eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
407 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
102 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 گستاخی عضو دفتر مولوی عبدالحمید در مصاحبه با شبکه آل سعود: 🔹جمهوری اسلامی، مثل گرگ وحشی جوانان ما را لت و پار می‌کند 🔹ظاهرا آقایون برای مزخرف گویی و تهمت زدن به نظام جمهوری اسلامی با شبکه های بیگانه (ایران اینترنشنال) فرصت زیاد دارند اما گفت وگو با شبکه ولایت به هیچ وجه!... می‌بینید گویا بزرگواری شیعیان و گذشت حاکمیت شیعه در ایران، این جریان انحرافی را شدیداً گستاخ کرده است. به نظر میاد کمترین کار جمهوری اسلامی مهار کردن این گروه نفاق است که هم شیعیان وهم برادران اهل‌تسنن راحت کنار هم مثل گذشته زندگی کنند. این گروه انحرافی بعضاً کارهای منافقانه خودشون را زیرکانه و چراغ خاموش انجام میدادند. اما در این روزهای آشوب و اغتشاش خیلی گستاخانه دارند رو بازی میکنند و هیچ مانع ای جهت پیشبرد اهداف خودشون که دمیدن در آتش اغتشاش ها، جنگ داخلی، نهایت تجزیه میباشد هم نمی بینند! ✍️سیدنا @mahale114
محله شهیدمحلاتی
شاهد از غیب رسید! گفتم میاد با یک ببخشیدکارش روماس مالی میکنه! ..................
نیمه پُر من هم در این مراسم بودم.... پارمیدا روی سکوی اول و من روی سکوی دوم بودم. اگر پارمیدا را سوژه می‌کنند... کاش پوشش اسلامی رو هم نشان می‌دادند! اگر پارمیدا حجاب برداشت... پارمیدایی که تنها دغدغه‌اش، نشان دادن چند تار مو به مردان و به ادعایِ واهی خودش، آزادی است! در آن مراسم، یک زن هم بود که با تمام مشغله های زندگی‌اش، حاضر نیست، یادگار حضرت زهرا را از سر بردارد. زینب_موحدی سرپرست تیم تیروکمان باشگاه سپاهان @mahale114
4_6030470173364849041.mp3
12.33M
۴۲ ▫️ در انتخاب معشوق‌های زمینی، دل تصمیم گیرنده است و عقل دخالتی ندارد. ▫️اما در انتخاب معشوق حقیقی، دل به پشتوانه عقل تصمیم می‌گیرد. ※ تفاوت این دو عشق در چیست؟ 🎤 @mahale114
امام صادق علیه السلام: إنَّما هَلَكَ النّاسُ مِنِ استِعجالِهِم لِهذَا الأَمرِ، إنَّ اللَّهَ لا يَعجَلُ لِعَجَلَةِ العِبادِ، إنَّ لِهذَا الأَمرِ غايَةً يَنتَهي إلَيها ، فَلَو قَد بَلَغوها لَم يَستَقدِموا ساعَةً ولَم يَستَأخِروا؛ آنچه مردم را هلاك می‌كند، عجله‌شان به اين امر است. خداوند به خاطر عجله بندگانش، عجله نمی‌كند. اين امر، نهايتى دارد كه بايد به آن برسد و اگر به آن برسند، يك لحظه پس و پيش نمی‌شود. 📚دانشنامه امام مهدی (عج): ج۵، ص۳۶۶ @mahale114
✍ دست خدا را بگیر تا دنیا را فتح کنی 🔹وقتی ردپای خدا را در زندگی پيدا كردم، فهميدم می‌توانم پاهايم را از گليمم درازتر كنم و خواسته‌هايم از قد خودم بزرگ‌تر باشند. 🔸وقتی لبخند خدا را ميان دعاهايم ديدم، «ترس» برايم معنايش را از دست داد و جايش را «ايمان» پر كرد. 🔹هنوز از ياد نبرده‌ام چه گله‌هايی كردم برای سختی راه، و خدا چگونه مرا به بالای كوه هدايت كرد. 🔸و فراموش نكرده‌ام كه چه نااميدانه در پی جرعه‌ای آب بودم و خداوند چگونه سيرابم كرد. 🔹وعده خدا اين است: «دستانت را به من بده تا فتح كنی دنيا را و ممكن كنی ناممكن‌ها را و به‌دست بیاوری دست‌نيافتنی‌ها را.» 🔻 پس خود را به خدا بسپار تا: ▫️بيداری‌ات آرام شود چون خواب؛ ▫️و خوابت شيرين شود چون رويا؛ ▫️و روياهايت قابل‌لمس شوند چون واقعيت؛ ▫️و واقعیت‌های زندگی‌ات زيبا شوند چون آرامش؛ ▫️و آرامشت از جنس عشق شود چون خدا؛ ▫️و خدا همراهت شود مثل همیشه. @mahale114
