eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
407 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
102 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
اجبار برای نقد اجبار برای نقد حجاب اجباری هر آنچه اجبار بود را در این 60 روز به مردم تحمیل کردند: 1. اجبار به اعتصاب 2. اجبار به برداشتن لباس روحانیت 3. اجبار به تعارف نزدن به رئیس جمهور 4. اجبار به زدن هشتگ مهسا امینی 5. اجبار به تعطیلی کسب و کار 6. اجبار به نخواندن سرود ملی و هزاران اجبار دیگر ... @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل نهم : صفحه چهارم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل نهم : صفحه پنجم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... این تیر کشیدن‌ها هنوز بعد از سال‌ها باقی مانده و آن خاطرات را در من زنده می‌کند. درد و شکنجۀ آن به‌حدی بود که حاضر بودم یک بار بمیرم و همه‌چیز تمام شود. هنوز زیر آب بودم. خودم را مهیای شهادت کردم. شهادتین را خواندم. خودم را به خدا سپردم، اما مگر مرگ به این سادگی است؟ هر کاری کردم نتوانستم برای باز شدن دهانم خود را مجاب کنم. تلاش برای بقا، خرده جانی که در من مانده بود را تقویت کرد و با دست‌وپایی خود را به روی آب رساندم. نفسی تازه کردم. قدری تلاش کردم، اما باز سنگینی کوله بر پشتم چنگ انداخت و مرا به زیر کشید. دیگر از ساحل نا‌امید بودم. منتظر بودم اتفاقی همین زیر آب برایم رخ دهد. بااینکه شنا کردن، بازوی مجروحم را به درد انداخته بود، با هر خمپاره برق موج‌گرفتگی به عمق استخوانم پنجه می‌کشید و دیگر آن دردهای جزئی را فراموش کرده بودم. از درد، چشمانم را بستم و دوباره شهادتین خواندم. آماده بودم دهانم باز شود و با خوردن یک نفس آب، از همۀ دردها رهایی پیدا کنم؛ اما هرچقدر مرگ سخت است، در آب مردن سخت‌تر است. حق دارد شهیدِ در آب دوبرابر شهید خشکی اجر ببرد. انگار دوباره نیرویی از درونم مرا به فکر بالا انداخت. سخت‌تر از بار قبل، به‌سمت بالا دست‌وپا زدم. با سر برآوردن از آب، نفسی تازه کردم. نه بالا دستاویزی برای ماندن بود و نه پایین راه چاره‌ای برایم باز می‌شد. برای بار سوم به زیر کشیده شدم. پنجه در پنجۀ مرگ بودم و خسته از تقلایی بیهوده، این‌ بار آرام گرفتم. خود را به جریان آب سپردم. دست‌وپایم بی‌حرکت ماند. هیچ امیدی غیر از شهادت نداشتم. پس برای بار سوم شهادتین گفتم: «أشهد أن لا إله إلا الله.» و دوباره محو آن تصویر ذهنی از آب و آتش شدم. «أشهد أنّ محمدًا رسول الله.» روضه‌های حضرت زهرا(س) را مرور کردم. «أشهد أنّ علیًا حجة الله.» یاد دست‌های بسته و غربتش افتادم. مثل یک لاشۀ بی‌جان، آرام‌آرام به‌سمت پایین غوطه‌ور بودم. هنوز مقداری پایین نرفته بودم که ناگهان پایم به زمین خورد. باورنکردنی بود. اصلاً باور نمی‌کردم این‌قدر به ساحل نزدیک باشم. از فکر نجات، جان دوباره‌ای گرفتم و با ضربۀ پایی خودم را به بالا رساندم. ساحل دیده می‌شد. جریان آب مرا به‌سمت خودی، در ساحل خرمشهر کشانده بود. به‌سمت