🧸 اگر بزرگ شدنی هم باشد،بزرگ شدن ارزوهایم مبارک✨🤍
‌ مثل خورشید باش، به درخشیدنت ‌ادامه بده و بذار بقیه بسوزن :)️ "💕🌱✨"
بزار لبخندت دنیارو تغییر بده ولی اجازه نده دنیا لبخندتو تغییر بده "🌱❤️✨"
صبورباش‌اتفاقات‌خوب‌نیازبه‌زمان‌دارن.!🗝 “️
𝒟𝑜𝓃'𝓉 𝒷𝑒 𝒶𝒻𝓇𝒶𝒾𝒹 𝑜𝒻 𝓅𝑒𝑜𝓅𝓁𝑒'𝓈 𝒿𝓊𝒹𝑔𝓂𝑒𝓃𝓉, 𝓉𝒽𝑒𝓎 𝓈𝑒𝑒 𝓎𝑜𝓊 𝓉𝒽𝑒 𝓌𝒶𝓎 𝓉𝒽𝑒𝓎 𝓌𝑒𝓇𝑒 𝒷𝓇𝑜𝓊𝑔𝒽𝓉 𝓊𝓅 :)
میرَقصانَم‌زِندِگی‌را‌بِه‌سازَ‌آرِزو‌هایَم "👀🌱✨"
⊰•روتین وقتایی که بی حوصله ای💚✨ ┇☕️┇برای خودت چایی دم کن ┇🎡┇حتما برو بیرون و یه چرخی بزن ┇📺┇زیاد تو اینستا نگرد ┇🦄┇فیلم یا کارتونی که باهاش خاطره داری رو ببین
روتین پوستی ساده پاک‌سازی، تونینگ، آبرسانی، استفاده از سرم‌های آنتی‌اکسیدان، ضدآفتاب🍓✨ روتین پوستی پوست چرب و جوش دار🍓✨ شست‌وشو با شوینده مخصوص، استفاده از سرم درمانی و لایه‌بردار ملایم، کرم‌ها و سرم‌های حاوی سالیسیلیک اسید یا نیاسین
مهربون باش ، زندگی آینه‌ست🌱ᥫ᭡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیست ششم داغون شدم اصلا من فرق شلیل وشفتالو رو نمیدونم چیه؟ حاال چیکار کنم؟ ازین پسره ی دیالق بپرسم؟ن بابا مسخره ام میکنه -مورد پسند واقع نشد؟ +ها؟ -حواست کجاست؟زود باش دیگه +اهاباشه فقط میگم شلیل ..چیزه..خب شلیالش..)چشمامو بستمو وسر یع گفتم(شلیل کدومه؟ بعدش چشمام وبازکردم ونفس راهت کشیدم به قیافه هیرادنگاه کردم با بهت به من نگاه میکرد یکدفعه پقی زدزیر خنده +ااانخیر میدونم فقط با شفتالو اشتباه میگیرموای ..دلم..ای..وای تونمیدونی شلیل چیه؟ خندش تموم شده بودفقط لبخند رولبش مونده بود -نچ تواخر میترشی ببینم تو اصال غذا پختن بلدی؟فکر نکنم +چه ربطی داشت؟من فقط نمیدونم شلیل کدومه همین همه غذاهارم بلدم تو به فکر خودت باش زن گیرت نمیاد همینطورکه داشت میرفت که میوه هارو حساب کنه گفت -امشب گیرم میاد توفکر جملش بودم کهsms اومدبرام بازش کردم امیر مهدی بودنوشته بود سلام حوصلشو نداشتم خواستم بزارم تو جیبم که بازs داد)خوبی؟ مجبوری نوشتم +سلام خوبم استاد استادشو ازقصدگفتم که حدشوبدونه -بریم؟ +اوهوم ببینم چقدشد؟ +میخوام پولشوبدممیخوای چیکار؟ -نمیخواد حاال ازمن اصرار ازاون انکار اخرم نخواست گفتم جهنم هیرادو نزدیکای میدون....پیاده کردم ازخونمون فاصله داشت نمیخواستم کسی منوباهاش ببینه حرف دربیاره ×سلالم من اومدم مامی:سلام عزیزم خوبی؟بیا بغلم +محبتت گل کرده ملک سلطان خبریه باچشمای قلمبه شدهچه خبری ن بابا بیا برولباستو عوض بیا کمکم +جان؟من االن خسته کوفته اومدم یعنی چی ذره استراحت کن بعدبیا منم خستم اماشب مهمون داریم عزیزم