شبنامه 1025.mp3
10.63M
ایران قرار بود هفته گذشته سعودی را بزند/ تمنا از ایران برای عدم حمله/ آیا ساعت صفر نزدیک است؟! شبنامه / اخبار منتشر شده حکایت از آن دارد که در اردوگاه سعودی و آمریکا همه بر این باورند که ایران برای حمله به سعودی مصمم است / برخی جلسات را با ایران گذاشته‌اند بلکه از این انتقام مهم منصرف شود / آمریکا هم اقداماتی انجام داده و ابراز نگرانی‌ها جدی شده است / ظاهرا ایران هفته قبل قصد چنین حمله ای را داشته، که به تعویق افتاده است... / @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتمم : صفحه یازدهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتمم : صفحه دوازدهم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... بچه‌ها خودشان را رساندند. همه در تکاپو بودند و به قاعدۀ لحظات حساس اتاق عمل، حرف ردوبدل می‌شد. من ساکت بودم و فقط زیرلب ذکر می‌گفتم. بیچاره‌ها فکر کردند از ترس لال شده‌ام. این دو نفر را که بردند، باز سلام دادم و باز شک به دلم افتاد. آیا دو رکعت را تمام کرده‌ام یا چیزی از آن جا مانده است؟ با خودم گفتم: این هم نماز نشد. غروب داشت کم‌کم رنگش را به رخ می‌کشید و نماز عصرم داشت قضا می‌شد. دیگربار ایستادم و تکبیر گفتم. این بار چند نفر از رزمندگان که قصد دیدن حاج‌میرزا را داشتند از کنارم عبور کردند و با ترکش خمپاره، همگی زخمی ‌بر زمین افتادند. دیدم این‌طور فایده ندارد. انگار این دو رکعت هزار رکعت شده است و قرار نیست به پایان برسد. دیگر نماز را نیمه‌کاره رها کردم و برای رسیدگی به حال‌وروز آنان بالای سرشان حاضر شدم. هرچه از امدادگری‌های اولیه بلد بودیم برایشان انجام دادیم. اگر بود با برانکارد و اگر نبود دست‌وپای آنان را می‌گرفتیم تا به آمبولانس برسانیم. دیگر آمبولانس کم آوردیم و با لودر می‌خواستند آن‌ها را به عقب ببرند. در گودی بیل، شهدا را خواباندیم و مجروحان را روی آن گذاشتیم. خدایا، یعنی می‌شود این نماز ما تمام شود؟ سرم سنگین شده بود و زمین مثل گهواره زیر پایم می‌چرخید. برگشتم همان جای همیشگی تا پای خاکریز نمازم را بخوانم. دیدم آن‌قدر آتش زیاد شده که نمی‌توان لحظه‌ای در آنجا ایستاد. مستأصل برگشتم به‌سمت سنگر مسقف. دیدم آنجا هم هدف قرار گرفته و سنگر آوار شده. بدون چاره، برگشتم به‌سمت سنگرِ روی خاکریز تا نمازم را نشسته در آنجا بخوانم. نمی‌دانم؛ در آن شلوغی و انفجار یادم نمی‌آید نمازم را خواندم یا نه، که یک‌دفعه در سنگر کناری انفجار رخ داد. شیخ عبدالواحد ملکی و شیخ محسن سنایی در آن سنگر بودند. شیخ عبدالواحد داماد سنایی‌ها بود و هر دو باهم مجروح شدند. من و شیخ رحمت دویدیم روی خاکریز و خودمان را به سنگر آنان رساندیم. شیخ محسن پایش به‌شدت آسیب دیده بود و شیخ عبدالواحد هم زخمی، چشمانش به‌رنگ خون بود. با کمک بچه‌ها، آن‌ها را شکسته‌بسته از معرکه خارج کردیم و برای درمان به عقب فرستادیم. تا شب کارمان همین بود. پشت‌سرهم مجروح می‌افتاد و ما پس از رسیدگی به آنان، مجروح و شهید عقب می‌بردیم. گردان ما اگرچه قبلاً شهید و مجروح داده بود، اما سرپا بود. در آن روز سخت و فراموش‌نشدنی، ظرف چند ساعت، از یک گردان سرپا به تنها سی نفر رزمنده رسیدیم. در این بین، سیل ترکش بود که به شیشۀ عمر ماهی‌ها می‌نشست. اگر می‌شد شهید می‌کرد و اگر نمی‌شد، زخمی ‌و رنجور به دست سرنوشت می‌سپرد. اذان مغرب را که گفتند، کمی از حجم آتش دشمن کاسته شد. برای نماز مغرب به گوشه‌ای رفتم و علاوه‌بر مغرب‌وعشا، نماز عصر ناتمامم را نیز قضا کردم. تاکنون بارها آن نماز را قضا کرده‌ام و هنوز باور نمی‌کنم آن دو رکعت تمام شده باشد. فردای آن روز، حاج‌میرزا وقتی دید از جمع گردان، سی نفر بیشتر نمانده است و همین افراد باقی‌مانده خسته‌اند، خواست تا با عقب رفتنش شرایط را برای فرماندهان شرح دهد و از آن‌ها کمک بگیرد. مطلب قیصری روی موتور نشسته و منتظر بود تا حاج‌میرزا را ترک خود سوار کند. حاج‌میرزا چند متری مانده به موتور برسد، با خمپاره‌ای به زمین افتاد و ترکشی به سینه‌اش اصابت کرد. عجیب اخلاصی داشت این مرد! هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، وقتی سنگر مهماتمان در همین جاده هدف قرار گرفت، حاجی به‌همراه حاج‌رضا زرگری و حاج‌مهدی ظفری چطور خودش را رساند و با اورکتش آتش را خاموش کرد. همین فرمانده که عادت داشتیم همیشه او را استوار ببینیم، همین فرمانده که در برابر هیچ چیز کمر خم نمی‌کرد، حالا جلوی چشممان افتاده بود. افتادن ستون خیمه را به چشم دیدیم. @mahale114
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرف عکس کودک فقیر رو گذاشته و میگه : گریه نکن دلبندم بجاش تا دلت بخواد مسجد داریم تا برات دعا کنیم....⚠️ ⭕ قسمت ششم از سری کلیپ های پاسخ به شبهات تحت عنوان سعی ما اینه در کلیپ های V.S ، که هم پاسخ به شبهه رو بدیم هم تکنیک پاسخ به این حملات رو بهت بگیم تا دستت پر باشه خودت یه تنه حریف باشی😎 @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرلشکر موسوی: باید خواهران و برادرانمان را که در جنگ شناختی به اسارت دشمنان درآمده‌اند، به خانه برگردانیم 👤 فرمانده کل ارتش در اجلاسیه ۵۶۵ شهید ارتش استان قم: 🔸اینکه دشمنان توانسته‌اند با جنگ شناختی روی افکار و ادراک برخی از ما تاثیر بگذارند یعنی خرمشهری از ما گرفته‌اند. باید تلاش کنیم خرمشهرهایمان را پس بگیریم. 🔸باید پاره‌های تنمان را از دشمن پس بگیریم. @mahale114
اهلِ سبقت.mp3
8.64M
شما هم اینجوری فکر می‌کنید؟ من اهل بیت علیهم‌السلام رو دوست دارم و اهل روضه و هیئت و زیارتم، پس اون دنیا هم همنشین اهل بیت علیهم‌السلام خواهم بود! 👈شما سخت در اشتباهید دو تا رذیله هست که در بسیاری از محبان اهل بیت علیهم‌السلام وجود داره، که مانع رسیدن به این مقام میشه! شاید در من و شما هم باشه❗️ 🔰 تاثیرگذار @mahale114