ساحل شنا کردم. از یک جایی به‌بعد، پایم به زمین رسید. روی پا که ایستادم، حال آدمی ‌را داشتم که از بهشت به این کرۀ خاکی هبوط کرده است. حالی مثل تولد دوباره. چند متر باقی مانده تا ساحل را با چه جان‌کندنی طی کردم و تن بی‌جانم را به خشکی انداختم. دستم بالا نمی‌آمد. خدارحم خزایی و کرم حکیمی ‌همان نزدیکی بودند و با دیدن سایه‌روشنِ من در زیر نور منورها، به کمکم آمدند. ابتدا از دست کوله‌پشتی سنگین و سمج خلاصم کردند و بعد اسلحه‌ام را گرفتند. با آن ضعف و موج‌گرفتگی، راه رفتن برایم عذاب بود. جانعلی غفاری دستم را گرفت و کشان‌کشان مرا حرکت داد تا پیش حاج‌حسین کیانی رفتیم. او هم مثل من از آب نجات پیدا کرده بود و خیسِ خیس بود. دیدنش آدم را آرام می‌کرد. از حالم پرسید، گفتم: «می‌بینی که.» از بچه‌های دسته پرسید، گفتم: «به‌جز سه-چهار نفری که در آب بودیم، بقیه به ساحل رسیدن.» آن لحظه هنوز اطلاع نداشتم، اما از همان جمع سه-چهار نفری، همه به‌جز یک نفر نجات پیدا کرده بودند. تنها یک نفر از دستۀ ما به خیل شهدا پیوسته بود و آن مجتبی زیوری بود. جدای از حالات همیشگی‌اش، همان حال شب عملیاتش برای شهادت کافی بود. طبق آنچه بعداً غلامرضا کرمعلی برایم تعریف کرد، وقتی جریان آب غلامرضا را به ساحل ام‌الرصاص می‌کشاند، مجتبی را آنجا می‌بیند. مجتبی با صورت روی زمین افتاده بوده. هرچه مجتبی را صدا می‌زند جوابی نمی‌گیرد. سر مجتبی را با دست بالا می‌آورد که ناگهان سر از پیکر جدا می‌شود. ماجرای شهادت مجتبی مثل راز سربه‌مهری باقی ماند، ولی آنچه از قرائن به دست می‌آید احتمالاً مجتبی زنده سر از ام‌الرصاص درآورده و آنجا دشمن از پشت، سیم گاروت دور گردنش انداخته و سرش را جدا کرده است. حاج‌حسین نیروهای نجات‌یافته را جمع‌وجور کرد و ما را به‌سمت مسجد جامع خرمشهر راه انداخت. همیشه سربازش بودم و حالا مثل سرباری که حتی راه رفتن از او برنمی‌آید، لنگ‌لنگان پشت‌سرش راه افتادم. گِل چسبناک و باتلاقی کنار ساحل سالم‌ها را زله کرده بود، چه رسد به من. هرازگاهی زمین می‌افتادم و جانعلی غفاری مرا بلند می‌کرد. با وارد شدن به کوچه‌‌پس‌کوچه‌های خرمشهر، قدم برداشتن آسان‌تر شد. بچه‌های گردان، قبل از ما در مسجد جامع جمع شده بودند تا از آنجا به مقرمان در هتل پرشین برگردند. قبل از اینکه به آنان برسیم، جلال فتوت را در راه دیدیم. @mahale114
1_1778617625.MP3
37.01M
فتنه ی فریدون ... از تمامی اعضای محترم کانالها تقاضامندیم صوت فوق را بادقت تا پایان استماع نمایند تاان شاءالله نسبت به عمق اخیر اگاهی بیشتری پیدا کنند👆وبه دیگران ارسال کنید. @mahale114
علیه السلام فرمود: صاحب الامر را غیبتی است که هر کس در غیبت او بخواهد به دین خود چنگ زند، مثل این است که بخواهد با دست،شاخه درخت خاردار قتاد را از خار صاف گرداند. سپس در حالی که با دست مبارک اشاره می‌کرد فرمود: «این طور! » آن گاه فرمود: صاحب الامر را غیبتی است که بندگان باید پناه به خدا برند و چنگ به دین خود زنند. 📚کمال الدین 324 @mahale114
