eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
406 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
101 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمؤمنین علیه‌السلام میفرماید: ✍️ لا تَكُن مِمَّن . . . يَعجِزُ عَن شُكرِ ما اُوتِيَ ويَبتَغِي الزِّيادَةَ فی ما بَقِيَ 🔴 از كسانى نباش كه... از آنچه به او رسيد شكرگزار نيست، و از آنچه مانده زياده‌طلب است. 📚 نهج‌البلاغه، حکمت ۱۵۰ @mahale114
✍️ مراقب باش حرف‌هایت فتنه و درگیری ایجاد نکند 🔹ملامهرعلی خویی در مسجد نشسته بود که نادانی از او به عمد سؤال کرد: چرا ریش خود بلند کرده‌ای و مردم را با ریش خود گمراه می‌کنی؟! 🔸ملا سکوت کرد. سکوت ملا، یکی از شاگردان را سنگین آمد و خواست جواب او بدهد که ملا بر او خشم گرفت و او را امر به سکوت کرد. 🔹ملا گفت: بیایید شما را موعظه‌ای کنم. هر حرفی یک نر است و پاسخ آن یک ماده. چون به‌هم آیند، از آنان فرزندی زاده شود که یا شیطانی است یا رحمانی! 🔸اگر سؤالی رحمانی بود نری آمده که پاسخ آن ماده‌ای بر آن می‌فرستد که مولودش علم و حکمت می‌شود؛ ولی اگر سؤالی شیطانی بود هرگز ماده‌ای بر او نفرست و سکوت کن که شیطان قصدش آبستن‌کردن آن مجلس از کلام و پاسخ تو برای ایجاد فتنه و کینه و درگیری است. @mahale114
شبنامه 983.mp3
11.29M
آمریکاییِ کشته شده توسط ایران در کمپ کومله کیست؟ ضربه دردناک ایران به آمریکا! شبنامه / آمریکا حاضر نشده هویت آمریکایی کشته شده در کمپ کومله را افشا کند / این سوال برای خیلی‌ها مطرح شده که آیا یک شهروند عادی توان سفر به کمپ کومله را دارد؟ / ایران در روزهای گذشته ضربات دردناکی را به آمریکا در مرزهای غربی کشور زده که تازه دارد ابعاد آن روشن میشود../ @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دوم صفحه چهاردهم #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ........
فصل دوم صفحه پانزدهم حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ...................... محمود خزایی آنجا کاری کرد کارستان. او سابقۀ خدمت در ارتش داشت و رزم را به‌خوبی می‌فهمید. بچه‌ها را جمع‌‌وجور کرد و با راهنمایی خودش، صخره‌به‌صخره جلو برد. به موقعیت خوبی که رسیدیم، همراه با دیگر آرپی‌جی‌زن‌ها، آرپی‌جی را برداشتیم و تا جایی که توانستنیم کمین‌ها را زدیم. تعدادی از آرپی‌جی‌زن‌ها در این مصاف به شهادت رسیدند، اما ثمرۀ آن مجاهدت باز شدن راه بود تا جلوتر برویم. ما که باور نمی‌کردیم بتوانیم قدم از قدم برداریم، به‌لطف خدا و مجاهدت رزمندگان، حالا تا وسط تپه بالا آمده بودیم شوهرخالۀ من، خدامراد سلگی بااینکه شصت سال سن داشت، اما پابه‌پای ما بالا آمد و شجاعانه می‌جنگید. هوای من را هم خیلی داشت و نگاه محبت‌آمیزش در همۀ لحظات همراهم بود. ولی همان‌جا مجروح شد و دیگر نفهمیدم بر او چه گذشت. از میانۀ تپه، سنگر دوشکا با آرپی‌جی منهدم شد، اما ضدّهوایی کماکان بی‌امان کار