بیست و هفتم یعنی چی پاشو ببینم زودباش اخه مگه اعصاب میزارن برای آدم رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم بعد یک ربع رفتم پایین کمک مامان غذاهارو پختم مامان خونه رو گرد گیری کرد تا ساعت ۶این کوزت کار کردم +کی هست حاال این مهمون شریف مامان جونت با هیراد +اه اون پسره ی چندش +اوو هیچی من میرم حموم هان؟ +وا خودم میزارم دیگهبرو خودم برات لباس میزارم چیزی نگفتم تاباز گیر ندادهنه خودم وقتی ازحموم دراومدم ساعت۷بودچقدر طولش دادما به لباسی که مامی برام گذاشته بودنگاه قسمت باالش تا روی نافم سفید جذب بود بعد از اون به پایین تا مچ پام دامن جیگری بود عاشق این لباسم بودم موهامو سشوار کردم بعد لباسمو پوشیدم یه ساپورت مشکیم زیرش پوشیدم ودر اخر نشستم آرایش کردم کرم،ریمل وخط چشم ودرنتیجه رژلب جیگری کم رنگ محشرشدم وجدان:اعتماد به سقف +دروغ میگم نه جان رها دروغه؟ وجدان:اوومم نه واال عالی شدی وسط بحثم با وجدانم زنگ خونه به صدا در اومدبه ساعت نگاه کردم۴۵:۷بود زمانم زود میگذره سریع روسری سفیدم وسرم کردم و موهامویه وری ریختم تازگیا بلندترشدن رفتم بیرون همه به استقبال رفته بودن باباورهامم اومده بودن رهام بیشور چه تیپی زده بلوزلجنی با شلوار مشکی موهاشم باالایی داده بود منم رفتم تا ننه جون غر نزنه بهم اول ننه جون واردشدبغلش کردم ادامه دارد
بیست و نهم +سلام مامان جون خوبی؟ -سلام عروس خانوم خوبم عزیزم شک220ولت بهم وارد شد این چی گفت االن دقیقا؟ نفر بعدی یک اقای مسن حدود۵۰سال وارد شدن به خودم اومدم سالم +س..سالم بب..بفرمایید بعد اونم هیراد با کت وشلوار سرمه ای ودست گل واردشد عجب تیپی ماشاهللا بادیدنش اگه بگم نمردم دروغ گفتم تازه حرف ننه جون وفهمیدم یعنی هیراد اومده خواستگاری من؟ اونم هیشکی نه هیراد بابا دروغه -وا رها دخترم چرا کلتو تکون میدی؟ +ها؟چی شده؟ هنوز تو بهت بودم دنبال مامان راه افتادم بیا آشپزخونه -ببین رها اینا اومدن خواستگار اگه بخوای قشقرق به پا کنی بخدا الان اگه بگی مگه من سربارتونم من میخوام درس بخونم هنوز زوده من میدونم با تو امشب آدم باش هه بین این همه غرزدنای مامان فقط تونستم بگم باشه همه چیز زورکیه فقط برای حرف زدن رفتیم اتاق هیرادگفت میره اب میوه بیاره منم رفتم اتاقم روصندلی کامپیوتر نشستم هیرادبادوتا اب پرتغال اومد +نمیخورم بشینبیا بخور عصبی لیوان سر کشیدم بعدم کوبیدم تو سینی لگیر +خوبه؟حاال بتمرگ زودباش اخ سرم وای نمیدونم چرا سرم دردگرفت از زبان هیراد +وای هیراد امشب..عجب خوشتیب کردی ادامه دارد
آدما میتونن خیلی مهربون توی چشمات نگاه کنن و به چیز دیگه فکر کنن؛ میتونن دستاتو بگیرن ولی از پشت بهت خنجر بزنن، میتونن ارومت کنن و خودشون یه زخم بدتر از قبلی بزنن، همیشه میتونن از اعتمادت سو استفاده کنن حتی وقتی توی اغوششونی، این معنیش این نیست ک همه ادما بدن، معنیش اینه که هرکسی دستتو گرفت نمی‌خواد بلندت کنه نمی‌خواد کمکت کنه. شاید بعضیا فقط بخوان انقد دستتو بگیرن تا وقتی‌ ولش کردن با خالی بودن دستات حیرونیتو نگاه کنن. مهم نیست چند سالته، اگه همه ی اینارو درک کردی، بدون این زندگیو بردی... شبتون خوش🌱🖤
ظهرتون قشنگ❤️‍🔥🌸
عجیب لایق دوست داشتنیم🥹💙
می توان ساده زندگی کرد ساده زیست و از شادی های کوچک لذت برد فقط کافی ست باور داشته باشیم لذت شادی در داشتن چیزهای بزرگ نیست.