✍ برای رسیدن به معبود، باید خودت را بشکنی 🔹ﭼﻮﭘﺎنی ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻛﻪ ﺑﺰ ﭼﺎﻻک ﺍﺯ ﺟﻮی ﺁﺏ بپرد، نشد که نشد. 🔸ﺍﻭ میﺩﺍﻧﺴﺖ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺰ ﺍﺯ ﺟﻮی ﺁﺏ ﻫﻤﺎﻥ، ﻭ ﭘﺮﻳﺪﻥ یک ﮔﻠﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻭ ﺑﺰ ﺑﻪ‌ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﻤﺎﻥ. 🔹ﻋﺮﺽ ﺟﻮی ﺁﺏ ﻗﺪﺭی ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﻴﻮﺍنی ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﮕﺬﺭد. ﻧﻪ ﭼﻮبی ﻛﻪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻭ ﺑﺪﻧﺶ می‌ﺯﺩ، ﺳﻮﺩی ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻫﺎی ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﺨﺖﺑﺮﮔﺸﺘﻪ. 🔸ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﻧﻴﺎﺩﻳﺪﻩﺍی ﺍﺯ ﺁﻥﺟﺎ میﮔﺬﺷﺖ. ﻭقتی ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ، ﭘﻴﺶﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﭼﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ میﺩﺍﻧﻢ. 🔹سپس ﭼﻮﺏ‌ﺩستی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮی ﺁﺏ ﻓﺮﻭﺑﺮﺩ ﻭ ﺁﺏ ﺯﻻﻝ ﺟﻮی ﺭﺍ ﮔِﻞﺁﻟﻮﺩ ﻛﺮﺩ. ﺑﺰ ﺑﻪﻣﺤﺾ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﺏ ﺟﻮی ﺭﺍ ﺩﻳﺪ، ﺍﺯ ﺳﺮ ﺁﻥ ﭘﺮﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ پی ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻠﻪ ﭘﺮﻳﺪند. 🔸ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﻣﺎﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭی ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮی ﺩﺍﺷﺖ؟ 🔹ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﺛﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﻭ ﺣﻴﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ میﺩﻳﺪ، ﮔﻔﺖ: تعجبی ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮی ﺁﺏ میﺩﻳﺪ، ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﭘﺎ ﺭﻭی ﺧﻮﻳﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ. ﺁﺏ ﺭﺍ ﻛﻪ ﮔِﻞ ﻛﺮﺩﻡ، ﺩﻳﮕﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻮی ﭘﺮﻳﺪ. 🔸ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﻭ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﻭ ﻣﻌﺸﻮﻕ. ▫️ﺭﻗﺺ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ▫️ﭘﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﯾﺶ ﺷﻬﻮﺕ ﺑﺮﮐﻨﯽ ▫️ﺭﻗﺺ ﻭ ﺟﻮﻻﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪ ▫️ﺭﻗﺺ ﺍﻧﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺩﺍﻥ کنند @mahale114
شبنامه 1048.mp3
10.68M
تلاش بی سر و صدای غربگرایان برای وقوع جنگ داخلی و فعال کردن آشوبگران سوریه شبنامه / تلاش بی سر و صدای غربگرایان برای وقوع جنگ داخلی / تیتر عجیب هم‌میهن که دم خروس غربگرایان را نشان داد / فعال شدن آشوبگران در سوریه همزمان با چین و ایران / آیا قرار است پروژه ی ناتمام گره زدن جنبش سبز به تروریست‌های سوریه در سال هزار و چهارصد و یک رقم بخورد؟/ آقای تحلیلگر @mahale114