می‌کرد و نفس همه را بریده بود. به امید اینکه ضدّهوایی هم همان سرنوشت را داشته باشد، چند بار بلند شدم و سعی کردم آن را بزنم؛ اما نشد. جلوی چنین ارابه‌ای که صدایش مغز آدم را می‌جوید، نورش تاریکی شب را می‌شکست و قدرتش هواپیما را به زمین می‌انداخت، جز با توکل به خدا نمی‌شد قد علم کرد. آن ضدهوایی تا آخر کار کرد و از ما شهید گرفت و متأسفانه زدن آن حسرتی بر دل من ماند. در بالای تپه، تانک‌ها نیز بودند. به‌خاطر اینکه در شیب تپه بودیم، تانک‌ها برای زدن ما باید در سرازیری تپه قرار می‌گرفتند و شلیک می‌کردند. همین باعث می‌شد وقتی تانک را می‌زنیم به‌صورت هولناکی به‌سمت پایین سر بخورد و سروصدایی عجیب ایجاد کند. ساعاتی را به همین منوال جنگیدیم. دشمن تمام توان ما را دیده بود و هر لحظه جسورتر می‌شد. نماز صبح را در همان شرایط به‌صورت جنگی خواندیم. بعد از نماز، مرحوم خزایی به این نتیجه رسید که باید برگشت. کسی زیر بار حرف او نمی‌رفت. محمود خزایی داشت توضیح می‌داد که در معرض محاصره هستیم. اگر اینجا بمانیم یا اسیر می‌شویم یا شهید. هنوز داشت حرف می‌زد که دیدم بعثی‌ها از کنارۀ تپه دارند می‌آیند. رضا علی‌بخشی جلوتر از ما داشت بالا می‌رفت و خود را به نوک تپه نزدیک می‌کرد. همان‌طور که نگاهش به بالا بود و تیراندازی می‌کرد از کنار آمدند او را اسیر کردند و بردند. من داد زدم: «بچه‌ها، بعثی‌ها اومدن. از کنار دارن می‌آن.» دیگر هیچ راهی جز تن دادن به نظر مرحوم خزایی نبود. دشمن از بالای تپه ما را به تیراندازی مشغول کرده بود و نیروهایش را از دو طرف برای قیچی کردن ما فرستاده بود. برای فرار از محاصره، آرام‌آرام عقب‌نشینی کردیم. در راه برگشت، دیدم مجروحان هرکدام به حال و وضعی خراب گوشه‌ای افتاده‌اند و منتظر برگشت به عقب هستند. هرکسی توان داشت، در این راه به امدادگرها کمک می‌کرد. معمولاً سبک‌وزن‌ها باتوجه‌به زور بازوی امدادگرها، شانس بیشتری برای عقب رفتن داشتند. با گام‌هایی خسته به پیرمردی رسیدم که به پا و پهلویش تیر خورده بود. وقتی نگاهمان به هم گره خورد با یک حالت جان‌سوزی گفت: «من‌و نمی‌برید؟ من عیالوارم.» بااینکه از فرط خستگی نا نداشتم، به‌قدری دلم سوخت که گفتم هرطور شده باید او را ببرم. سه امدادگر با یک برانکارد پیداکردم. هرکدام یک طرف برانکارد را گرفتیم و چهارنفری او را بلند کردیم. سنگرهای پشتیبانی و بهداری تا خط مقدم هفتصد متری فاصله داشت. به هر سختی‌ای بود، پیرمرد سنگین‌وزن را بلند کردیم و تا سنگر بهداری رساندیم. امدادگرها دوباره برگشتند. من هم همراهشان شدم و چند سری دیگر مجروح آوردیم. وقتی کار مجروح‌ها تمام شد دیگر هوا روشن شده بود. گوشه‌ای نشسته بودم که یکی از فرماندهان آمد و گفت: «تانک‌ها حمله کردن؛ چند تا آرپی‌جی‌زن می‌خوایم.» ادامه دارد... @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دوم صفحه پانزدهم #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ........
فصل دوم صفحه شانزدهم ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) من و چند نفر از دوستان اعلام آمادگی کردیم. دوباره مسیر را برگشتیم، اما وقتی به خط رسیدیم گفتند بعثی‌ها تمام منطقۀ عملیاتی را پس گرفته‌اند و موضعشان را تثبیت کرده‌اند. دست‌خالی مجبور به برگشت شدیم. تلخی این عملیات که از خیانت و وطن‌فروشی منافقین نشئت می‌گیرد، هنوز در کام من است. بعداً خبردار شدم آن منافقی که در بین ما رخنه کرده بود، با حکم قانون به سزای عملش رسید و اعدام شد. هرچند که دیگر در نتیجۀ عملیات تأثیری نداشت. در برگشت از قصرشیرین، شبی در اردوگاه شهید صدوقی اتراق کردیم و پس از آن، برای تحویل سلاح به پادگان الله‌اکبر رفتیم. آنجا عمو خدامراد سلگی را دیدم که با سرووضعی مجروح وارد پادگان شد. با تعجب جلو رفتم و گفتم: «عمو خدامراد، خیر باشه. اینجا چه می‌کنی؟ مگه نباید بیمارستان باشی؟» گفت: «دنبال اسلحه‌م می‌گردم. بیمارستان اسلام‌آباد بودم، می‌خواستن اعزامم کنن کرمانشاه، اما من گفتم اسلحه ناموس انسانه؛ تا سلاحم رو تحویل ندم هیچ‌کجا نمی‌رم. اسلحۀ من کجاست؟ با خودتون آوردید؟» فرمانده آمد. وقتی دید عمو از بیمارستان آمده گفت: «آقای سلگی، اصلاً نیازی نبود شما بیاید اینجا. مگر کسی از شما تفنگ خواست؟ من به‌عنوان فرمانده می‌گم هیچ مسئولیتی متوجه شما نیست. برو و به درمانت برس.» عمو قبول نکرد. درنهایت، فرمانده اسلحه‌ای آورد و گفت: «این اسلحۀ شماست. شما همین رو تحویل بده.» یک رسید هم برایش نوشت و امضا کرد تا خیالش راحت شود. عمو خدامراد واقعاً خدایی بود. او در راهپیمایی 22بهمن نهاوند، درحالی‌که داشت رژه می‌رفت به‌شهادت رسید و بعدتر پسرش کیومرث در بمباران موشکی سپاه نهاوند به این مقام نائل شد.... پایان ....................... پایان فصل دوم خاطرات رزمنده جانباز برادر گرامیم جناب حجت الاسلام حاج حسین شیراوند برگرفته از کتاب نماز ناتمام. منتظرچاپ این کتاب ارزشمند در آینده نزدیک هستیم. ادامه دارد. @mahale114
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سه شوخی معترضان! ♨️ پاسخ به ۳شبهه اصلی معترضین 🔸 شنیدن این ۵دقیقه برای همه واجب است 💢 ظلم به زن در جمهوری اسلامی ⁉️ رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر کدام کشور است؟ ⁉️ رشد ۱۲ برابری در زمینه پزشکی! ♨️ چه کسانی در کشور آزادی ندارند؟ ⁉️ چه کسی صنعت هسته‌ای ایران را لو داد؟ ⁉️ کدام استاد دانشگاه هم از دانشگاه آزاد حقوق می‌گرفت و هم سراسری؟ ⁉️ برخورد زیبای کشورهای آزاد با معترضان خود! ⁉️ در کدام کشور پوشش اجباری وجود ندارد‌؟ ⁉️ یکبار برای همیشه؛ آیا در ایران اجباری وجود دارد؟ _____________ 🔹برشی از سخنرانی حجت‌‌_الاسلام_راجی بعد از تجمع اعتراضی در دانشگاه فردوسی مشهد پ.ن: پاسخ زیبای این سید عزیز به شعارها و ادعاهای معترضین بسیار عالی بود تا جایی که در مورد شوخی اول باید بگوییم اتفاقاً جمهوری اسلامی به زنان انقدر بها داد که الان دیگر نمی تواند جمعشان کند!! الان هر چه می کشیم از همین بیش از اندازه بها دادن به زنان است! @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باعرض معذرت بابت پخش این کلیپ. ♻️ می‌خواهیم لخت باشیم!!! 🔰 حمید رسایی: فکر می‌کنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابان‌ها روسری را روی دست می‌چرخانند دنبال چه هستند؟ خیلی‌ از آنها خودشان هم نمی‌دانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جريان خودش را نشان داده. یکی لخت شده رفته روی بلندی و سخنرانی می‌کند. تمام حرفش هم این است که چرا در ایران نمی‌گذارند ما لخت بگردیم. تمام خواسته‌ اینها از آزادی همین است، هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بِچَرند .... بیچاره‌تر از اين جماعت، کسانی هستند که مثل سربازان بی‌جیره و مواجب، در با استوری گذاشتن و لایک کردن و... به این آینده سیاه ضریب می‌دهند، در حالی که شاید اعتقادی به این آینده نداشته باشند 🇮🇷 با ما همراه باشید @mahale114