🏴 عزاداری‌شهادت‌حضرت‌زهرا(س) مهمان‌شهیدان‌مهدی‌ومجیدزین‌الدین پنجشنبه‌و‌جمعه۱۷و۱۸آذرماه،ساعت۱۳:۰۰ ع @mahale114
🌀 باید اعلام کنند حجاب را می‌خواهیم 📝 حمایت از تحصن‌ها و تجمعات مربوط به مطالبات عفاف و حجاب 👤 بیانات مهم آیت الله شب‌ زنده‌دار درباره حوادث اخیر در کشور ✅ راه جلوگیری از این مسائل (بی‌حجابی)، این است که باید همه به خصوص خانمهای محجبه و خانمهایی که مقتدای آنها حضرت صدیقه طاهره و زینب کبری (علیهماالسلام) است اعلام کنند که ما حجاب را می‌خواهیم. این تجمعاتی که کم و بیش در بعضی جاها شده خیلی مؤثر و مفید است از دو جهت: 1️⃣ از یک جهت اعلام می‌شود که ملّت ما، ملّت خداجو است؛ ملتی است که تابع ائمه(علیهم‌السلام) و تابع صدیقه طاهره(علیهاالسلام) است و به هیچ وجه حاضر نیست حجاب و عفاف را کنار بگذارد و از آن کوتاه بیاید... 2️⃣ جهت دوم اینکه، این اعلام ما، در حقیقت یک پشتوانه‌ای می‌شود برای تصمیماتی که باید مسئولان بگیرند و کارهایی که می‌خواهند انجام دهند؛ چون اگر خواسته و مطالبه‌ای، خواست و مطالبه‌ی عمومی شد مسئولان پشتوانه پیدا می‌کنند و می‌توانند محکمتر و استوارتر و با عزمی راسختر در میدان وارد بشوند و بگویند اینها، خواست ملت است که ما انجامش دادیم. 📌 متن کامل بیانات: Manahej.ir/post/SHabzendedar-Hejab @mahale114
🔻از سوی نهادهای عالی حوزوی؛ 🔔 اجتماع بزرگ میثاق با ولایت حوزویان در مدرسه فیضیه برگزار می‌شود ◻️ اجتماع بزرگ حوزویان و مردم ولایتمدار قم با هدف تجدید میثاق با مقام معظم ولایت و محکوم کردن توطئه‌های استکبار و دشمنان جهانی اسلام در روز سه شنبه ۱۴۰۱/۹/۱۵ ساعت ۱۰ تا ۱۲ برگزار می‌گردد. 🇮🇷 @mahale114
هدایت شده از کانال روحانیان و طلاب (ترشیز بزرگ)، کاشمر، خلیل آباد، بردسکن و کوهسرخ
15.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢حداقل راحت فریب نخورید!🤔 ⭕️دیدن این کلیپ برای همه کسانی که در عرصه فضای مجازی فعالیت می‌کنند(چه آنها که تولید محتوا دارند و چه آنها که محتوا را توزیع می‌کنند و چه آنهایی که فقط استفاده می‌کنند) لازم است. ♨️البته قابلیت برای کاربران ایرانی مسدود است و نیاز به فیلترشکن دارد؛ برای اینکه مخاطبان مورد هدف بمباران نباید براحتی به حقایق دست پیدا کنند! •┈┈┈••✾••┈┈┈•
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی حاج مهدی رسولی در رابطه با اغتشاشات اخیر ۱۴۰۱ شب فتنه‌هاست خشم و خون به نام زن است دوباره در وطنم فتنه جدیدی هست @mahale114
هدایت شده از  هیئت یازهراء (علیهاالسلام)
چادرت راهنمای دل عشاق بود السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) فاطمیه ی اول ◾️از چهارشنبه ۱۶ آذر ماه به مدت ۳ شب ‌ ⏱ زمان شروع مراسم از ساعت ۱۹:۳۰ 📍 مکان: بلوار ۱۵ خرداد، انتهای خیابان شهید اسدپور، مسجد و حسینیه حضرت بقیه الله(عج) ⭕️لطفا به زمان جلسه دقت فرمایید eitaa.com/joinchat/1803747335C4faecb553b