محله شهیدمحلاتی
باعرض معذرت بابت پخش این کلیپ. ♻️ می‌خواهیم لخت باشیم!!! 🔰 حمید رسایی: فکر می‌کنید جماعت اقلیتی ک
سلام علیکم: بابت پخش این کلیپ از تمام خانواده های عفیف و با ایمانم عذرخواهی میکنم. اما لازم دانستم برای بعضی ها که هنوز نسبت به عقده کشایی و ترویج فساد این آشوبگران شکی در دل دارند روشنگری کرده باشم. خیلی واضع وروشن است که این افراد سربازان پیاده نظام دشمن قسم خوردهٔ ماهستندکه از هرکاری نسبت به ناآرامی وآشوب در کشور دریق نمیکنند، دشمنان قسم خورده باکمک که در خط مقدم اینکارند از طریق رهاشده مردم و جوانان را به علیه نظام وانقلاب تشویق و هدایت میکنند. دیشب جای شماخالی، همراه باخانواده به مزار کوه خضرنبی ع رفتیم، مثل همیشه از خ زنبیل آباد، میدان مفید رد می شدیم که چندنفر از جوانان(دختر وپسر) که قالبا ۱۷ سال تا ۲۵ سال سن داشتند در حال شعار دادند بودند..... شعار آزادی سرمیدادندووو عزیزانم، منظور من تفسیر وقایع دیشب نیست، حرف من این است که جوانی که نه را درک کرده نه را درک کرده ونه و را چطور میتوانیم از رهایش کنیم. عزیزان من، هیچکدام از این جوانان درکی از سالهای دهه ۶۰ وآن ترو های وحشتناک ندارند! که اگر داشتند حتما آنها را به عنوان راهنما ولیدر خود انتخاب نمیکردند! من فکرمیکنم افرادی که آن سالها را درک کردند هم انقلاب را دیدند و هم جنگ را لمس کردند و هم ۱۷ هزارشهید ترو،این مردم مظلوم و بیگناه را بدست کومله و دموکرات درآن زمان را دیدنولمس کردند، مقداری کمکاری ودر بعضی مواقع عقب نشینی کردند.الآن در هستیم و بنده درحال بارگزاری خاطراتی هستم که مربوط به همان سالهاست جنگ است، شما را به خدا این مطالب را بخوانید،کمی فکرکنید وقتی گردان حدود۳۰۰ نفری میره جلو با دشمن روبرو میشه و حدود ۵۰ نفر برمیگرده یعنی چه؟! آقای عزیز، خانوم گرامی،شمایی که به دین،مذهب،انقلاب،اسلام، خدا و پیغمبر اعتقاد دارید کمی بخود بیائیم، چرا جوانان ما کارشان به اینجا رسیده؟؟ چرا مادر این زمینه کم کار و بعضاً بیکاریم؟؟.... من به شما اطمینان میدهم که انقلاب ما از این کف های روی آب آسیبی نخواهد دید ان شاءالله. انقلاب ما به انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه پیوندخواهد خورد ان شاءالله و پرچم اسلام با دستان رهبرفرزانه انقلاب بدست با کفایت حضرت بقیة الله خواهد رسید ان شاءالله. اما مطمئن باشیم اگر به موقع از حق دفاع نکنیم ماهم مثل در زدن اسلام و ویرانی ایران عزیز شریک خواهیم بود. مواظب باشیم کاری که آمریکا و اروپا وتمام کشورهای منطقه توسط رژیم صدام نتوانست انجام دهد ما انجام ندهیم... تجزیه کشور در دستور کاراست لطفا بیشتر مواظب باشیم که خیلی زود دیرمیشود.... باعلی @mahale114
🛑📸 شهادت یک بسیجی در قم بدست اغتشاشگران 🔹 مهدی زاهدلویی از بسیجیان استان قم که توسط اغتشاشگران مورد حمله قرار گرفته بود، امروز پس از چند روز بستری در بیمارستان، به شهادت رسید. 🔹 مهدی زاهدلویی یکی از بسیجیان استان قم است که چهارشنبه ۳۰ شهریورماه در هنگام دفاع از امنیت مردم توسط اغتشاشگران مورد حمله قرار گرفت و راهی بیمارستان شد. 🔹 این بسیجی روز گذشته به علت شدت بالای مجروحیت به بیمارستانی در تهران منتقل شد و متاسفانه امروز خبر شهادت او اعلام شد. @mahale114
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ جان کلام در بيانات روزهای اخیر امام خامنه‌ای که به‌ ریشه اغتشاشات اخیر اشاره می‌کند: اینها میخواهند از حقوق زن ایرانی دفاع کنند: @mahale114